هدف رنگ درمانی در درجه اول افزایش آگاهی ما در مورد انرژی رنگهاست و دوم متعادل کردن و افزایش انرژی بدن بوسیله استفاده از انرژی پرتوهای نور می باشد که می تواند به سیر آرامبخشی خود به خود بدن کمک کند.
قبل از وارد شدن به این مبحث نیاز است که نخست بدانیم شاکرا چیست؟
7 مرکز (شاکرا) اصلی انرژی در بدن ما وجود دارد که به 7 رنگ رنگین کمان شبیه است. شاکرا یک کلمه سانسکریت به معنی چرخ است.
شاکراها شبیه مارپبیچ هایی از انرژی هستند که هر کدام با دیگری در ارتباط است. تصور کنید شاکراها یا همان مراکز دریافت انرژی، مجموعه ای از چرخها ، مهره ها و چرخ دنده هایی هستند که شبیه ساعت یا یک موتور کار می کنند، هر چرخ (چرخ دنده) احتیاج به حرکتی نرم و آرام شبیه سرعت موتور ساعت برای درست کار کردن و موثر بودن دارد، بنابراین سلامتی و خوب بودن بوسیله تعادل همه این انرژی ها (یا حرکت آرام چرخ ها و چرخ دنده ها) امکان پذیر است.
رنگ درمانی، رنگ را برای متعادل کردن شاکراهای بدن بکار میبرد. به طور ساده هر دسته از پرتوهای رنگ تغییری است از طول موج، بنابراین هر رنگ انرژی خاص خودش را دارد، انرژی هر دسته از این پرتوهای رنگ به انرژی هر کدام از این شاکراهای (مراکز) اصلی بدن شباهت دارد.
رنگ درمانی می تواند به متعادل کردن این چرخها به استفاده از رنگ مناسب شاکراهای بدن کمک کند.
بنفش کوتاه ترین طول موج را دارد و قرمز دارای بلندترین طول موج است. بنفش با بالاترین بخش بدن یعنی شاکرا (مرکز) سر و قرمز با پایین ترین شاکرا مرتبط است.
رنگ بوسیله چشم ها، پوست و استخوان ما جذب می شود و انرژی رنگ روی تمام لایه های بدن ما تاثیر دارد چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ روحی و احساسی، هر سلول بدن ما به انرژی نور نیاز دارد. بنابراین انرژی رنگ تاثیر گسترده ای روی تمام بدن ما دارد. طبیعت پر است از انرژی درمانی التیام بخش و برای این وجود دارد که همه ما در آن سهیم باشیم و از آن لذت ببریم ما فقط نیاز داریم که ببینیم.
آنچه که رنگها را دراماتیک و نمایشگونه تر می کند، اختلاف و تن های مختلف آبی های آسمان، آبی سبزهای اقیانوس و قرمز نارنجی های غروب و .... است که برای نام بردن آنها ناتوانیم.
درک تاثیر فیزیکی رنگ روی بدن ما ممکن است ساده بنظر برسد اما از لحاظ روحی و احساسی کمی عمیق تر است چرا که سلامتی ما تنها یک عامل فیزیکی نیست و ما متشکل از روح، جسم و احساس با هم هستیم و هیچ کدام به تنهایی عمل نمی کنند و هر کدام بر دیگری تاثیر دارند. رنگ درمانی از لحاظ دادن اطلاعاتی در مورد همه لایه های ما بسیار مفید است، به عنوان مثال ما در ابتدا وقتی که نوزاد هستیم رنگ را در مرحله زهدان تجربه می کنیم، در محدوده ای صورتی که محافظ و آرام کننده است در بچگی با رنگ مثل بخشی از اولین یادگیری هایمان برخورد داریم و این اولین برخوردها، در هوشیاری رنگی آینده ما تاثیر بسزایی دارد. وقتی بزرگتر می شویم احساسات مختلفی داریم، خاطرات و معناهایی در ارتباط با رنگها به ذهن ما متبادر می شود و این ویژگی در ضمیر ناخودآگاه ما جای دارد.
ما روی بعضی از رنگها تعصب داریم و برخی از رنگها تلنگری هستند که برای ما خاطره، غم، شادی یا ترس را به همراه می آورند. همه تجربیات زندگی روی ما تاثیر می گذارد، بعضی از تجربیات ممکن است مثبت یا منفی باشند. گاهی تجربیات منفی می توانند خود را فیزیکی نشان دهند و به شکل یک بیماری ظاهر شوند. به عنوان مثال ممکن است ما زمانی در موقعیتی بوده ایم که به دلیل یا دلایلی احساس ناتوانی می کرده ایم، این می تواند در طول زمان به صورت مشکلی در ناحیه گلو ظاهر شود. مرکز (شاکرا) گلو با جنبه روحی بیان خود (بیان شخصی) ارتباط دارد، بنابراین اگر اعتماد به نفس گفتاری ما ضعیف است یا بیان شخصی ما دچار مشکل شده است، به این معناست که انرژی در این ناحیه نمی تواند بطور آزاد جریان پیدا کند. استفاده از انرژی رنگ مناسب، می تواند به دور کردن و از بین بردن احساس های منفی، آزاد کردن توقف (مشکل) و متعادل سازی دوباره بدن کمک کند.
رنگ بطور ساده نوری از طول موج ها و فرکانس های متفاوت است و نور تنها یکی از شکل های انرژی است که از فوتون ساخته شده است ، همه ما به وسیله انرژی موجهای الکترومغناطیسی محاصره شده ایم که رنگ فقط بخش کوچکی از آن است. رنگ از نور است، پرتوهای آشکاری که می بینیم تشکیل یک رنگین کمان داده اند. طول موج و فرکانس نوری که ما می بینیم در رنگی که می بینیم تاثیر دارد.
7 رنگ بنفش، بنفش آبی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز طول موج ها و فرکانس های متفاوتی دارند. قرمز در پایین ترین قسمت یک منشور رنگی قرار دارد و بالاترین طول موج را دارد اما فرکانس کمتری دارد، وقتی یک منشور در مسیر نور خورشید قرار می گیرد این رنگها ( 7 رنگ) قابل دیدن و آشکار می شوند که این اتفاق به وسیله شکست نور انجام می شود.
فرکانس، موج تشخیص داده شده بوسیله شماری از موج های کامل یا طول موجی که در هر ثانیه از نقطه ای معین عبور می کند است. این تفاوت بین طول موج ها و فرکانس ها است که موجب تفاوت رنگهای نور و همچنین موجب دیده شدن آنها می شود، مثل امواج رادیویی که طول موج ها و فرکانسهای متفاوتی دارد و فقط در یک ایستگاه یا طول موج و فرکانس ویژه و معینی شنیده می شود، بنابراین مثلا رنگ آبی در طول موج و فرکانس ویژه ای قابل رویت است.
فرکانس های بالاتر انرژی بیشتری دارند، به عنوان مثال رنگهای بنفش، آبی بنفش، آبی و رنگهای فرکانس پایین تر: زرد، نارنجی و قرمز است. معالجه به وسیله رنگ می تواند به روش های مختلفی صورت پذیرد و هر درمان ممکن است شیوه ای مخصوص به خود داشته باشد.
شیوه های مختلفی مانند: مدیتیشن (تمرکز با رنگ)، آب سولاریزه شده، تنفس رنگ ، استفاده از حریر رنگی، قرار گرفتن تحت تمرکز نور رنگی (اتاق نور light box ) که اغلب رایج است، وجود دارد.
یک معالج (رنگ درمان) به شما کمک خواهد کرد تا نیازتان به یک رنگ یا رنگهای احتمالی را متوجه شوید. ترجیح رنگی شما (اینکه هم اکنون تمایل به چه رنگی دارید) می تواند به یک معالج (رنگ درمان) بگوید: که نحوه رفتار مناسب با شما چیست، همچنین می تواند مشخص کند که عدم تعادل اعم از فیزیکی، ذهنی یا روحی در کجاست. شیوه های درمان بسیار سریع آماده می شود و در دسترس است و می تواند هروزه باشد.
رنگ باید بخشی از زندگی هروزه ما بشود، هرچیز در طبیعت برای هدف خاصی اینجاست و رنگ نیز از این قاعده مستثنا نیست و همه ما به آن احتیاج داریم ما رنگ را در زندگی هر روزه خود تجربه می کنیم بی آنکه آن را تحسین کنیم چرا که رنگ روی همه لایه های ما فیزیکی، ذهنی، احساسی و روحی تاثیر می گذارد. ما در این دنیا جایی هستیم که رنگ بر زندگی هایمان غلبه دارد، برای خواندن نشانه ها در جاده، دیدن اینکه میوه ها آیا رسیده اند یا خیر؟ و ...
یک رنگ درمان بوسیله مشاوره با شما می فهمد که استفاده از چه رنگی برای مشکل شما مناسب است، اما باید گفت که ما خودمان بسیار می توانیم به خود کمک کنیم.