موقعیت و تقسیمات کشوری
کرج با ۲۴۵۲ کیلومتر مربع وسعت در ۳۵ کیلومتری غرب تهران و در دامنه جنوبی رشته کوههای البرز قرار گرفته است. این شهرستان از شمال به استان مازندران، از جنوب به شهرستان شهریار و استان مرکزی، از غرب به شهرستان ساوجبلاغ و قزوین و از شرق به تهران و شمیرانات محدود است. جلگه پهناور کرج با ارتفاع متوسط ۱۳۲۰ متر از سطح دریا در مسیر راه ارتباطی وسایط نقلیه حامل کالاهای وارداتی و صادراتی از مرز ترکیه و آذربایجان و به مقصد تهران و بالعکس است. کوههای رفیع و پر ابهت البرز استان مازندران و کرج را از هم جدا کرده است. دهستان کرج در میان درههای پرپیچوخم البرز و در اطراف جاده چالوس قرار دارند. از تونل کندوان تا روستای مراد تپه در غرب اشتهارد، حوزه فرمانداری کرج را تشکیل میدهد. حوزه فرمانداری کرج در سال ۱۳۳۷ برای جمعیتی در حدود ۳۵ هزار نفر و با وسعتی در حدود ۵۸۳۰ کیلومتر مربع بنیاد شد. این شهرستان تا سال ۱۳۶۹ دارای چند بخش شامل: مرکزی، شهریار، رباط کریم و طالقان و اشتهارد بود، ولی پس از تبدیل بخشهای شهریار و رباط کریم و ساوجبلاغ به شهرستان چهار بخش از آن جدا گردید و هماکنون شامل دو بخش مرکزی و اشتهارد و هفت دهستان است. بخش مرکزی با ۶ دهستان به نام های: نسا، آسارا، آدران، کمال آباد، گرمدره و محمدآباد از تونل کندوان تا احمدآباد (مردآباد) را شامل میشود. بخش اشتهارد که از احمدآباد تا مرادتپه ادامه دارد، تنها یک دهستان به نام پلنگ آباد (رحمانیه) دارد.
پیشینه تاریخی
کرج که هم اکنون بخش قابل توجهی از فشار جمعیت و کم آبی تهران را تحمل میکند، از دوران پیش از تاریخ و باستان نیز سرزمینی پرجاذبه و مرکز آب و آبادانی بوده است. استعدادهای طبیعی و منابع آبی فراوان سلسله جبال البرز، همچنین خاک حاصلخیز دامنههای البرز و دشت منتهی به آن برای اجتماعات بشری مناسب بوده است و دلیل آن آثار باستانی ارزشمندی است که در گوشه و کنار این جلگه وسیع و در حاشیه راههای ارتباطی کهن قابل مشاهده است. تپههای آق تپه، مراد تپه و تپه مردآباد، قلعههای تاریخی تنگ گسیل و شهرستانک و آثار دوران اسلامی همچون برج میدانک مغولی، پل و کاروانسرای صفوی کرج، کاخهای قاجاری و کاخهای رضا شاهی و محمدرضا شاهی حکایت از استمرار استقرارهای پی در پی در این منطقه دارد. اطلاعات موجود حاکی است که کرج مدتی جزء مازندران و زمانی قسمتی از ری بوده است و گاهی از روستاهای طالقان یا شهرستانک محسوب میشده است. تا پیش از حمله مغول رفت و آمد کاروانها بیشتر از راهی بوده که از طریق سگزآباد و شهریار به ری میرفته. از این دوره به بعد راه قزوین – کرج – ری به قبلی ترجیح داده شده است ولی اهمیت کرج در دوره صفوی به دلیل قرار گرفتن بر سر راه قزوین به تهران و تبریز بیشتر شده و کاروانسراها، پلها و قلعههای ایجاد شده در حاشیه این جاده به آن هویت بخشیده است. از مورخین معتبری که از کرج یاد کرده، مقدسی است. وی در سده چهارم هجری قمری از کرج به عنوان یکی از روستاهای ری نام برده است. در آغاز سده هفتم هجری قمری یاقوت حموی نیز کرج را تابع ری دانسته است. حمدالله مستوفی در سده هشتم هجری قمری کن و کرج را از ولایات تابع طالقان برشمرده و در ذکر رودخانههای عراق عجم از کوهرود نام میبرد که ویژگیهای آن به طور دقیق قابل تطبیق بر روی رودخانه کرج است. در سدههای میانه اسلام و پس از آن به ویژه در عهد آخرین پادشاهان صفوی که تهران مقر حکومتی دربار میشود، مسیر قزوین – کرج – تهران مورد توجه قرار میگیرد و به احتمال فراوان کاروانسرای صفوی کرج قابل انتساب به همین دوره است. باشکوهترین دوره تاریخی، دوره قاجاریه به ویژه عصر فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه بوده است. در این دوره کرج به علت همجواری با پایتخت و قرار گرفتن بر سر راه ارتباطی سلطانیه و تبریز مورد توجه سلیمان میرزا نیز بوده است. مجموعه سلیمانیه کرج به این مقطع زمانی تعلق دارد. در همین دوران سپاهیان زیادی از منطقه عبور کرده و یادداشتهایی از خود بر جای نهادهاند که برای دسترسی به اطلاعات جامع تر میتوان به سفرنامهها مراجعه کرد. نام کرج در گذشته کره بوده است که در معنای آن شک وجود دارد.
قدیمی ترین ماخذی که نام کرج در آن به میان آمده کتاب نزهت القلوب به سال 740 (ه . ق ) توسط حمداله موستوفی تالیف شده و در این کتاب نام کرج در ضمن ولایات عراق عجم از توابع طالقان آمده .
در باره نام کرج و وجه تسمیه آن روایات مختلفی وجود دارد . بهترین نظر طبق مستندات تاریخی که از گویش و زبان محلی بر میایدکرج به زبان تاتی از لغت کاوک یا کاواک ماخوذ است و به معنی میان تهی است و منظور شهری است که درمیان تپه واقع شده .
روایت دیگر نام کرج را ماخوذ از کلمه کو ه رج به معنی محلی که کوههای ردیف شده دارد میداند.
و مورد دیگری که به آن اشاره شده نام کرج را منتج از واژه اکراج به معنی بانگ و فریاد می داند . که با سابقه باستانی این شهر ارتباط پیدا میکند . زیرا در تپه آتشگاه و کوههای مراد تپه و کلاک و قلعه دختر شهرستانک در ایام باستان برای خبر رساندن و دیده بانی آتش می افروختند و بدین وسیله مردم را از هجوم یا حمله دشمنان با خبر می ساختند .
خلاصه معانی مختلف از کرج در فرهنگها موجود است که از جمله آنها میتوان از ( چاک ؛ شکاف ؛ تراشه ؛ قاچ ؛ کوهپایه ؛ لنج یا قایق های بزرگ ؛ نام گیاهی در منطقه ؛ دماغه کوه ؛ مبارز جنگجو ) را میتوان اشاره کرد.
در مجموع کرج طبق منابع و آثار باستانی منطقه ریشه های تاریخی و رِیشه باستانی و کهن دارد و در گذشته دهستانی بوده با آب و هوای مطبوع درمیان باغات سر سبز و درختان میوه و رود خانه ای پر آب که این وضعیت تا اواسط دوره پهلوی ادامه داشته است و از آن زمان بافت سنتی کرج دچار تغییر و تحول چشمگیری می شود .
محل و مختصات جغرافیایی شهرستان کرج
شهرستان کرج به مرکزیت شهر کرج بزرگ، با وسعت 457،2 کیلومتر مربع، دومین شهرستان استان تهران محسوب می گردد. بر اساس قانون تقسیمات کشوری ایران، شهرستان کرج از سال 1316 هجری شمسی تا 1333 هجری شمسی به عنوان یکی از بخش های تابعه شهرستان تهران محسوب گردیده و در بهمن ماه سال 1333 هجری شمسی به شهرستان تبدیل گردیده است. این شهرستان از نظر موقعیت جغرافیایی از شمال به استان مازندران، از خاور به شهرستان های شمیرانات و تهران، از جنوب به شهرستان های زرندیه (مأمونیه) و شهریار، از جنوب غربی به شهرستان بوئین زهرا و از غرب به شهرستان ساوجبلاغ (هشتگرد) و شهرستان نظرآباد محدود است. شهرستان کرج در بین طول جغرافیایی 11 50 تا 29 51 و عرض جغرافیایی 31 35 تا 12 36 قرار دارد و بلندترین قله این شهرستان به نام کوه ونتار به ارتفاع 941، 3 متر از سطح دریا در البرز مرکزی و در 8 کیلومتری شمال آسارا واقع گردیده است.
طی سه دوره سرشماری رسمی که در سال های 1345(024، 232 نفر) و 1355 (019، 439 نفر ) و 1365 (053، 171، 1 نفر ) برگزار گردیده، و مقایسه آن با سرشماری آبان ماه سال 1375 نشان دهنده رشد بسیار سریع جمعیت شهرستان کرج میباشد، به طوری که میزان جمعیت آن در طی سال های 1345 تا 1375 به 5 برابر رسیده است. یکی از عوامل این افزایش، مهاجرت روزافزون بخشی از جمعیت شاغل در تهران جهت سکونت به این شهرستان می باشد.
جمعیت شهرستان کرج طبق سرشماری آبان ماه سال 1380 بالغ بر 172، 161، 1 نفر می باشد. از کل جمعیت شهرستان کرج، 228، 980 نفر در شهرها و 944، 180 نفر در روستاها سکونت دارند، که از این تعداد 066، 598 نفر مرد و 106، 563 نفر زن بوده اند و همچنین تراکم جمعیت 6/472 نفر در کیلومتر مربع بوده است. در حال حاضر این شهرستان از 7 شهر، 3 بخش، 7 دهستان و 268 آبادی (192 آبادی دارای سکنه و 176 آبادی خالی از سکنه) تشکیل شده است.
شهرهای تابعه شهرستان کرج عبارتند از: کرج( شهر، مرکز شهرستان کرج، استان تهران، 48 کیلومتر غرب شمالی تهران، ارتفاع از سطح دریا 1360 متر «حد فاصل فلکه اول و دوم خیابان آزادی» کنار رودخانه کرج، در مسیر تهران-چالوس و تهران- قزوین)، ماهدشت (شهر، بخش مرکزی شهرستان کرج، استان تهران، 26 کیلومتری جنوب باختر شهر کرج، ارتفاع از سطح دریا 185، 1 متر، در مسیر کرج به اشتهارد، نام پیشین: مردآباد و شاهدشت)، اشتهارد (شهر، مرکز بخش اشتهارد، شهرستان کرج، استان تهران، 68 کیلومتری جنوب غربی کرج، ارتفاع از سطح دریا170،1 متر، در مسیر کرج به بوئین زهرا و همدان، 30کیلومتر خاور جنوبی بوئین زهرا)، مشکین دشت (شهر، بخش مرکزی شهرستان کرج، استان تهران، 7کیلومتری جنوب کرج، ارتفاع از سطح دریا 1،235 متر، در مسیر کرج- ملارد، نام پیشین: مشکین آباد، کمال شهر(شهر، بخش مرکزی شهرستان کرج، استان تهران، 15 کیلومتری شمال باختری کرج، ارتفاع از سطح دریا: 270، 1 متر، در مسیر کرج به قزوین، نام پیشین: کمال آباد)، محمدشهر (شهر، بخش مرکزی شهرستان کرج، استان تهران، 5 کیلومتری جنوب غربی کرج، ارتفاع از سطح دریا 235، 1 متر، در مسیر ماهدشت- کرج، نام پیشین: محمدآباد) و شهر جدید گرمدره (شهر، بخش مرکزی کرج، استان تهران، در مسیر کرج به تهران)
نواحی شمالی این شهرستان را کوه های البرز مرکزی و دره رودخانه کرج پوشانیده که به ارتفاع آن روبه شمال افزوده می شود. مهم ترین کوه های این شهرستان که در همین ناحیه کوهستانی قرار دارند، عبارتند از: کوه ونتار(آسارا) (941، 1 متر)، کوه سیکنو (936، 3 متر)، کوه هفت خان ( 847، 3 متر) و کوه کرچان( 722، 3 متر).
رودخانه های شهرستان کرج عبارتند از: آب لانیز، برغان، سیدک، آب ورزن، مورود، کرج، وارنگه رود، ولایت رود و آب شهرستانک.
امروزه سطح جنگل ها و مراتع طبیعی شهرستان کرج بالغ بر 590، 141 هکتار برآورد گردیده است، همچنین طبق آمارهای سال 1380 سطح زیر کشت سالانه و دائمی 526، 11 هکتار می باشد.
از مهم ترین فرآورده های کشاورزی شهرستان کرج می توان به گندم، جو، لوبیا، نخود، پیاز، سیب زمینی، گوجه فرنگی و سایر سبزیجات، گلابی، گردو، گیلاس، سیب درختی، آلبالو، زردآلو و توت اشاره نمود.
آب و هوای این شهرستان در نواحی شمالی معتدل مایل به سرد و در دشت جنوبی معتدل است و از نظر بارندگی جزو نواحی خشک محسوب می گردد.تعداد روزهای یخبندان آن در سال 1380 بالغ بر 41 روز و میزان بارندگی آن در همان سال 6/169 میلیمتر بوده است.