اعمال مثبت را جایگزین افکار مثبت کنیم
پسر : مادر من فکر نمی کنم که بتوانم امتحان فردای خودم رو در مدرسه پاس کنم .
مادر : پسرم همین الان افکار مثبت رو به خاطر بیار
پسر : باشه مادر من مطمئنم که نمی توانم امتحانم را پاس کنم !
در هنگام تحقیق برای این کتاب من مجبور بودم که کمی درباره ی افکار مثبت مطالعه کنم . به نظر می رسد که امروزه افکار مثبت چیزی است که بسیاری از مردم که با آن ها صحبت کرده ام به آن مثل یک اکسیر شفابخش و یک درمان برای همه چیز می نگرند. ( در نظر داشته باشید که من این مطلب را 30 سال پیش نوشته ام .)
بسیار خوب برداشت بد از صحبت های من نکنید : افکار مثبت بسیار درست است . فقط در تمام کتاب ها من به موضوعی فکر کرده ام که خیلی درباره آن در کتاب ها نخوانده ام یعنی اعمال مثبت . این بسیار سخت است که باور کنید اگر تمام روز در اتاق خود بنشینید و مثبت فکر کنید خیلی برای شما مثمر ثمر خواهد بود. به عنوان یک دلیل من مطمئنم که شما موافق هستید که سپری کردن همه ی زمان ها برای ملاحظه و تامل به شمات فرصت پیشرفت و ترقی را نخواهد داد. همانطور که قبلا ذکر کرده ام فکر کردن در زمان حال بسیاری از مشکلات را حل می کند و زمانی که مشکلات را پیش بینی می کنید می تواند مفید واقع شود . چرا به چیزهایی فکر کنیم که الان احتیاج به حل کردن دارند !
شما مشکلاتی داشته اید که در این زمان باعث آزارتان می شود . شروع به کاری بکنید که این مشکلات حل شوند.
جایی بنششینید و فکر کنید چه چیزی ممکن است انجام بدهید که شما را در موقعیتی قرار دهد که هیچ وقت پیش بینی نکرده اید .
که چه کار می توانید در آن موقعیت انجام دهید . من دقیقا نمی خواهم از این مطلب دفاع کنم که ما باید فعالیت هایمان را بدون پیش بینی انجام دهیم اما این مطلب که اگر خود ما بعضی از افکار منفی خود را کنار بگذاریم افکار مثبت خود می توانند حمایت گر خود باشند باور کردنی به نظر می رسد .
افکار باید در کار ها نمود پیدا کند.
من می دانم که این مطلب آن طور که به نظر می رسد ساده نیست . به نظر من بسیاری از مردم به کمک های روانشناسی احتیاج درند تا افکار منفی خود را کنار بگذارند.
در بسیاری از موارد اگر چه من نمی توانم کمک کنم که این احساسات معمول را حس کند . اضافه شدن مقدار کمی انگیزه و قدرت خواستن می تواند این را انجام دهد.
با توجه به سخن دکتر کارن هارنی : خوشبختانه تنها راه حل برای کشمکش ها و ستیزه های درونی آنالیز کردن و بررسی آن ها نیست زندگی می تواند خود مانند یک روانشناس بسیار موثر عمل کند.
البته من با این راه حل برای مشکلات عصبی شدید موافق نیستم . اما برای کسانی که کمک هایی در راستای بهبود بخشیدن هستند بهترین را ه است و شاید تنها راه حل باشد.
برای افراد معمولی با ناراحتی ها و دل مشغولی ها و احساسات معمول ، اختلالات معمول نیز طبیعی است . (دکتر جرج استیو نیون تاکید می کند که نگرانی ها و احساسات از توابع لازم زندگی است و مانند گرسنگی و تشنگی طبیعی است . )
به نظر من از آن قسمت از افکار که آزار دهنده و منفی هستند باید خلاص شوید . و البته به شما می گوید که هر چه مدت زمان بیشتری روی بد اقبالی هایتان تکیه و تاکید کنید |آن ها برای ضربه زدن به شما قوی تر می شوند.
اگر می خواهید کاری را انجام دهید اجازه ندهید که دو دلی و شک و تردید مانع شما شوند آن کار را بهترین نحوی که در آن زمان می توانید انجام دهید .
چرا باید درباره اینکه ممکن است اشتباه کنید نگران باشید ؟
مطمئن باشید که همانقدر که احتمال می رود اشتباه کنید به همان میزان احتمال درست انجام دادن کار وجود دارد و آیا می توانید که راه بهتری برای اینکه از اشتباهات خود چیزی یاد بگیرید بیابید ؟
در بسیاری از موارد بعد از انجام کار احساس بهتری خواهید داشت . چه شما اشتباه کرده باشید و چه درست انجام داده باشید .
تفکر ویلیام ج ریلز را به یاد داشته باشید .
کسی که هیچ کاری انجام نمی دهد هیچ اشتباهی نمی کند و این که هیچ کاری نمی کند بزرگترین اشتباه اوست یک راه معمول و خوشایند بین منفی و مثبت فکر کردن (درست و منطقی و حقیقی) فکر کردن است . چون در هر کدام می توان زیاده روی کرد.
برای مثال : افکار آدمی که بدبین است و به مشکلات زیادی برخورده است و بسیار به خود محوری گرایش دارد ؛ را ترویج نکنید : « چرا تمام این مشکلات فقط برای من اتفاق افتاده است؟!!
از طرف دیگر افکار کسی را در نظر بگیرید که بسیار خوش بینانه به تمام موارد می نگرد . اما تا چه اندازه می توان خوش بین بود زمان را کاملا با فکر کردن به افکار منفی هدر ندهید همچنین زمان زیادی را برای افکار مثبت صرف نکنید