انتظار اول
در همه بخش هایی که گفتیم باید نوآوری بوجود بیاید؛ مسئولان دولتی در روش های اقتصادی، در روش های سیاسی و دیپلماسی در پیشبرد کشور به سمت علم و تحقیق ، در گسترش فرهنگ مطلوب در میان کشور ، در ارائه خدمات به همه قشرها بخصوص قشرهای مظلوم و محروم در آبادانی کشور.
آحاد مردم در دانشگاهها، در بنگاه های اقتصادی، در دستگاه های گوناگون اجتماعی و خدماتی هر کدام نیاز دارند در کار خودو در عرصه فعالیت خود نوآوری کنند؛ این نقطه اولی است که مورد انتظار ماست، در این سال باید نوآوری فضای کشور را فرا بگیرد و همه خود را موظف بدانند که کارهای نو و ابتکاری را در سایه مدیریت صحیح و تدبیر درست در فعالیت کشور وارد کنند.
انتظار دوم (شکوفایی)
فعالیت هایی که در سالهای گذشته انجام گرفته است، کارهایی که دولت کرده است، سرمایه گذاری های بزرگی که مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخش های مختلف ،چه سرمایه گذاری مادی، چه سرمایه گذاری معنوی ، انجام داده اند، اینها به شکوفایی برسد و مردم نتایج آن را در زندگی خود حس کنند...
به جرأت می توان گفت سپاه پاسداران مهم ترین نهاد مولود انقلاب اسلامی است که نقشی بی بدیل را در صحنه های متعدد و متنوع پاسداری ازانقلاب تا کنون ایفا نموده است .نقش های مختلف سپاه دردفاع مقدس،سازندگی، پیشرفت های علمی کشور و ...از برجسته ترین این نقش ها است. این نقش حساس ایجاب می نماید که سپاه پاسداران در سال 87 نقش اساسی خود را در صحنه های مختلف دفاع همه جانبه و ایجاد امنیت پایدار به عنوان مهم ترین بستر رشد و توسعه علمی کشور به منصه ظهور برساند. بر این اساس ضروری است که مدیران و مسئولان در سطوح مختلف نقش های اساسی خود را در ایجاد فضای نوآورانه در سپاه مد نظر داشته و اهتمامی کافی را در این زمینه بنمایند.
اما گام اولی که در ایجاد این فضا ضروری بنظر می رسد شناخت فرهنگ و ادبیات نوآوری است. مبحث نوآوری، مدیریت تغییر، بهبود و توسعه سازمانی و بطورکلی ادبیات مربوط به آن با سرعت گرفتن آهنگ رشد و توسعه علمی و اقتصادی کشورها و بخصوص در بخش بنگاه های اقتصادی از جایگاه ویژه ای در مباحث مدیریتی امروز برخوردار شده است. امیدواریم با طرح کلیاتی در مبحث ادبیات نوآوری و خلاقیت، مدخلی برای ورود عمیق تر به موضوع گشوده شود.
معنی لغوی و اصطلاحی نوآوری
نوآوری کلمه ای مرکب از نو+ آوری است. در فرهنگ معین واژه نو به معنی تازه، جدید در مقابل کهنه و کهن( از باب دستوری صفت ) (ج2 : ص1981) مطرح شده است. همچنین لغت نامه دهخدا آنرا به معنی عمل نو آور، ابتکار، ابداع و بدعت گذاری آورده است (ج.13 ص30131) در ادبیات مدیریت واژه نوآوری Innovation از منظر اصطلاحی به معنی فرآیند کسب اندیشه ای خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمت یا یک روش عملیاتی مفید است (رابینز .1988 . 258) در تعاریف مشابه دیگری ال دفت نوآوری سازمانی را قبول یک ایده یا رفتار است که برای صنعت، بازار یا محیط عمومی سازمان تازگی دارد معنی کرده است( ال دفت 1998 :317).
نجف بیگی نیز به نقل از استون و همکاران آنرا فرایند قبول یک فکر یا ایده یا بکارگیری در یک محصول، خدمت یا روش دانسته و همچنین به نقل از هوج نوآوری را عبارت از توسعه و اجرای فرآیندها یا رویه های جدید که ذاتاً با آنچه که هستند متفاوتند بیان می کند(نجف بیگی .1383 :246 و 247 ).
با نگاه به تعاریف مذکور دو وجه اساسی قابل مشاهده است. اول آنچه که : روش، خدمت، فرآیند، ایده، رفتار، فکر، رویه، محصول و ... : نامیده شده و جدید بوده و با گذشته متفاوت است. دومین وجه مهم تعاریف قبول و بکارگیری آنچه که برای آن نوآوری شده است می باشد. چه بسا ایده های نوآورانه ای که در فضای مدیریتی غیر مشوق نوآوری هرگز زمینه بروز نیافته و به منصه ظهور نرسیده اند.
در زمانه ای که تغییرات سریع سازمانها به شدت تحت تاثیر محیطی آنها قرار دارد سازمانهایی توفیقات بیشتری در بقاء و توسعه خود را دارا می باشند که بیشترین تکیه تغییرات آنها بر نوآوری است در دنیای پر رقابت امروز شعار تند و خشن بسیاری از مدیران این است : نوآوری کن یا بمیر . هر نوآوری مطلوبی منجر به سطوح مختلفی از تغییر مانند تغییرات راهبردی (بنیانی) و یا تغییر در سطوح عملیاتی و تاکتیکی سازمانها می شود اما هر تغییری در سازمانها ناشی از نوآوری نیست. بسیاری از تغییرات سازمانها تحت تاثیر اقدامات نوآورانه دیگر سازمانها اتفاق افتاده و به اصطلاح کپی برداری می باشد.
نوآوری و خلاقیت
هنگامی که مدیران درباره تغییر سازمانی گفتگو می کنند تا آن را خلاق تر نمایند ،عموماً منظورشان تشویق نوآوری است نوآوری محصول خلاقیت است همچنین اگر خلاقیت رابطور عام توانایی ترکیب اندیشه ها به شیوه ای منحصر به فرد یا ایجاد ارتباطی غیر معمول بین اندیشه ها بدانیم(همان )سئوالی که مطرح خواهد شد آن است که آیا خلاقیت ذاتی است و یا می توان آن را از طریق آموزش کسب کرد. در پاسخ باید گفت عنصر خلاقیت هم ذاتی است هم اکتسابی . همگی ما استعدادهای خلاق ذاتی و تا حدودی بالفعل شده در افراد مختلف را در اطرافمان سراغ داریم که بدلیل عدم وجود بستر توسعه خلاقیت ، کم کم به خاموشی گرائیده و در مقابل انسانهای دیگری را نیز شاهد بوده ایم که استعدادهای نهفته آنان در یک بستر تشویق کننده و توسعه دهنده تفکر خلاق توانسته اند نوآوری های بزرگی را به سازمانها و جامعه خود اهدا نمایند.
مدیرانی که اکتسابی بودن خلاقیت را در محور تفکر و اقدام خود باور دارند آن در مراحل زیر تعریف می نمایند
ادراک، پرورش، الهام، نوآوری
ادراک یعنی نحوه دیدن چیزها، خلاق بودن یعنی چیزها را از زاویه منحصر به فرد دیدن. پیدا کردن راه حلی برای یک مساله خارج از چهارچوب های معمولی دیگران.
پرورش یعنی شکل و قالب جدیدی دادن به داده های انبوه ذخیره شده در ذهن از طریق بازیابی و مطالعه آن که مستلزم صرف زمان و تجربه و آموزش است.
الهام لحظه ای که
کوشش های ذهنی در حل یک مساله بطور موفقیت آمیز به ثمر می نشیند اما کار خلاقیت هنوز پایان نیافته است
نوآوری در این فرایند یعنی گرفتن الهام و تلاش برای تبدیل آن به تولیدی مفید، خدمت یا روش انجام چیزی با چارچوب ارائه شده نوآوری یعنی آزمودن، ارزشیابی کردن و بازآزمودن آن چیزهایی است که توسط الهام دریافت شده است . معمولاً در این مرحله است که فرد دیگران را بیشتر مطلع و درگیر آن چیزی می کند که روی آن کار کرده است. درگیر کردن دیگران بسیار مهم است زیرا اگر فرد نتواند به گونه ای موثر با دیگران ارتباط برقرار کند و آنچه را که باید انجام دهد به مرحله عمل برساند بزرگترین اختراعات ممکن است با تاخیر روبرو شوند و یا از دست بروند ( رابینز . 1998: 258)