تاریخچه عکاسی
چندی پیش کنجکاو شدم و در مورد تاریخ عکاسی ایران در اینترنت گشتی زدم. گاهی به مطالب زیاد و در عین حال ضد و نقیض بر می خوردم که واقعا کلافه ام می کردند. این بود که وقت و فرصت بیشتری بر روی آن گذاشتم و مطالب مفید و مطمئن تری پیدا کردم. حاصل جستجو های خودم رو با کمی ویرایش و گزینش قصد دارم در این یادداشت برای شما بگذارم، سعی کردم مطالب مهم به طور کامل ذکر گردد و در عین حال اصل خلاصه نویسی نیز رعایت شود. اگر مایلید این اطلاعات را با جزئیات بیشتر بخوانید، می توانید به منابع این مطلب در آخر، مراجعه نمایید. امید است که مورد توجه شما خوانندگان قرار بگیرد.
مختصری از پیدایش عکاسی در جهان:
اصل عکاسی به قانون مربوط به اتاق تاریک باز می گردد که اولین بار ارسطو در نوشته های خود که به بیان تجربه ای از رؤیت کسوف می پردازد، معرفی می کند. و قدیمی ترین جعبه ی عکاسی نیز، اتاق تاریک بوده که ظاهرا اولین بار ابن حیثم(قرون ده و یازده میلادی) آن را به کار برده و از قرن شانزدهم میلادی نقاشان ایتالیایی برای ترسیم مناظر صحیح اشیا از آن استفاده می کردند. لئوناردو داوینچی نیز یکی از همین نقاشان بود که توانست برای رسم دقیق مناظر ( با استفاده از اینه ای به زاویه ی 45 درجه در مقابل روزنه ی کوچک اتاق تاریک ) ، تصاویر منعکس شده ی مناظر را به روی کاغذی مات منتقل کند. اما در آن زمان، نه فن عکاسی وجود داشت، و نه کلمه ی فتوگرافی وضع شده بود. اتاق تاریک «اتاقی » بود که روزنه ی کوچکی بر یکی از دیواره های آن تعبیه شده بود، که نور از آنجا می توانست وارد اتاق شود. نور وارده از روزنه تصویری معکوس از شی ء یا از صحنه ی خارجی بر دیواره ی مقابل روزنه می افکند، و نقاش، خطوط و کل این تصویر را رسم می کرد، و سپس رنگ آمیزی می نمود.
نخستین کسی که موفق به تهیه ی تصاویر پایدار شد، ژ.ن.نیپس فیزیکدان فرانسوی بود. وی صفحه ای اندوده به ماده ای حساس به نور را در اتاق تاریک قرار داد، و سپس برای تثبیت تصویر از طریقه ی معمول در گراور سازی استفاده کرد. (وی نخستین کسی است که با جعبه ی عکاسی عکس برداشت)
"ویلیام هنری فاکس تالبوت " را می توان بنیانگذار عکاسی امروز دانست که از تکنیک ( مثبت و منفی ) یا همان نگاتیو امروزی برای عکسبرداری استفاده کرد و به این ترتیب بود که هم از زمان عکسبرداری و هم از ابعاد دوربین های عکاسی (که به دلیل جثه ی بزرگشان به "ماموت کامرا" معروف بودند) کاسته شد.
ورود عکاسی به ایران:
پس از اعلام عکاسی در سال 1839 میلادی با وقفه ای حدود 5 سال یعنی در اواخر حکومت محمد شاه قاجار و اوایل حکومت ناصرالدین شاه، عکاسی وارد ایران شد.
در بدو پیدایش عکاسی، محدودیتهاى فنى عکسبردارى موجب مىشد تا عکسبردارى از ابنیه و عمارات رونق پیدا کند.
تمایل واقعى شاه(ناصرالدین شاه) به ترویج عکاسى در ایران باعث شد تا در آن دوران تعدادى از محصلان مستعد دارالفنون براى کسب مهارتهاى فنى و اطلاعات هنرى به اروپا اعزام شوند.
دوربینهاى عکاسى نیز تنها در دسترس درباریان خاص که آشنا به فن عکاسى بودند و بیشتر آنها لقب عکاسباشى داشتند قرار مىگرفت.
نخستین های عکاسی در ایران:
برخی پژوهشگران تاریخ عکاسی ایران، نخستین مرد عکاس ایرانی را شاهزاده ملک قاسم میرزا دانستهاند که به روش داگروتیپ بر روی صفحه نقره عکاسی میکرده است و عده ای ناصرالدین شاه قاجار را نیز به سبب علاقه بسیار او به این فن، از آغاز گران ایرانی عکاسی برشمرده اند.شاه عکاسی را از عکاسی فرانسوی به نام فرانسیس کارلهیان که به همراه فرخ خان امین الدوله برای اموزش و ترویج عکاسی به ایران آورده شده بود،آموخت.
نخستین دست اندرکاران عکاسی در ایران، اروپاییانی از فرانسه ، اتریش و ایتالیا بودند که در دارالفنون تدریس میکردند. عکاسی نیز پس از 1860 در برنامههای درسی دارالفنون گنجانده شد.
نخستین فرد خارجی که در ایران عکس را با روش صفحه ی نقرهای چاپ کرد نیکلای پاولوف دیپلمات جوان روسی بود که در سال 1842م-1258ق به ایران آمد و نخستین عکس ها را به روش داگرئو تیپ از محمد شاه و درباریان برداشت. پس از وی ژول ریشار فرانسوی است که در سال 1844م. باز به روش داگرئوتیپ عکسبرداری کرد وبعدهادر دارالفنون به تدریس زبان فرانسه پرداخت و دیگری کرشیش اتریشی معلم توپخانه دارالفنون بود.
آقا رضا عکاسباشی ، حسنعلی عکاس ، آقایوسف عکاس ، امیر جلیل الدوله قاجار ، میرزا احمد صنیع السلطنه ، ابوالقاسم ابن محمد تقی نوری ، میرزا ابراهیم خان عکاسباشی ، آنتوان خان سوریوگین و عبدالله قاجار از دیگر عکاسان پُرکار و نامدار دوران قاجار به شمار میآیند که نمونه آثار آنان در میان مجموعههای باقیمانده از دوران قاجار و نزد اشخاص، به فراوانی دیده میشود.
نخستین عکاسی در شب:
عکاسخانه ی "محمد جعفر خادم" اولین عکاسخانه در ایران بود که توانست با به کار گیری نور مصنوعی چراغ های الکتریکی در شب نیز عکس بگیرد. زیرا تا آن زمان بجز در روز و توسط نور آفتاب عکاسی مقدور نبود.
عکس برداری به این روش به دلیل به کارگیری نیروی الکتریسیته بسیار گران و تقریبا 3 برابر قیمت عکس هایی بود که در روز گرفته می شدند.
نخستین عکاسان زن:
نخستین زن ایرانی که به صراحت بر عکاسی او اشاره رفته، عزت ملک خانم ملقب به اشرف السلطنه همسر [محمد حسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات دوران ناصری] است که عکاسی را از شاهزاده محمدمیرزا پسر عموی خود فرا گرفته است.
از دیگر عکاسان زن ایرانی میتوان به زنان خانواده معیر الممالک اشاره کرد که به لحاظ آشنایی معیر و دارا بودن عکاسخانهای مجهز در منزل شخصی امکان عکسبرداری توسط زنان وی فراهم بوده است.
دو تن از زنان دوران ناصری نیز به نامهای فاطمه سلطان خانم همسر میرزا حسنعلی عکاس و عُذرا خانم همسر آقا یوسف عکاس که از عکاس باشیهای شاه بودهاند به عکاسی میپرداخته اند. همسر و دختر آنتوان خان سوریوگین ، عکاس نامدار دوران ناصری تا رضا شاه را نیز باید در شمار نخستین زنان عکاس در ایران آورد.
نخستین عکاسخانه ها در ایران:
در همان ابتدا که عکاسی در ابران رواج یافته بود، اولین عکاسخانه ایران در کاخ گلستان به فرمان ناصرالدین شاه دایر شد. این عکاسخانه که عکاسخانه مبارکه همایونی نام داشت، فقط برای امور شخصی و دولتی دربار ایجاد شده بود و همه کس به آنجا راه نداشتند. پس از چندی ،در سال 1285 ه.ق اولین عکاسخانه عمومی نیز به فرمان ناصرالدین شاه در تهران تاسیس شد.روزنامه "دولت علیه ایران" نیز در آن روزگار با چاپ اطلاعیه ای، از آن خبر داد.:
" اعلانات چون اغلب مردم زیاده از حد مایل و راغب هستند که عکس خود را بیاندازند و در عکاسخانهً مبارکهً دولتی همه کس نمیتوانست برود و عکس خود را بیاندازد،عکاسباشی عباسعلی بیگ آدم خود را، که مدتها در زیر دست او بوده و تربیت شده و در عکاسی کمال مهارت را پیدا کرده بود،قرار گذاشت در خیابان جباخانهً مبارکه( باب همایون کنونی) حجرهای ترتیب واسباب عکاسی آماده نماید تا هر کس را میل انداختن عکس خود باشد، درآنجا رفته عکس بیاندازد و قیمت آن هم موقوف به بزرگ و کوچکی عکس است: عکس بزرگ یکی چهار هزار "دینار" است تا دوازده عدد. پس از آن، هر کس زیادتر طالب باشد، یکی سه هزار دینار است، عکس کوچک یکی دوهزار دینار است تا دوازده عدد. بعد از آن هر کس زیادتر بخواهد، یکی سی "شاهی" است."
از اوایل سلطنت مظفرالدینشاه در ۱۳۱۴ قمرى عبداله میرزا در بالاخانههاى دارالفنون عکاسخانه دایر کرد و فن عکاسى را متداول کرد. بسیارى از عکاسهاى بعدى از شاگردان وى بودهاند. این عکاسخانه تا اوایل مشروطیت دایر بود و عکاس دیگرى کارهاى عکاسى دربارى را انجام مىداد، بنام میرزا ابراهیمخان عکاسباشى که از خدمتگزاران دربار مظفرالدینشاه بوده است.
پس از چندی یکى از تکنیسینهاى عکاسخانه عبداله میرزا بنام ایوانوف که براى خود اسم ایرانى ”روسىخان“ را انتخاب کرده بود، پس از سفر به روسیه، با یکى از شرکتهاى لوازم عکاسى براى تهیه شیشه، کاغذ و مقواى عکاسى قراردادى منعقد نمود و در خیابان علاءالدوله عکاسخانهآى دایر نمود. عکسهاى او همه مارک روسىخان دارند. در انقلاب مشروطه و چند سال بعد، این عکاسخانه مرکز آزادیخواهان و اغلب عکسهاى آن مربوط به بزرگان مشروطه و مهاجرت و غیره بوده است. این عکاسخانه تا سال ۱۲۹۹ هجرى شمسى دایر بوده است. روسىخان با محمدعلیشاه به اروپا رفت و کارهاى عکاسخانه توسط مهدى مصورالملک ادامه یافت و سپس تعطیل شد.
از شاگردان عبداله میرزا دو نفر دیگر بنام ”ماشااله خان“ و ”خادم“ در اوایل سال ۱۳۰۰ شمسی، عکاسخانه هاى دیگرى برپا کردند که هر دو در خیابان ناصریه بود، که عکسهاى ارزانترى مىانداختند.
نخستین مجموعه های عکس در ایران:
در همان دورانى که ایرانیان سرگرم آموختن عکاسى بودند، خارجیان مقیم ایران و سیاحان، مشغول عکاسى از فضاى شگفتانگیز پیرامونشان بودند.
اولین مجموعه عکس از آثار تاریخى ایران توسط لوئیجى پِشِه (Luigi Pesce) سرهنگى از اهالى ناپل در مهاجرت به ایران تهیه شد. سه پرتره از ناصرالدینشاه در جوانى و یک عکس گروهى در این مجموعه وجود دارد. بیشتر تصاویر این آلبوم نشاندهندهٔ معمارى آن روزگار است؛ از جمله کاخهاى تشریفاتی، مساجد و تکایا، دروازههاى شهری، عمارات دولتى و مسکونی، بقعهها، مقابر و پلها و اماکن تاریخى را مىتوان نام برد و نیز تصاویرى از نمایشهاى دربارى و مناسبتهاى مهم دولتى که نشانگر جلال و شکوه دربار قاجار است. این آلبوم همچنین شامل دو تصویر از دو تابلوى نقاشى است: یکى پرترهاى از فتحعلىشاه و دیگرى یک سان نظامى است.
در میان عکسهاى موجود در آلبوم ایتالیایى با امضاى پِشِه دو منظره از دروازههاى شهر، کاخ گلستان و نیز آثارى از ویرانههاى تختجمشید و نقش رستم و طاق بستان با حال و هوایى شاعرانه وجود دارد. قدیمىترین عکسهاى این آلبوم بین سالهاى ۱۸۵۲تا ۱۸۵۵ گرفته شدهاند.
مجموعه عکس دیگرى که گویاى وضعیت زندگى در دوران قاجار است، متعلق به لوئیجى مونتابونه، عکاس مشهور تورنیو است. این مجموعه شصت و دو قطعه عکس است که در سه آلبوم و در بخشهاى متفاوت گردآورى شده است.
برجستهترین و پرکارترین عکاس حرفهاى ایران در پایان قرن نوزدهم، ”آنتوان سوریوگین“ بود که سراسر ایران را زیر پا نهاد و از مردم، مناظر، معمارى و اشیاء عکسهاى زیادى گرفت. عکسهاى وى در سفرنامهها و داستانها فراوان مورد استفاده قرار مىگرفت بىآنکه نامى از وى برده شود. سوریوگین محیط خود را با دید همه جانبهاى تصویر مىکرد. کارگاه وى درخیابان دولت در تهران قرار داشت و عکسهایش در نمایشگاه بروکسل در ۱۸۹۷ به کسب مدال طلا نایل شد. سوریوگین به کیفیت نور و تغییرات آن توجه خاص داشت و پیداست که اغلب عکسهایش را در اواسط روز مىگرفته است. وى اغلب فرد یا گروهى را در زمینهٔ عکسهایش قرار مىداد تا ضمن نشان دادن تاریخى بودن موضوع، مقیاس را نیز ببینند، القاء نماید.
نخستین موضوعات عکس در ایران:
از عکسهاى موجود از این دوران مىتوان به راه و رسم زندگى سنتى آن زمان پى برد و تصاویرى که از ابنیه و عمارات آن دوران بهجا مانده براى مطالعات تاریخى قرن نوزدهم ایران ارزشى مستند دارد و در ضمن اطلاعاتى از نظام حکومتى دولت قاچار و سلسله مراتب آن براى ما به تصویر مىکشد.
عکاسان ایران در آن روزگار از سه گروع عمده تشکیل مىشدند: یک گروه عکاسانى بودند که کار تحقیق دربارهٔ تفاوتهاى فرهنگى و طبیعى اقوام مختلف را برعهده داشتند و به مؤسسات کاوشهاى علمى و جغرافیایى اروپا تعلق داشتند. گروه دوم عکاسان بومى بودند که کشفیات جدید فنى را براى سرگرمى و بدون هدف مشخصى تجربه مىکردند و سومین گروه عکاسان حرفهاى بودند که از راه فروش عکس کسب درآمد مىکردند.
با آغاز مشروطیت مردم تمایل داشتند چهرهٔ رهبران خود را مشاهده نمایند و رواج اینگونه عکسها مصداق این تمایل است. بهتدریج ثبت چهرههاى معروف گسترش یافت. و با ایجاد تحولات مختلف، عکس از انحصار دربار خارج شد و موضوعات اجتماعى و واقعى موضوع عکاسى قرار گرفت.
با آغاز مشروطیت زمینه براى عکاسى مطبوعاتى فراهم شد. از ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۲ ه . ش مطبوعات فعالیت وسیعترى یافتند و کاربرد عکس بیشتر شد و تحولات اساسى در عکسها ظاهر شد. عکسهاى این دوران بسیار برجسته و متفاوت است. با کودتاى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ه . ش مطبوعات مجدداً دچار رکود و رخوت شد و عکاسى در حاشیه قرار گرفت. عکسهاى دههٔ ۳۰ و ۴۰ بیشتر جنبهٔ تبلیغاتى و رسمى داشتند. در اواخر دههٔ ۴۰ بهدلیل ظهور و گسترش گرایشات هنرى و پیچیده شدن مبارزات سیاسی، بهتدریج فضاى جدیدى بوجود آمد که عکاسى را نیز متأثر ساخت.