چکیده
در این تحقیق هدف اصلی شناسایی عوامل مهم افت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهر اهواز در سال 81-1380 بوده است. از بین کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهر اهواز که حداقل یکبار در پایه سوم مردود شده بودند بطور تصادفی 200 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو مقیاس سنجش عوامل افت تحصیلی و شاخص افت تحصیلی یا 95 متغیر استفاده شده است. تحلیل عوامل نشان داد که 6 عامل قابل استخراج است. عوامل استخراج شده روی هم در 8/43 درصد واریانس افت تحصیلی را تبیین می کرد. این عوام به ترتیب واریانس تبیین شده عبارتند از: مسائل ناشی از معلم و تدریس؛، مسائل مربوط به خانواده، مشکلات ناشی از برنامه ریزی درسی، مسائل مربوط به سلامت جسمانی و روانی دانش آموز، مسائل عمومی و مشکلات ناشی از مدیریت آموزشی، همه عوامل استخراج شده از پایایی و روایی رضایت بخشی برخوردار بودند. ضرایب همبستگی عوامل ششگانه با تعداد سالهای مردودی نیز در سطح مورد انتظار معنی دار بودند.
مقدمه
یکی از مشکلات شایع نظام های آموزشی در بسیاری از کشورهای جهان اعم از کشورهای پیشرفته و عقب مانده یا در حال رشد، پدیده شکست تحصیلی است که به صورت مردودی، تجدیدی، تکرار پایه و ترک تحصیل داوطلبانه یا اجبرای ظاهر می شود. نگرانی و علاقه نسبت به مطالعه این پدیده و کشف علل آن توجه اندیشمندان بسیاری را بخود معطوف نموده است. بخش اعظم این توجه ناشی از زیانهای مالی، اقتصادی، فرهنگی و علمی است که متوجه دولتها و خانواده ها می شود این مشکل از دیرباز گریبانگیر نظام آموزشی کشور ما نیز بوده است. به طوری که میزان مجموع خسارتهای اقتصادی ناشی از افت تحصیلی در سال 1265 تقریبا معادل 14/1 برابر کل هزینه های جاری آموزش و پرورش بوده است. در سال 1367 این رقم به 26/1 برابر افزایش یافته است (فولادی، 1371 به نقل از پولادی 1375). در برنامه 5 ساله اول در مجموع 517 میلیارد ریال صرف کسانی شده است که پایه تحصیلی را تکرار کرده اند، در حالی که مجموع هزینه های جاری آموزش و پرورش طی برنامه اول 2500 میلیارد ریال بوده اتس.
تعداد مردودین مقطع تکحصیلی در سال 63-1362، 330/421/1 نفر بوده که می بایست حدود 35 الی 47 هزار کلاس مجددا برای انها دایر گردد(هاشمی، 1371 به نقل از پولادی 1375).
با توجه به امار و ارقام ارائه شده، تلاش برای شناسایی و کشف عوام مهم افت تحصیلی و شناخت بیشتر این پدیده، ضروری به نظر می رسد. زیرا که ارائه راهبردهای کاربردی و اقدامات عملی جهت کاش ضایعات ناشی از افت تحصیلی و خسارتهای سنگین اقتصادی و فرهنگی ناشی از آن، مستلزم تحقیق و پژوهش های گسترده ای در این زمینه است.
بطور کلی عوامل متعدد و پیچیده ای سبب افت تحصیلی می شوند. پژوهش هایی که در داخل کشور پیرامون این مسئله صورت گرفته است بیشتر جنبه توصیفی داشته و کمتر به ریشه ها و عوامل موجده آن توجه داشته اند. پژوهش حاضر برای فراهم نمودن پاسخ به این پرسش که «چه عواملی باعث افت تحصیلی دختران در پایه سوم راهنمایی می شود» طراحی و اجرا شده است.
تعاریف اصطلاحات و متغیرها
برخی محققان شکست را معادل افت گرفته و شکست یا افت تحصیلی را عبارت از «وقوع زودرس ترک تحصیل و تکرار پایه تحصیلی در نظام آموزش و پرورش یک کشور می دانند (نفیسی، 1271) . امین فر (1365) معتقد است که بهت راست به جای افت تحصیلی اصطلاح «تصور در تحصیل» و یا «دلزدگی از تحصیل» را به کار برد. موسائی (1360 به نقل از پولادی 1375) نیز افت تحصیلی را یک مفهوم کلی دانسته و آن را شامل «اصلا به مدرسه نیامدن، رد شدن، عدم رغبت و بی میلی به مدرسه و مواد درسی، غیب های متوالی، ترک تحصیل و کیفیت نامرغوب تعلیم و تربیت می داند». نکته ای که برخی محققان ایرانی از آن غفلت کرده اند تمایز ماین ترک تحصیل داوطلبانه و ترک تحصیل اجباری است. ترک تحصیل ار به معنی نقطه مقابل «اتمام تحصیل» می دانیم. در این تحقیق شکست تحصیلی را به معنی عدم توانایی دانش آموز در اخذ نمره قبولی و ارتقاء به پایه تحصیلی بالاتر تعریف می کنیم. شکست تحصیلی در این تحقیق متغیر وابسته است و هدف تحقیق کشف و طبقه بندی متغیرهایی است که در شکست تحصیلی موثر می باشند و همچنین تعیین وزن عاملی و سهم هر متغیر در پیش بینی شکست تحصیلی دانش آموز در آینده.
بازنگری پیشینه تحقیق
امروزه یکی از بحرانهای نظام های آموزشی در کشورهای مختلف، بویژه کشورهای جهان سوم، مساله افت و شکست تحصیلی است. بسیاری از محققان، جامعه شناسان و روانشناسان بر حسب دیدگاههای خاص خود به این مساله نگریسته و این پدیده را مورد پژوهش و بررسی قرار داده اند. در اینجا به برخی از تحقیقات انجام گرفته در داخل و چه در خارج از کشور اشاره ای می کنیم.
صفوی (1369) به نقل از مله تحقیقات تربیتی آمریکا چاپ 1385 می نویسد «عوامل تحصیلی مربوط به مدرسه عمده ترین دلیل ترک در دبیرستان است. حدود یک سوم افرادی که ترک تحصیل کرده اند ضعیف بودن در درس را دلیل ترک تحصیل قلمداد نموده اند.
خیر (1371) نشان داد که مهمترین عاملی که معلمین در مورد علت مردودی دانش آموزان ذکر می کنند در درجه اول مسائل خانوادگی و اجتماعی، و سپس به ترتیب عدم توانایی و عدم کوشش است. در صورتیکه دانش آموزان به ترتیب اهمیت در درجه اول به عدم کوشش خو و درجه دوم به مسایل خانوادگی و اجتماعی و در درجه سوم به عدم توانایی خویش اشاره می کنند. معلمین همچنین علل شکست پسران را در درجه اول به عدم توانایی و بعد به مسایل خانوادگی – اجتماعی و عدم کوشش نسبت داده اند.
در مورد دختران علل شکست را ابتدا مسائل خانوادگی و اجتماعی و در درجه دوم عدم توانائی و درجه سوم عدم کوشش نسبت داده اند . می توان گفت دختران بیش از پسران علت عدم موفقیت خود را به عوامل بیرونی نسبت داده اند، د رحالیکه پسران بیشتر علت عدم موفقیت خود را عوامل درونی نسبت داده اند. نتیجه مطالعات پیشین نیز نشان داده است که در دختران چنین تمایلی وجود دارد که بیشتر به عوامل بیرونی توجه کنند بطور کلی دختران توانایی خود را کمتر از پسران ارزیابی می کنند (ا. جی. ج. سمون، آن. تی . فدر 1973 به نقل از پولادی 1375)
فولادی (1371 به نقل از پولادی) در یک بررسی که در مورد 1490 دانش اموز پیرامون علل افت تحصیلی آنان و عدم آشنایی معلمان نسبت به وظایف خود انجام داد به نتایج زیر دست یافت. آزمودنی ها علل افت تحصیلی خود را و سهم هر کدام را به این شرح اعلام کرده بودند. عدم احساس مسئولیت (2/15 درصد)، ضعف شخصیت (1/15 درصد) ،بیسوادی و کمی تجربه معلم (1/12 درصد)، احتیاج مالی (10 درصد) ، بی ایمانی (2/9 درصد)، عدم مراقبت نظام آموزشی (8 درصد)، بی بره بودن از تربیت صحیح(5 درصد)،محرومیت و عقده های روانی (1/3 درصد)، بی علاقگی دانش آموزان به تحصیلی (8/1 درصد)، سایر، نامناسب بودن محل تحصیل (8/1 درصد)، نارضایتی از وضع محیث (8/1 درصد)، اشتغالات معلم (2/1 درصد) و یکنواخت بودن کار (5/0 درصد).
مک دونالد، گالیمور و ومک دونالد (1370 به نقل از گادوا 1985 ) نشان داده اند که احتمال افت تحصیلی در مورد دانش آموزانی که مورد مشاوره قرار می گیرند کمتر از بقیه است. ارائه خدمات مشاوره ای ب رحضور بیشتر دانش آموزان کلاس، مدرسه موفقیت تحصیلی آنان موثر بوده است.
دانش آموزان در معرض افت تحصیلی علاقه کمی نسبت به معلمان وکارکنان مدرسه احساس می کنند (پتمن، 1986) در خصوص ویژگی های شخصیتی عواملی همچون ضعف سلامت، فقدان عزت نفس، بازداری و ازدواج زود هنگام به وضوح یا ترک زود رس مدرسه مربوط می باشند (هاتوی و رودز، 1979 به نقل از گادوا 1985).
نتایج پژوهش که طی سالهای 74-1372 توسط وزارت آموزش و پرورش و صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) با استفاده از روش تکحقیقی کیفی در استانهای کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و هرمزگان انجام گرفت، عوامل بازدارنده در دسترسی دختران به آموزش ابتدائی را درسه دسته جای داد. 1- عوامل بازدارنده فرهنگی 2- عوامل بازدارنده اقتصادی و 3- عوامل بازدارنده آموزشی (مهران 1375). میرازئی، احمد وند و همکاران (1370 به نقل از فولادی 1375) در تحقیقی با عنوان ویژگیهای دانش آموزان موفق و ناموفق دره راهنمائی تحصیلی نشان داده اند که دانش آموزان ناموفق عامل اصلی عدم موفقیت خود را به ترتیب سهل انگاری شخصی و نداشتن علاقه به درس (54 درصد)، مشکل بودن امتحانات (29 درصد ) بی توجهی والدین (11 درصد)، تعداد زیاد افراد خانواده (9 درصد)، وضعیت نامساعد اقتصادی خانواده (8 درصد) و وضعیت نامساعد مسکن خود (6 درصد) ذکر کرده اند.
بررسی مطالعات انجام شده نشان می دهد که پژوهشگران بسیاری سعی کرده اند عوامل مداخله کننده در افت تحصیلی را شناسایی کنند ولی هر کدام با شیوه خاص خود این کار را انجام داده اند. در این تحقیق که از نتایج مطالعات دیگران کاملا استفاده کرده با شیوه ای متفاوت عوامل موثر در شکست تحصیلی بررسی شده است.