ترویج و آموزش فرهنگ منابع طبیعی و زیست محیطی
اگر چه نشر فرهنگ منابع طبیعی در بعد تخصصی و عمومی همواره مد نظر متولیان منابع طبیعی بوده است اکنون مشاهده می شود که پس از گذشت یک ربع قرن از عمر حمهوری اسلامی، با وجود آنکه در زمینه مسایل تخصصی اقدامات مؤثری صورت گرفته ولی در زمینه آگاهی عامه مردم و حتی برخی مسئولین و علما که با نفوذ کلام خود می توانند در زمینه توجه دادن مردم به نقش مهم جنگلها و مراتع تاثیر بسزایی در بالا بردن فرهنگ منابع طبیعی داشته باشند صورت نگرفته است. به نظر می رسد اهمیت منابع طبیعی در جلوگیری از بروز بحران های زیست محیطی و نقش آن در توسعه پایدار مملکت ایجاب می کند که هر از چند گاهی اهمیت این منابع خدا دادی از طریق منابر و تریبونهای ائمه جمعه و جماعات برای مردم بیان شود و بقدرت کلام و بیان خود آنها را ارشاد نمایند. همت وسایل ارتباط جمعی و مخصوصا رادیو و تلویزیون نباید تنها به هفته منابع طبیعی محدود شود. دریغ که سیمای جمهموری اسلامی برای تبلیغ پفک نمکی و انواع نمکی ها از هر فرصتی استفاده می کند اما در طول سال و در میان پرده های خود حتی چند ثانیه هم به نقش منابع طبیعی (اعم از جنگل، مرتع، آب ، خاک و رودخانه و امثال آن) اشاره ای نمی شود. بر کسی پوشیده نیست که هرچند موسسات تحقیقاتی و پژوهشی در امور منابع طبیعی و محیط زیست پیشرفت های قابل ملاحظه ای کرده اند، اما هنوز از سطح جنگلهای کشور کاسته می شود و هوا و آب و بخش وسیعی از خاک کشور آلوده شده و یا بر اثر فرسایش از بین رفته و می روند؛
نه تنها از وسعت مراتع فرسوده کاسته نشده بلکه روند قهقرایی آن نیز پیوسته ادامه دارد؛ هنوز آبخوان های بیشتری را تهی شده می بینیم و شوره زارهای گسترده تری را شاهد هستیم و در نهایت موفق به مهار بیابان زایی که نشدیم؛ شاهد تاخت و تاز بیشتر این فرایند ویرانگر هم هستیم. به قول درویش[1]چرا با وجود آن همه کوشش های شایان تقدیر، پژوهش های متعدد، برپایی همایش ها ، کارگاه ها، نمایشگاه های متنوع و جذاب، تشکیل دوره های بازآموزی و آموزش ضمن خدمت و شرکت در جلسه های کارشناسی و اجرایی در سطوح مختلف مملکتی، نمی توان آن چنان که سزاوار است بازخوردهای اصلی، یعنی شاخص هایی در تایید بهبود نسبی وضعیت منابع طبیعی کشور ملاحظه کرد. چرا کوشش ها آن طور که سزاوار بود ، به بار ننشسته است؟ چرا رویشگاه های زاگرس که می توانست یکی از آبادترین نقاط روی زمین باشد، دچار چنان فلاکتی شده است که در تمامی حوضه ها، اعم از کشاورزی و فرهنگی با ناپایداری و فقر مزمن مواجه شود؟
چرا هنوز مشخص نیست که جایگاه منابع طبیعی به طور عام و جنگل ها و مراتع به طور خاص در الگوی توسعه کشور کجاست و از چه منظری و با چه انتظاری به این منابع نگریسته می شود؟ این ها سئوالاتی است که همواره به ذهن بسیاری از افراد علاقمند به منابع طبیعی کشور می رسد، افرادی که هنوز امیدواری را برای نجات منابع طبیعی کشور از این وضعیت از دست نداده اند. ترجمان این مفهوم آن است که هزینه جبران اشتباهات زیست محیطی چنان سنگین شده و می شود که اگر دیر چاره جویی کنیم، دیگر سرمایه ای برای جبران مافات، در خزانه ملت وجود نخواهد داشت. آشکار است که دولت و سازمانهای ذیربط در زمینه ترویج فرهنگ زیست محیطی و منابع طبیعی اقدام بایسته ای انجام نداده اند و هنوز راه درازی در پیش است که باید پیموده شود. با نگاهی گذرا به زندگی روزمره مردم به خوبی متوجه می شویم که همه ما به نحوی نسبت به حفظ منابع طبیعی و محیط زیست خود بی اعتنا و بی تفاوت هستیم. از چکه کردن شیر آب در منزل گرفته تا اسراف های آنچنانی آب و کثیف کردن کوچه و منزل و ساحل و قطع بیرحمانه درختان جنگل و تخریب مراتع. بسیاری از ما دانسته و یا ندانسته مرتکب این اعمال می شویم. یک روستایی فقیر ممکن است برای بقای خویش دست به جنگلتراشی بزند اما یک پیمانکار برای کسب سود بیشتر این کار را انجام می دهد. فرازنای کلام آنکه تا مردم به حفظ و حراست از منابع طبیعی معتقد نباشند و به اهمیت حیاتی آن برای خود و آیندگان خویش آگاهی نیابند، اقدامات اداری به تنهایی کارساز نخواهد بود.کار در این زمینه باید اساسی و بنیادی باشد و آموزش از پایین ترین سطح جامعه یعنی خانواده شروع و به دبستان و دبیرستان و دانشگاه بصورت قصه و تئاتر و مطالب درسی و سرانجام تا وسایل ارتباط جمعی بصورت مستمر ادامه یابد.
ما و منابع طبیعی
امروزه بحث منآبع طبیعی و محیط زیست از جمله مسائلی است که در بسیاری از محافل علمی جهان و حتی مجلات و روزنامه ها به وفور دیده و شنیده می شود و در اکثر موارد هشدارها جدی و در مورد تخریب منآبع طبیعی و محیط زیست و به خطر افتادن قآبلیت سکونت کره زمین است . پژوهشهایی که در چند ساله اخیر صورت گرفته و تغییرات عظیمی که در شرایط طبیعی کره زمین به وقوع پیوسته بیانگر آن است که کره زمین در حال گرم شدن و جنگل های آن در حال نآبودی است. لایه ازن که کره زمین را از گزند اثرات زیانبار اشعه ماورآئ بنفش خورشید محفوظ می دارد روز بروز نازکتر می شود و احتمال بروز انواع سرطانها را افزایش می دهد. قدرت تولید مواد غذایی در سطح جهان به علت فرسایش خاک و بهره برداری بی روبه از زمین و آب در حال کاهش است. بسیاری از شهرهای بزرگ جهان از جمله تهران هوایی فوق العاده آلوده دارند، هوایی پر از اکسید کربن و ترکیبات سرب و گوگرد که همگی برای سلامتی انسان مضرند. فراوانی و تشدید سیلابها بویژه در سالهای اخیر حکایت از بروز اوضاع نابسامانی دارد که بر سر منابع طبیعی تجدید شونده آمده است. این در حالی است که هر سال تقریباً 17 میلیون هکتار از جنگل های جهان یعنی منطقه ای برآبر مساحت اطریش از بین می روند. در حالیکه این جنگل ها سهم قآبل توجهی در تولید اکسیژن، پالایش هوا، جلوگیری از فرسایش خاک و بروز سیلاب دارند.
جنگلها و سیلاب :
جنگل، مادر چشمه ها و رودخانه ها ست
امروز با داشتن جمعیتی بالغ بر 65 میلیون نفر نظاره گر نابودی نه تنها باغها و کشتزارها بلکه شاهد از بین رفتن خانه و کاشانه و احشام و حتی جان مردم بوسیله سیلابهای مهیبی هستیم که کمتر سابقه داشته است. با نگاهی به گذشته نه چندان دور در می یابیم بسیاری از مناطقی که زمانی بوسیله درخت و درختچه و بوته و گیاهان علوفه ای پوشیده شده بود، امروز بر اثر قطع بی رویه درختان، درختچه ها و بوته کنی و چرای مفرط و آتش سوزی حتی آثاری از درختان و درختچه های بومی در بعضی از استانها به چشم نمی خورد ، حال چه انتظاری غیر از این وقایع تلخ و ناگوار می توان داشت، که گفته اند هر کسی آن درود، عاقبت کار، که کشت.
با روندی که از سالها قبل در مورد قطع درختان در جنگل های شمال و جنگل های حفاظتی و حمایتی سایر نقاط کشور وجود داشته و کماکان نیز شاهد هستیم، اکنون نظاره گر بروز سیلابهای خطرسازی شده ایم که دست کم تا کنون در استانهای سرسبز شمال کشور مشاهده نشده است. این حوادث ناگوار در مناطق سرسبز شمال کشور که روزگار درازی به برکت وجود پوشش جنگلی انبوه، بارشهای منظم و کافی، خاکهای عمیق و حاصلخیز و تعادل پایدار اکوسیستم، بعنوان جزیرههای امن و مصون از آفات و بلایای طبیعی همچون سیل محسوب میشد بصورت وحشتناکی عیان شده است. سیل مرداد 1380 فقط در منطقه مینودشت و کلاله) استان گلستان) بیش از 300 کشته و 270 مفقود و 600 میلیارد ریال خسارت بجای گذاشت ([2][1]). می توان گفت هر چند سیلابها ناشی از بارندگی هستند ولی آنچه بیشتر موجب بروز سیلابها شدهاند، عمل متقابل و قانونمند طبیعت در برابر بهرهبرداریهای بیرویه انسان، کاربریهای نادرست اراضی و استفادههای نابخردانه انسان از منابع بیکران آن است. طبیعت بویژه مناطق کوهستانی بنا به ماهیت خود شکنندهاند و فشارهای جمعیت رو به رشد انسان و استفادههای نامعقول آنها را بر نمیتابند به همین دلیل با آهنگی سریع رو به تخریب گذاشتهاند و برای انسان پیامدهای ویرانگری نظیر سیل به بار میآورند.
اهمیت جنگل ها و مراتع:
1 کنترل آب های سطحی و تغذیه آب های زیرزمینی:
عرصه جنگلها و مراتع در اثر فعالیت جانوران و ریشه دواندن گیاهان و درختان به داخل آن دارای منافذ متعددی است و قادر است مقدار زیادی آب را در خود نفود داده و ذخیره کند. میزان آب نفوذی بر حسب نوع جنگل 500 تا 2000 متر مکعب در سال و در هر هکتار برآورد می شود که این مقدار به مراتب بیشتر از زمینهای غیر جنگلی است[3][1][1]. به طور مثال برای نفوذ یک لیتر آب در اراضی جنگلی پهن برگ 7 دقیقه و 40 ثانیه، در زمین کشاورزی 46 دقیقه و 46 ثانیه و در محیط خارج از جنگل 4 ساعت و 26 دقیقه و 40 ثانیه وقت لازم است. در عرض یک ساعت در زمین جنگل پهن برگ 4/8 لیتر، در زمین کشاورزی 29/1 لیتر و در محیط خارج از جنگل 22/0 لیتر آب وارد خاک می شود یعنی خاصیت نفوذپذیری خاک جنگل های پهن برگ 40 برآبر بیشتر از خاک زمین غیر جنگلی می باشد. برای روشن شدن مطلب چنانچه حوضه آبخیز سدی پوشیده از جنگل باشد ضمن اینکه مانع از فرسایش و حمل مواد معدنی به داخل سد می شود از غیر اقتصادی شدن آن جلوگیری می کند (مشکلی که برای بسیاری از سدهای ایران بویژه برای سد منجیل وجود دارد) چنانچه مساحت این ناحیه 100 کیلو متر مربع باشد و فرض کنیم از 1000 میلی متر بارندگی سالانه 200 میلی متر آن در خاک نفوذ کند در حوضه آبخیز این سد نزدیک به 200 میلیون متر مکعب آب ذخیره می شود[4][2]. از طرفی درصد تبخیر در سطح زمینهای جنگلی بعلت خنکی هوا و بالا بودن رطوبت و کمتر تآبیدن نور آفتآب و نبودن باد شدید بسیار کمتر از منطقه غیر جنگلی می باشد. البته چون درختان مقداری از آب ذخیره شده را مصرف می کنند توصیه می شود در نواحی گرمسیری از کاشتن درختانی که آب زیادی احتیاج دارند و باران بیشتری را در خود نگه می دارند خودداری شود و به جای آن برای تثبیت خاک و بهبود وضع آب و هوا درختچه بکارند که با دارا بودن خواص یک جنگل، آب کمتری مصرف می کنند. ارزش جنگل در ذخیره کردن آب مخصوصاً برای کشورهای صنعتی و کشورهائی که جمعیت آن بسرعت رو به افزایش است بسیار مهم می باشد و قآبل مقایسه با وظایف دیگر جنگل نیست. در آمریکا ارزش سالانه جنگل های دولتی را از لحاظ ذخیره آب 300 میلیون دلار و درآمد آنرا از محل گردشگاهها و پارک های جنگلی 40 میلیون دلار تخمین می زنند در صورتیکه از محل فروش چوب سالانه فقط 23 میلیون دلار بدست آمده است ( ناگفته نماندکه این ارقام مربوط به سه دهه گذشته می باشد ولی از نظر مقایسه وظایف جنگل کاملاً گویا است) به طور کلی جنگلها و مراتع موجب میگردند که نزولات آسمانی فرصت و امکان نفوذ در خاک را پیدا نموده و از جاری شدن آب در سطح زمین کاسته شود و بدین وسیله در کنترل آبهای سطحی نقش موثری دارند