یک دانشمند بزرگ، یک هنرپیشه ماهر، یک ورزشکار معروف، یک سیاستمدار قهار، یک چهره مذهبی یا یک خویشاوند باوقار و یا هر کس دیگری که از اعتبار و وجهه خاصی نزد یک فرد برخوردار باشد، ممکن است به عنوان الگویی در زندگی او انتخاب شود.
آیا شما در زندگی خود، شخص خاصی را به عنوان الگو مورد نظر دارید؟ اگر چنین است، تلاش می کنید تا چه صفات یا رفتارهایی را از او تقلید کنید؟
عده ای نیز ممکن است در مخالفت با هرگونه الگو سازی و تقلید از دیگران در زندگی، بر این باور باشند که زندگی و شخصیت هر فرد باید بر اساس ویژگی های فردی خود او شکل بگیرد و نباید انسان تلاش کند که خودش را به شکل کس دیگری درآورد.
یامبر گرامی اسلام حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم):
اهل بیت من همچون ستارگانند که مردمان در دریا و خشکی به وسیله آنان راه می جویند و از گمراهی نجات می یابند.(۱)
هیچ کس نیست که در زندگی خود نشان و رد پای الگوها را نبیند. اگر اندکی در گفتار، رفتار، باورها و در نگاهی کلی تر در زندگی انسان ها تامل کنیم، تاثیر الگوهای مثبت و منفی را به روشنی درمی یابیم. گاهی با دیدن بعضی حالت ها، قیافه ها، لباس پوشیدن ها و حتی تکیه کلام ها به یاد کسان دیگری می افتیم.می گوییم آرایش موی او مثل فلان هنرمند یا ورزشکار است؛ تکیه کلام او کسی دیگر را به یاد می آورد چه بسا، شکل نشستن و برخاستن و حرکات او یادآورنده یکی از چهره های مشهور است.
وقتی آرمانی می اندیشیم و یا آینده خود را مرور می کنیم، نقش الگو ها و جست و جوی الگوها جدی تر، حساس تر و بنیادی تر می شود.
شاید دیده باشید که در محیط مدرسه وقتی معلم یا حتی دانش آموزی موفق و محبوب است، برخی دانش آموزان حتی نوع لباس، نوع حرکات و حتی تکیه کلام های او را تقلید می کنند. گاه یک فیلم سینمایی یا مجموعه تلویزیونی، مدت ها لباس پوشیدن و آرایش و رفتار کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد. پس ما تحت تاثیر الگوها هستیم و الگوهایی را در زندگی خود بر می گزینیم. اگر در زندگی بزرگان دین دقت کنیم، می بینیم که شاگردان و صحابه آنان در همه رفتارها و حتی کوچکترین و جزئی ترین مسائل زندگی آنان با دقت و تامل می نگریستند تا رفتار خویش را مطابق آن شکل دهند. به همین دلیل جزئیات زندگی آن بزرگواران بعدها از زبان همین یاران و صحابه به ما رسیده است. امروز می دانیم پیامبر عزیز، هنگام راه رفتن قدم ها را آهسته از زمین بلند می کرد؛ به کسی خیره نگاه نمی کرد؛ هر کس را می دید سلام می کرد؛ جز در مواقع ضروری سخن نمی گفت؛ به صدای بلند نمی خندید و به کوچکترها احترام می گذاشت. حتی می دانیم آشامیدنی را با سه نفس می آشامید؛ موهایش را همیشه شانه می کرد و موقع مسواک زدن، مسواک را به عرض دندان می کشید.
این همه اطلاعات که ریزه کاری ها و ظرافت های رفتار های پیامبر (ص) به ما رسیده است، به این دلیل است که یاران او پیامبر را بهترین سرمشق و الگو می دانستند و این نکته را از قرآن آموخته بودند که: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه» (۲) «برای شما در زندگی پیامبر خدا، بهترین الگو و سرمشق وجود دارد.»
ما نیز نیازمند الگو و اسوه هستیم؛ الگوها و اسوه هایی که زندگی آنان چراغ راه، و رفتار و منش آنان راهنمای ما به سمت خوشبختی، رشد و بالندگی باشد.
● انتخاب آگاهانه
همه انسان ها، با توجه به امتیاز عقل، آگاهی و انتخاب که توسط خداوند باریتعالی در آنان به ودیعه گذاشته شده است می توانند برای حال و آینده زندگی خود راهی را برگزینند که مایه سلامت و سعادت آنان در دنیا و آخرت گردد، متاسفانه تعدادی از افراد شان و مقام خلیفه الهی خود را فراموش نموده و قدم در مسیری نهاده اند که جز سرافکندگی و شرمساری و نهایتا هلاکت برای خود و حتی دیگران چیزی به همراه ندارد. پرواضح است که در این انحراف و بی سرانجامی، نقش الگوها و دوستان را باید همواره مدنظر داشت.
با تمسک به این حدیث گهربار از پیامبر گرامی اسلام می توان معنای سخن قوی را بهتر فهمیده و درک نمود. «پناهندگان به اهل بیت من، از گمراهی و نابودی و اختلاف محفوظ می مانند، و هر گروهی به مخالفت آنان برخیزند به اختلاف دچار شده و در حزب شیطان وارد می شوند.» (۳)
اگر در تاریخ بنگریم، اگر در زندگی و شرح حال افراد مختلف در گذشته و حال خوب نظر کنیم، می بینیم همواره کسانی که خاندان اهل بیت (علیهما السلام) را الگو و نمونه قرار داده اند، انسان های شریف بزرگوار و مورد احترام جامعه بوده اند و این افراد مورد اعتماد نیز بوده اند تا آن جا که در بسیاری موارد با تمسک به سیره پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین(ع)، مشکلات مردم و جامعه را نیز با تدبیر و انفاس معنوی خویش حل می نموده اند.
در توجیه و تاکید بر اهمیت الگوپذیری از پیشوایان معصوم به کلام ارزنده ای از حضرت امام محمدباقر(ع) اشاره می نماییم ایشان می فرمایند:
«پیامبر(ص) بیم دهنده است و در هر زمانی از خاندان ما راهنمایی هست که مردمان را به آن چه پیامبر(ص) آورده راهنمایی می کند، علی(ع) و اوصیای او یکی پس از دیگری، راهنمایان امت پس از پیامبرند». (۴)
آری، در مکتب امامان(ع) افراد بسیاری به تکامل شگرف و خیره کننده رسیدند، عمار، میثم، مالک اشتر و دیگرها و دیگرها، همه از این گروه برتر هستند، وجودشان سرچشمه پاکی و درستی بود و از پلیدی ها پاک شده بودند، به جز خدا نمی خواستند و به جز خدا نمی دیدند در همه وجود و بر سراسر جان و قلب و روح و بدنشان خدا حکومت می کرد، به همین جهت هر یک نمونه یک انسان تکامل یافته و هر کدام منشاء خدمت های عظیم در راه تعالی انسان ها و جامعه زمان خویش بودند.
آن چه که در بحث الگوپذیری مهم و قابل توجه است، اهمیت ویژگی هایی است که الگو به همراه دارد. خصوصیاتی که منجر به ایجاد جاذبه شده و راه نجات و سعادت پیروان آن الگو را به همراه دارد و اگر در مکتب رهایی بخش اسلام و مذهب برحق شیعه ۱۲ امامی، ما همواره الگوهایی برای تمامی اعصار و دوران داریم و با افتخار دستورات آن بزرگواران را جامه عمل می پوشانیم، چیزی نیست مگر حقیقت و ویژگی های بارز الگوها و اسوه هایی که ما آنان را با نام مقدس خاندان اهل بیت(ع) می شناسیم و به جهانیان معرفی می کنیم.
● ویژگی های بارز الگوها و اسوه ها
اگر نقش الگوها این همه مهم و تأثیرگذار است، باید پرسید الگو یا اسوه چگونه باید باشد تا در پیروی از او دچار مشکل، سردرگمی، لغزش و انحراف نشویم؟
۱) ما را به فضیلت، رشد و کمال رهنمون باشد. چه بسیارند الگوهایی که در گوشه و کنار مطرح می شوند؛ اما به جای رشد فکری، روحی و معنوی، به روح و روان و شخصیت انسان آسیب می رسانند؛ چهره هایی که سرمشق مناسب و شایسته ای برای زندگی ما نیستند و پیروی از آنان سقوط اخلاقی و فکری را درپی خواهد داشت.
۲) با فرهنگ و ارزش های دینی و ملی ما هماهنگ باشد. جامعه ما، جامعه ای مذهبی و آشنا به فرهنگ و ارزش های دینی است. الگوهایی را که برمی گزینیم، نباید ناسازگار و ناهمخوان با فرهنگ دینی ما و ارزش های مذهبی و ملی باشد.
۳) رفتار و منش الگو قابل سرمشق شدن باشد. گاه، چیزی در زندگی بزرگان، شخصیت ها و چهره های شناخته شده، وجود دارد که قابل الگوگیری نیست. حتی در مطالعه زندگی اولیا و اوصیای دینی چیزی را باید جستجو کرد که قابلیت انطباق با زندگی انسان های عادی و معمولی داشته باشد. می دانیم که پیامبران و امامان در ویژگی های بشر مثل دیگر انسان ها بودند؛ می خوردند، می آشامیدند، خسته می شدند، بدنشان زخمی می شد، ازدواج می کردند، پیر می شدند و مرگ - این قانون حتمی خداوند- برای آنان نیز بود، اما ویژگی هایی نیز داشتند که تنها خاص آنان بود؛ که از آن جمله پیامبر بودن، امام بودن و معصوم بودن است.