در مورد دید اسلام درباه زن و ارزش و مقام زن در اسلام و در جامعه اسلامی گفتگوهای بسیاری شده است ولی بهترین روش برای درک این مسئله جستجو کردن در منبع اصلی قوانین اسلامی یعنی قرآن است تا بدین وسیله بتوان ریشه تمام این افکار و معیارهای کوته فکرانه و بدوی را که امروز در جامعه ما و همینطور دیگر جامعه های اسلامی وجود دارد را پیدا کرد.
بطور کلی در جامعه هایی که مذهب بافت زیربنایی آنها را تشکیل میدهد ارزش ها و معیارهای آن مذهب هم بطور ناخودآگاه و به مرور زمان در فرهنگ آن جامعه و همچنین در بینش ها و عملکردهای افراد آن جامعه تاثیر خاهد گذاشت و پس از اندک زمانی یک امر طبیعی تلقی خواهند شد.
چرا زن در یک جامعه اسلامی از حق و حقوق کافی و برابر برخوردار نیست؟ «برابر» به معنی اینکه همان حق و حقوقی که یک مرد مسلمان از آن بدون هیچ تاملی برخوردار است.
آیا از دید اسلام زن و مرد با هم برابرند؟
آیا از دید اسلام تمامی انسانها با هم برابرند؟
آیا تا به حال به ما اینطور تلقی نشده است که اسلام دین برابری و برادری است و همه انسانها از نظر خدا برابر و یکسانند؟ آیا داشتن «کنیز» یا «بنده» و یا « برده» نقطه متضاد این امر نیست؟
شاید ما هنوز معنی درست کلمه برابری را متوجه نشداه ایم.
باید یادآوری شود که کنیز در اسلام زنی بدست امده در جنگ است یا اسیری خریداری شده از دیگران.
چیزی که روشن است این است که مشکلات زنان در جامعه کنونی ایران ناشی از ایرانی بودن جامعه ما نیست بلکه ناشی از اسلامی بودن آن است. باشد که با نگاهی کوتاه در کتاب رسالت اسلام قران بیشتر با معیارهای اسلامی آشنا شویم.
قابل توجه اینست که در تمام طول قرآن «الله» از انواع مختلف انسانها حرف میزند
- « غیرمومنان» یا مشرکان کافذان انهایی هستتد که اسلام را نپذیرفتن که خود بر دو نوع هستند:
- مشرکان آزاد
- مشرکان غیر آزاد
- «مومنان» آنهایی هستند که به اسلام گرویدند. مومنان به نوبه خود به دو دسته تقسیم میشوند:
- مومنان آزاد و مومنان بنده یا کنیز
- مومنان آزاد هم به دو دسته مرد و زن تقسیم میشوند.
سوره بقره(۲) آیه ۲۲۱
..... با زنان مشرک ازدواج مکنید تا ایمان آورند و همانا کنیزکی
مومنه بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از حسن او بشگفت
آیید و زن مدهید مردان مشرک را مگر آنانکه ایمان آورند که بنده
مومن بهتر از آزاد مشرک است .....
اینجا میتوان فرق مومن آزاد و مومن کنیز را به وضوح دید. اگر بخواهیم به زبان ساده این آیه را ترجمه کنیم اینطور خواهد بود که حتی اگر با یک کنیز هم ازدواج کنید بهتر از این است که با یک مشرک ازدواج کنید. اینجا مسئله ازدواج کردن یا
ازدواج نکردن با مشرکان در میان نیست بلکه بی ارزش بودن « کنیزان» مطرح ات. این به همان معنی است که در آیه بعدی می بینید که اگر زن آزاد پیدا نکردید مسئله ای نیست ک هبا کنیزان خود ازدواج کنید. مثلا خواسته است کنیزان را مورد لطف قرار بده. آیا نباید ارزش انسانها در پیش آفریدگار یکسان باشد؟ آیا ارزش آنها برحسب گرویدن آنها به اسلام و یا اینکه کنیز یا برده بودن آنها است؟
سوره نسا(۴) آیه ۲۵
و هر که وسعت و توانایی آن نباشد که زنان(آزاد) پارسای با ایمان گیرد
پس کنیزان مومنه که مالک آن شدید بزنی اختیار کنید و خدا آگاهتر است
بمراتب ایمان شما که اهل ایمان همه(زن و مرد) بعضی از جنس بعضی
دیگر (یعنی همه مومن) و در رتبه یکسانند پس کنیزان مومنه با اذن
مالکش ازدواج کنید و مهر آن بدانچه معین شده بدهید کنیزکانی که عفیف
باشند نه زناکار و نه رفیق و دوست دار پس چون شوهر کردند چنانچه عمل
زشتی از آنها سر زد بر آنها نصف عذاب زنان پارسای آزاد است این حکم
(کنیزان را به زنی گرفتن) درباره کسی است که بترسد مبادا به رنج افتد
(بزحمت غروبت یا گناه زناکاری افتد) و اگر صبر کنید(تا وسعت یافته زنی
آزاد بگیرید) برای شما بهتر است و الله بخشنده و مهربان است.
اینجا اول خیلی واضح گفته میشود که مومنان همه و از هر جنس با هم یکسانند( و فقط مومنان) ولی چرا مجازات کنیزان باید نصف زنان آزاد باشد مگر همه با هم برابر نبودند؟ حتما خواهید گفت اینکه به نفع کنیزان است درست. ولی آیا همین چشم پوشی انها را غیرمستقیم تشویق به اعمال زشت نمیکنه و یا به آنها غیرمستقیم اجازه به اعمال زشت رو نمیده؟
اگر مومنان با هم برابرند باید مجازتشان هم با هم برابر باشد زمانی که گروهی مجازتشان نصف گروه دیگر است ایا این به این معنی نیست که ارزش شان هم نصف گروه دیگر است؟
ولی ازدواج با کنیزان به این شرط است که مجبور باشند و کسی را برای همخوابگی نداشته باشند و بترسند از ارتکاب گناه زناکاری!!!!
پس از همه اینها میگوید: اگر صبر کنید تا یک زن آزاد بگیرید بهتر است!!!!
سوره نسا(۴) آیه ۳
و اگر بترسید که مبادا درباره یتیمان عدل و داد را رعایت نکنید پس آنکس
از زنان را بنکاح خود در آورید که که شما را نیکو و مناسب با عدالت است
دو یا سه یا چهار و اگر بترسید که چون زنان متعدد گیرید راه عدالت نپیموده
بآنها ستم کنید پس تنها یکزن اختیار کرده یا چنانچه کنیزی دارید به آن اکتفا
کنید که این نزدیکتر به عدالت و ترک ستمکاری است.
در کجا عدالت اینطور معنی شده است که مرد حق دارد چهار تا زن بگیرد. آیا زن ه محق دارد بیشتر از یک مرد اختیار کند؟
در ادامه اینطور گفته میشود که ارگ قادر به اداره بیشتر از یک زن نیستید پس مشکلتان را با « کنیزکی» که در خانه دارید رفع کنید.
گذشته از اینکه کلمه «کنیزکی» بی احترامی کردن به خود زن است آیا فرقی بیم یک کنیز و یک زن آزاد از نظر ارزشهای انسانی وجود دارد؟ مگر اینان همه با هم یکسان نبودند؟
شاید پاسخ دادن به این سوال برای یک تازی بیابانگرد در ۱۴۰۰ سال پیش بسیار دشوار بوده است ولی آیا این سخنان الله نیست که از دهان محمد روان میشود؟ آیا الله بر هر چیز توانا و بهمه امور عالم و دانا نیست؟
سوره بقره(۲) آیه ۲۲۲
و میپرسندت از عادت زنان بگو رنجی است برای زنان در آنحال از مباشرت
آنان دوری کنید تا آنکه پاک شدند از آنجا که الله دستور داده به انها نزدیک
شوید که همانا الله آنان را پیوسته بدرگاهش توبه و انابه کنند و هم پاکیزگان
دور از هر آلایش را دوست میدارد.
سوره بقره(۲) آیه ۲۲۳
زنان کشتزار شمایند برای کشت به انها نزدیک شوید هرگاه مباشرت آنان
خواهید و برای ثواب ابدی چیزی پیش فرستید و از الله بترسید و بدانید که
نزد او خواهید رفت.
آیه ۲۲۲ نخست درباره خودداری کردن مردان با همخوابی با زنان در موقعیکه زنان عادت دارند است و سپس در مورد دستور الله حرف میزند « ... از آنجا که الله دستور داده به آنها نزدیک شوید.»
آیه ۲۲۳ در مورد چگونکی این « دستور» الله است. معنی کلمات عربی آیه با معنی ترجمه شده آن کاملا متفاوت است.
معنی مستقیم این آیه (۲۲۳) به این صورت است:
« زنان کشتزار شمایند و در هر جای کشت خود می توانید وارد شوید.» تفسیر این آیه رو به عهده خود شما میگزاریم.
سوره بقره(۲) آیه ۲۲۸