آمار نشان می دهد که 1% از جمعیت روانی شدید و 10% آنها از اختلالات روانی خفیف در رنج هستند . در بیماریهای روانی تغیرات غیر طبیعی در رفتار و روان شخص به وجود می آید و باعث ایجاد اختلال در فعالیتهای فرد می شود . جسم و روان بهم وابسته هستند و عده ای به دلیل اینکه هنوز نمی دانند بیماری روانی چیست . هنگامی که به مراکر بهداشتی و درمانگاهها و یا بیمارستانها مراجعه می کنند . غالبا" بیماریهایی جسمی را مطرح می کنند . چنانچه مربیان و معلمین نسبت به بیماریهای روانی موجود در روح کودک پی نبردند و درصدد علت یابی و رفع آن برنیایند باعث خواهد شد که این عوامل در روی تحصیل دانش آموزن اثر گذاشته و موجبات افت تحصیلی او را فراهم کنند . در ذیل به چند نمونه از عوامل روانی که موجبات افت تحصیلی در درس ریاضیات را فراهم می کنند اشاره می شود .
الف - کم رویی و گوشه گیری :
کمرویی و کناره گیری کودک ، کوششی برای خودداری از ارتباط با محیط اطراف است . کودک کمرو و گوشه گیر ممکن است از موقعیت هایی مانند : شکست ، انتقاد ، کمبود اعتماد به نفس ، دستپاچگی یا تحقیر ، ترس داشته باشد . متأسفانه کودکان کمرو و کناره گیر معمولا" مورد توجه قرار نمی گیرد . علت نیز آن است که نسبت به کودکان دیگر کمتر توجه اطرافیان را به خود جلب می کنند که این خود یکی از علل روانی مؤثر در افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضیات می باشد .
معلمین و مربیان محترم باید علت اصلی کمرویی را پیدا کنند به عنوان مثال معلم می تواند با استفاده از دروس دیگر از جمله فارسی و نقاشی ، و در فعالیتهایی مانند یادداشت های روزانه ، نمایش ایفای نقش ، جملات ناتمام ، قصه گویی یا فنون مشابه ، کودک را بهتر بشناسد . چرا که کودکان ، اغلب احساسات خود را در این گونه از فعالیتهای واضح بیان می کنند .
راههای مبارزه با کمرویی :
1- از کودک کمرو بخواهید که در دروسی که از توانایی بالاتری برخوردار است(با توجه به تشخیص معلم ) به دانش آموز دیگر یا یک همکلاسی ، در نقش یک معلم سرخانه کمک کند تا به تدریج کمرویی او برطرف گشته و کم کاری او در ریاضیات نیز از بین برود .
2- کودک کمرو را در فعالیتهای گروهی کودکان دیگری که با آنه دوست است ، درگیر سازید .
3- از دستپاچه کردن کودک کمرو خودداری کنید . با صحبت کردن در مورد کمرویی آنها را نارحت نسازید . از کارهای نمایشی و اجرایی مانند : صحبت کردن در مقابل کلاس که او را دستپاچه می کند ، خودداری کنید .
4- به کودک کمرو و مسئولیتهای مختلفی واگذار کنید ; مسئولیتهایی مانند : کمک به مسئو لین مدرسه ، توزیع تدارکات .
5- دانش آموزان کمرو را در کلاس مورد تنبیه و سرزنش قرار ندهید . و عیب این کودکان را در پیش جمع بازگویی نکنید .
6- او را با دیگران مقایسه نکنید .
(( کیت )) ( 1972 ) در مواجهه با کودک گوشه گیر ، استفاده از مجموعه ای از فنون را ، پیشنهاد می کند :
1- بنا کردن رابطه با کودک بر پایه اعتماد ، اطمینان و درک .
2- آموزش از فنون (( ابراز وجود )) به کودک .
3- تمرین و ایفای نقش ، به وسیله مشاور ، سپس به وسیله کودک .
4- تمرینهای (( آرامش طلبی عضلانی )) مانند تمرینات تنفسی .
5- تعلیم هماهنگی حرکتی .
6- بازسازی شناختی .
ب- هراس از مدرسه :
یکی دیگر از دلایل مؤثر در افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضیات هراس از مدرسه می باشد در مطالعات اولیه چنین به نظر می رسد که گویی هراس ، با
روی گردانی از مدرسه بسیار متفاوت است . آسیب شناسان پذیرفتند که مدرسه گریز معمولا" به خانه ای متعلق دارد که در آن فقر مادی و عاطفی حاکم است .احتمالا" او از لحاظ هوش از حد متوسط پایین تر است .
ولی آن موارد اولیه ای که به عنوان مدرسه هراس مشخص شدند ظاهرا" نکته را تأیید کردند که کودک مدرسه هراس به خانه ای تعلق دارد که وضع مالی آن رضایت بخش و به احتمال زیاد به جای اینکه فاقد جو عاطفی باشد ، از آن سرشار است . هوش این کودکان از سطح متوسط بالاتر است .
اما نتیجه ای که از تحقیقات به عمل آمده حاکی از آن است که ممکن است کودکان با هر سطح هوشی و با هر زمینه اجتماعی و از هر خانواده ای و با هرگونه آرمانی ، به مدرسه گریزی یا هراس از مدرسه دچار شوند .
ریشه بیشتر ای نحالان همان ترس ( اضطراب ) از ترک خانه است . و اگر کودک را وادار به این کار ( رفتن به مدرسه ) کنیم ، اضطراب او تبدیل به هراس می شود . از طرفی مدرسه غالبا" نخستین مکانی است که کودک ناگزیر است که بدون حمایت پدر و مادرش ، در آن تمام روز یا قسمتی از روز را بگذراند .
از عوارض و نشانه های هراس از مدرسه می توان سردردهای گوناگون و یا دردهای مختلف یا بی حالی و بی حوصلگی را بیان کرد .
راههای مقابله با آن و مداوای آن :
1- راهنمایی کودک به مراکز مشاوره و درمانگاههای راهنمایی کودک
2- ریشه یابی علل و برطرف نمودن زمینه های پیدایش
3- مشاوره با والدین دانش آموزان و راهنمایی آنها
4- عادی نمودن اوضاع مدرسه و جو کلاس و محیط به صورتی که باعث جذب دانش آموز گردد .
5- هماهنگ عمل نمودن معلم و اولیا در رفع نقیصه
6- سخت جلوه ندادن درس ریاضیات
7- انتخاب معلم یا معلمانی برای کودکان که از هر نظر صلاحیتهایی را دارا باشند .
ج- نگرانی :
نگرانی برادر یأس است . امکان دارد که کسی انگیزه بیش از حد داشته باشد ، ولی اگر همراه با نگرانی باشد باعث رکود یادگیری می شود .
برای کاهش نگرانی (( بازی )) از اهمیت بالایی برخوردار است . کودکان برای چابک شدن به دوندگی و کوه نوردی روی نمی آورند ، بلکه به خاطر اینکه از آن یک لذت غریزی می برند ، دنبال آنند . اما در نتیجه تمرین دوندگی و کوه نوردی چابک نیز می شوند . اگر ریاضیات را به اعتبار خود و به خاطر لذتی که از آن ( خود ریاضیات ) می برند بیاموزند و بخوانند آن را بهتر فرا خواهند گرفت .
عوامل خانوادگی اجتماعی
یکی دیگر از عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عوامل خانوادگی است . خانواده اولین مکانی است که کودک در آن زندگی می کند و تربیت می یابد . بسیاری از روانشناسان معتقدند که : شخصیت کودک در شش سال اول زندگی شکل می گیرد .
عمده ترین عوامل خانوادگی مؤثر در پیشرفت تحصیلی عبارتند از :
1- شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده
2- شرایط اجتماعی و اقتصادی
3- تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده
4- تعداد اعضای خانواده
5- اشتغال کوکان
6- اشتغال مادران
7- ارتباط بین اولیا و مربیان
8- اثرات تلویزیون
9- حاکمیت ارزشهای مادی
اکنون از بین عوامل فوق به توضیح اهم آنها می پردازیم :
1- شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده :
خانواده اولین کانون تربیتی کودکان به حساب می آید و کودک مقدار قابل توجهی از وقت خود را در آن می گذراند بهرام زاده ( 1372 ) به فقل از شاروک ( 1967 )
می گوید : (( محیط خانوادگی بیش از بهره هوشی کودکان در موفقیت تحصیلی آنها مؤثر است . )) شاید بتوان گفت مهم ترین عامل مؤثر در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل ، خانواده است .
چنانچه نگرش خانواده ، نسبت به مدرسه ، معلمان و درس ، منفی باشد و یا بین آنچه می گویند آنچه عمل می کنند تفاوت وجود داشته باشد طبیعی است که به تدریج فرزند آنها نیز نگرش منفی به درس و تحصیل پیدا خواهد کرد . پدران و مادرانی که درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی می کنند همین نگرش را به فرزندان خود منتقل ساخته و برای پیشرفت درس آنها هیچ گونه کوششی انجام نمی دهند .
گاهی ممکن است یک خانواده از نظر مالی و اقتصادی در حد مطلوبی باشد اما فرزندان آن خانواده به دلیل اختلاف و کشمکش های خانوادگی بین پدر ومادر و یا بین هر یک از اعضای خانه که محیط خانه را به محیط نا امن تبدیل می کنند ، دچار افت تحصیلی می شوند .
دانش آموزی که در خانواده باپدر ومادر درگیر است ، برای نشان دادن مخالفت خود با آنها ناخودآگاه سعی می کند برخلاف میل آنها رفتار کند . از این رو چون تمایل و حساسیت پدر و مادر به تحصیلی را مش شناسد ، در درس خواندن کوتاهی می کند . نوجوانان در سن بلوغ به علت تغیرات جسمی و روحی ، به مسائلی غیر از درس و مدرسه توجه می کنند . ممکن است شدیدا" به ورزش روی آورند یا بیشتر به فکر تفریح و گردش باشند . پسر نوجوانی عقیده داشت که : درس خواندن مال دخترها است . این نوع فکر می تواند اثر نامطلوب بگذارد ( معتمدی ، 1373 )
خیّر ( 1365 ) در تحقیقی تحت عنوان(( رابطه شکست تحصیلی با زمینه ها و شرایط خانوادگی )) درصدد یافتن برخی از عوامل یا ویژگی های خانوادگی گروهی از
شکست خوردگان تحصیلی بوده است . نتایج نشان می دهد که عواملی چون شغل پدر ، میزان تحصیلات والدین ، حضور یا نبود یکی از والدین در خانه ، وضعیت اقتصادی واندازه خانواده از جمله عواملی هستند که با موفقیت و یا شکست تحصیلی دانش آموزان رابطه دارند .
2- شرایط اجتماعی و اقتصادی :
درصد قابل توجهی از دانش آموزانی که به طور جدی دچار افت تحصیلی شده بعضا" ناگزیر در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل می شوند واز (( عقب ماندگان فرهنگی )) به شمار می آیند .کودکانی متعلق به خانواده هایی هستند که از تبار اقتصادی و اجتماعی فوق العاده ، پایین بوده تواما" با فقر اقتصادی و فرهنگی مواجه اند ، از انگیزه تحصیلی بسیار پایینی برخوردارند .
از سوی دیگر در کنار فقر فرهنگی و محرومیت های محیطی ، شرایط اقتصادی اجتماعی حاکم بر جامعه نیز در چگونگی تبلور انگیزه های رشد و پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند ( افروز ، 1375 )
دانش آموزانی هستند که از نظر بهره هوشی و جسمانی هیچ گونه ناراحتی و عقب ماندگی ندارند ، اما بر اثر فقر خانوادگی ، تحمل گرسنگی و کمبود ها و نداشتن وسایل نمی توانند به طور مرتب در مدرسه حضور یابند و درس های خود را فرا گیرند ، در نتیجه دچار عقب ماندگی می شودن . در واقع فقر به سلامت و آسایش کودک لطمه می زند .
وضعیت اقتصادی تعیین کننده محل سکونت است و اگر دانش آموزان به دلیل فقر مالی نتوانند محل مناسبی داشته باشند ، برای انجام تکالیف و مطالعه دروس با مشکل روبرو خواهند بود . از یک طرف محل سکونت تعیین کننده نوع مدرسه ای است که کودک در آن درس می خواند . وقتی محل سکونت دانش آموز در یک محل فقیر باشد ، چه از نظر امکانات آموزشی و چه از لحاظ معلمان ، با کمبودهایی روبرو می شودن ، که مستقیما" بر پیشرفت تحصیلی او اثر می گذارند . فقر مالی سبب می شود که دانش آموز از غذای کافی و استراحت لازم محروم بماند و یا برای جبران کمبودهای خود و خانواده ساعاتی از روز را به کار مشغول شود در نتیجه فرصت کافی برای انجام تکالیف ریاضی و تمرین بیشتر نداشته باشد .
همچنین سطح آرزوهای دانش آموزان خانواده ثروتمند و مرفه متفاوت از خانواده های فقیر و کم درآمد است و همین تفاوتهای کمی و کیفی ، بالا بودن شکست های تحصیلی در طبقات اجتماعی کم درآمد را به رغم وجود سطح توانایی های برابر ، توجیه می کند ( لوگال ، ترجمه شجاع ، 1374 )
علت افت تحصیلی و یا ترک تحصیلی در کشورهای مختلف متفاذوت است . طبق گزارش گروه مشاوران یونسکو ( 1369 ، ترجمه مشایخ ) در هندوستان دانش آموزان بیشتر به علت کمبود لباس و عدم امکانات و شهریه ، ترک تحصیل می کنند . همچنین آمار نشان می دهد که 30 درصد ترک تحصیل کنند گان زن بر اثر عدم علاقه والدین به تحصیل بوده است . در فیلیپین خانواده های متعددی وجود دارند که اغلب هزینه ناچیز تحصیل کودکان برای آنها مبلغ مهمی تلقی می شود .
در بعضی خانواده ها دختران باید در خانه بمانند و به کار کمک کنند و یا از بچه های کوچک نگهداری کنند . در پاکستان 60 درصد از ترک تحصیل کنندگان فقر را عامل آن ذکر کرده اند .
3- تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده :
سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده همانند سایر عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی و یا افت تحصیلی تأثیر می گذارد .
1-3- پایین بودن سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب می شود که خانواده نتواند کمکهای درسی لازم را به دانش آموز ارائه دهد .
2-3- پایین بودن سطح تحصیلات خانواده سبب می شود که والدین در خانه از روزنامه، مجلات و دیگر رسانه ها کمتر استفاده کنندودانش آموزان از این لحاظ محروم باشند .
3-3- به دلیل فقر فکری نمی توانند نگرشهای لازم را به فرزندان خود برای ادامه تحصیلات بدهند .
4-3- والدین کم سواد و بی سواد معمولا" کمتر به مسأله پیشرفت تحصیلی فرزندان خود فکر می کنند .
5-3- از روابط و همکاری نزدیک با اولیای مدرسه آگاهی کافی ندارند و کمتر به مدرسه می روند و کمتر جویای وضعیت درس فرزندان خود می شوند .
نکته قابل ذکر در این زمینه این است که گر چه نظارت و کمک غیر مستقیم والدین در امور مربوط به درس و تحصیل فرزندان در پیشرفت و موفقیت دانش آموزان بسیار مؤثر است ، اما این کمک اگر به طور مستقیم باشد ، یعنی والدین تکالیف فرزندان را به جای آنها انجام دهند ، نه تنها عامل موفقیت نبوده بلکه باعث افت و شکست آنها نیز خواهد شد .
4- تعداد اعضای خانواده :
امروز در کلیه جوامع بشری افزایش جمعیت یکی از مشکلات اساسی می باشد و ازدیاد روز افزون آن جامعه را تهدید می کند . و در نتیجه توجه اصلی پژوهشگران و
صاحب نظران علوم تربیتی و اجتماعی را به خود جلب کرده است .
ازدیاد بی رویه جمعیت خانواده ها باعث می شود که کودکان به خوبی رشد نکنند و تربیت درستی بروی آنها انجام نگیرد .
جنوبی ( 1976 ) : خانواده هایی که تعدادشان زیاد است ، به مراتب ، احتمال به انحراف کشیدن کودکانشان بیشتر است .
نیکو کار ( 1372 ) (( گچساران )) : معدل درسی دانش آموزانی که در خانواده هایی سه تا چهار نفری و یا کمتر زندگی می کنند به مراتب بیشتر از دانش آموزانی است که در خانواده های بیش از پنج نفر زندگی می کنند .
بهرام زاده ( 1372 ) : میزان بهره هوشی در میان خانواده های کم جمعیت به مراتب بیش از بهره هوشی دیگران ( پرجمعیت ) است .
5- اشتغال کودکان :
یکی از عوامل خانوادگی که همواره منشأ انحراف توجه کودک از تحصیل می گردد جابجایی وظایف (( والدین و فرزندی )) است . از جمله این جابجایی ها که ارتباط قابل توجهی با افت تحصیلی دارد اشتغال کودکان و نوجوانان است . به این ترتیب که کودکان در سنی به کار و اشتغال می پردازند که معمولا" از آنها انتظار می رود در آن مقطع بیشتر به نقش های مورد انتظار از جمله تحصیل بپردازند .
عدم تأمین نیازهای مالی خانواده و نیاز به نیروی کار کودک از دلایل عمده اشتغال کودکان در سنین پایین است .
اشتغال دانش آموزان باعث تقلیل انرژی جسمی و روانی آنان شده ، آمادگی جسمی و ذهنی شان را برای یادگیری دروس کاهش می هد . مسأله اشتغال کودکان و نقش آن در افت تحصیلی ( خصوصا" در درس ریاضیات ) در خانواده های طبقه پایین اجتماعی - اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار است . ( لیامی و همکاران ، 1373 )
6- ارتباط بین اولیا ومربیان :
از جمله عوامل مهم دیگر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود رابطه هماهنگی بین اولیا و معلمان و مربیان مدرسه است . هر میزان که پدران و مادران نسبت به مسئولیتهای خود و نقش های خود در مقابل یکدیگر کودکان ، اولیا ، معلمان ، مربیان و مدیران مدارس نیز نسبت به نقش ها و مسولیتهای خود در مقابل همدیگر ، آگاهی بیشتری داشته باشند در کار خود عملا" موفق تر خواهند بود . به طور کلی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان قبل از هر چیز مستلزم برخورداری آنان از یک فضای متعادل و هماهنگ در خانه و مدرسه است .
وظایف خانه و مدرسه نسبت به رشد و تربیت دانش آموزان متقابل و مکمل است . از یک طرف خانواده باید نیازها و ضرورتهای محیط مدرسه را به خوبی درک کند و کمک و همراه مدرسه باشد . و از سرف دیگر مدرسه باید دعوت های مستمر از والدین و ارتباط دایم با آنان ، امکانات مدرسه و مهمتر از آن خود خانواده ها را برای ارائه آموزشهای لازم به آنان بسیج کند . تحقیقات نشان می دهد که اگر خانواده در گیر و علاقه مند به مسائل تحصیلی فرزندان خود گردد ، کودکان نیز با ذوق و شوق بیشتری تحصیل خواهند کرد . ( بیابان گرد 1376 )