فرهنگ عامه یا فرهنگ مردم چیست؟
: یک بررسی کوتاه و گذرا این مقاله یک بررسی کوتاه درباره چیستی فرهنگ عامه یا فرهنگ مردم است. مسلما برای کسانی که در زمینه فرهنگ مردم فعالیت و تحقیق می کنند بهر حال نوعی تلقی و برداشت از حوزه کارشان دارند. اما چیستی و چگونگی فرهنگ مردم از همان ابتدای ظهور این حوزه از دانش تاکنون یکی از مباحث مورد بحث بوده است. نگارنده در این مقاله ضمن مرور کوتاه تاریخی درباره فرهنگ مردم، سعی کرده ام یکی از ابعاد این دانش یعنی قلمرو موضوعی آن و ویژگی هایش را تحلیل نمایم. در بخش پایانی مقاله یک مرور کوتاه به مطالعات فرهنگ مردم در ایران ارائه کرده ام. هدف از این مرور بیان دقیق تاریخ این مطالعات در ایران نیست بلکه اشاره ای است به این واقعیت که مطالعات فرهنگ مردم در ایران چگونه شکل گرفت و چه تحولی و توسعه ای داشته است. واضح است که شناخت و تحلیل دقیق موضوع چیستی و چگونگی فرهنگ مردم بررسی های بشسیار گسترده تری می طلبد و در اینجا هدف نگارنده بیشتر ارائه یک ساختار مفهومی و طبقه بندی از موضوع است و نه بیشتر. ظهور مطالعات فرهنگ مردم واژه folklor مرکب از دو بخش folk به معنی توده و مردم و lore به معنی دانش است. این واژه نخستین باردر سال 1846م. توسط باستان شناس انگلیسی ویلیام جان تامزW.g.thoms(با نام مستعار "آمبروزمورتون" ambrose mortonu) ساخته شد. ویلیام تامز ,فولکلور را به عنوان جانشینی برای اصطلاح نادرست "عتیقات عامیانه" پیشنهاد کردکه عتیقه شناسان انگلیسی و زبان شناسان آلمانی در نیمه نخست سده نوزدهم میلادی برای مطالعه راه و رسم زندگی طبقات پایین اجتماع ساخته بودند. ویلیام تامز فولکلور را به گونه ای نظم علمی می دانست که موضوع آن بحث درباره دانش عامیانه و آداب و رسوم سننتی است . اگرچه از نیمه دوم قرن نوزدهم همگام با گسترش علوم اجتماعی و به خصوص مردم شناسی فرهنگی cultural anthropology شاخه علمی جدید فولکلور رفته رفته توسعه یافت .لیکن همیشه به عنوان یک نظام علمی که به موضوع خاصی می پردازد و در خود آن موضوع نیز گونه ای ابهام وجود دارد به کار رفته است . مثلا گئورگ هرزو می نویسد : فولکلور مسائل و بخشهایی از فرهنگ است که ابدی شده و با حکایت شفاهی – افسانه ها – آوازه های عامیانه و رقصها بیان می شود . در ایران هم اکثر کسانی که در زمینه گردآوری موضوعات فرهنگ عامه کار و تحقیق کرده اند تعریف هرزو را پذیرفته اند و عموما فولکلور را مجموعه ای از " دانستنیها " و اعمال و رفتاری دانسته اند که در میان عامه مردم سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. در حال حاضر در نتیجه تحقیقات زیادی که در کشورهای مختلف در زمینه گردآوری موضوعات فرهنگ عامه انجام گرفته است و در نتیجه توسعه علم مردم شناسی و قوم شناسی ,فولکلور به یک رشته علمی و دانشگاهی تبدیل شده است که در آمریکا و برخی کشورهای دیگر در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد و دوره های تخصصی تحصیل و تدریس می شود و به مطالعه فرهنگ عامه می پردازد و در زبان فارسی می توان آن را " فرهنگ عامه شناسی " نامید . سنتموضوع فولکلور پرداختن به جنبه های سنتی جامعه یعنی شیوه های اعمال و رفتار وعادات و باورهای سننت است. بنابراین در فرهنگ عامه شناسی سنت یک واژه بنیادی است که این دانش را از دانشهای دیگر متمایز می کند . در زبان فارسی واژه سنت سه کاربرد عامیانه – مذهبی و علمی دارد . در کاربرد عامیانه واژه های سنت و سنتی مترادف کهنه و قدیمی و گاهی منسوخ و متروک هستند . در دین سنت مفهومی مقدس دارد و به معانی ودیعه الهی است که توسط گذشتگان به ما رسیده است و امکتن هیچ گونه دخل و تصرف و تغییری در آن وجود ندارد و نگهداری و آموزش آن به دیگران و نسلهای آینده وظیفه هر فرد دیندار است . از نظر علمای اسلام " سنت " معنای " طریقه " و " سیره " میدهد که مسلمانان ملزم به عمل کردن آن هستند.در فرهنگ عامه شناسی تعریف و برداشت خاص علم مردم شناسی از سنت در نظر است . از دیدگاه سنت مجموعه افکار و اعمال و احساسات و در حقیقت میراث مشترک زندگی اجتماعی یک گروه است که از نسلهای گذشته به جا مانده است . افراد معمولا برای انجام اعمال پذیرش افکار و بروز احساساتی که سنتی هستند نیازی به دلیل ندارند زیرا جنبه های سنتی فرهنگ نه تنها میراث گذشته است بلکه هر عنصرسنتی حامل یک ارزش و مبین داوری جامعه در باره چیزی است . هر جامعه ای آداب را به خوبی می شناسد و پاره ای از آنها را پسندیده یا نا پسند می داند . سنت حفظ داوریهای جامعه است و هر عنصرسنتی از یک ایده و ارزش حکایت می کند . بنابراین مجموعه الگوهای فرهنگی که ویژگیهای زیررا دارا باشند جزو بررسیهای فولکلوریک قرار دارند1) الگوهای فرهنگی که در بین عموم افراد جامعه رواج دارند و مردم آنها را پذیرفته و عمل می کنند.2) الگوهای فرهنگی که پذیرش و عمل کردن آنها به صورت " عادت اجتماعی "بوده و از نظر مردم بدیهی تلقی می شوند و نیازی به توجیه عقلی ندارند.3) الگوهای فرهنگی که به طور جمعی و در نتیجه زندگی اجتماعی و گروهی خلق شده اند و پدیدآورنده آن جامعه است و در مواردی که سازنده مشخصی دارد نا شناخته و از نظر مردم به کارگیری آنها بدون اهمیت تلقی می شود.4) الگوهای فرهنگی که معمولا در جامعه به طور صزیح و روشن قابل تفکیک از الگوهای جدید هستند و درکنار عناصر جدید قرار دارند و با آنها آمیخته شده اند.5) الگوهای فرهنگی که نه به طور خاص بلکه در مجموعه فعالیتهای زندگی افراد جامعه نقش و وظیفه ای را به عهده دارند. بنابراین می توان فرهنگ عامه را به عنوان موضوع فولکلور مجموعه ای از الگوهای فرهنگی سنتی دانست که چگونگی انیشه – احساس و عمل فرد را تعیین و تنظیم می کند . این الگوها گستره وسیعی دارند و تمامی جنبه های زندگی را در بر می گیرند. از چگونگی تولد نوزاد – مراحل رشد – زبان آموزی – بلوغ – ازدواج و شغل و... تا چگونگی مرگ و باورهای مربوط به آن.سنتهایی که فرهنگ عامه را تشکیل می دهند به سه دسته تقسیم می شوند : الف_ سنت های مادی ب _ سنتهای رفتاری ج _ سنتهای گفتاری الف _ سنتهای مادی : به مجموعه آثار – اشیاء – کالاها – بناها – و ابزارهایی گفته می شود که از گذشته بر جای مانده است. این بخش از فرهنگ عامه از آن حیث که معرف نوع افکار و احساسات و الگوهای رفتاری نسلهای گذشته و چنبه های سنتی جامعه کنونی است جزئی از فرهنگ عامه به شمار می آید. سنتهای مادی را چون در پاسخ به نیازهای مادی انسان شکل می گیرند و معرف افکار و ارزشهای مربوط به چگونگی پاسخهای جامعه به این نیازها هستند می توانیم به چهار دسته تقسیم کنیم : ابزارها (آلات موسیقی – ابزارهای جنگ – وسایل نقلیه – ابزارهای کشاورزی و ...) / مسکن (بناها و شهرها ) / خوراک (غذاها – نوشیدنیها – دارئها و ...) / پوشاک (انواع لباسها – کفشها – کلاهها – لباسهای جنگ – لباسهای کار و ....)ب _ سنتهای رفتاری : مجموعه رفتار هایی که در جامعه میان عده زیادی از افراد مشترک است و نوعی فشار اجتماعی برای اجرا و عمل کردن به آنها وجود دارد و جنبه غیرشخصی و الگویی دارند. سنتهای رفتاری ریشه در نظام ارزشها و باورهای جامعه دارند و برای جامعه مهم تلقی می شوند اما میزان اهمیت آنها یکسان نیست برخی مهمتر بوده و عدم توجه به آنها مجازات به همراه دارد و برخی دیگر با فشار اجتماعی با ضمانت اجرایی کمتری توام است . سنت های رفتاری در سه گروه جای دارند