تحقیق مقاله تربیت عقلانى

تعداد صفحات: 23 فرمت فایل: word کد فایل: 5585
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: علوم تربیتی
قیمت قدیم:۱۸,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
کلمات کلیدی: تربیت عقلانى
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله تربیت عقلانى

    تربیت عقلانى

     

     

    چکیده

    گذشت که تعلیم و تربیت دراصطلاح رایج‏خود، بر عقلانیت‏یعنى پرورش اندیشه دلالت دارد. انواع گوناگون تربیت که اصطلاحا، اخلاقى، سیاسى، زیبایى‏شناختى نام گرفته‏اند، اولین حامیان تربیت عقلانى، رویکردهاى مختلف به تربیت عقلانى، دیدگاه سنتى تعلیم و تربیت، بررسى بحث‏هاى معاصر در زمینه تربیت عقلانى و پیشنهاد بازگشت‏به تعلیم و تربیت لیبرال و عقلانى از سوى عده‏اى از دانشمندان و مربیان و. . . از جمله موضوعات مورد بحث در این مقال است. قسمت آخر این مقاله را با هم پى مى‏گیریم:

    بحث معاصر در زمینه تربیت عقلانى

    هرگز نباید تصور کرد که بحث‏بین دیویى و طرفداران شیوه سنتى تعلیم و تربیت طولانى است، بلکه لازم است فقط تربیت عقلانى را در برنامه درسى دهه گذشته مورد بررسى قرار دهیم.

    امروزه ما شاهد بحث دیگرى در زمینه نوعى از تربیت عقلانى هستیم که باید برگزیده شود. هنوز واقع‏گرایى سنتى یا خردگرایى و تجربه‏گرایى عملى دیویى محورهاى بحث را تشکیل مى‏دهد. در میان انتقادهاى بسیارى که از مدارس ما مى‏شود، یکى از عمده‏ترین و بارزترین آن، فقدان یک تربیت عقلانى جدى است. این انتقادها در تمام سطوح تعلیم و تربیت در ایالات متحده امریکا مطرح شده است.

    یکى از پیشنهادهایى که مجددا ارائه شده، بازگشت‏به یک تعلیم و تربیت آزاد و عقلانى دقیق است. این طرح از سوى عده‏اى از دانشمندان و مربیان و همچنین شخصیت‏هاى سیاسى مانند ویلیام بنت، (William Bennet) عضو سابق کمیسیون تعلیم و تربیت‏بیان شده بود.

    هرچند در این بحث، به تعلیم و تربیت در مدارس توجهاتى شده، اما، دانشگاه‏ها آماج بیش‏ترین انتقادها قرار گرفته‏اند. منتقدانى همچون آلان بلوم، (Allan Bloom) و اى. هرش، (Hirsch) از نبود سواد فرهنگى در میان دانشجویان انتقاد کرده‏اند، تحقیقات نشان مى‏دهد که نه تنها در ریاضیات و علوم پایه - که اکنون به طور گسترده از مقبولیت‏برخوردارند - نارسایى‏هایى وجود دارد، بلکه در علوم انسانى نیز یک معرفت اساسى یافت نمى‏شود.

    در حال حاضر کتابى که بیش‏ترین توجه و بحث را به خود اختصاص داده، کتاب «تنگ نظرى امریکایى چگونه آموزش عالى دموکراسى را نابود کرده و روحیات دانشجویان را به تحلیل برده است‏» (1987) نوشته آلان بلوم، (Allan Bloom) مى‏باشد. بلوم مبناى فلسفى مهمى نسبت‏به نقدهاى کنونى به دست مى‏دهد. بحث او درباره تجدید بناى یک تعلیم و تربیت آزاد است که احساس مى‏نماید از سوى مربیانى همچون جان دیویى از بین رفته است. بلوم از جدیدترین دانشمندانى است که عمل‏گرایى و آزادى گرایى را به دلیل آن که از مسببان بیمارى‏هاى تعلیم و تربیت امریکایى هستند سرزنش مى‏کند. استفاده وسیع او از آثار افلاطون در بحث‏هایش، نشان مى‏دهد که نظریه سنتى به رغم نقدهاى بسیارى که در طول سالیان متمادى به آن وارد شده، از بین نرفته است.

    فروش فوق العاده این کتاب و گسترش بحث نیز موجب تقویت این نظریه گردید. بلوم نطق شدید اللحن خود را علیه تعلیم و تربیت پیشرفته (1) با رد نسبى‏گرایى فلسفى، که نتیجه اصلى عمل‏گرایى است، شروع کرد. او با شدت بیش‏ترى نسبى‏گرایى فرهنگى را که در این فلسفه نهفته است، رد کرد. او «تعلیم و تربیت‏بدون حد و مرز» ، که حقوق طبیعى را برتر از طبقه، نژاد، دین، ملیت و فرهنگ نمى‏پندارد، رد مى‏کند. این فلسفه بدون حد و مرز (2) راه را براى تمام ایدئولوژى‏ها باز مى‏گذارد; زیرا فاقد تفسیرهاى مشترک در ارتباط با منافع عمومى مى‏باشد. بلوم این فلسفه را مستقیما در اندیشه‏ها و افکار جان استوارت میل، (John Stuart Mill) و جان دیویى مى‏یافت. (ص 290) او عقیده دارد که این عمل‏گرایى دیویى بوده که دموکراسى امریکایى را، که از سوى بنیانگذاران امریکا ایجاد شده بود، از بین برد. (ص 56) بنیانگذاران امریکا بیش‏تر تحت تاثیر تفکرات جان لاک و هابز در عصر پیش از روشنگرى بودند. بلوم همچنین بسیارى از تقصیرات را به گردن اندیشمندان امریکایى مى‏اندازد که با نسبى‏گرایى ارزشى، مطرح شده از جانب دانشمندان آلمانى مانند نیچه، (Nietszche) و فروید، (Freud) موافقت کرده‏اند. بلوم، به خصوص از این موضوع ناراحت است که بى اعتنایى پیشرفت‏گرایى نسبت‏به تفاوت میان تعلیم و تربیت آزاد و فنى به این واقعیت منجر شد که مشاهده مى‏شود یک فرد تحصیل کرده - هر چند متخصص کامپیوتر است - اما هیچ گونه معرفت اخلاقى، سیاسى و مذهبى ندارد. (ص 59)

    بلوم نسبى‏گرایى و باز بودن پیشرفت‏گرایى را مخالف اعتقاد بنیانگذاران به بینش‏هاى حقوق و اهداف عمومى مى‏داند. او از این واقعیت متاسف است که فلسفه و دین موضوعات الزامى در بسیارى از دانشگاه‏ها نیستند، در حالى که رشته‏هایى در فرهنگ‏هاى غیر غربى (که او همه آن‏ها را نژاد پرستانه مى‏پندارد) به طور فزاینده‏اى الزامى شده‏اند (ص 36) و مطلق گرایى فلسفه یونان، به ویژه فلسفه افلاطون، بالاتر از تفکرات غربى در نظر گرفته شده است. او به خصوص از نابودى مذهب، به سبب تاثیرى که در شکل دادن به منش‏هاى اخلاقى ملت دارد، انتقاد مى‏کند. (ص 56)

    اعتقاد بلوم به عقل‏گرایى آکادمیک را مى‏توان در پذیرش فلسفه تعلیم و تربیتى او که پس از برنامه آثار بزرگ، (BooksGreat) یکى از نمونه‏هاى اصلى تربیت آزاد عقلانى در زمان ما است مشاهد کرد. او نیز اعتقاد راسخ دارد که طبیعت تنها چیزى است که در تعلیم و تربیت لحاظ مى‏شود. علاقه انسان به دانستن همیشگى است. آنچه که در واقع مورد نیاز است، خوراک مناسب است، و تعلیم و تربیت فقط غذا را پیش روى ما قرار مى‏دهد. (ص‏51) بلوم با فصاحت تمام، اظهار مى‏دارد که زندگى بر اساس کتاب مقدس به واقعیت نزدیک‏تر است; زیرا کتاب مقدس مواد لازم براى پژوهش عمیق‏تر و دست‏یابى به ماهیت واقعى اشیا را فراهم مى‏کند:

    بدون وحى، داستان‏هاى حماسى، و فلسفه‏هاى بزرگ به عنوان بخشى‏هایى از دیدگاه طبیعى ما، چیزى در خارج براى مشاهده وجود ندارد. کتاب مقدس تنها وسیله براى تجهیز ذهن نیست، اما بدون یک کتاب هم سنگ مشابه، که با متانت از سوى یک مؤمن بالقوه خوانده مى‏شود، آن ذهن غیر مجهز باقى مى‏ماند. (ص 60)

    بلوم به ویژه علاقه‏مند است که این کتاب‏هاى مقدس به عنوان ابزارهاى عقلانى براى ترویج تعلیم و تربیت اخلاقى مورد تکریم قرار گیرند و به آن دسته از برنامه‏هاى ضعیف، که با ارزش تلقى مى‏شوند، انتقاد مى‏کند; زیرا ارزش اساسى ندارد. بلوم از انواع نرم‏تر تعلیم و تربیت مانند تعلیم و تربیت عاطفى که بر روابط تاکید دارد، انتقاد مى‏کند; زیرا آن‏ها همانند موسیقى معاصر، قدرت تحلیل جوانان را نابود مى‏کنند و این امر داشتن رابطه قوى با هنر و با تفکر را، که جوهر تعلیم و تربیت آزاد است، براى آن‏ها بسیار مشکل مى‏سازد. (ص 79)

    دانشگاه نهادى است که بلوم بسیار علاقه‏مند است تا مطابق با فلسفه تعلیم و تربیت آزاد اصلاح شود. به نظر وى، دانشگاه جایى است که تحقیق و آزاد اندیشى فلسفى جایگاه اصلى خود را مى‏یابد. در این مکان به استفاده ابزارى از عقل خاتمه داده مى‏شود و فضایى به وجود مى‏آید که برترى مادى و معنوى [فرد یا گروه ]حاکم، شک فلسفى را تهدید نمى‏کند و از گنجینه اسناد مهم، انسان‏هاى بزرگ و تفکرات عالى، که براى پروراندن آن شک ضرورى است، محافظت مى‏کند. (ص 249)

    در فضاى دموکراسى امریکایى، دانشگاه باید منتقد رژیم موجود باقى بماند; باید از تملق و چاپلوسى از کسانى که در راس قدرت هستند اجتناب کند; باید به گونه‏اى سودمند از تمرکز دموکراتیک پرهیز نموده، فاصله خود را با چنین تمرکزى حفظ کند; باید به هر چیز به خاطر خود آن چیز علاقه‏مند باشد.

    دانشگاه‏ها باید معیارهاى گذشته را حفظ کنند، اما راه را براى اندیشه‏هاى نو، در صورتى که با آن معیار، تلاقى کنند، باز بگذارند. از نظر بلوم، روشن است که دوران معنویت‏بزرگ گذشته و ما از طریق آن‏ها به خوبى تامین شده‏ایم. او متذکر مى‏شود که «هم کتاب مقدس و هم هومر، (Homer) که هزاران سال است نفوذ خود را اعمال کرده‏اند و در جریان اصلى عقب افتادگى‏ها حفظ شده‏اند، پیوسته از نظر اقتدار ممتاز بوده‏اند، بدون این که از مسیر خود منحرف شوند; زیرا با خلق و خوى زمانه و روح یک رژیم سازگارى نداشته‏اند. آن‏ها راه گریز و الگویى براى اصلاح در اختیار ما قرار دادند. » (ص 252)

    بلوم وظایف دانشگاه و چگونگى انجام آن را به تفصیل شرح مى‏دهد. دانشگاه باید پرسش‏هاى همیشگى و ثابت را با زنده نگه داشتن آثار کسانى که این پرسش ها را مطرح کرده‏اند افزایش دهد.

    بلوم از طرف‏داران فاقد بصیرت قدرت‏هاى گذشته حمایت نمى‏کند; زیرا ماهیت فلسفه را در عدم حمایت همه جانبه از عقل فردى انسان مى‏داند. (ص 253) دانشگاه ممکن است جواب‏ها را نداند، اما سؤالات را باید بداند. برنامه‏هاى درسى دانشگاه عبارتند از: فلسفه، الهیات، آثار سنتى ادبى، (ClassicLiterary) و آثار سنتى علمى که توسط نیوتن، (Newton) ،دکارت، (Descarts) و لایبنیتز، (Lebnitz) نوشته شده است.

    به عقیده بلوم، در سطح دانشگاه، نسبت‏به اندیشیدن درباره محتواى تعلیم و تربیت آزاد نارضایتى وجود دارد; زیرا نوعى دموکراسى عقاید و سلایق مجاز شمرده شده است. او اظهار مى‏دارد که هیچ دیدگاهى و یا دیدگاه‏هاى متضادى در خصوص انسان تحصیل کرده وجود ندارد. (ص 327) هیچ پرسش معتبرى هم مطرح نیست. ادعاى تفوق و برترى یک رشته بر رشته دیگر نیز پذیرفتنى نیست. حتى دانشگاه‏هاى بزرگ نمى‏توانند برنامه عادى تعلیم و تربیت عمومى را براى دوره‏هاى کارشناسى خود مطرح کنند. بلوم - همان گونه که قبلا اشاره شد - درباره رویکرد «آثار بزرگ‏» بحث مى‏کند که به متون سنتى اجازه مى‏دهد با ما صحبت کنند، از ما سؤالاتى بپرسند و ما را با شیوه‏هاى تحقیق آشنا نمایند. او از این واقعیت که علوم انسانى، علوم اجتماعى و علوم طبیعى این رویکرد «آثار بزرگ‏» را در بر نمى‏گیرد، انتقاد مى‏کند. بدون چنین رویکردى دانشگاه فاقد اصول اولیه، انسجام و وحدت دیدگاه درباره طبیعت و جایگاه ما در آن مى‏باشد. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله تربیت عقلانى

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله تربیت عقلانى, مقاله در مورد تحقیق مقاله تربیت عقلانى, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله تربیت عقلانى, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله تربیت عقلانى, تحقیق درباره تحقیق مقاله تربیت عقلانى, مقاله درباره تحقیق مقاله تربیت عقلانى, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله تربیت عقلانى, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله تربیت عقلانى, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله تربیت عقلانى
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت