روند: از هر عضله ای میتوان نمونهبرداری کرد ولی به منظور جلوگیری از تنوع در عضلات و قسمتهای مختلف از یک عضله خاص مورد نیاز است عضله glvteal و میانی معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد. محدوده 5/2 cm2 از پوست جدا میشود تراشیده شده و برای روند استریل آماده میشود. بخش آماده شده محلول به خود عضله تزریق نمیشود یک شکاف یک سانتیمتری درداخل پوست و در صورت نیاز و ضخیم بودن عشا در آن ایجاد میشود ابزار بافت برداری شامل یک سوزن بیرونی یک سیلندر برش دنده داخلی و Stylettc و سوزنی که همراه با سیلندر برش دهنده است در میان شکاف فشار داده میشود و به داخل عضله میرود سیلندر برش دهنده به صورت جزی بیرون کشیده میشود تا قسمت کناری سوزن را نشان دهد. که بعد آن را با فشار به عضله وارد خواهند ساخت این باعث میشود که قسمت کوچکی از عضله وارد پنجره کناری شود و درون حفره سوزنی جای بگیرد که بعد با فشار کامل سیلندر برش دهنده به داخل کاملاً بریده خواهد شد. این کار را چند بار تکرار میکنیم تا 20 و m از عضله را نمونهبرداری کنیم سپس سوزن را بیرون میآورند و از دسته آن برای جدا کردن نمونه از سوزن استفاده میکنند میتوان این زخم را بخیه زد ولی در حالیکه تنها یک برش کوچک صورت گرفته است چنین کاری لازم نیست .
آماده سازی نمونه :
سپس نمونهها را برای hixtochemical آماده میکننند حتی برای biochemical و مطالعات فراساختاری نمونههای hixtochemica به شکل قسمتی متقاطع و یخ زده داخل نیتروژن مایع قرار میگیرد. پس از برش، قسمتها رنگ میشوند تا نوع انقباض مشخص شود. همین طور ظرفیت اکسایش و توان گلیکولئیک آن هم مورد بررسی قرار میگیرد. برای بررسی biochemical خون و نسوج متصل جدا میشوند و نمونه داخل نیتروژن مایع برای آماده سازی بعد قرار میگیرد. برای مطالعات فراساختاری بخشی از تار عضلانی از نمونه جدا میشود و داخل یک ثابت کننده قرار میگیرد
نتایج
خواننده به متن برای تشریح جزئی نتایج مطالعات بافت برداری عضلانی مراجعه کند.
تحلیل مایع زلالی مفصلی synovial flvid
جمعآوری و تحلیل مایع سینویال مفصلی یک عملکرد کلینکی مرسوم است. نمایش اصلی معمولاً تفاوت بین یک شرایط عفونی و شرایط غیرعفونی باشد. این روند بیشتر مواقع در محل اتصالات صورت میگیرد و البته به میزانی کمتر برای پوششهای تاندون و کیسه های آن نوع ارزیابی مورد نیاز بستگی به شرایط مورد نیاز دارد و بنابراین جمعآوری کاملاً استریل و ارزیابی آن برای همه نمونه ما ضروری نیست.
روند : نمونهها میبایست همیشه تحت شرایط استریل جمعآوری شوند تا مانع از عفونت شود. هنگامی که یک ارزیابی مطالعه باکتریایی ضروری است ولی بایست از آلودگی تصادفی جلوگیری کرد یک روند کاملاً استریل با کلاه، ماسک، روپوش بلند و قسمتهای پوشیده شده به کار گرفته میشود. جمعآوری معمولاً همراه با ایستادن است صورت میگیرد گرچه بیهوشی عمومی هنگامی که دام بیمار همکاری نمیکند و هنگام انجام یک روند کاملاً استریل ضروری است.
آماده سازی محیط و اندازه سوزن برای بیهوشی موضعی حفره مفصلی است. روند جمعآوری کاملاً استریل در ضمیمه، شرح داده شده است. بنابراین اولیه بخشی از بیرون کشیده را میتوان برای مطالعه باکتریایی به کار گرفت برای نماندن شانسی برای آلودگی تصادفی سرنگ میبایست هنگام ورود به بدن به سر سوزن متصل شود. پس از وارد ساختن سوزن همراه سرنگ متصل نمونه به آرامی بیرون کشیده میشود. و سرنگ بیرون آمده و سر آن را رویش میگذاریم یک سرنگ جدید به سوزن متصل است و مایع سینویال بیشتری برای محاسبات باقی مانده جمعآوری شده است.
مدیریت نمونه : مدیریت نمونهها برای مطالعههای باکتریایی در ضمیمه C شرح داده شده است. راهی که طی آن با نمونه برخورد خواهد شد بستگی به نوع ارگانیسم های مورد انتظار و تاخیر قبل از پروسه دارد. اگر تاخیر مورد انتظار باشد یک عامل انتقال مناسب مورد استفاده قرار میگیرد.
تشخیصهایی که میتواند روی نمونه باقی مانده صورت بگیرد شامل ظاهر، حجم، شکل توده، پروتئین، غلظت، کیفیت تعلیق ماده بزاقی، سلول شناسی آنزیمها و تحلیل اجزا است. یک ارزیابی معمول از یک نمونه شامل تشخیص ظاهر، حجم، شکل توده، پروتئین، غلظت سلول شناسی است. نمونه را برای ظاهرش آن موقع جمع آوری مورد ارزیابی قرار میدهند. توانایی لخته شدن مایع سینویال هم در لوله جمع شده مورد بررسی قرار میگیرد وسیکوزیته، پروتئین و ارزشهای خون شناسی بررسی این مایع سینویال قرار گرفته در لوله همراه با EDTA مورد بررسی و محاسبه قرار میگیرد خیلی راخت میتوان با قرار دادن چند قطره از مایع سینویال بین انگشت اول و انگشت شصت به خوبی تخمین زد که مایع چه مقدار میتواند بیرون بماند. این لخته موسین برای نمونه EDTA هدایت میشود.
نتایج : بعضی رفرنسها برای پارامترهایی که معمولاً برای ارزیابی مایع سینویال مفصلی مورد استفاده قرار می گیرند در جدول 1-5 آمده است. از مایع به عنوان یک نمونه استفاده کنید به عنوان یک قانون کلی مایع سینویال مفصلی در مواردی از مسمویت عفونی همراه با میزان سلول هستهای شده افزایش یافته است همچنین غلظت پروتئین و نسبت نوترونیل و تمایل به لخته شدن، تیرگی کاهش وسیکوزیته و کیفیت حالت بزاقی و حضور انواع باکتریها از جمله همین موارد است. باکتریها همیشه در یک قابل رویت نیستند و معمولاً رشد آنها در طبیعت متصل میشود چرا که آنتی بیونیکهایی در قسمت مفصلی حضور دارند که باعث جدا شدن باکتریها از غشا مفصلی میشود.
سیتگرافی Scintigraphy
مواقع بسیاری هست که دلیل لنگش توسط آزمایشات معمول فیزیکی ورادیوگرافی مشخص نمی شود البته این موارد گاهی اوقات به دلیل عدم وجودتجربه یا عدم همکاری بیمار است اصلی ترین دلیل آن عدم تشخیص محل دقیق درد توسط بیهوشی تشخیص یا به دلیل قرار گرفتن آن محل در عمق نسوجی رویه بدن است که بیهوشی، لمس کردن بیفایده خواهد بود. Scintigraphy برای ارزیابی لنگش در سال 1977 معرفی شده و از آن پس ارزش آن به عنوان یک تکنیک عکسبرداری در موارد دشوار تایید شده است Scintigraphy متشکل از تزریق وریدی یک داروی ساتع کننده اشعه گاما است که فعالیت آن هنگام توزیع در تمام بدن توسط کریستال پدید سدیم قرار گرفته روی دروبین گاما با یک ابزاری چشمکزن دستی کوچک یا نقطعه شمار مورد تشخیص قرار میگیرد این داروی رادیویی شامل یک گروه، رادیونوکلید هماره با تعقیب کننده بافت میباشد.
این رادیو نوکلید تکنیوم 99 است Technetivm
روند: بیمار باید به شکل مناسب آبدیده شود از آنجا که مواد بیهوش کننده تشخیص مورد استفاده قرار گرفتهسات باید یک فاصله زمانی حداقل 3 روز بین بیهوشی و Scintigraphy وجود داشته باشد که چه این فاصله میتواند با استفاده از کاهش یابد. میزان تزریق داوری رادیویی بین 2 تا 8 mB/kg برای چشمکزدن دستی و مصرف دوربین گاما است(به ترتیب). استفاده آن به همراه سرنگ و دستکش خواهند بود تصویر 30 دقیقه بعد برای اسکن فاز 2 و 2 تا 3 ساعت بعد برای اسکن فاز 3 به کار میرود و حاصل میشود همه تصاویر با مهار مناسب است صورت میگیرد یا درحالت ایستاده در حالت تسکین و یا بیهوشی برای اسبهایی با طبیعت خوب و مناسب (رام و آرام) تصویر بردرای ازاعضای پایینی با ایستادن اسب انجام میشود. و در صورت نیاز آزمایش اعظای بالایی و البته برای اسبهای چموش که همکاری نمیکنند یا نمیتوانند ایستاده آزمایش شوند بکار می رود. که چهاسکنهای بسیاری برای ارزیابی یک جراحت که قبلاً توسط رادیوگرافی مشخص میشده است. به کار میرود. در بسیاری از موارد رادیوگرافی پس از تشخیص یک منطقه با افزایش فعالیت توسط Scintigraphy به کار میرود.
جمع آوری اطلاعات تا زمانیکه تعداد مشخص از شمارهها و محاسبه کردند ادامه می یابد بر اساس تجهیزات، اطلاعات رو به جلو خواهد رفت و به شکل Scintigraphy نمایش مییابد یا اینکه به شکل یک سری هیستوگرافی متقارن چپ و راست دیده خواهد شد. تکنیکهای دقیق با توجه به تجهیزات و موسه متفاوت خواهد بود و اینجا مورد بحث قرار نمیگیرد.
نتایج : باید به خاطر داشته باشیم که Scintigraphy مدلهایی را مشخص میسازد که به دلیل جریان خون بالا فعالیتی متابولیک افزایش استخوان یا هر دوی آنها فعالیت رادیواکتیویته بیشتر شده است و محل هایی که این فعالیت به دلیل کاهش پارامترهای قبلاً ذکر شده مثل هنگامیکه شکستگی استخوان وجود دارد دچار کاهش فعالیت شده است گرچه محلهای بسیاری وجود دارد که Scintigraphy آن را نشان میدهد بعضی از شرایط ویژه کلینیکی که میتواندبا اطلاعات حاصل شده از اسکن استخوان حاصل آید در زیرمیآید.
• فشار : یا شکستگی ناقص: شکستگیها در استخوانهای قدامی طویل و استخوانهای سوم دست، معمولاً در رادیوگرافی در مراحل اولیه دیده نمی شود و تشخیص محل با استفاده از رادیوگرافی خیلی دشوار و اغلب غیرممکن است. شکستگیهای فشاری (ترک خوردگی) در قسمتهایی خاص از استخوان رخ میدهد که این مورد طبق بارهای مکانیکی اصلی خواهد بود شکستگیهای مشابه هم میتواند شامل استخوانهای کوچک دست و پا شود.
• سندرم استخوان نادی: این یک سندرم گیج کنندهاست که در آن Scintigraphy خیلی موثر است و به تصمیمگیری کمک بسیاری میکند که چه دلیلی باعث ایجاد درد شده است و اینکه آیا قسمتهای نرم شامل استخوانهای کوچک کنجدی وجود دارد یا نه.
• تورم استخوان سوم انگشت این یک مشکل معمولی است وScintigraphy می تواند افزایش فعالیت استخوان را پیش از تغییرات رادیوگرافی و توسعه آن نشان دهد و همین طور یک حالت از فعالیت تغییرات رادیوگرافی را تعریف کند.
•ورم مفاصل : ورم مفاصل به صورت عفونی و افزایش فعالیت را در نتیجه افزایش جریان خون نشان می دهد و بعد هم در نتیجه افزایش فعالیت استخوان.
• ستون فقرات : اسبهای کاری معمولاً به دلیل درد همراه با ورم مفاصل کمر یا افزایش وضعیت خار مانند در پشت دچار معلولیت میشوند تشخیص این سندرم اغلب کار سختی است و اغلب اهمیت تغییرات رادیوگرافی ناشناخته است.
Scintigraphy همراه با تشخیص فعالیت استخوان در فراهم ساختن تغییرات رادیوگرافیکی کلینیکی اهمیت دارد.
• محلهای اتصال رباطها و تاندولها روی استخوان مصدومیت برای این محلها باعث التهاب بافتهای نرم و بخش های مرکزی تولید استخوان میشود که توسط رادیوگرافی قابل رویتاست اگر محل مصدومیت قابل تشخیص باشد Scintigraphy میتواند چنین محلهایی را مورد تشخیص قرار دهد و وضعیت فعالیت موچود استخوان را که در رادیوگرافی دیده شده است تشخیص دهد کاملاً مشخص است که تغییر اسکنهای استخوان ممکن است با اشتباه همراه باشد اغلب با تشخیص ناردست همه قسمتهای افزایشی فعالیت که به آن «نقاط گرم» می گویند.
تحلیل حرکت غیرتهاجمی noninvasive
گرچه آزمایش ساده بصری از یورتمه رفتن یا لنگش اسب از اهمیت بسیاری برخوردار است. چشمان انسان در دیدن آنچه در حال وقوع سریع است ناتوان خواهد بود خوشبختانه تکنولوژی های بسیاری برای تحلیل یورتمه سواری از طریق آزمایشات کلینیکی حاصل شده است. تاکنون چنین تکنولوژیها محدود به آزمایشات آزمایشگاهی بود که دلیل آن هم هزینه این تغیرات بوده است همین طور دشوار بودن حصول کارشناسی در تعیین آنچه رخ داده زمان مورد نیاز برای توسعه روشهای مختلف و فراهم ساختن پایگاه دادهها.
تحلیل بیومکانیکی
نیروهای خلق شده در برخورد سم- زمین نیروهایی که به هنگام برخورد سم با زمین خلق میشود نیروی عکس العمل زیمن (GRF) به وسیله صفحات نیرو، نعلها، زین بر ساسا ابزار در دسترس قابل محاسبه خودهد بود. GRF به حالتهای عمودی، افقی و اجزای طولی تقسیم می شود شده است. برای مقایسهای ساده هر نتایج برای یک میزان حجم بدن مشخص و مدت زمان خاص محاسبه می شود. برای صفحات میبایست در یک محل حضور داشته باشیم این عیب وجود دارد که باید سمها به درستی با صفحات برخورد کند عملکردی که 50 درصد درست از آب دربیاید واین میزان با افزایش سرعت کاهش مییابد با استفاده از صفحات متصل به هم گاهی اوقات ممکن است که دو یا چند عضو در یک زمان در سیستم حضور داشته باشند گرچه بعضی از مقادیر برای ارزیابی لنگش نشان داده شده است محدودیتهایی برای استفاده آنها در شرایط آزمایشگاهی وجود دارد محلهای ابزاری مشکل اصلی را به هنگام برخورد با سطح زمین پدید آوردهاند پس از غلبه بر مشکلات اولیه نعل نیرو حالا پیشرفت کرده است و برای ارزیابی حالت یورتمه با لنگش مورد استفاده قرار میگیرد.
یکازین حساس به فشار مواردی را برای چهار عضو ثبت میکند و اطلاعات دیگری در خصوص فاصله بین قرار گرفتن اعضا ارائه میدهد. این زین نیرو به عنوان سیستم تحلیلی یورتمه Kaegieqninc مورد استفاده قرار میگیرد این سیستم شامل یک سری حسگر قرار گرفته در خطوط موازی در یک بخش محاسبه شده است که روی آن یک صفحه لاستیکی قرار دارد این روند شامل حرکت مستقیم اسب روی آن قسمت میباشد تا اینکه تعداد مشخصی از حرکات ثبت شود. سپس این اطلاعات توسط کامپیوتر بررسی میشود فعالیتهای اولیه روی زخمهای اعضای بایستی مثل سندرم استخوان نادی صورت گرفته است.
شتاب سنجها: شتاب سنجها دستگاههای هستند که شتاب را مورد محاسبه قرار میدهند و بخشهایی خاص از اعضا یا بدن را بنمایش میگذارند بسته به پیچیدگی های این موارد اطلاعات میتواند برای برای بیش از یک مورد از این محورها حاصل آید و این اطلاعات برای حصول نیروهای حاصل از تغییر سرعت مورد استفاده خواهد بود در حال حاضر کاربرد آنها برای ارزیابی یورتمه رفتن و لنگش محدود است.
زوایه سنجی الکتریکی: این دستگاه تغییر در زاویه اتصال را به استفاده از یک Potentiometer قرار گرفته در محور چرخشی یک مفصل اندازه میگیرد. این تجهیزات ارزان قیمت هستند و سیگنال آن میتواند توسط یک ثبت کننده روی صفحه یا انتقال دهنده رادیوتلهمتری ذخیره شود این روش را میتوان برای یک یا چند نقطه مورد استفاده قرار داد.
سینماتوگرافی و ویدئوگرافی با سرعت بالا
سینماتوپوگرافی و ویدئوگرافی سرعت بالا با کمک بسیاری به بررسی متغیرهای حرکتی یورتمه رفتن توسط ثبت وقایع تحلیلی میکند سینماتوگرافی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و مزایا و معایب آن یک عامل ثبت است. این روند به مرور پیچیدهتر و پیشرفتهتر شده دستگاههای «تراکی» ویدئوگرافی که مزایای بسیاری دارد به دیو بازگشت بلافاصله مورد استفاده قرار گرتفند واین موارد برای تحلیل یورتمه سواری مناسب ذکر شده است.
گرچه توانایی ثبت وتحلیل یورتمه سواری به هنگامیکه اسب در حال تمرین در محیط طبیعی خود است امری مناسب میباشد دشواری حصول موقعیت بهینه و تمایل به محدودیتهای دوربین از میزان اطلاعات حاصل میکاهد. استاندارد کردن موارد ثبت شده هم میتواند همراه با کنترل محیط یا استاندارد از تردمیل باشد.
سیستمهای الکترنیکی نوری: ثبت اتوماتیک و تحلیل زوایای و موقعیتهای بخشهای خاصی از بدن با استفاده از تکنولوژیی که نشان دهنده موقعیت اعضای بدن است، امکان پذیر خواهد بود. این علائم در موقعیتهای خاصی قرار گرفتهاند و به عنوان فعال و غیرفعال در نظر گرفته میشوند به ترتیب 3- CODA و سیستمهای Selspet برای اسبها مورد استفاده قرار میگیرند و هر دو نیازمند حضور دیودهای ساتع کنده نور روی اعضای بدن یا عمل به عنوان علامت گذار هستند. سیستم Selspet برای آزمایش حرکت در شرایط طبیعی و اسبهایی که میلنگند به کار میرود.
دمانگاری: دمانگاری یک روش غیرهجومی است که امواج ساتع شده مادون قرمز را ثبت و محاسبه میکند. موارد تصویری ثبت شده به عنوان ترموگراف خوانده میشود. این امواج ساتع شده به صورت متصل یا غیرمتصل دریافت خواهد شد. مورد متصل توط کریستالهای مایع در یک فضای قابل تغییر به کار گرفته میشود. این کریستالها شکل و رنگ را مطابق با دمای رخ داده تغییر میدهند دمانگاری غیر اتصالی از یک دماسنج مادون قرمز با یک دوربین برای ثبت امواج استفاده می کند دماسنج دما را درنقطهای خاص محاسبه میکند و یا با تجهیزاتی خاص اختلاف دمای بین دو نقطه مورد محاسبه قرار میگیرد. دوربین ابزاری پیچیدهتر است و از اشعه برای داشتن یک تصویر سیاه و سفید استفاده میکند دوربین مادون قرمز یکی از مهمترین تکنولوژیهایی است که بین پوسته و ابزاری غیرضروری ارتباط برقرار میکند و به دلیل اینکه قسمتها به جای نقاطی خاص میتوانند به تصویر کشیده شوند یک توموگرام مشخص خواهد شد.
دمای پوست بستگی به عوامل بسیاری از جمله تامین خون، متابولیسم بافت طول پوش مویی، دمای محیط، تاثیر دارد روی سیستم رگها و انرژی تشعشعی بیرون دارد. برای کنترل این عوامل خارجی اضافی تصویر سازی می بایست تحت پوشش به مورد اجرا گذاشته شود و خارج از خورشید و کشش های صورت پذیرد. اسب باید بدون محدودیت شیمیایی خاص همین مسایل را به مورد اجرا گذارد این کار در مدت 20 دقیقه صورت خواهد گرفت و با کاهش درجه حرارت همراه خواهد بود تصویربرداری از مسیرهای مختلف باعث یک تشخیص دقیق از قسمتهای با دمای بالا و پایین پوست خواهد شد.