نکات کلیدی
کارشناسان در مقابل تازه کاران_به نظر می رسد که ورزشکاران خبره زمان بیشتری در انتقال مهارتهای خاص خود نسبت به تازه کاران دارند. این امر نتیجه تفاوت در زمان واکنش فیزیکی نیست بلکه به احتمال زیاد نتیجه توانایی ورزشکار ماهر در تشخیص صحنه های خاص است،بنابراین آنها را قادر می سازد که تا احتمالا زودتر عمل کنند.
حافظه:
حافظه جریان رمز گذاری را شامل می شود،ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات است و سه عنصر کلی را شامل می شود: ثبت حسی، حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت. این یک رابطه متقابل بین این سه عامل تشکیل دهند و جریان حافظه است که عملکرد حافظه را تحت تاثیر می گذارد.
پیش بینی و تصمیم گیری:
ورزشکاران نخبه زمان واکنش بهتری ندارند، بلکه این توانایی خودشان در پیش بینی وقایع است که به آنها اجازه واکنش سریع را می دهد. مطالعات فراوان ثابت کرده است که ورزشکاران خبره و ماهر برای تصمیم گیری نیاز به زمان کمتری دارند نسبت به تازه کاران و اینکه تفاوتهایی در استراتژی جستجوی بصری آنها وجود دارد.
دانستن چه در مقابل دانستن چگونه : در محدوده روانشناسی بین دو نوع اطلاعات تفاوتی وجود دارد: دانستن واقعیات در مورد اشیاء و رخدادهایی که ما می توانیم به طور شفاهی مقایسه کنیم برای دانستن اینکه چگونه یک کار خاص را انجام دهیم بدون داشتن اطلاعات دقیق در مورد اینکه این امر چگونه بدست می آید . آخرین نوع اطلاعات معمولا با کارشناس اجرای مهارتها مرتبط است ، بنابراین فرض می شود که کارشناسان به این دسته از اطلاعات متکی هستند وقتی مهارت خاص خود را انجام می دهند.
عناوین مرتبط :
آموزش موتور (133) ترجمه و تمرکز بر روی ورزش(B4)
کارشناس در مقابل تازه کار:
به طور کلی ،یک اجرا کننده ماهر توسط توصیفاتی از قبیل کسی که "مورد درست را انتخاب می کند" ، "همیشه در دنیاست " یا "بازی را خوب می خواند". همه این توصیفات دلالت بر این دارد که ورزشکاران زبردست در تصمیم گیری در محیط ورزشی خاص خود،خوب هستند . از زمانیکه هیچ مدرک قطعی وجود نداشت که ورزشکاران نخبه به گونه ای متفاوت اند در زمینه رمان عکس العمل کلی یا تواناییهای بصری ، توانایی در شتاب کردن ، دسترسی متداول و عملکرد اساسی احتمالا بسیار مرکزی است در درک اجرای یک کارشناس در ورزش ، بنابراین،چه چیزی در ورزشکاران نخبه باعث می شود که بهتر تصمیم بگیرند تا تازه کاران؟ مسلما جواب وجود ندارد برای این سؤال و به خیلی مسائل بستگی خواهد داشت، شامل تفاوتهایی در رمزگذاری ،ذخیره و بازیابی اطلاعات. از زمانیکه تفاوتها در تصمیم گیری به طور واضح این مراحل حافظه را در برگیرد، معرفی مختصری در مورد روانشناسی حافظه گواهی می کند.
حافظه:
در حیطه تئوری روانشناسی در مورد حافظه معمولا هر مورد ساختار حافظه و مراحل را شامل می شود. بطور سنتی به عنوان چیزی که بطور وسیع شامل سه بخش است ملاحظه می گردد: ثبت حسی که مقادیر زیادی از اطلاعات را برای زمان کوتاهی نگاه می دارد(برای مثال حافظه تصویری و حافظه انعکاسی ،که با حس بصری و سماعی مرتبط است )،ثبت کوتاه مدت (اغلب به عنوان حافظه کاری خطاب می شود ) که ظرفیت بسیار محدودی دارد، و ثبت بلند مدت یا دراز مدت که بر اساس برخی اسناد ظرفیت نامحدود دارد و می تواند اطلاعات را برای زمان بسیار طولانی نگاه دارد، احتمالا با تعاریف هر روزه حافظه مردم مرتبط است . این سه مورد در یک مدل سری با یکدیگر کار می کنند برای رمزگذاری ،ذخیره و بازیابی اطلاعات. اطلاعات آمده از طریق ذخایر احساسی جاییکه تنها اطلاعات مورد توجه اعزام شدند به حافظه کوتاه مدت جاییکه رابطه متقابلی با مکانیزم ذخیره ساری دراز مدت وجود دارد . این همین تقابل است که تعیین می کند چگونه به طرز تاثیرگذاری رمزگذاری ،ذخیره یا بازیابی رخ می دهد . حافظه کوتاه مدت ظرفیت محدودی تقریبا در حدود هفت مورد دارد ، اگر چه این به چگونگی سازمان دهی اقلام بستگی خواهد داشت . برای مثال اگر ما 12 عدد را بخوانیم و از شما بپرسیم که آنها را دوباره بگویید ما احتمالا حدود هفت تا از آنها را بخ یاد خواهید آورد (برای مثال 3،4،5،1،6،9،7) 2،8،5،3،1)، اگر چه اگر من آنها را به عنوان اعداد سه رقمی که هزارگان را ارائه می دهد (برای مثال 531،728،169،345) شما احتمالا همه انها را به یاد خواهید آورد . پیشنهاد شده که ذخیره کوتاه مدت از سه عنصر تشکیل شده است : مجری مرکزی ، مفصل یا وابسته به صوت شناسی و راه حل فاصله-بصری . دو عنصر آخری به عنوان سیستم برده داری برای مجری مرکزی به آن اجازه می دهد که با انواع مختلف اطلاعات مرتبط باشد . علم صوت شناسی مرتبط با هر دو بخش گفتاری و خواندن زبان است ، جاییکه طرح فاصله دیداری با اطلاعات فاصله ای مرتبط است . این امر به دلیل میزان مراحل حمل شده بین حافظه کوتاه مدت که اغلب به عنوان حافظه کارا خطاب می شود.از طریق این عناصر اطلاعات که به حافظه بلند مدت می رسد (LTM ( ، اگر چه چگونگی تاثیرگذاری رمزگذاری ، ذخیره سازی یا بازیابی به عمق پیشرفت دریافت اطلاعات بستگی خواهد داشت .
بنابراین یکی از بزرگترین اجبار راجع به رمزگذاری و بازیابی ظاهر می شود که ظرفیت محدود حافظه کارا می باشد . مداوما ، شاید چگونگی اینکه کارشناسان قادر به سازمان دهی اطلاعات است که آنها را از غیر کارشناسان مجزا می کند . تعدادی از مطالعات کلاسیک وجود دارد که نشان می دهد کارشناسان مبنای دانش ورزشی خاص بسیار بالاتری دارند که آنها را قادر به رمز گذاری و بازیابی اطلاعات خاص ورزشی از حافظه میکند به طرز تاثیر گذارتری نسبت به تازه کاران (ویلیام ،1999) . بعلاوه ، کارشناسان به نظر می رسد که ز ایت برتری در حافظه استفاده کنند بزای پیش گویی چیزی که احتمالا اتفاق می افتد در یک موقعیت خاص (وارد و ویلیامز) و به نظر می رسد این توانایی در گرفتن تصمیمات خاص در بطن ورزش مرکزی باشد.
پیش بینی و تصمیم گیری :
اگر کسی بتواند الگوهای سازمان یافته ای در طرح ورزشی معرفی کند سپس این مسئله به گرفتن تصمیمات پیش گویانه کمک می کند . بنابراین زمانهای عکس العملی بهتری نیست که به آنها اجازه دهد به سرعت پاسخ گویند. یک راه دستیابی به پیشگویی استفاده ازTEMPORAL OCCLUSION است. در این روش به شرکت کنندگان فیلمهایی از صحنه های ورزشی که قبل از صحنه ترکیب متوقف شده است نشان داده می شود (برای مثال ،توپ زدن در تنیس ، توپ زدن در بدمینتون، هاکی و غیره) بنابراین برای بیننده مقدار متنوعی از اطلاعات پیشرفته را تامین می کند. این مورد برای پیش بینی یا پیشگویی نتیجه نهایی صحنه در فیلم ارائه شده بود، است (برای مثال ،کجا توپ رفت و آمد می کند ، و پایان خواهد یافت).اطلاعات فراوان نشان داده که متخصصان نیاز به دویدن کمتری نسبت به تازه کاران دارند . برای قضاوت صمیمی روی نتیجه ورزشهای مختلف (برای مثال ،هولستون و لوس ،1993). البته این مطالعات ما را آگاه نمی کند همانطور که چیزی که متخصص در حال نگاه کردن به آن در این اجرا است ،اما انسداد حادثه نمونه به ما اجازه امتحان تفاوتها در طبیعت پیشگوییها توسط کارشناسان و تازه کاران را می دهد. در این مورد به شرکت کنندگان صحنه هایی نشان داده می شود که مداوما متفتوت نیستند بلکه انسداد بخشهای مختلف اجرا است ، برای مثال در توپ زدن تنیس ، یم صحنه ممکن است بیننده را از دیدن راکت و بازوی توپ زننده جلوگیری کند، در حالیکه کلیپ دیگری ممکن است تنها دیدن راکت را نا ممکن سازد. این تکنیکها دلیل کم بوم شناسی و نبود اطلاعات متنی تامین شده برای شرکت کنندگان مورد نقد قرار گرفته اند (برای مثال بازیکن در میدان بازی می تواند ار اطلاعات درباره نوع توپ زدن، موقعیت بازی و غیره برای کمک به پیش بینی کردن شوت احتمالی باید پی در پی بازی کند) اگر چه علیرغم این انتقادها آنها هنوز مدارک برمبنای آزمایشات فراهم کردند که کارشناسان نیاز به زمان کمتری برای تصمیم گیری دارند و اینکه آنها در استراتژی جستجوی بصری متفاوت اند