اضطراب و بهداشت روانی
مقاله و تحقیق تحت عنوان :
اثرات اعتمادبه نفس و ارتقاء بهداشت روانی
اثرات استرس و اضطراب در بهداشت روانی
راه کارهای مناسب جهت مقابله با استرس .
اضطراب و بهداشت روانی
اضطرب یکی از علل مهم سرکوب کردن عواطف است. این موضوع بویژه زمانی صادق است که اضطراب با احساس تقصیر توام شود . شخصی که گرفتار اضطراب است معمولا یکی از دو طریق زیررا در سرکوب کردن تمایلات خود برمی گزیند . او ممکناست یک دلیل ظاهراقابل قبول و به نظر قانع کننده ، بهجای علت اصلیاضطرب ، قرار دهد و به خود تلیق کندکه علت اساس اضطراب او همان است که خود معتفد است. روش دوم ، شامل سرکوبی مستقیم اصظراب است. بدین معنی که اصظراب همیشه موجود است ، اما شخصی از علت آن آگاهی ندارد . اصظراب از یادگیری جلوگیری می کند . کودک سالم معمولا شاداب و با نشاط دایما د مورد مسائل مختلف کنجکاوی نشان می دهد.او علاقه مند است که همواره راههای جدیدی را در حل مشکلات امتحان کند. اما کودک ناسالم غمگین ، مصظرب وترسواست و از کنجکاوی می هراسد. دلیل این امی این است ک او مصظرب است و اصظراب نیز به نو به خود سبب شده است که او نتواند رفتارهای جدید و مناسب موقعیتهای مختلف را بیاموزد.
استرس و بهداشت روانی
کلمه استرس از زبان انگلیسی گرفته شده است و معادل دقیقی غیراز کلمه فشار در فارسی ندارد و آن هم مغای وسیع وطیف گسترده آن را نمی رساند ، در نتیجه از همان لغت استرس که مورد استفاده جهانی پیدا کرده است استفاده می کنیم . بنابراین گفته تعدادی از دانشمندان ، تمام بیماریهای موجود در انسان از جهاتی با استرس ارتباط دارند. این بیماریها تنها شامل امراض روانی یا بیماریهای روان تنها نمی شوند ، بلکه در برگیرنده تمام امراض روانی یا بیماریهای روان تنها نمی شوند ، بلکه در برگیرنده تمام امراض جسمانی از قبیل سرطان ، سل ، و مانند آن نیز هستند. از سالهای قبل در آزماشگاه ها دانشمندان با وارد آوردن استرس برحیوانات ، آنها را مبتلا به انواع امراض جسمانی کرده اند ، مثلا در سال 1979 دودانشمند با تمریک عصبی موشهایی که دچار سرطان بودن به وسیله شوک الکتریکی مشاهده کردند که در موشهایی که در معرض تمریک عصبی بودن سرطان به سرعت نشود نما کرد و مرگ آنها تسریح شد. در انسان هم تحقیقات در زمینه رابطه استرس با بیماریها و بویژه امراض جسمی ، اخیرا شروع شده است . در اینکه استرس های کوچک روز مره تاثیرات محزب فراوان برفرد دارند بحثی نیست ، اما وقایع مهم و بزرگ زندگی ، علاوه بر اثر گذاری کمی و کیفی خود سبب ایجاد یک سلسله تغییرات فرعی خواهند شد. مثلا طلاق معمولا همرا با یک سلسله عوارض جسمی مانند تنهایی ، مشکلات کودکان ، مسائل مادی و واکنشهای نامطلوب اجتماعی است. در واقع منشا اصلی استرس تغییرات اجتماعی – روانی – خانوادگی که ایجاد می کند ، مبنع اصلی فشار است .
راه کارهای مناسب جهت مقابله با استرس
نوجوانان را باید تشویق کنیم تا به تدریج نگرانی های خود را درباره حوادث ، کاهش دهند. و نوجوانان معمولا مرحله هویت یابی را در طی مراحل رشد پشت سرمی گذارند. در این مرحله از زندگی احساس آن ها در مورد این که « که هستند» به شدت به چیزهایی که در مالکیت آن هاست و نیز به دوستانشان وابسته است. برای مثال ، اگر در این دوران فردی مجبور شود مدرسه اش را عوض کند ، ممکن است برای اوبسیار دردناک باشد و به دوستانش بگویید که آن ها نیز در شرایط بسیار سخت زندگی می کنند. بسیاری از معلمان به حوادث ناگهانی با یک فعالیت کلاسی خلاق پاسخ می دهند تا به دانش آموزان در مطرح کردن و کامل کردن تجربیانشان کمک کنند. بسیاری از این فعالیت ها برای گروه های سنی مختلف مناسب است. این فعالیت ها به منزله ی ابزاری برای بیان احساسات و شرکت دانش آموزان در بحث های گروهی اند که قدم های مهمی در فرایند بهبودی ایشان به شمارمی روند بحث گروهی درباره ی تجربیات افراد در یک حادثه ی ناگوار ، در بین نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخودار است. نوجوانان نیاز دارند احساسات شدیدی را که برای آن ها در پی این حوادث به وجود آمده است ، ابزار نمایند. یک روش خوب برای تشویق چنین بحثی این است که معلم در مورد واکنش خودش در برابر حادثه ی ناگوار صحبت کند . آن ها ممکن است به این اطمینان نیاز داشته باشند که حتی احساسات شدید و افکار آشفته در حوادث ناگوار طبیعی اند مهم است که چنین بحثی با یک نتیجه ی مثبت به پایان برسد. ( برای مثال این که چه عمل قهرمانانه ای مشاهده شد؟ چطوری می توانیم در خانه و جامعه به عنوان یک مدد کارویادی دهنده محسوب شویم؟ چه طور می توانیم برای مقابله با حادثه آماده تر باشیم ؟) طرح چنین مباحثی در هر رشتعی تحصیلی می تواند راه برگشت به حالت طبیعی را هموار سازد . ترس ودلهره و کششهای روانی و عصبی مقدار زیادی از انرژی ها1 را مصرف نموده و به هدر می دهند. کسانی که دارای روانی سالم هستند باید این کششها را تشخیص داده ودر برابر آن عکس العمل های مثبتی نشان دهند. بهداشت روانی تنها محضر به تشریح علل اختلالات رفتارنیست ، بلکه هدف اصلی آن پیشگیری از وقوع ناراحتیهاست. پیشگیری به معنای وسیع آن ، عبارت است از بوجود آوردن عوامل که مکمل زندگی سالم و طبیعی است ، به علاوه درمان اختلالات جزیی رفتار ، به منظور جلوگیری ازوقوع بیماریهای شدید روانی .