مقدمه
مطالعات آثار و دست نوشته های به جای مانده از اندیشمندان ، نوایغ و مشاهیر برای عموم مردم خصوصاً نسل آینده ساز ، جوانان فرهیخته و فرهنگ دوست امروز ایران ، ضروری است . زیرا بررسی آثار علمی ، ادبی ، فکری و تاریخی اندیشمندان میهن اسلامی موجب می شود تا آنان بدانند نیاکانشان از چه پیشینه تمدنی درخشانی برخوردار بوده ، چگونه می اندیشیده ، چگونه می زیستند و چگونه توانسته تمام فرهنگ ها بویژه تمدن دنیای غرب را چنانکه بزرگان آنها بارها اعتراف کرده اند . طی قرون پنجم تا نهم مدیون خود سازند و در علوم و متون مختلف اعم از طب ، ریاضی، فیزیک ، شیمی ، معماری و ادبیات پیشتاز همگان باشند .
این گذشته تابناک و غرور آفرین در آینه کتیبه های سنگی و سفالینه ها و آثار نقش بستته بر لوحه ها و اسناد و نسخه های خطی نمایان و آشکار است . لیکن به رغم تلاش های گسترده ای که برای معرفی این آثار شده ، باید که این میراث گرانبها از دسترس و اطلاع نسل جوان امروز به دور مانده ، به طوری که بسیاری از جوانان این مرز و بوم حتی اسامی برخی دانشمندان مشهور هم وطن خود را که منشا تحول دانش بشری بوده اند ، نشنیده اند و آثار و کتایبهای آنان را نمی شناسند .
خوشبختانه در عصر نظام شکوهمند اسلامی فرصتی پدید آمده است تا برای بازیابی هویت فرهنگی و احیای تمدن پرشکوه ، اسلامی و ملی تلاش هایی از سوی همه فرهنگ دوستان و فرهیفتگان کشور صورت پذیرد . بی شک مهمترین هدف همه دست اندرکاران ، هویت دار کردن نسل امروز و ایجاد و ارتباط بین نسل ها ، بویژه با گذشته درخشان کشور است .
امید است نسل جوان کشور با مطالعه این آثار که متناسب با فهم و اطلاعات آنان است، با شناخت بیشتر از گذشته پرافتخار خود به سوی آینده ای روشن تر گام بردارند .
1- زیستواره علمی و کارنامه درخشان خیامی
غیاث الدین ، ابوالفتح عمر ابن ابراهیم خیامی نیشابوری ، از بزرگترین ریاضیدانان و اندیشمندان اسلامی ، نیمه دوم قرن پنجم و ربع اول قرن ششم است ؛ عمر نام خاص اوست و ( غیاث الدین ) عنوانی افتخاری است که بعدها در زندگی دریافت نمود . لقب ( خیامی ) نشان می دهد که پدر یا سایر بستگان وی ، پیشینه خیمه دوزی داشته اند . وی در خانواده ای نیشابوری به دنیا آمد و در همان جا نیز تعلیم و تربیت یافت .
2- ایران در روزگار حکیم نیشابوری
خیام اندک زمانی پس از اینکه خراسان ، توسط سلجوقیان اشغال شد ، به دنیا آمد . سلجوقیان ، خوارزم ، ایران و آذربایحان را نیز تاراج کردند . آنها امپراتوری بزرگ متزلزلی را بنا نهادند . این دولت را « ابوطالب طغرل یک ) بنیاد نهاد و در سال 590 قمری به فرمان خلیفه عباسی و به دست خوارزمشاهیان انقراض یافت . در آغاز عصر خیامی ، اروپای غربی در نیمه دوم قرن یازدهم و نیمه اول قرن دوازدهم میلادی ، در تعصب جنگ های صلیبی می سوخت . این امر باعث بحران و ایجاد وحشت میان مردم شده بود . فرقه های مختلف سنی و شیعه ، اشعری و نعتزلی ، سرگرم بحث ها و مجادلات اصولی ، فقهی و کلامی بودند ، به طوری که در گوشه و کنار نواحی و حدود وسیع سلطنت سلجوقیان ، جوامع درس و بحث دینی و مجالس مناظره و مناقصه زیاد شد .
خیام در همان شهر نیشابور تعلیم و تربیت یافته و بزرگ شده است . داستان معروف
( سه یار دبستانی ) یعنی داستان رفاقت حسن صباح ، خواجه نظام الملک طوسی و خیامی نیشابوری ، افسانه ای خودساخته و بی اساس است . در آن روزگار خراسان بزرگ و شهر های معتبر آن چون نیشابور ، کانون علم و ادب بوده است . خیامی در حوزه درس ( امام موفق نیشابوری ) حاضر می شده است . اما او در یکی از رساله هایش خود را پیرو ( شیخ الرئیس ) حسین بن عبدالله سینا می خواند . چون خیامی هم عصر آن حکیم نبوده این گفته را باید حمل بر آن کرد که وی خود را شارگزد معنوی و از پیروان مکتب تفکر ابن سینا می دانسته است . او با بیشتر د انشمندان زمان خود ، مراوده ، ملاقات و مباحثه داشته است . محسوس ترین خصوصیتی که از تاریخ زندگی خیامی ، به نظر می آید ، احترام و تکریم تمام کسانی است که از وی به مناسبتی یاد کرده اند و او را به بزرگی ستوده اند و عنوان همایی از قبیل « حجت الحق، اما ، رستور ، فیلسوف و سید الحکماء المشرق و مغرب » به وی داده اند . آوازه علمی خیامی سبب شد که به دربار سلجوقیان راه یابد . امیر سلجوقی عموماً و خصوصاً سلطان ملک شاه ، خیامی را محترم می داشته اند و او را هم مرتبه ندمای خویش می دانسته اند .
سرنوشت دانش پژوهان در آن زمان غالباً تیره و تار بود ، مگر آن که ثروتی می داشتند . آنها ، تنها در صورتی می توانسته که تحقیقات و مطالعات منظمی داشته باشند که به دربار پادشاهان مقتدر یا نجیب زادگان وابسته می شدند . در این شرایط کارسان به میل صاحب منصبان ، درباریان و سرنوشت جنگ ها بستگی داشت . با این حال ، خیامی توانست در این شرایط نامساعد رساله مشکلات الحساب ، رساله ای بدون عنوان در جبر [ بعد ها موسوم به رساله در تحلیل یک مسئله ] و رساله ای در آموزه موسیقی القول علی جناس التی بالاربعه را به رشته تحریر در آورد .
نگاهی به فهرست کارهای علمی خیامی ما را به مقام او آگاه می سازد . او در تالیف کتاب ها و رساله های خویش ، جر به ضرورت اقدام نمی کرده است . خیامی در سال 467 قمری به همراه عده ای دیگر ریاضیدانان و اخترشناسان نامدار به دعوت سلطان ملک شاه سلجوقی به اصفهان می رود . او تقریباً هجده سال که احتمالاً این مدت ، آرام ترین دوران زندگی اشن بوده ، در اصفهان اقامت داشته است . از جمله فعالیت های ضمنی او در این مدت ، اتمام شرح خودش در آموزه خطوط موازی اقلیدس و آموزه نسبت ها در سال 470 قمری به نام شرح ما اشکان من مصادرات کتاب اقلیدس است . این اثر به همراه کتب « الرساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله » از جمله مهمترین کارهای علمی اوست . او در طول این سال ها ، در موضوع های فلسفی هم آثاری نوشته است . در سال 485 قمری اقبال از خیامی روی می گرداند زیرا در آن زمان ملک شاه فوت کرده و وزیرش نظام الملک نیز به قتل می رسد . پس از مرگ شاه ، خیامی مورد بی مهری قرار گرفته و در زمان سلطان سنجر ، در سال 482 قمری ، اصفهان را ترک می کند . روزگاری نیز در مرور زندگی می کند . چایی که احتمالاً خیامی ، میزان الحمکه و فی القسطاس المستقیم را با همکاری خواجه عبد الرحمن خازنی مروزی ، نوشته است .
در سال 506 قمری نظامی عروضی سمرقندی ( نویسنده کتاب چهار مقاله ) ، در شهر بلغ با عمر خیامی و امام ابوالمضفر اسفراری ملاقات کرده و حکیم خیامی به او گفته است ( من در موضوعی باشد که بهای ، شمال بر من گل افشان کند ) . در زمستان 508 قمری ، که حکیم خیامی در شهر مرو بوده است ، از طرف سلطان محمد احضار می شود تا وضع هوا را پیشگویی کتد . سلطان قمر این حکیم را به حکم قدرتی که در پیش این رویدادهای جوی داشت نیکو شناخت و در اکرامش کوشید . گروهی از فیلسوفان و دانشمندان برجسته ایران و اسلام ، از جمله محمد ایلاقی ، نظامی عروضی سمرقندی و عبدالله ابن محمد میانجی از دانش آموختگان مکتب ایشانند و این همه دلالت بر آن دارد که حکیم خیامی بزرگترین دانشمند عصر خود بوده و به حق شهرت و آوازه نیکو یافته است . بعد از این نشانی از آن مرد بزرگ نیست ، تا آنکه در روز آدینه 11 محرم الحرام 526 قمری ، بعد از مطالعه کتاب الهیات الشفاء اثر شیخ الرئیس ابو علی سینا و پس از انجام فریضه نماز ، در شهر نیشابور ، جان به جان آفرین تسلیم کرد . آرامگاهش ، امروزه در چند کیلومتری شرق نیشابور واقع شده است .
3- حکیم خیامی نیشابوری از نگاه دیگران
دانشمندان فقید ، جورج سارتن ؛ که در اثر نفیس خود مقدمه بر تاریخ علم ، هر دوره پنجاه ساله از تاریخ علم را به افتخار یکی از بزرگترین دانشوران آن دوران نامگذاری کرده ،نیمه دوم سده یازدهم میلادی را « عصر خیامی » نامیده است . او معتقد است : « بر طبق تحقیقات و نظر محققان ، خیامی خاصه در علم جبر ، یکی از بزرگترین ریاضیدانان قرون وسطی است . این رای ناشی از این است که در تاریخ ریاضیات ، حکیم خیامی اولین کسی است که به تحقیق منظم علمی در معادلات درجه های اول ، دوم و سوم پرداخته و طبقه بندی تحسین آوری از معادلات آورده است . در حل تمام صورت های معادلات درجه سوم ، با روش علمی تحقیق کرده و به حل [ در اغلب موارد ناقص ] هندسی آنها توفق یافته است . رساله او در دانش جبر ، معرف یک فکر علمی می باشد و این رساله یکی از برجسته ترین آثار قرون وسطایی و احتمالاً برجسته ترین ، آنها در این علم است » . نظامی عروضی سمرقندی درباره اعتقاد حکیم خیامی به احکام نجوم نوشته است : اگر چه حکم حجت الحق عمر بدیدم ، اما ندیدم و نشینیدم که در احکام نجوم اعتقادی داشت . » علی دشتی در کتاب دمی با خیام
می نویسد : ابوالحسن بیهقی ، حکیم خیامی را « مسلط بر تمام اجزای حمکت و ریاضیات و معقولات » گفته است . زمخشری ، دانشمند معروف لغت و تفسیر ، او را « حکیم جهانی و فیلسوف گیتی » نام برده است .
4- آثار ریاضی حکیم خیامی
1- الرساله فی البراهین علی مسائل علم الجبر و المقابله .
عمده ترین اثر ریاضی خیامی ، کتاب جبر و مقابله اوست . از این رساله ، هفت نسخه خطی شناخته شده است . متن عربی و ترجمه فارسی این کتاب همراه نسخه خطی شناخته شده است . متن عربی و ترجمه فارسی این کتاب همراه شرح و حواشی عالمانه ، به همت روان شاد دکتر غلامحسین مصاحب به نام حکیم عمر خیام بعنوان عالم جبر تاکنون سه مرتبه با ویرایش جدید در سال های 1317 ، 1339 و 1379 خورشیدی چاپ و انتشار یافته است .
2- رساله فی قسمه ربع دایره / رساله در تحلیل یک مسئله .
این رساله را خیامی ،پیش از رساله جبر و مقابله خود نوشته است . موضوع آن تحلیل یک مسئله هندسی به معادله درجه سوم و حل آن به وسیله قطوع مخروطی است . در امرداد ماه سال 1310 خورشیدی ، زنده یاد عباس اقبال آشتیانی ، ضمن مقاله ایی با عنوان « راجع به احوال حکیم عمر خیام نیشابوری » در شماره هشت دوره اول ماهنامه شرق نوشت : « غیر از تالیفاتی که از خیام در دست است و یا مورخین از او نقل کرده اند ، نگارنده رساله ای از او دارم به عربی در پنج ورق به خط نسخ ریز ، در حل یک مسئله جبری به وسیله قطوع مخروطی ، در جواب کسی که آن را از حکیم سوال کرده و عنوان آن این است : هذه رساله لابی الفتح عمر ابن ابراهیم الخیامی . دکتر غلامحسین مصاحب ، با اجازه عباس اقبال آشتیانی آن رساله را برای خو استنساخ کرد. پس از درگذشت اقبال ، مجموعه ایی که رساله یاد شده ضمن آن بود . به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران انتقال یافت . به سال 1339 خورشیدی ، دکتر مصاحب این رساله را با عنوان رساله در تحلیل یک مسئله همراه با ترجمه فارسی آن ، در ضمن کتاب حکیم عمر خیام به عنوان عالم جبر در تهران منتشر کرد و عکس نسخه خطی را که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود ، ضمیمه نمود . به سال 1961 میلادی ترجمه انگلیسی این رساله با عنوان A Paper of Omar Khayyam به اهتمام علی رضا امیر معز در صفحه های 327-323 شماره 4 ، دوره بیست و ششم مجله Scripta Mathematica منتشر شد . به سال 1981 میلادی ، رشدی راشد و احمد جبار ، همین رساله را ضمن مجموعه رسائل الخیام الجبریه از روی نشری که پیشتر دکتر مصاحب کرده بود ، به همراه ترجمه گونه ای به فرانسه ، از سوی دانشگاه حلب ( سوریه ) به عنوان سومین نشر از سلسله « مصادر و دراسات فی التاریخ الاریاضیات العربیه » انتشار دادند. خیامی در این رساله وعده می دهد که اگر فراغتی یابد، کتابی در حل و بیان انواع معادلات بنویسید . بدین ترتیب چنان می نماید که تدوین رساله جبر و مقابله در انجام قولی است که در این رساله داده شده و به تبع آن، تدوین رساله جبر و مقابله بعد از سامان یافتن رساله حاضر بوده است .
3- رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس
این دومین اثر ریاضی خیامی است که بخصوص از جهت تاریخ ریاضیات اهمیت دارد. این رساله ، درباره اصل موضوع معروف اقلیدس مربوط به خطوط متوازی و مباحث مربوز به نسبت و تناسب است . یک نسخه خطی از این رساله در کتابخانه ملی پاریس به شماره 4/4946 . Ar و نسخه دیگر در لندن به شماره 8/199 . Or موجود است .
متن عربی این رساله در 1314 خورشیدی با یک مقدمه به زبان فارسی ( در 19 صفحه) و یک مقدمه عربی ( در 5 صفحه ) توسط دکتر تقی ارانی در تهران چاپ شده است . به سال 1346 یک بار دیگر نیز همین رساله با متن عربی و ترجمه فارسی تحت عنوان خیامی نامه به همت مرحوم جلال الدین همایی انتشار یافت .
از نظر اهمیتی که این رساله از دید تاریخ رضیات دارد ، در بیشتر کتاب ها و کجلات مربوط به تاریخ ریاضیات کمابیش درباره محتویات آن بحث شده است .
4- مشکلات الحساب
در فهرست ابتدای نسخه دستنوشت شماره 967 قدیم و شماره 199 جدید کتابخانه شهر لیدن Leiden هلند ، نام این کتاب آمده است . اما متاسفانه مشکلات الحساب در جزو آن مجموعه نیست و تاکنون هم نشانه ای از وجود این کتاب به دست نیامده است .
5- رساله در صحت طرق هندی برای استخراج جذر و کعب
نام این رساله نیز در فهرست نسخ فارسی و عربی کتابخانه مشرق بنکیپور ( کلکته 1908 میلادی ) به نام حکیم خیام مذکور است ولی تاکنون نسخه ای از آن بدست نیامده است .
تحلیل علمی محتوای جبری رساله حکیم خیامی
1- مقدمه کتاب جبر و مقابله
... مقدمه روزگاری زندگی می کنیم که از اهل دانش عده کمی با هزاران محنت ، باقیمانده اند که در صدد آن هستند که غفلت های زمان ها ، حق را جامعه باطل
می پوشانند و از حد ریا و تظاهر به دانش ، قدمی فراتر نمی گذارند ، و آنچه را که می دانند جز در راه خواست های تن خود عرضه نمی دارند ، و اگر ببینند که کسی جهد در جستن حق و عرضه داشتن راستی و ترک باطل و خودنمایی و خدمه دارد ، او را خوار می شمرند و تمسخر می کنند ؛ و در حال خدا یار و پناه همگان است و در همه حال توکل بر اوست . ...
به یاری خدا و توفیق وی گویم که جبر و مقابله فنی است . علمی ، که موضوع آن عدد مطلق و مقادیر قابل سنجش است از آن جهت که اگر چه خود مجهول هستند ولی مربوط به چیرهایی هستند که معلومند و مجهول جز آن نیست و از بررسی رابطه بین مجهولات و معلومات ، می توان مجهولات را یافت . مطلوب علم جبر ، عوارض است که به موضوع آن ، ملحق می شود و تمامیت آن آگاهی از روش های تعلیمی است که به وسیله آنها استخراج مجهولات عددی یا هندسی مفهوم می شوند . مقادیر ، کمیت های متصل است و بر چهار نوهند : خط ، سطح ، جسم [حجم] ، و زمان .