شاید شما شنیده که کلاسهای آموزشی از بین رفت که یادگیری از طریق تکنولوژی سریعتر، ارزانتر و بهتر است. فقط به جریان بیافتند و در هر زمان و مکان یاد بگیرید. اما من همچنین شنیدهام که دوره یادگیری براساس تکنولوژی در حال تمام شدن است، تکنولوژی جدید امروزی با قدرت زیاد به طور ناگهانی به وجود آمد. کدام یک از این دو عقیده درست میباشد؟
چگونگی حقیقت در بعضی جاها در اعتدال است. مدیران و مربیان امیدی شبیه به این داشتند که تکنولوژی میتواند یک راهحل و یا علاج برای تشکیلات و مسائل کسب و کار (تجارت) باشد. فقط تکنولوژی یادگیری جدید قابل دسترسی است. اغلب برای استفادهکنندگان به عنوان یک عقیده به نظر میرسد تا یک راهحل برای آن. ولی از آنجایی که همه ما راحتی بیشتر و تجربههایی را از طریق تکنولوژی به دست میآوریم ولی ما مجبور هستیم آن را وسیلهای با عنوان یادگیری تشکیلات بفهمیم نه به عنوان یک راهحل. حقیقتاً رفتن از کلاسهای آموزشی به یادگیری کنترل شده یا از تدریس حرفهای به مخزن اطلاعات کنترل شده نه تنها ضمانتی را ندارد حتی یادگیری را نیز بیشتر نمیکند. در حقیقت، وقتی به طور غیرمقتضی استفاده میشود، تکنولوژی میتواند یک مانع باشد و همچنین گران میباشد.
هنوز برای تکنولوژی یادگیری هزاران نقش مناسب و بزرگ وجود دارد. برای دانستن اینکه چطور تکنولوژی میتواند استفاده از یادگیری را تسهیل کند این مهم است که آن سوی چشمانداز آموزش کلاس سنتی را ببینیم. چیزی که تنها راه است برای تسهیل یادگیری و تنها راه برای استفاده از تکنولوژی در تلاش و کوشش.
این بخش به راههایی برای یادگیری و استفاده از تکنولوژی با افغان اینکه چطور مردم یاد میگیرند، هر روز، و ابزارهارهایی که برای آسان کردن یادگیریشان استفاده میکنند. این نشان میدهد که چهارچوبی برای خلق یک اقدام مهم برای یادگیری و حمایت شده به وسیله 5 ارکان مهم مربوط به مهم میباشد: آموزش مدیریت دانش، عمل جامعه، حمایت عملکردها و تنظیم استعداد. همه این ارکانها برای نگهداری یک فرهنگ باز یادگیری ضروری است. بیتوجه بودن به آن باعث میشود که عملکردهای گروهی و انفرادی معیوب باقی بماند و تکنولوژی، به طور مقتضی و قوی از هر یک از ارکانها استفاده میکنند، بهرهمندی درست از یک ساختار درست مثل دوباره حساب کردن واقعی و درست میباشد.
موفقیت استفاده از تکنولوژی در خلاقیت یک فرهنگ یادگیری که کمتر وابسته به آخرین زنگها و ستونهای نرمافزار و سختافزار است و بیشتر به یادگیری به روش معمولی اشاره دارد. آینده تکنولوژی یادگیری امیدوار و نامعلوم نیز میباشد. مسیر یک نقشه دریایی به راحتی نیست، اگرچه ما میتوانیم لرزشهایی دارد گذشته شاهد باشیم.
تعدادی مبحث داستانی: Some historicod perspectire
اگرچه اساس آموزش کامپیوتری در انواع مختلف و بیشتر از 30 سال است، راهنمایان تجارت به خوبی متحد شده و همیشه به آن به عنوان حاشیه رسیدگی کردهاند. برای اکثر قسمتها، تشکیلات آموزشی و تعداد کمی از برنامهها در تحصیلات با لا با سختافزارها و نرمافزارهای جدید مورد آزمایش قرار گرفته است. جابهجا کردن درس (رشته) فرعی که امیدوار بودند به انقلاب سازمان یادگیری فقط برای دستیابی به سیستمهای عملیاتی مختلف و نسخههای مختلف از آن سیستمها که مستلزم انتشارات گوناگون از همان محصول میباشد. بنابراین ظرفیت این رشتهها احتیاج داشت تا برای همیشه به روز درآورده شود و دور گسترش آنها طولانی میباشد. اما چیزی که حتی مهمتر است، استفاده از تکنولوژی برای یادگیری، نماینده، موجب تصمیمگیری بنیادی برای مردم است که بیشتر سنتی آموزش دیدهاند و هیچ تجربه قبلی نسبت با یادگیری تکنولوژی نداشتهاند. بنابراین سرمایهگذاری و منابع برای آموزش، شامل پرسنل و تسهیلات هم میشود. در کوتاهی موانع و کوتاهی این روایات، درخواستها و مدلها، آن نگرانی نیست که آموزش در کلاس ادامه پیدا کرده در حکم کردن چشمانداز یادگیری.
پس اینترنت متولد شد. به یکباره مشکلات از بین رفت. تمام چیزهایی که شما نیاز داشتید یک کاوشگر بود و به خاطر برنامهها میتوانست به سرعت به روزرسانی شود. آموزش کنترل شده میتواند ادامه پیدا کند با سرعت تغییر و تحولات این یک مشوق بزرگ اقتصادی بود برای سازمانها برای وارد شدن به آموزش و یادگیری الکترونیکی. نصبها به دو جین از شرکتها جاری شد که کتابخانهای از هزاران رشته ساخته شد. سیستم مدیریت یادگیری به عنوان ابزاری ضروری برای تشکیلات آموزشی مشتاق تبدیل شد تا با آموزش کنترل شده چیزی که آنها در کلاسهای آموزشی انجام میدادهاند که اولین ایست مغازه را طریق عملیات که احتیاجات آموزشی را شامل میشود. دیگر سازمانها که یک بار تلاشهایشان را برای اولین بار جلب کردند حالا میخواستند کنترل بیشتری را قرار بدهند. بعضی شرکتها همه یا قسمتی از عملیاتهای در دست از کنگره سوم در کاربران را قرار دادند. ظرفیت خریده شده با سطل زباله، کامپیوتر مرکزی را اشباع کرده و آن را برای همه فرا هم کرده بود (اصطلاح). هر کسی فرضیههایی را فراهم کرده بود که اگر آموزش کنترل شده کمی خوب است بیشتر از آن باید بهتر باشد.
بعد از بحثهای اقتصادی مطرح شده از سال 1990، اقتصاد در سرتاسر جهان شروع به تلاش و کوشش کرد، چیزی که علت بودجههای تعلیم و آموزش را سخت مورد انتقاد قرار میدهد و نگرانیهای عمیق را افزایش میدهد. برای اولین بار بیشتر از ده سال، سازمانها در حال سؤال کردن نه فقط درباره ارزش پایگاهی تکنولوژی یادگیری همچنین ارزش آموزش به طور عمومی. بعضی شرکتها حذف میکنند یا خارج از منبع و حوزه آموزشی درست قرار دارند. بعضی دیگر آن به پشت میاندازند بنابراین چندین که آنها شدیداً در اثرگذاری بیاثر میشوند. البته تعداد زیادی از شرکتها تعهداتشان را به آموزش در همه شکلها حفظ میکنند. ولی شکی وجود ندارد که ارزش زیاد تکنولوژی یادگیری ترکیب میشود با واقعیتهای اقتصادی جدید، که معامله شده با آموزش اقتصادی جدید یک وزش سخت و دقیق.
نقش مناسب تکنولوژی در یادگیری چه چیزی است؟
حال، که مبهم و سرگیجگی تکنولوژی یادگیری فروکش کرد، اشخاص حقوقی - نه فقط اداره آموزشی - در حال سؤال هستند، بعد چه چیزی است؟ هیچکس قبول نمیکند که یادگیری بیربط است یا اینکه تکنولوژی هیچ بازی در این نقش ندارد. اما بیشتر هوشیاران و روشنفکران ممکن است در خیلی از زمان نقش آن را مورد بررسی قرار بدهند.
به آرامی، ولی مطمئن، 4 واقعیت در حال پدیدار شدن است که اساساً چشمانداز یادگیری را تغییر میدهند:
1) این اعتقاد که کلاس رودرروی آموزشی در حال ناپدید شدن است مثل راهنمایی نادرست و فکر نادرست که اینترنت یک گذرگاه مسخره است: کلاس ادامه خواهد داشت تا انتقادی بشود برای همه حالتهای یادگیری. آن جایی را فراهم میکند جایی که مردم بتوانند بر هم تأثیر متقابل و همکاری داشته باشند و خلاقیت. و در حالی که همه آن قابل کنترل است، کلاسهای تک (آزمایشگاهها) طبیعی یک محیط بزرگ را فراهم میکند برای فعالیتها. به علاوه، زمانهایی وجود دارد وقتی یک زندگی یک ساختار را گزارش میکند آن برای توضیح و مشاهده، راهنمایی و دادن نصیحت ضروری است.
2) اساس یادگیری تکنولوژی اینجا میماند: تکنولوژی این اختیار را به سازمانها میدهد تا هم زمان و هم مکان را در رساندن مهارت و علم و آگاهی تسخیر کند. آن به ظرفیت ثابت اجازه میدهد تا به روز و تسهیلات ربطدهندهگان مردم جدا از هم با منطقههای زمانی و مرزهای سازمانها کمک کند. بنابراین هم آموزش سنتی و هم کنترل شده نقش مهمی در آینده یادگیری بازی میکند. کلید، البته، وقتی مشخص خواهد شد که وقتی هر کدام باید استفاده بشود.
3) تصدیق هزینهها از تکنولوژی یادگیری چیزی بیشتر از یک کار سخت نیست. حتی در بحثی که تکنولوژی میتواند پول ذخیره کند در مدت زمانی ممکن است کافی نباشد اگر نتایج عملیات آنجا نیستند. این ارتباطات ملاکی برای تغییر مکان از نتایج تحصیلاتی (آیا آنها یاد گرفتهاند) به نتایج عملیاتی است. (چه کاری میتوانند انجام بدهند و چطور به تجارت کمک خواهند کرد؟)
4) یادگیری سازمان یافته تسهیل پیدا می کند از طریق حالتها و تکنیک هایی که خیلی آن طرفتر از آموزش میرود: یادگیری احتیاجی از انفرادیها و سازمانها که هرگز به تنهایی با آموزش انجام نمیشود. یادگیری و تکنولوژی یادگیری فقط به کلاس متعلق نیستند اما در دیگر مکانهای کاری مانند خانه، در اتاقهای هتل - هر جایی که مردم کارهایشان را انجام دادهاند و میدهند صورت میگیرد.
با اعتماد به موارد پیشین که به ما این اختیار را میدهد تا قدم های اشتباهی که ما در گذشته برداشتهایم و این چهار واقعیت این اختیار را به ما میدهند تا ما آینده را در راه جدیدی ببینیم. نقش تکنولوژی در یادگیری ما را وابسته به دوباره فکر کردن درباره طبیعت از خود سازمان یادگیری مینماید.