چکیده:
مالیات بر ارزش افزوده ،مالیاتی است که کلیه عرضه کنندگان کالا ها و خدمات به عنوان مودیان نظام مالیاتی باید علاوه بر بهای کالا یا خدمت عرضه شده،به صورت درصدی از بهای فروش کالا یا خدمات،در زمان فروش از خریداران اخذ و به صورت دوره ای(فصلی)به سازمان امور مالیاتی کشور واریز نمایند.هر گونه مالیات بر ارزش افزوده پرداخت شده در زمان خرید توسط مودیا ن اعم از وارد کنندگان –تولید کندگانتوزیع کندگان-صادر کندگان،که در این نظام مالیاتی به عنوان عامل وصول نه پرداخت کننده مالیات محسوب می گردنند،طلب ایشان ا ز دولت محسوب به صورت فصلی با سازمان امور مالیاتی کشور تسویه می گردد.تسویهمطالباتمودیانبابت مالیات های پرداختیایشان در زمان خرید،یا تز طریق کسر از مطالبات دریافتنی ذاز خریداران و یا از طریف استرداد تئسط سازمان امور مالیاتی کشور به ایشان،صورت می پذیرد.
پیشگفتار:
قانون مالیات برارزش افزوده که درجلسه مورخ هفدهم اردیبهشت ماه یکهزاروسیصدوهشتادوفهت کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتادوپنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصویب گردیده ومجلس بااجرای آزمایشی آن به مدت5سال درجلسه علنی روزسه شنبه مورخ نهم بهمن1386موافقت ودرتاریخ2/3/87به تاییدشورای نگهبان رسیده وطی نامه شماره16273/95مورخ19/3/87مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است.
مقدمه:
این تحقیق بر دو مجموعه ابزار سیاست دولت که در میان تمام بخش های یک اقتصاد عمل می کند. تمرکز خواهد داشت: سیاست مالی دولت و سیاست مالی. (خزانه داری) هر دو مجموعه می توانند نقش حیاتی، چه خوب و چه بد، در بسیج پس انداز داخلی ایفا کنند. به علاوه، هر دو سیاست آثار دامنه داری بر توزیع درآمد، اشتغال، کارآیی و ثبات اقتصادی دارند. در این جا ما بر آن سیاست مالی که تمام اقدامات مربوط به سطح و ساختار درآمدها و مخارج دولت را در بر می گیرد، تمرکز می کنیم.
بر اساس اصطلاحاتی که در اینجا مورد استفاده قرار می گیرند درآمدهای دولت شامل تمامی درآمدهای مالیاتی و غیر مالیاتی جاری به خزانه داری دولت از جمله مازادهای موسسه های عمومی در تملک دولت و استقراض داخلی از خزانه می شود. مخارج دولت چنین تعریف می شود: تمامی هزینه ها از بودجه دولت شامل مخارج جاری از قبیل حقوق کارمندان دولت؛ نگهداری اموال؛ هزینه های نظامی؛ پرداخت بهره و سوبسید برای پوشش زیان های موسسات دولتی؛ همچنین مخارج سرمایه نظیر هزینه های احداث کانالهای آبیاری، جاده ها و مدارس؛ و خرید تجهیزات غیر نظامی مورد تملک دولت.
سیاست مالی از طریق هر دو بخش مالیات و هزینه بودجه دولت عمل می کند. مرکز تصمیم گیری در مورد سیاست مالی در کشورهای رو به توسعه معمولا بین دو نهاد تقسیم می شود: وزارت دارایی (اداره خزانه داری) و وزارت (یا سازمان) برنامه ریزی. در بیشتر کشورها وزارت دارایی اساسا مسئول طراحی و اجرای سیاست مالیاتی و برای تصمیم های مربوط به مخارج مصرفی جاری دولت تعیین می شود. وزارت یا سازمان برنامه ریزی گاهی در مورد تصمیم های مربوط به مخارج سرمایه دولت نوسان دارد. برخی از اقتصاددانان و سیاست گذاران، اصطلاح "سیاست مالی" را برای آنچه وزارت دارایی انجام می دهد و اصطلاح "سیاست توسعه" برای کارهایی که تحت نظارت شدید وزارت یا سازمان برنامه ریزی است به کار می برند. بخش حاضر، اساسا بر جنبه هایی از سیاست مالی که مخارج مصرفی دولت و تعیین مالیات را مورد رسیدگی قرار می دهند، تمرکز می کند.
تهیه این تحقیق از یاری دوستان و عزیزانی چون جناب آقای محمد براتی کارشناس ارشد اداره ی مالیاتی و جناب آقای جعفر نائینی کارشناس ارشد اداره ی اقتصاد و دارایی بهره گرفته ام و از راهنمایی های استاد گرانقدر جناب آقای یار احمدی خراسانی نیز سود جسته ام. از تمامی این عزیزان و در نهایت همسر مهربانم جناب آقای ناصر بزرگی که پا به پای اینجانبدر تمامی مراحل جمع آوری اطلاعات نقش ارزنده ای ایفا نمودند . صمیمانه سپاسگذارم.
بیان مسئله:
به دلیل اهمیت مالیات وهمچنین نقش ارزش افزوده برآن بایدمطالعات بنیادین دراین زمینه انجام پذیرد ونتیجه آن به اطلاع مردم برسدتانقش مهمتری دراین زمینه ایفا نمایند.
باتوجه به نقش مهم ارزش افزوده بایدبیشتربه آن پرداخت:
1-آیاارزش افزوده برمالیات نقش مهمی دارد؟
2- آیا می توان باکاهش نرخ مالیات برارزش آن افزود؟
3-آیافعالان اقتصادی(اعم ازکارخانجات،شرکتهاوصاحبان مشاغل)این مالیات راخواهندپرداخت؟
4-آیااجرای این نظام مالیاتی باعث افزایش بهای کالاهاوخدمات برای مصرف کننده نهایی نخواهدگردید؟
اهمیت موضوع:
باتوجه به رشدروزافزون درآمدهاودریافت مالیات بیشتربایک برنامه ریزی درست می توان قدرت اقتصادی دولت رادرجهت کاهش
اهداف تحقیق:
الف: هدف کلی:
بررسی تاثیر مالیات برارزش افزوده ونقش آن بردرآمدهای کشور
ب: اهداف جزئی:
1-بررسی راه های تازه دریافت مالیات
2-بررسی مشکلات موجوددرجهت ارائه راهکارهای جدید
3-بررسی راهکارهای بالابردن ارزش افزوده برمالیات
4-بررسی میزان تاثیرپذیری نظام مالیاتی ازارزش افزوده برمالیات
فرضیه های تحقیق:
1-علم روانشناسی می توانددرجهت دریافت بهترمالیات به ماکمک کند.
2-بین مدیریت دریافت بهترمالیات ورضایت مندی مودیان رابطه ای مستقیم وجوددارد.
3-می توان باغلبه برمشکلات موجود ارزش افزوده برمالیات راافزایش داد.
روش تحقیق:
این پروژه به روش کتابخانه ای تهیه گردیده که ازاطلاعات کتب موجود واینترنت استفاده شده است.
متغیر مستقل:
بررسی تاثیرارزش افزوده برمالیات
متغیروابسته:
دریافت مالیات
جامعه آماری:
جامعه آماری همان مواردی است که درکتابها واینترنت نام برده شده است البته می توان جامعه ایران رانیزنام برد.
جامعه ی آماری همان مواردی است که در کتاب ها و سایت اداره ی اقتصاد و دارایی و اداره ی مالیاتی شهرستان مشهد موجود می باشد. ارزش افزوده را نمی توان محدو به یک شهر یا یک استان نمود بنابراین جامعه ی آماری ما کشور ایران می باشد.
ابزاراندازه گیری:
مقایسه ای است یعنی ازمقایسه بین داده هامی توان به نتایجی دست یافت.
تجزیه وتحلیل داده ها:
ازتجزیه وتحلیل داده هامی توان نتیجه گرفت:
1-برای موفقیت باید برنامه ریزی نمود.
2-برای جذب ودریافت مالیات بایدازمدیریت اثربخش استفاده نمود.
3-برای دوام موفقیت باید ارزش افزوده برمالیات به سمت ثبات سوق داد .
ادبیات تحقیق
تاریخچهی مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده ، مالیاتی است که برای نخستینبار توسط فونزیمنس در 1951 به منظور فائقآمدن بر مسائل مالی آلمان طرحریزی شد که بهرغم علاقه و تمایل شدید کشورهایی نظیر آرژانتین و فرانسه برای آگاهی از چهگونگی ساختار آن این مالیات، به طور رسمی، تا سال 1954 در هیچ کشوری بهکار گرفته نشد.
از 954به بعد برزیل ، فرانسه ، دانمارک و آلمان در زمره کشورهایی بودند که این نوع از مالیات را در نظام مالیاتی کشور خود بهکار انداختند و کرهیجنوبی نیز نخستین کشور آسیایی بود که از 1997با کمک صندوقبینالمللیپول توانست این مالیات را در نظام خود پیاده کند و به دنبال آن کشورهای ترکیه ،پاکستان ، بنگلادش و لبنان هم نسبت به اجرای این مالیات اقدام کردند .
درخصوص شیوهی اجرایی مالیات بر ارزش افزوده میتوان گفت که در سیستم مالیات برارزش افزوده، هر فروشنده در هنگام فروش کالا و خدمات ، مالیات مورد نظر را به صورتحساب میافزاید و آن را همراه با قیمت کالا و خدمات از مشتری دریافت میکند . نخستین فروشنده مالیات دریافتی را وصول و به دولت پرداخت میکند و در مراحل بعدی هر فروشنده مابهالتفاوت مالیات را از مشتری میگیرد و به حساب سازمان امور مالیاتی واریز میکند .
مالیات برارزش افزوده چند نوع است که عبارتند از : مالیات از نوع تولیدی ، درآمدی و مصرف . در مالیات برارزش افزوده از نوع تولیدی ، مالیات کلی بر فروش اعمال میشود . در حالی که درنوع درآمدی، مالیات بر فروش کالاهاست
در مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف نیز که مالیات بر کالاها و خدمات مصرفی است، تمام مخارج سرمایهگذاری ناخالص از پایه مالیاتی حذف میشود .
دراینحال واعظان این نوع مالیات و برخی کارشناسان معتقدند این نوع مالیات آثار مناسبی در سطوح مختلف جامعه و بهویژه شهرها دارد و بعضی دیگر آنرا تیر خلاص برای صنعت کشور میدانند .
مالیات برارزش افزوده در ایران
مالیات بهعنوان یکی از منابع درآمداصلی دولتها، درتمام کشورهای جهان ازجایگاه ویژه واهمیت والایی برخورداراست،بهطوری که هرکشوری برای ساختن زندگی بهترشهروندان خویش سعی در گرفتن مالیات بهمطلوبترین شکل ممکن ازمردم دارد.
اما درکشورمان، مالیات وچهگونگی گرفتنآن از مؤدیان،همواره یکی ازمعضلات اصلی دولت بوده است بهگونهای که گاه وضع یکنوع مالیات وگرفتن آن،صنعتگران وتولیدکنندگان را بهسوی نابودی سوق میدهد وگاه باعث فرارمالیاتی آنها میشود.
بهراستی چرا چنین است؟ چرا طی سالهای متمادی بهخصوص پس ازپیروزی انقلاب هیچگاه نتوانستهایم قانون مالیات را بهگونهای وضع کنیم که مانندسایرکشورهای صنعتی وپیشرفتهی دنیا مردم با دلوجان مالیات خود را پرداختکنند و بدانند که این مالیات درجهت آبادانی کشور و رفاه حال همان شهروندان هزینه میشود؟
اگرچنین حسی درمردم یک کشور به وجودآید که گرفتن مالیات توسط دولت تنها برای ساختن فردایی بهتر برای آنها و فرزندانشان است،آن وقت،معضلی بهنام فرارمالیاتی برای دولت وکابوسی بهنام مالیات برای مؤدیان وجود ندارد.
درحال حاضرمالیاتی که ازتولیدکنندگان وصنعتگران و… گرفته میشود براساس قانونی است بهنام تجمیع عوارض، که طبق این قانون ازابتدای1382، برقراری ودریافت هرگونه وجوه ازجمله مالیات وعوارض، اعم از ملی ومحلی، ازتولیدکنندگان کالاها،ارائهدهندگان خدمات وهمچنین کالاهای وارداتی، انجام میشود و کلیهی قوانین و مقررات مربوط به برقراری ،اختیار یا اجازهی برقراری ودریافت وجوه که توسط هیأت وزیران، مجامع،شوراهاوسایرمراجع،وزارتخانه ها،سازمانها،مؤسسات وشرکتهای دولتی ازجمله آندسته از دستگاههای اجرایی که شمول قوانین برآنها مستلزم ذکر نام یا تصریح نام است،همچنین مؤسسات ونهادهای عمومی غیردولتی، صورت میپذیرد ، به استثنای قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 3/12/1366 واصلاحات بعدی آن ،قانون چهگونگی اداره مناطق آزاد تجاری - صنعتی مصوب 7/6/1372،قانون مقررات تردد وسایل نقلیهی خارجی مصوب 12/4/1373،عوارض آزادراهها،عوارض موضوع مادهی 12 قانون حمل ونقل وعبورکالاهای خارجی از قلمرو ایران مصوب 22/12/1374 وعوارض موضوع بند(ب)مادهی 46،بند(ب)مادهی130 ، بندهای (الف) و(ب) مادهی 132 قانون برنامهی سوم توسعه اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی ایران مصوب 17/1/1379 ،لغوگردید.
قانون تجمیع عوارض درتاریخ 5/2/1383 طی نامهای بهشرح زیرتوسط سیدمحمدخاتمی به وزارت اموراقتصادیودارایی جهت اجراابلاغ شد:
«وزارت اموراقتصادی ودارایی! قانون اصلاح مادهی 2 قانون اصلاح موادی از قانون برنامهی سوم توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی وچهگونگی برقراری وصول عوارض وسایروجوه ازتولیدکنندگان کالا،ارائهدهندگان خدمات وکالاهای وارداتی مصوب 1381 که درجلسهی علنی روزچهارشنبه، نوزدهم فروردین1383 مجلس تصویب شد و در 19/1/1383 به تایید شوراینگهبان رسید وطی نامهی شمارهی 2809 ، 24/1/1383 مجلس واصل گردیده است، بهپیوست جهت اجرا ابلاغ می گردد.»
اجراییشدن این قانون باعث بهوجودآمدن نقدوانتقادهای فراوانی میان صاحبنظران اقتصادی کشورشد، بهطوری که بسیاری ازصاحبان صنایع معتقد بودندکه این مالیات باعث بالا رفتن قیمت کالاهای داخلی میشود، تاحدی که قدرت رقابت باصنایع مشابه خارجی راازآنان میگیرد.به سبب بالابودن قیمت فروش نهایی آنها و پایینبودن مشابه خارجی همین محصولات ،تولیدکنندگان حتی بازارهای داخلی را نیزازدست دادهاند بهگونهای که مصرفکنندگان ترجیح میدهند همین محصول را با مارک خارجی وقیمت پایینتر بخرند.این امرسبب میشود که صنعتگران داخلی بهخاطر پایینآوردن قیمت نهایی،ازکیفیت محصول بکاهند تا بتوانند لااقل بهخاطر قیمت پایینتر بازار داخلی،خودراحفظ کنند وعطای صادرات را بهلقای آن ببخشند.
این نکته قابل ذکراست که مالیات تجمیع عوارض حدود 3درصدقیمت تمام شدهی محصول است.
جایگاه مالیات بر ارزش افزوده
همانگونه که در قسمت قبل بدان اشاره گردید، مالیات بر ارزش افزوده در بعضی از کشورها به عنوان جایگزینی برای سایر مالیاتها مورد استفاده قرار گرفت برای مثال در کشور دانمارک این مالیات جایگزین مالیات بر عمده فروشی شد.در حالی که در کشور سوئد و نروژاز آن به عنوان جایگزینی برای مالیات بر خرده فروشی استفاده گردید. همچنین این مالیات در 21کشور از کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه مالیات بر مصرف داخلی را تحت الشعاع خود قرار داده و بجای آن بکار گرفته شد. نگاهی به تجربه کشورهای مختلف و دامنه استفاده آنها ازاین مالیات نشان می دهد که این نظام مالیاتی قادر است تا در دامنه وسیع، از سطوح عمده فروشی گرفته تا زنجیره نهایی تولید و فعالیتهای خرده فروشی کاربرد داشته باشد ولذا به دلیل همین انعطاف پذیری ،مزایا ومنافع بیشتری را برای دولتها در مقایسه با سایر مالیاتها به ارمغان آورد .البته لازم به ذکر است که تجربه موفق کشورهای جامعه اروپا که در آنها نظامهای مالیاتی از کارایی بیشتری بر خوردار بوده و ساختار بازاراز شفافیت قابل توجهی برخوردار است نمیتواند ملاکی جهت موفقیت قطعی این نظام مالیاتی در کشورهای کمتر توسعه یافته باشد . چرا که تحقق این نظام مالیاتی نیازمند بسترهای لازم فرهنگی، اقنصادی، سیاسی و... می باشد و به همین دلیل در جوامع اروپاییکه به دلیل عملکرد نسبتا صحیح دولتها در گذشته در زمینه تحقق و ایجاد چنین پیش نیازهایی، دولتها توانستند جایگزینی نظام مالیاتی فوق را به جای سایر مالیاتها تجربه نمایند .اما در کشور های کمتر توسعه یافته که هنوز مشکلاتی از قبیل تعریف صحیح و منطقی رابطه دولت و به بیانی کلی تر بخش عمومی با بخش خصوصی وجود نداشته و هر گونه مالیات دیگری می بایست با دقت و ظرافت خاصی صورت پذیرد تا از بروز هر گونه ناهنجاری اقتصادی، اجتماعی و... خودداری گردد.
همچنین تجربه نشان داده است که می توان مالیات بر ارزش افزوده را در سطح وسیعی جاگیزین مالیاتهای دیگر نمود، این نوع مالیات دارای این مزیت نیز می باشد که امکان به سختی میسر می شود مثل: فعالیتهای تولید خدماتی.
از دیگر مزایای مالیات بر ارزش افزوده آن است که به دلیل گستردگی پایه مالیاتی می توان آنرا با نرخهای پایین تری در مقایسه با سایر مالیاتها وضع نمود بدین معنی که به منظور جمع آوری حجم مشخصی از در آمد مالیاتی با استفاده از مالیات بر ارزش افزوده احتیاج به نرخ مالیاتی کمتری در مقایسه با سایر انواع مالیات می باشد. این امر می تواند از یک سو انگیزه های فرار در پرداخت مالیات را کاهش داده و از سوی دیگر تحقق در آمد مالیات هدف را با اطمینان بیشتری امکان پذیر سازد.