هدف از تحقیق:
ما در این تحقیق قصد داریم اولاً به بررسی علل افت تحصیلی که یکی از بزرگترین معضل های جامعه امروز ما و به خصوص آموزش و پرورش می باشد، بپردازیم. ثانیاً راههایی برای مقابله با آن بیابیم. البته تمام مطالبی که در این تحقیق آمده همه از منابع معتبر و کتب و مجلات علمی تهیه گردیده است. و ما تنها به بیان آنها پرداخته ایم. براساس آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت راههایی که برای جلوگیری از این افت بزرگ بیان شده همه مثمر به ثمر هستند و می توان از آنها بصورت علمی استفاده کرد. ما با انجام این تحقیق قصد داریم از افت تحصیلی در این دبیرستان جلوگیری و یا بکاهیم. به امید آن روز که دیگر افت تحصیلی از مشکلات بزرگ و حل نشدنی برای جامعه فرهنگی ما نباشد.
مقدمه
افت تحصیلی یکی از مشکلات عمده نظام های آموزشی در دنیای کنونی است، و هر سال مقادیر متنابهی از امکانات مالی و نیروهای انسانی، آموزشی و پرورشی به این معضل اختصاص می یابد. از آنجا که افت تحصیلی با نظام آموزشی، فرهنگی،اجتماعی و خانوادگی جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد، بررسی آن مستلزم دقت نظر و ارزیابی دقیق عوامل عدیده ای است.
بسیاری از افراد افت تحصیلی را به معنای ناتوانی دانش آموز در یادگیری مواد درسی می دانند. بدون شک این تصوری نادرست است. ناتوانی کودک در فراگیری دروس ممکن است از تواناییهای ذهنی محدود و ضعیف ناشی شود، در حالیکه افت تحصیلی به معنای نزول از یک سطح بالاتر به سطحی پایین تر در تحصیل و آموزش است.
افت تحصیلی به کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب گفته می شود. توجه به فوق نشان می دهد که مقایسه و سنجش سطح عملکرد تحصیلی قبلی و فعلی دانش آموز بهترین شاخص از افت تحصیلی است. مشاهده اینگونه افت و خیرها درعملکرد تحصیلی دانش آموزان، ما را به بررسی علل آن فرا می خواند. از آنجا که نظام آموزش و پرورش یکی از سازمان ها و نهادهای پرهزینه کشور است. و نیز به دلیل ارزش حیاتی آن در تأمین و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص جامعه و بطور کلی اعتلای فرهنگی و اقتصادی کشور، بررسی دلایل افت تحصیلی و روش های مقابله با آن، می تواند از به هدر رفتن سرمایه های مادی و معنوی مردم و مسئولان پیشگیری کند و به کارایی هر چه بیشتر افراد جامعه بینجامد. به همین دلیل ما به بررسی علل افت تحصیلی بین دو کلاس دوم پرداختین که در این تحقیق علل این افت دو کلاس و در کل افت تحصیلی را مورد بحث قرار دادیم.
فصل اول
علل افت تحصیلی
همانگونه که اشاره شد، افت تحصیلی با نظام آموزشی، فرهنگ،اجتماع، خانواده و خصوصیات فردی اشخاص یا به عبارت دیگر با ویژگیهای دانش آموزان ارتباط بسیار نزدیک دارد. در اینجا به چند علت اصلی افت تحصیلی اشاره می شود. لازم به تذکر است که این علل معمولاً بطور مستقل و مجزا از یکدیگر باعث به وجود آمدن افت تحصیلی در دانش آموزان نمی شود، بلکه ارتباط و تعامل آنها شبکه پیچیده ای را به وجود می آورد که بر وضعیت تحصیلی دانش آموزان اثر مخرب می گذارد. طبعاً مقابله با افت تحصیلی نیز در گرو اقدامات همه جانبه و همزمان در این زمینه هاست.
الف) علل آموزشی:
در این مورد به چند علت فرعی اشاره می کنیم: 1- تراکم برنامه های درسی : گاهی اوقات دانش آموزان هفته ای 40 ساعت در مدرسه تحصیلی می کنند و در خانه نیز با انبوهی از تکالیف درسی روبرو می شوند. بدیهی است که در چنین شرایطی دانش آموزان فرصت کمتری برای پرداختن به سایر نیازهای شخصی خویش دارند. اگر این وضع برای مدتی ادامه یابد، فشار حاصل از تکالیف زاید و اضافی باعث بیزاری دانش آموزان از مدرسه و تحصیل می گردد و در نتیجه منجر بر افت تحصیلی آنان می شود. تجربه نشان داده است که تکالیف زیاد لزوماً سطح تحصیلی دانش آموز را بالا نمی برد، بلکه بر عکس معمولاً نتیجه ای معکوس به دنبال دارد. 2- عدم برنامه ریی تحصیلی مناسب بعضی از دروس با سطح رشد و سن کودک هماهنگی ندارد. این عامل ممکن است باعث شود کودک یا دانش آموز نتواند ارتباط منطقی بین مواد درسی و استفاده از این آموخته ها را پیدا کند و بعضاً آنها را بی فایده می پندارد. 3- عدم وجود معلمان کافی و شایسته: تسلط معلم بر درس، روش تدریس وی و ارتباط او با شاگردان از عوامل مهم پیشرفت یا افت تحصیلی دانش آموزان است. 4- عدم انطباق هدف و محتوای آموزشی با علایق دانش آموزان: قصور نظام آموزشی در ایجاد هدفها و برنامه هایی که با نیازهای رشدی و تکامل فرد و علایق و انگیزه های او متناسب و هماهنگ باشد، بر جریان تعلیم و تربیت تأثیر نامناسب گذاشته، باعث افت تحصیلی می گردد.
از جمله علل و عوامل آموزشی مؤثر دیگر در افت تحصیلی می توان به نامناسب بودن روش های آموزشی، ارزیابی های نادرست از عملکرد دانش آموزان، کمبود فضاهای آموزشی، حفظ طوطی وار مطالب جزیی و کم اهمیت و عدم ارتباط بین مطالب درسی و تجارب واقعی زندگی اشاره کرد.
ب ) علل فردی :
در بعضی موارد دانش آموزانی که بطور عادی به تحصیل اشتغال داشته، عملکرد خوبی نیز دارند، به علل فردی دچار افت تحصیلی می شوند. در هر مرحله از رشد، اعمال و رفتارهایی از کودک سر می زند که خاص همان مرحله است. اوج این تحولات را می توان در آغاز دوره بحرانی نوجوانی دید. با شروع دوره نوجوانی، کودک دیروز تغییر رفتار می دهد و انتظارات و سلوک او دگرگون می شود. متأسفانه بالاترین موارد ترک تحصیل در دوره نوجوانی به چشم می خورد.
علل فردی در واقع به مواردی از این تغییرات اشاره دارد که می تواند به دو دسته “روانی” و “فیزیولوژیکی” تقسیم شود از جمله علل فردی که در افت تحصیلی مؤثر است. می توان به هوش، رابطه معلم و دانش آموز، میل و انگیزه دانش آموز و مشکلات عاطفی و هیجانی او اشاره کرد 1- هوش: هر فرد دارای توان ذهنی خاصی است که هوش نامیده می شود. هوش دارای جنبه های عمومی و اختصاصی است هوش عمومی به توانایی و ظرفیت کلی یادگیری ،و هوش اختصاصی به زمینه های ویژه ای اطلاق می گردد که فرد پیشرفت و کارایی بهتری در آن زمینه ها دارد. مثلاً شخصی ممکن است از ادراک فضایی بهتری برخوردار باشد و دیگری قدرت حافظه بهتری داشته باشد. از آنجا که بازده هوشی هر فرد تا حد زیادی متأثر از زمینه های ارثی است و نمی توان آن را تغییر داد، بنابراین در مواردی ممکن است تواناییهای هوشی دانش آموزان از میزان معین و ثابتی برخوردار باشد. تا فرا رسیدن زمانی که دانش آموز به این حد نهایی برسد، وضعیت تحصیلی او خوب خواهد بود اما پس از آن ممکن است محصل نتواند در دروس خود همچون گذشته موفقیت چشمگیری داشته باشد و دچار افت تحصیلی می شود 2- رابطه معلم و دانش آموز: از جمله مهمترین عوامل مؤثر در افت یا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه بین معلم و دانش آموز است. معلم می تواند با دقت و تیزبینی خود، استعدادهای نهفته دانش آموز را ظاهر ساخته، شکوفا کند. از سوی دیگر، بعضی از معلمان در مواردی با برخوردهای غلط و نادرست می توانند موجب بیزاری دانش آموز از درس و مدرسه شوند و به این ترتیب او را به سوی افت تحصیلی سوق دهند. 3- میل و انگیزه : گاه دیده می شود کودکی مدارج ابتدایی را با موفقیت کامل طی می کند، اما همین که پا به سنین بالاتر می گذارد، دچار افت تحصیلی می شود و دیگر میلی به یادگیری بیشتر و رقابت تحصیلی نشان نمی دهد. محیط کودک یا دانش آموز نقش بسیار مهمی در پیدایی انگیزه تحصیل در کودک دارد، لذا اغلب دقت در محیط این دانش آموزان وجود اشکال در نظام آموزشی و ارزشی خانواده را آشکار می سازد. به این صورت که پدر و مادر ظاهراً کودکان خود را به درس خواندن تشویق می کنند، اما عملاً هیچ فعالیتی در جهت ایجاد گرایش جدی در فرزند خود نمی کنند. این خانواده ها به طور ناخودآگاه به مسائلی در روابط خانوادگی خود اهمیت می دهند که با درس خواندن و پرورش انگیزه قوی در پیشرفت تحصیلی منافات دارد. به عنوان مثال، دانش آموز را تشویق به خواندن می کنند، اما هیچ گاه روابط خانواده حول محور ارزش های علمی نمیچرخد، بلکه همواره بحث در مورد مسائل اقتصادی، میهمانها و خوراک و پوشاک است. علاوه بر این ها دانش آموز هیچ وقت الگویی عملی و رفتاری از علاقه والدین به خواندن و نوشتن مشاهده نکرده است. 4- آشفتگی های عاطفی و هیجانی: مشکلات عاطفی و هیجانی دانش آموزان در مقاطع مختلف رشد می تواند باعث افت تحصیلی آنان شود. فشارهای روانی خاص هر مرحله از رشد می تواند باعث اشتغال خاطره، آسیب وارد آمدن به قوای هوشی، تحلیل انرژی ذهنی، عدم تمرکز حواس و تفکر زائده شده و در نهایت به نوبه خود موجب افت تحصیلی دانش آموزان می شود. 5- بلوغ: بلوغ از مهمترین مقاطع رشد است که تغییرات همه جانبه و گسترده ای در حیطه های روانی و جسمی به همراه دارد. توانایی سازگاری با این تغییرات ناگهانی و فراگیر نیازمند آمادگیها، آموزش ها و حمایت های خاصی است که اگر امکانپذیر نباشد، در نظام زندگی فرد ناهماهنگی به وجود آمده، چه بسا موجب بروز آسیب های روانی و اجتماعی و گاه جسمی یا تشدید گرایش دانش آموز به سوی اهداف خاصی مثل برقراری روابط گروهی و دوستانه، شرکت در میهمانیهای دسته جمعی و اقدامات هیجان انگیز می شود. این قبیل مسائل موجب اشتغال خاطر دانش آموزان نوجوان و در نتیجه صرف انرژی متغیر انگیزه های آنان می شود. این امر می تواند باعث کاهش تمایل دانش آموزان به درس و مدرسه شده، افت تحصیلی را به دنبال بیاورد. 6- نارساییهای جسمی: ناراحتی های جسمی خاص ممکن است در برنامه تحصیلی دانش آموز مزاحمت ایجاد کند و در نهایت به افت تحصیلی کودک بینجامد. از شایعترین این بیماری ها و ناراحتی ها اشکال در بینایی و شنوایی است. در مواردی دانش آموز دچار نارساییهایی در سیستم بینایی و شنوایی می شود که از آنها اطلاع ندارد. و دیگران نیز معمولاً تا مدت ها به آن پی نمی برند. نارسایی در شنوایی و بینایی براحتی می تواند به نقص در یادگیری و نهایتاً افت تحصیلی منجر شود. 7- فراموشی: از جمله عواملی که همواره دانش آموزان آن را دلیلی برای ضعف درسی خود می دانند، فراموشی است فراموشی می تواند معلول عوامل متعددی از قبیل عدم انگیزه، هدفمند نبودن فرایند تحصیل برای فرد، عدم احساس نیاز به درس خواندن یا عدم تمرکز حواس باشد.
ج) مشکلات خانوادگی:
عوامل عدیده ای در ارتباط با خانواده دانش آموزان می تواند موجب افت تحصیلی آنان بشود که اهم آنها به قرار زیر است: 1- روابط و نظام ارزشی خانواده : شاید بتوان گفت :مهمترین عامل مؤثر در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل، خانواده است. اینکه والدین با دانش آموز، و درس و تحصیل او چگونه برخورد می کنند و در الگوهای تربیتی خود برای چه نوع رفتارهایی ارزش قائل می شوند، یکی از اجزای اصلی و اساسی در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل است. در بعضی خانواده ها رسم بر این است که والدین بطور کلامی به کودک توصیه می کنند که درس بخواند،اما هیچ گاه عملاً رفتار درس خواندن دانش آموز را تقویت نکرده، برای آن ارزش عملی قائل نمی شوند، او را در اتاقی تنها و در انزوا می گذراند تا درس بخواند و هیچ گاه فعالانه در امور تحصیلی او دخالت نمی کنند و از نزدیک با نحوه خواندن، نوشتن علاقه وی به مطالعه، و ایجاد زمینه های انگزشی مناسب مثل ربط دادن دروس کودک با زندگی روزمره اش سر و کار ندارد، برعکس،هر گاه کودک یا دانش آموز به اموری می پردازد که اساساً الگویی است از رفتار خود والدین، پدر و مادر بطور ناخودآگاه و به دلیل مشابهت رفتار کودک در این زمینه ها با اعمال و رفتار خودشان معمولاً وی را تشویق کرده به او توجه خاصی نشان می دهند؛ حتی اگر این نوع رفتارهای کودک یا دانش آموز به لحاظ موقعیت سنی، رشدی و اجتماعی در خور وی نباشد، به این ترتیب، دانش آموز یاد می گیرد که به طریق خاصی رفتار کند تا از والدین خود محبت یا تشویق دریافت کند، و در نتیجه از درس خواندن بازمانده و دچار افت تحصیلی می شود. 2- اشتغال دانشآموز: یکی از عوامل منفی خانوادگی که همواره منشأ انحراف توجه دانش آموز از تحصیل می گردد، جا به جایی وظایف والدینی و فرزندی است. از جمله این جابه جاییها که ارتباط قابل توجهی با افت تحصیلی دارد، اشتغال دانش آموز است. به این ترتیب که دانش آموزان در سنی به کار و اشتغال می پردازند که معمولاً از آنها انتظار می رود در آن مقطع بیشتر به نقش های مورد انتظار از جمله تحصیل بپردازند. عدم تأمین نیازهای مالی خانواده و نیاز به نیروی کار کودک از دلایل عمده اشتغال دانش آموزان در سنین پایین است، که در این زمینه صرف وقت و نیروی بسیار در اشتغال،باعث افت تحصیلی آنان می شود. اشتغال دانش آموزان باعث تقلیل انرژی جسمی و روانی آنان شده، آمادگی جسمی و ذهنی شان را برای یادگیری دروس کاهش می دهد. به این ترتیب کودکان ممکن است به دلیل عدم حضور فعال و مستعد در محیطهای آموزشی نتوانند به نحو مطلوبی به تحصیل خود ادامه دهند. مسأله اشتغال دانش آموزان و نقش آن در افت تحصیلی، در خانواده ها، طبقه اجتماعی، اقتصاد، پایین و بویژه محیطهای روستایی از اهمیت خاصی برخوردار است