تحول فرهنگی ، گامی بسوی کار آفرینی
مقدمه
تربیت نیروی انسانی و آموزش در جامعه باهدف بهره برداری آتی از این نیرو صورت می گیرد. اما امروزه بسیاری از جوانانی که دردانشگاهها و مراکز علمی کشور به تحصیل مشغولند امیدوارند که پس از فراغت از تحصیل هرچه سریعتر وارد "بازار کار" شوند. عبارت "بازار کار" عبارتی است بسیار حساس ، وبرداشت جوانان از این عبارت ، یکی از عوامل حیاتی موثر در آینده کشور به حساب می آید.متاسفانه امروزه "بازار کار" در اذهان بسیاری ازجوانان و دانشجویان کشور یکسری پستهای ازپیش تعیین شده ، و به عبارتی یکسری "صندلیهای پیش ساخته ای " تعبیر می شود که درجامعه منتظر آنهاست . اما دیدگاه کارآفرینانه نسبت به پدیده اشتغال ، تاحد زیادی از مشکلات جوانان در مواجهه با آینده ، خواهدکاست . یک چنین دیدگاهی می تواند در پوشش تحولات فرهنگی لازم برای توسعه کارآفرینی در کشور،حاصل شود.
هدف این مقاله ، بررسی و تحلیل جنبه های مختلف فرهنگ کار آفرینی و ارزیابی اقدامات لازم برای پیاده سازی آن است . در این راستا سعی بر آن است که با تحلیل ویژگیها، ارزشها،هنجارها، و دانش لازم برای استفاده برنامه ریزی شده از کارآفرینی به عنوان ابزار توسعه اقتصادی ،گامی درجهت ایجاد زمینه لازم برای اقدامات کارشناسی برداشته شود.
کارآفرینی سازمانی مستقل
کارآفرینی از دو دیدگاه موردبررسی قرارگرفته است و دانشمندان دودسته افراد کارآفرین را از یکدیگر مجزا و مشخص کرده اند: کارآفرینان مستقل یا فردی و کارآفرینان سازمانی یا اداری .
پیتر دراکر بیشتر کارآفرینی را از دیدگاه نخست مدنظر قرار داده و در تعریف خود ازکارآفرین می نویسد: "کارآفرین فردی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند". "احمدپور داریانی -پایان نامه دکتری مدیریت صفحه 27".
با وجود تفاوتهای بین کارآفرینی سازمانی ومستقل ، به دلیل کلیت عوامل موردبررسی ، دراین مقاله واژه کارآفرینی در معنای عام یعنی ، درهر دو مفهوم فردی و سازمانی ، به کار می رود.
فرهنگ کارآفرینی
ازجمله اقدامات لازم برای به کارگیری ابزارکارآفرینی در سطح کلان ، بسترسازی است . ویکی از مهمترین جنبه های آن ، ایجاد فرهنگ کارآفرینی است .
بستر فرهنگی ، به عنوان عاملی زیربنایی ، و یاحتی مبنا و اساس سایر بسترهای لازم برای کارآفرینی ، مستلزم تحولات عمیقی در شناخت ،باورها، حقوق ، آداب و رسوم و اخلاق یک ملت است .
فرهنگ سازمانی ازجمله خرده فرهنگهای یک جامعه است که به دلیل ارتباط بسیار نزدیکی که با کارآفرینی دارد، بر این پدیده تاثیرگذار است .
کارآفرینی به عنوان یکی از ویژگیهای فردی انسان ، از بعد فردی نیز، مستلزم بستر وچارچوب شخصیتی متناسب با این پدیده است .کارآفرین ، نیازمند برخی ویژگیهای شخصیتی ذاتی و یا اکتسابی است ، که نقش بسزایی درموفقیت وی به عهده دارد.
فرهنگ کارآفرینی از بعد فردی
فرهنگ کارآفرینی در سطح خرد در قالب ویژگیهای شخصیتی یک فرد، متبلور می شود.مانند تواناییهای رهبری و مدیریت ، بر سر ذاتی یااکتسابی بودن ویژگی کارآفرینی ، در بین صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. در یک دیدگاه افراطی ، ولف معتقد است : "افرادی که دارای خمیرمایه کارآفرینی هستند، کارآفرین می شوند و افرادی که دارای اینگونه ویژگیهای طبیعی و شخصیتی نباشند، به هیچ وجه کارآفرین نخواهندبود". "احمدپور - صفحه 76"
این نگرش نمایانگر اهمیت وافر ویژگیهای شخصیتی در شکل گیری کارآفرینی است . در این رابطه صاحبنظران اذعان می دارند که عوامل شخصیتی و سبک فردی از اهمیت فراوانی برخوردار است . "رس و آنوالا 1986". در مقابل باید توجه داشت که اگر کارآفرینان هم مهارتها راکسب کرده و هم ویژگیهای ذاتی لازم برای ارزیابی ریسک را دارا باشند، دیرتر دچار یاس می شوند. و به عبارتی چنانچه کارآفرینان هم آموزش ببینند و هم دارای ویژگیهای ذاتی باشند،کمتر دچار تنزل می شوند. "آرتور لیپر 1988"بنابراین ویژگیها و مهارتهای اکتسابی ، عامل مهمی در شکل گیری شخصیت کارآفرین به حساب می آید.
ازنظر بروس جی وایتینگ ، افراد کارآفرین دارای 19 ویژگی هستند که آنها را ازنظرشخصیتی از افراد عادی یا سایر افراد جامعه مجزا می کند.
اعتمادبه نفس پشتکار انرژی زیاد
اتخاذ ریسک حساب شده نیاز به موفقیت خلاقیت ابتکار انعطاف پذیری واکنش مثبت در مقابل چالشها استقلال خوش بینی ادراکی بودن دارای منابع کافی دارای مهارتهای متعدد سودگرا توانا در برخورد بامردم دوراندیشی رهبری پویا مسئول وپاسخگو در مقابل انتقادات
اعتماد به نفس : اعتماد به نفس از مهمترین ویژگیهای کارآفرین است که منجر به تقویت حس اعتماد وی نسبت به تواناییهای درونی ، می شود.این ویژگی ، یکی از عوامل شخصیتی موثر براستقامت و پشتکار نیز به حساب می آید. اعتمادبه نفس به عنوان مشوق افراد برای طرح ایده های نو و جسارت لازم برای پروراندن آن ، حتی ازدارابودن دانش کافی نیز اهمیت بیشتری دارد.افراد باید نسبت به ایده خود تعهد و اعتمادداشته باشند.
پشتکار و استقامت : به خاطر مشکلات و موانع موجود بر سر راه اقدامات کارآفرینانه ، پشتکار واستقامت بسیار در خلق محصول ، فرایند یاشرکت جدید از ملزومات موفقیت کارآفرین به حساب می آید. "موفقیت بعضی کارآفرینان وحتی در مواردی موفقیت افسانه ای آنان ، ناشی ازاستقامت در تحلیل هایی از ریسک و بازده است که بنابر دیدگاه کارآفرین بر توقف فعالیتهای وی تاکید می کند". "آرتور لیپر 1988"
اتخاذ ریسک حساب شده : ریسک پذیری ازویژگیهای کلیدی کارآفرینی است و محافظه کاری منجربه عملکرد منفعل و تقلید از دیگران خواهدشد. گام برداشتن در آینده ای نامطمئن وحرکت در تاریکیها، فرصتهایی را به کارآفرین نشان می دهد که شاید به راحتی برای دیگران قابل درک نباشد.
موفقیت در کارآفرینی به واسطه دونشانه عمده قابل شناسایی است : 1 - دستیابی به اهدافی که کارآفرینان برای شرکت خود تعریف می کنند. 2 - سودآوری ریسکی . شرکتهایی با این نشانه های موفقیت ، نمایشگر ویژگیهای خاصی هستند: الف - در شروع کار متحورانه "VENTURE TASK" خود، منابع خویش را به ریسک می گذارند. ب - نقاط قوت و ضعف خودرا در موقعیتهای متحورانه می شناسند. ج -ارزشهای عمومی متحورانه در شرکت دارند..."کارل ج سامسوم و میخائیل آگوردون 1993".
آرتورلیپر در مقاله خود در اشاره به یکی ازنگرشهای فکری لازم برای کارآفرینی می نویسد:"ازدست دادن پول و فرصتهای شناخته شده ،بخشی از فرایند کارآفرینی است . و آخر دنیابه حساب نمی آید".