سلجوقیان که بودند؟
سلجوقیان شعبه اى از ترکان غز بودند این ایل که از ترکستان گذشته و وارد ماوراءالنهر شد درحقیقت گله بان و بیابانگرد بود. اما طى مدت بسیارکوتاه با درهم کوبیدن قدرت غزنویان و سایر قدرتهاى ملوک الطوایفى، از ترکستان در شرق تا سواحل مدیترانه در غرب را به تصرف درآوردند.
سلجوقیان قبیلهاى از نژاد ترکان اُغوز بودند و نام خود را از سلجوق یکى از رؤساى خود گرفتند. آنها پس از گرایش به اسلام از اُغوزها جدا شدند و به خدمت سامانیان در آمدند و در حومهٔ سمرقند سکنیٰ گزیدند. سپس سلطان محمود غزنوى به سلجوقیان اجازهٔ سکونت در منطقهٔ خراسان را در این اسکان نخستین هستهٔ مرکزى سلطنت آنان را که در عرض نیم قرن امپراتورى منسجم ولى مستعجلى بود، تشکیل داد. این امپراتورى بهتدریج گسترش یافت و شامل همهٔ آسیاى صغیر نیز شد و تحولات نژادى و زبانى وسیعى در مناطق مختلف بهوجود آورد. از این زمان به بعد ترکان سرتاسر آناتولى را گرفته و زبان و نژاد خود را تحمیل نمودند. در منطقهٔ آذربایجان نیز تحولاتى از این دست صورت گرفت؛ اما مرکز ایران با جذب ترکان و ایرانى کردن آنها روش متفاوتى را در پیش گرفت.
سلجوقیان در سال ۴۳۱ صاحب کل خراسان شدند و به طرف مرکز ایران روى آوردند و شهر رى و اصفهان را تصرف کردند. طغرل رهبر آنها در سال ۴۴۷ وارد بغداد شد و از خلیفه وقت لقب سلطان دریافت نمود و بازوى نظامى خلافت عباسى گردید. سپس جانشین او الب ارسلان، آذربایجان، شمال بینالنهرین و سوریه را تصرف کرد و سپس بر امپراتور بیزانس غلبه نمود و راه نفوذ سلجوقیان به آناتولى گشوده شد. سپس ملکشاه پسر او، نظامالملک را که یکى از فرهیختگان ایرانى بود و سیاستمدارى بزرگ و توانا و نماینده طبقهٔ حاکم ایرانى و مشاور پدرش بهشمار مىآمد، به وزارت خود برگزید.
ارکان امپراتورى سلجوقى علیرغم شکوه و جلال ظاهریش، سست و رو به نابودى بود. این قوم صحرانشین فاقد مفهوم ملت و حکومت بودند و سرزمینهاى مفتوحه را ملک شخصى خانوادهٔ خان مىپنداشتند.
تا زمان مرگ سنجر در سال ۵۵۲ سلطنت سلجوقیان، در خراسان و ماوراءالنهر ادامه یافت. این مناطق بعداً تحت سلطهٔ یک سلسلهٔ ترک نژاد دیگر یعنى خوارزمشاهیان قرار گرفت. تا اینکه این سلسله در مقابل تهاجم مغولان در سال ۶۱۶ از پاى درآمد.
قدرت نظامى سلجوقیان
قدرت نظامى سلجوقیان در زمان آلپ ارسلان به اوج خود رسید. او با سپاهى عظیم ابتدا با عبور از بین النهرین با نیروهاى فاطمیان درگیر شد و پس ازچند جنگ خونین آنها را کاملاً از سوریه، فلسطین و سپس مکه و مدینه بیرون کرد. اما انرژى سلاجقه بیش از آن بود که متوقف شوند. بنابراین داخل قلمرو امپراتورى بیزانس به پیشروى پرداختند.
اسارت امپراتور
بیزانس که در این زمان داراى قدرتى قابل توجه شده بود براى نجات خود سپاهى عظیم به فرماندهى امپراتور «دیوژن رومانوس» بسیج کرد این سپاه درغرب آسیاى صغیر در منطقه اى به نام ملازگرد روبه روى خود سپاه بزرگ آلپ ارسلان را دید. نبردى سنگین بین دو سپاه درگرفت و درعین ناباورى سپاه رومانوس کاملاً منهدم شد.
به این ترتیب رومانوس نیز اسیر گشت و وسعت بیزانس به نصف کاهش یافت.
نتیجه نبرد
نبرد ملازگرد سبب ایجاد یک امپراتورى یکپارچه درایران، آسیاى میانه، ماوراءالنهر، شامات و عربستان و آسیاى صغیر شد و این قدرت عظیم براى اولین بار دنیاى مسیحیت را به فکر بسیج علیه مسلمانان انداخت. چرا که بیزانس به عنوان کشور مقدس مسیحیت درخطر بود. مضافاً آنکه ترکان شهرهاى مقدس مسیحیان نظیر بیت المقدس (اورشلیم) را نیز تسخیر کرده بودند. به همین دلیل مورخان نبرد ملازگرد را از دلایل آغاز جنگهاى صلیبى مى دانند.
دومین اثر مهم نبرد، شمارش معکوس براى نابودى روم شرقى بود. اگرچه بیزانس تا ۴ قرن بعد از نبرد ملازگرد نیز دوام آورد اما بشدت ضعیف گشت و از کلیه محاسبات نظامى کنار گذاشته شد. سومین و مهمترین اثر نبرد ملازگرد بازشدن پاى ترکان به آناتولى و آسیاى صغیر و تماس آنها با اروپاییان بود. این تماس سبب شد تا آنها ۲ قرن بعد به صورت برنامه ریزى شده و متوالى حملات گسترده اى را علیه جنوب و شرق اروپا آغاز کنند و در ۱۴۵۳ قسطنطنیه را فتح کنند
مسجد جامع اردبیل یادگاری بی نظیر از سلجوقیان
مسجد جامع اردبیل باقی مانده یک بنای بزرگ از دوره سلجوقیان است که در محله پیرشمسالدین ، میان گورستانی قرار گرفته و از سه قسمت تشکیل شده است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) شعبه آذربایجانغربی،اولین قسمت بنا پایه منارهای است که در فاصله اندکی از مسجد به چشم میخورد. این مناره شیوه سلجوقی را دارد و از دو قسمت پایه هشت ضلعی (هر ضلع ۱۰/۲ متر) و بدنه استوانهای به قطر ۵ متر تشکیل شده است. در بدنه مناره، دو سنگ نبشته باقی مانده که عبارت است از فرمان اوزون حسن آق قویونلو و کتیبهای که تاریخ ۸۷۸ هجری را دارد و در اداره فرهنگ و هنر سابق حفاظت میشود.
دومین قسمت اصلی بنا، مسجد تیر پوش است به ابعاد ۸۰/۹ × ۵۰/۱۲ متر که روی نه ستون چوبی قررا گرفته است و ستونها هم بر پایههای سنگی غیرمنتظم استوار شدهاند. در ورودی چوبی تکه کوب شده، میخهای آهنی برجستهای دارد و بالای یک لنگه آن نوشتهای، کندهکاری شده است.
سومین قسمت بنا، مسجد قدیم است که بنایی مرکب از چهار تاق و گنبد است. تمام بنا آجری و به مقدار خیلی کم در تزئینات آن کاشی به کار رفته است. بسیاری از نمای تقریباً از بین رفته و تنها مقداری از آن باقی مانده است.
در سالهای گذشته سازمان میراث فرهنگی کشور کاوشهایی در محل جمعه مسجد اردبیل به انجام رسانده که به نتیجههای بسیار درخشان نیز رسیده است.
حفاریهای انجام شده، هیأت باستانشناختی را با شبکه گسترده مسجدی عظیم و ویران شده روبرو ساخت که تاکنون کسی گمان وجود آن را نداشت و بیشتر نوشتهها و مطالعات تنها به بنای سرپای مکعب مستطیلی شکل محدود میشد. در حالی که حجم موجود و سراپای ایوان و گنبدخانه، مجموعهای بزرگ بود که با گذشت زمان، دست حوادث روزگار ، اجزا و بخشهای مختلف آن را به تل خاک بدل ساخت و عظمتی را در حجمی ناهماهنگ ، به اندازه تقریبی ۳۰×۲۰ متر محدود ساخت که از آخرین کف متعلق به سده نهم هجری، در حدود ۱۰ متر ارتفاع دارد. امروزه تنها بخشهایی از ساقه ترکدار منشوری گنبد باقی مانده و گنبد رفیع تک پوش آن فرو ریخته است. ایوان شمالی گنبدخانه که یادآور سنت ایوان سازی دوره ساسانی است. در دوره قاجاریه به بقعه و شبستانی ساده با سقف مسطح تیرپوش تغییر شکل یافت.
از مسجد بزرگ سلجوقی نیز جز منار آجری استوانهای شکل چیزی برجا نیست و مسجد عصر ایلخانی نیز با تغییراتی در پلان و فضاهای آن ، در دوره قره قویونلوها ، دستخوش تخریب و دگرگونی شد.
سفالها و آثار مکشوفه در جریان کاوشهای هیأت باستان شناختی، بیشتر به سدههای سوم و چهارم نیز در زیر دیوار سنگی سراسری که شبستان قرن نهم را محصور میکرد، به دست آمده است. بنای جمع مسجد اردبیل تحت شماره ۲۴۸ به ثبت تاریخی رسیده است.
سلجوقیان و هنر
دورهٔ سلجوقى در هنر ایران شامل سالهایى است که این سلسله در ایران و آناتولى صاحب قدرت شدند و نیز شامل ادواى است از نابسامانى و انحطاط تاریخ سلجوقیان در ایران که به این ترتیب دو سده به طول انجامید.
نوآورىهاى معماران ایرانى در این دوره از هند تا آسیاى صغیر نتایج و پىآمدهاى وسیعى در بر داشت؛ و هنرمندان در گسترهٔ وسیعى از هنرها، شامل نساجى و سفالگری، عاجکاری، فلزکارى با ویژگىهاى منطقهاى آثار ماندگارى را خلق کردند.
دورهٔ سلجوقى یکى از ادوار خلاقه جهان اسلام است. در این دوره در همهٔ زمینههاى هنرى پیشرفتهایى باشکوه صورت گرفت که از نظر سبک تفاوتهاى منطقهاى وجود داشت. در زمینهٔ معمارى عناصر رنگى وارد شد و از آجر براى تزئین بهره گرفته شد. سبک چهرههاى جانورى ادامهٔ هنر ساسانى بود. پیکرههاى انسانى گاهى بهطور مستقل در تزئینات سفالینهها بهکار مىرفت و بهصورت طاق یا جفت و اغلب درون طرحهاى هندسى تصویر مىشد.
این دوره از نظر پیشرفتها و تحولات وسیع در کل زمینههاى هنرى بسیار چشمگیر و برجسته بود.
سفالگرى و فلزکارى
انواع متنوعى از سفالینهها کمى پس از روى کار آمدن سلجوقیان در ایران ظاهر شد. مراکز عمدهٔ آن در ایران شهر رى و کاشان بود. ویژگى این سفالینهها استفاده از خمیر سفید بود، که عملاً کاربرد لعاب را منتفى مىکرد. در این دوره بود که سفالینهها چند رنگ چینى تولید شدند.
برخى ظروف که در حدود قرن ششم هجرى تولید شد، مشبککارى ترئین یافته بود و شبکهها با لعاب شفاف پرشده بودند. در اواسط همان قرن لعابکارى رنگى بوجود آمد که معمولاً بهرنگ فیروزهاى یا آبى تیره بود.
سفالینههاى زرینفام نیز در خلال قرن ششم بوجود آمدند. نمونههاى نخستین آن، ریشه در مصر و بینالنهرین داشت و در ایران از پیشرفت و تحول کافى برخوردار شد.
نقشپردازى سفالینهها در شهر روى و کاشان باهم متفاوت بود. در رى زمینه زرینفام بود و پیکرهها با تزئین گیاهان مارپیچ احاطه مىشدند و سرانجام پیکرهها به نقشهاى کوچک تنیده در نقشهاى گیاهى تبدیل شدند. در کاشان پیکرههاى انسانى اغلب در برابر یک منظره قرار مىگرفتند. گاه پیکره و بعدها دو پیکره نشسته بکار مىرفت که در حال صحبت باهم بودند. در بینالنهرین ظروفى تولید مىشد که تزئین برجسته داشتو با اسلیمىهاى سلجوقى مزین شده بود. این ظروف خشنتر از ظروف ایرانى بود.
در اواخر قرن ششم سفالینههاى زیباى مینایى تولید شد. این ظروف در شهرهاى کاشان، رى و احتمالاً ساوه تولید مىشدند که داراى تزئیناتى شبیه ظروف زرینفام کاشان بودند. گاه هم وقایع شاهنامه و صحنههاى نبرد در ترکیببندىهاى کوچک ارائه مىشد.
در سالهاى آخرین قرن ششم، پیشرفت تکنیکى قابل توجه بود و اولین نمونههاى سفالینهٔ لاجوردى تولید شد.
در دورهٔ سلجوقی، هنر و فن فلزکارى نیز به شکوفایى و توسعه ویژهاى دست یافت. از فلزات بکار رفته در قرنهاى پنج و شش مفرغ بود که آنرا قالبریزى و کندهکارى مىکردند و گاه با نقره و مس خاتمکارى و یا مشبککارى مىکردهاند و حتى گاه میناکارى هم انجام مىشده است. در تعداد بىشمارى از اشیاء آن دوران از قالبها و الگوهاى سنتى باستانى بهره گرفته مىشد. مانند بخوردانهاى خاتمکارى یا مشبککارى شده که بیشتر به شکل حیوانات ساخته مىشدند.
از نمونههاى برجسته فلزکارى در عهد سجلوقى مىتوان از بخوردارن مفرغى به شکل شیر نام برد که مشبککارى شده است. و نیز بشقاب مفرغى که درو آن کتیبهٔ خط کوفى مزین شده است و پیکرهٔ جانورسانى روى آن کار شده است.
آثارى نیز از هنرمندان خراسان به امضاء رسیده که اطلاعاتى در این زمینه ارائه مىدهند. سبک فلزکارى سلجوقى بیشتر صریح، شاداب و با توجه به جزئیات مىباشد.