یک استاد روانشناسی، گفت: خرافات مسایلی نیست که فقط در ذهن انسانها باشد ؛ بلکه به طور مستقیم بر رفتار آنها نیز تاثیر میگذارد.
بهروز معبودیان، متخصص روانشناسی بالینی، در گفت وگو با خبرنگار ایلنا، گفت: افزایش خرافات در جامعه امکان بررسی علمی و منطقی عقاید و باورها را سلب میکند, یعنی افرادیکه پاسخ از پیش تعیینشده به وقایع دارند، نمیتوانند مسایل را به صورت دقیق بررسی کنند.
وی افزود: تداوم این وضع به گسترش فرهنگ خرافی در جامعه منتهی میشود و در نهادهای آموزشی، خانواده, اجتماعات و سازمانها بسط پیدا میکند، به عنوان مثال در نهاد خانواده وقتی که همسری منشاء مشکلاتش را با شریک زندگی خود جادو شدن و طلسم میداند، برای یافتن راه حل صحیح، به جای مراجعه به متخصص و مشاور، نزد دعانویس میرود.
معبودیان خاطرنشان کرد: خرافهها عناصر مجزا و منفردی هستند که از طریق سنت به ما رسیدهاند و هنوز هم آثار خود را حفظ کردهاند و قسمت اعظمی از آنها از اعتقاد به خوششانس و بدشانس بودن نشات گرفتهاند که شامل فالزدنها یا رسوم دیگری هستند که تصور می شود فرد را از گزند و آسیب مصون میدارند.
این روانشناس تصریح کرد: به عنوان مثال "آیینه شکست", "زدن به تخته", "نمک پراکندن", "طلسمها" مانند "نعل اسب", "چاههای مراد"و و همچنین خرافات دیگری که مربوط به رویدادهای مهم چرخهها زندگی آدمی مانند عروسی و نامگذاری هستند، جملگی صورتهای نمادین شدهای در خرافات محسوب میشوند.
به گفته وی، بسیاری مردم از طریق این خرافات نه تنها باورهای مشترکی پیدا میکنند ؛ بلکه در عین حال روابط اجتماعی با هم برقرار کرده و در راه پیشبرد هدفهای مربوط به باورهای خویش همکاری میکنند.
معبودیان در ادامه گفت: در کنار این خرافات عمومی, خرافات شخصی هم وجود دارد که شامل باورها و رسومی است که فرد شخصا، برای خودت ابداع کرده, بدون آنکه آنها را با دیگران درمیان بگذارد و نباید آنها را با خرافات مشترک اجتماعی اشتباه کرد.
این استاد روانشناسی یادآور شد: به عنوان مثال بسیاری افراد هنگام نوشتن مطلبی باید کار خود را با قلم خاصی آغاز کنند، در غیر این صورت احساس میکنند که نتیجه کارشان رضایتبخش نخواهد بود و همین اعتقاد ممکن است به رفتار آنها تاثیر گذاشته, آنها را مرددتر, حساستر و مضطربتر بسازد و در نتیجه ممکن است پیامدهای نامطلوبی بر اثر این عقیده، در نتیجه کارشان نیز حاصل شود.
وی افزود: فروید و یونگ هر دو معتقد بودند که عقاید و رسوم خرافاتی، عمیقا ریشه در فرآیندهای ذهنی ناهوشیار آدمی دارند و مسایلی نیستند که مربوط گذشته و یا محدود به طبقات کم سواد باشند ؛ بلکه بخشی جداییناپذیر از ساخت ذهنی همه آدمیان هستند که تحت شرایط خاصی به سطح هوشیاری میرسند.
معبودیان خاطرنشان کرد: "یونگ" در جایی دیگر خرافات را به عنوان یک ویژگی اساسی روح آدمی تلقی میکند، وی معتقد است: بخشهای ناهوشیاری از روان که عقدههای خودمختار نامیده میشوند از خود جدا ماندهاند و به سطح آگاهی نمیرسند ؛ ولی ممکن است به جهان خارج افکنده شده و به صورت ارواح ظاهر شوند.
این استاد روانشناس تصریح کرد: همچنین بسیاری از رفتارگراها معتقدند خرافات در نتیجه تقویت تصادفی نوعی پاسخ به عامل آغاز میشوند و از این طریق نیز استوار میمانند، به عنوان مثال ماهیگیری که ماهی درشتی را صید کرده است نه تنها بار دیگر برای صید به همان محل قبلی میرود ؛ بلکه ممکن است تا مدتها همان لباس را به همراه داشته باشد که در آن روز با خود داشته است.
به گفته وی، در حال حاضر با توجه به اینکه در بررسی خرافات، میتوان دو نوع خرافات را از نظر کلی از هم تفکیک کرد ؛ لذا در هر حوزه روشنفکران خاص میتوانند با توجه به تخصصشان به کاهش رشد خرافات در جامعه کمک کنند.
معبودیان در ادامه گفت: این دو نوع خرافات شامل خرافات اجتماعی بدون مبنای دینی و خرافات دینی هستند که پرداختن روشنفکران به خرافات غیردینی به نظر امکانپذیر است ؛ لذا کاهش این نوع خرافات، نیازمند پژوهش جامع برای روشن شدن فراوانی و انواع و در مرحله ارایه راهکار برای کاهش آنها است.
این استاد روان شناسی یادآور شد: متخصصان بهداشت روان، روانشناسان، روانپزشکان, جامعهشناسان و مردمشناسان از جمله افرادی هستند که میتوانند سهم گستردهای در کاهش خرافات غیر دینی داشته باشند.
وی افزود: از آنجایی که موضوعات دینی، نیازمند تخصص لازم در این حوزه است، در حوزه موضوعات مربوط به خرافات دینی به نظر میرسد که متخصصان این حوزه یعنی علما میتوانند به شناسایی و کاهش خرافات دینی و روشنسازی مردم بپردازند ؛ البته به دلیل اینکه تفسیرهای مختلفی از دین در جامعه وجود دارد و نیز به دلیل سیاسی بودن مسایل دینی، مشکلات زیادی پیش روی اندیشمندان دینی برای ورود به این حوزه وجود دارد.
معبودیان در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین همه علمای دینی نیز به راحتی نمیتوانند به این حوزه بپردازند, با این حال تصور میشود که نهادهای خاصی مانند حوزههای علمیه به جای درگیری سیاسی، میتوانند در این زمینه، به روشن ساختن مردم و کاهش خرافات دینی در جامعه بپردازند.