مسیریابی :
مسیریابی جاده های خارج شهر بصورت مطالعه با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده و عکس های هوایی و نقشه های توپوگرافی و بررسی در بیابان استوار می باشد و به سه مرحله زیر تقسیم می گردد :
مرحله اول : شناسائی مقدماتی منطقه بین دو نقطه ( مبدأ و مقصد ) و تعیین مسیرهای قابل اجرا و سپس انتخاب بهترین مسیر نهایی .
مرحله دوم : مطالعات بر روی مسیر نهایی انتخاب شده و تهیه نقشه های اجرایی مربوطه .
مرحله سوم : پیاده کردن ( میخکوبی ) مسیر قطعی بر روی زمین و اصلاحات لازم و برداشت نیمرخ طولی و عرضی .
مرحله اول ) شناسائی مقدماتی :
مطالعه و بررسی مقدماتی بوسیله افراد مجرب و با سابقه یکی از نکات مهم در شناسایی و انتخاب صحیح مسیرهای قابل اجرا می باشد . مسائل و پارامترهای مختلفی در هنگام مطالعه و شناسایی مسیر پیش خواهد آمد که بعضی مواقع به این مرحله جنبه هنری می دهد و تکمیل روش های فتوگرامتری تا حدودی حل پاره ای از این مسائل و پارامترها را آسان کرده است . در هر پروژه ، اولین قدم عبارتست از جمع آوری نقشه های موجود و به دست آوردن اطلاعات کافی در مورد تپوگرافی ، زمین شناسی ، آب و هوا و توزیع جمعیت که از عوامل مهم می باشند . در صورتی که از عکسهای هوایی استفاده می شود عرض منطقه زیر پوشش عکس باید به اندازه 4/0تا 6/0 طول مسیر باشد . معمولاً نقشه هایی که در مسیر یابی استفاده می شوند ، در مقیاس بالا 5000 : 1 تا مقیاس پایین 2000 : 1 می باشد که نقشه ها با مقیاس بالاتر برای مسیریابی اولیه استفاده می شود . اگر راههای بیابانی با عوارض طبیعی بسیار ناچیز داشته باشیم از همان مقیاس بالا هم می توان در آن استفاده کرد . که البته از مقیاس 2000 : 1 برای طراحی نهایی استفاده می شود . لازم بذکر است در این پروژه هم مقیاس نقشه 2000 : 1 می باشد .
در مرحله شناسایی وظیفه مهندسین عبارت از انتخاب مسیرهای قابل اجرا و تعیین مسیر بر مبنای نقاط اجباری است . در بعضی مواقع وجود یک محل مناسب برای پل و یا فقط یک گردنه جهت عبور از کوهستان یکی از عوامل مهم کنترل مسیر می باشد . نقاط دیدنی در طول مسیر مانند آبشار ، دریاچه و سایر زیبایی های طبیعی و جذب کننده ، مراکز آثار باستانی و مراکز صنعتی تمام نقاطی هستند که در وهله اول به نام نقاط اجباری درجه یک بر روی انتخاب مسیر مؤثرند .
عواملی که در وهله دوم به نام نقاط اجباری درجه دو برروی اتخاب مسیر تأثیر دارند عبارتند از مسیل ها ، گذرگاههای کوهستانی ، مناطق باتلاقی ، عوامل مؤثر در قیمت از قبیل نوع خاک ، تعداد و بزرگی ابنیه های فنی موجود در طول مسیر ، حجم عملیات خاکی شامل خاکبرداری و خاکریز برای تهیه مسیر مطلوب و شیبهای استاندارد ، هزینه نگهداری راه ، عبور مسیر از منطقه آفتابی ، هزینه ساختمان بهمن گیر ، هزینه جلوگیری از ریزش سنگهای کوه و جلوگیری از خطر نقاط طغیانی .
پس از انجام مطالعات مقدماتی شناسایی ، مسیر های اجرایی هر کدام بصورت تئوری بین مبدأ و مقصد بر روی نقشه بصورت خط منکسر ترسیم می گردند . ابتدا طول لازم با در نظر گرفتن شیب مجاز بین دو خط تراز از فرمول زیر محاسبه می گردد :
L : طول لازم با در نظر گرفتن شیب مجاز جهت عبور مسیر از یک خط تراز به خط تراز مجاور .
: ارتفاع زیاد خط تراز .
: ارتفاع کم خط تراز .
: درصد شیب انتخابی کوچکتر از شیب مجاز .
: درصد شیب مجاز .
دهانه پرگار را به اندازه طول با مقیاس نقشه باز کرده و از نقطهA مبدأ بر روی خط تراز قوسی می زنیم تا خط تراز بعدی را در دو نقطه B و C قطع کند . بنابر این دو مسیر AB و AC بدست می آید و آنرا که به سمت مقصد حرکت می کند انتخاب کرده و دیگری را حذف می کنیم و عمل را به همین صورت تا مقصد ادامه می دهیم تا خط منکسر مسیر تئوری حاصل گردد . سپس با بکار بردن قوس ها و قوس های اتصال در محل های لازم مسیر واقعی تکمیل می گردد . از این روش که به روش پرگاری موسوم است بین مبدأ و مقصد گزینه ها و واریانت های متعددی ایجاد می کند که مشخصات کلی هر یک از واریانت های قابل اجرا و نتایج مطالعات بصورت گزارش تهیه می گردد . در این گزارش ها حداکثر شیب ، خصوصیات کلی ترافیک مورد نظر (سبک یا سنگین ) ، شرایط حریم راه ، شرایط و وضع خاک موجود در مسیر با در نظر گرفتن مزیت های آنها ، طول مسیر ، تعداد و اندازه ابنیه های فنی در طول مسیر ، زیبایی مسیر ، اطلاعات مربوط به گردنه ها و گذرگاههای کوهستانی ، شیب های تند و گذرگاه رودخانه ، تعداد قوس ها ، تعداد آبروها ، حجم عملیات خاکی و … ذکر می گردد .
هر یک از مشخصات امتیازی دارد که در هر گزینه (واریانت ) این امتیازات با هم جمع می گردد و طرحی که بیشترین امتیاز را داشته باشد به عنوان طرح اصلی انتخاب می گردد .
در این پروژه برای محاسبه L ( طول لازم برای عبور مسیر از یک خط تراز به خط تراز مجاور با در نظر گرفتن شیب مجاز ) به طریق زیر عمل شد :
5 % = شیب حداکثر مجاز ( راه عادی و غیر کوهستانی )
2000 : 1 = مقیاس نقشه توپوگرافی
m5/2 = اختلاف ارتفاع منحنی های تراز اصلی
( در زمین طبیعی ) m20 = cm1 ( روی نقشه )
متر ( اختلاف ارتفاع ) متر ( در مسیر )
5 100
5/2 x
( روی نقشه ) cm 5/2 = ( در مسیر ) m50 = x
یعنی دهانه پرگار می بایست به اندازه 5/2 سانتی متر باز شود و اقدام به مسیر یابی پرگاری شود .
در این پروژه بخاطر کاهش حجم عملیات خاکی و جلوگیری از تلاقی تانژانت های قوس های افقی از یک نقطه اجباری در مسیر استفاده شده است .