پروین اعتصامی، شاعره نامدار معاصر ایران، از گویندگان قدر اول زبان فارسی است که با همه زن بودن، با تواناترین گویندگان مرد ایران، برابری کرده و گواهی سخن شناسان معاصر، گوی سبقت را از آنان در ربوده و اعجاب و شگفتی ادیبان روزگار را بر انگیخت.
رمز توفیق این زن ارزشمند فرهنگ و ادب فارسی، علاوه بر استعداد ذاتی، معجزه تربیت و توجه پدر نامدار اوست که علی رغم محرومیت زن ایرانی از امکانات تحصیل و فقدان مدارس دخترانه خود به تربیت او همت گماشت و دختر با استعداد و با سرمایه معنی خود را به مقامی که در خور او بود رسانید پدر پروین میرزا یوسف اعتصامی پسر میرزا ابراهیم خان مستوفی ملقب به اعتصام الملک از اهالی آشتیان بود که در جوانی به سمت استیفای آذربایجان به تبریز رفت و تا پایان عمر در همان شهر زیست او در سال 1291 ه.ق در تبریز به دنیا آمد ادب عرب و فقه و اصول و منطق کلام و حکمت قدیم و زبان های ترکی و فرانسه را در تبریز آموخت و در لغت عرب احاطه کامل یافت و بیست ساله بود که کتاب « قلائد الادب فی شرح اطواق الذهب» را که رساله ای بود در شرح یکصد مقام از مقامات محمود زمخشری در فصایح و حکم و مواعظ و مکارم اخلاق به زبان عربی نوشت که به زودی جزء کتابهای درسی مصریان قرار گرفت چندی بعد کتاب « ثوره الهند» را نوشت. کتاب « تربیت نسوان» در سال 1318 منتشر شد که در آن روزگار تعصب عام و بی خبری عموم از اهمیت پرورش بانوان، در جامعه ی ایرانی رخ می نمود.
اعتصام الملک از پیشقدمان راستین تجدد ادبی در ایران و به حق از پیشوایان تحول نثر فارسی است زیرا او با ترجمه شاهکارهای نویسندگان بزرگ در پرورش استعدادهای جوانان، نقشی به سزا داشت. او علاوه بر ترجمه ی 17 جلد کتاب مجموعه ای ادبی به نام « بهار» منتشر کرد که طی انتشار 24 شماره از آن توانست مطالب مفیدی در زمینه های گوناگون ارائه دهد.
پروین اعتصامی در روز 25 اسفند سال 1285 شمسی در تبریز متولد شد و از ابتدا زیر نظر پدر دانشمند خود که اعتقاد و آگاهی به لزوم تربیت دختران داشت به رشد پرداخت.
در کودکی با پدر به تهران آمد. ادبیات فارسی و عربی را نزد او فرا گرفت و از محضر ارباب فضل و دانش که در خانه پدرش گرد می آمدند بهره ها یافت و همواه آنان را از قریحه سرشار و استعداد خارق العاده خویش دچار حیرت می ساخت در هشت سالگی به شعر گفتن پرداخت مخصوصاًَ با به نظم کشیدن قطعات زیبا و لطیف که پدرش از کتب خارجی ترجمه می کرد طبع آزمایی می نمود.
پرتو نبوغ در همان سنین کودکی از حرکات و رفتار و واکنش های احساس این بانوی بزرگ می درخشید زیرا صرف نظر از این که وی در تمام دوره تحصیل از هر حیث بر سایرین پیشی داشت همواره در عالم خویش سیر می کرد کمتر سخن می گفت و بیشتر فکر می کرد و بالاخره این تفکر به کمک نبوغ ذاتی او هر لحظه وی را به کمال مطلوب معرفت نزدیک می کرد.
احساسات لطیف، قدرت تخیل فراوان، دل حساس، رقت خیال و طبع شاعرانه از اوان کودکی وجود پروین را پر کرده بود و تا آخر عمر او را آرام نگذاشت. همین ویژگی ها و قریحه ش سرشار وی و استعداد عجیب وی مایه اعجاب و تحیر اهل فضل
می شد.
پروین به خاطر خصال نیکو، دل پاک و شعر خاطره انگیز خود نزد همه عزیز بود، پدرش او را خیلی دوست می داشت و به همین دلیل در تمام مسافرت هایی که در داخل و خارج از ایران انجام می داد همواره پروین را به همراه خود می برد در تمام این احوال پروین لحظه ای از تفکر و مطالعه و سخن پردازی باز نمی نشست وی تا آن موقع صاحب اشعار بسیاری بود که تمام اهل ذوق و ادب برای دست یافتن به آنها سر و دست می شکستند ولی پدر با تجربه پروین، از بیم اینکه کوتاه فکران، طبع و نشر دیوان پروین را حمل بر تبلیغی برای ازدواج وی نکنند، با وجود اصرار و تأکید مکرر آن دوستاران سخن پروین اشعار او را چاپ نکرد و بعدها تجربه نشان داد که این مرد بصیر تا چه اندازه به طرز فکر مردم تنگ چشم آگاه بود.
در تیرماه سال 1303 شمسی دوره مدرسه دخترانه آمریکایی را که به سرپرستی خانم میس شولر در ایران اداره می شد با موفقیت به پایان برد و در جشن فارغ التحصیلی خطابه ای با عنوان « زن و تاریخ» ایراد کرد. او در این خطابه از ظلم مردم به شریک زندگی خویش که سهیم غم و شادی اوست سخن گفت و نیز از روزگار تاریک زنان مشرق که آکنده از رنج و مشقت و سرشار از اسارت و ذلت بود یاد کرد و سپس بیداری ملل آسیایی را از خواب حرمان و یأس مایه امید شمرده، تربیت و تعلیم حقیقی زن و مرد را داروی بیماری مزمن شرق دانست و اظهار امیدواری کرد که ایرانیان با دور کردن ضعف و ملامت از خود بتوانند تند و چالاک از پرتگاه ها عبور نمایند و با تربیت زنان اصلاحات مهم اجتماعی انجام دهند.