علوم قرآنی اصطلاحی است نسبتاً جدید ولی مصداق آن کهن و تاریخ آن به قدمت تاریخ قرآن است. و مراد آن علومی است که پیرامون و بر محور قرآن اعم از تاریخ و تفسیر و صورت و محتوا و نهایتاً استفاده بهتر بردن از قرآن در حوزه علوم شرعی و معارف دینی است. این علوم عبارتند از 1) تاریخ قرآن (مقاله «تاریخ قران» در همین کتاب. گفتنی است که مقاله حاضر یعنی قرآن و قرآن پژوهی در بردارنده یک دوره موجز از تاریخ قرآن است). 2)علم تفسیر 3) علم قرائت و تجوید و ترتیل 4) علم رسم عثمانی، یعنی شناخت چگونگی رسمالخط و املای قدیمی و ثابت قرآن مجید 5) علم اعجاز قرآن 6) علم اسباب نزول 7) علم ناسخ و منسوخ 8) علم محکم و متشابه 9) علم شناخت مکی و مدنی 10) علم اعراب 11) علم غریب القرآن و مفردات قرآن و وجوه و نظایر (واژگانشناسی قرآن) 12) علم قصص 13) فقه قرآن یا احکام القرآن. شاید فنّ و ترجمه قرآن را بتوان ملحق به علم تفسیر شمرد. سابقه علوم قرآنی که عمدتاً نقلی و متکی بر حدیث است مانند ناسخ و منسوخ و اسباب النزول، قدمتش به اندازه قدمت علم حدیث و احادیث مروی از معصومین علیهم السلام است. اما علم رسم عثمانی، همزمان با تدوین و جمع عثمانی و تهیه نسخ نهایی و رسمی قرآن (معروف به مصحف امام و مصحف عثمانی) پیدا شدهاست. و بسیاری از فقهای مذاهب اسلامی، تغیر و تبدیل آن را شرعاً جایز ندانستهاند و قرآن رسمی جهان اسلام که در عصر جدید با اتکا به اساسی ترین منابع قدیم و چاپ شدهآست برمبنای همین رسم و یا رسمالخط عثمانی است. این رسمالخط، طبعاً تفاوتهایی با رسمالخط امروز عربی و فارسی دارد و برای فارسی زبانان حتی تحصیلکردهها «دشوار خوان» است زیرا در آن بسیاری الفها، به کتابت در نمیآید از جمله آنکه به جای سلطان، سلطن، و به جای نوح، ینحوح (با الفی کوتاه بالای طا، یا نون) نوشته میشود. ولی حق با کسانی است که طرفدار تثبیت و استاندارد شماری رسم عثمانی هستند. زیرا اصطلاحات املایی و رسمالخط بر وفق مشربها و مکتبهای زبانی و زبانشناختی یا سلیقهای، پایان ندارد، و اصولاً هرکاری کنیم و هر تدبیری بیندیشیم، قرآن خوانی درست، نیاز به آموزش خاصّ خود دارد، و صرف داشتن سواد و تحصیلات و فرهنگ برای درستخوانی قرآن، کفایت نمیکند. سابقه علم و قرائت و شناخت اختلافات قراآت نیز به صدر اول و عصر رسولالله (ص) و صحابه بر میگردد. ولی بعضی علوم قرآنی مانند اعجاز قرآن، یا اعراب قرآن متأخرتر است. زرقانی مینویسد: نخستین اثری که در علوم قرآنی تدوین شدهاست ابرهان فی علوم القرآن اثر علی بن ابراهیم بین سعید مشور به حوفی (م.330 ق.) است که ر 30 مجلد بوده و نسخه خطی 15 جلد آن در دارالکتاب المصریه محفوظ است. سایر آثاری که در علوم قرآنی و مشتمل بر همه یا اغلب علومو فنون نامبرده، تدوین شدهاست عبارتنداز: 2 و 3 ) فنونالافنان فی علوم القرآن؛ و نیز کتاب المجتبی فی علوم تتعلق بالقرآن هر دو، اثر ابن جوزی (م.597 ق) (هردو محفوظ در دارالکتاب المصریه در قاهره). 4) جمال القراء اثر علمالدین سخاوی (م.641 ق). 5) المرشد الجویز، اثر ابوشامه (م 665ق). (این اثر طبع رسیدهاست). 6) البرهان فی علوم القرآن، اثر بدالدین زرکشی (م.749 ق). این اثر عظیم و خوش تدوین چهار جلدی که به تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم به طبع رسیدهاست اساس و منبع اصلی اتقان است. 7) مواقعالعلوم من مواقع النجوم، اثر جلالالدین بلقینی (م.824 ق.) 8) الاتقان فی علومالقرآن، اثر محدث و قرآن پژوه مصری، ایرانی تبار، جلالالدین سیوطی (م.911ق.) است. این اثر مهمترین اثر در علوم قرآنی شمرده میشود و از آن، سه ترجمه به فارسی موجود است. یکی ترجمه قدیمی (که نسخه خطیاش در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است)، دوم به قلم آقای محمدجعفر اسلامی تحت عنوان دایرهالمعارف قرآن، و سومی به قلم حجهالاسلام سیدمهدی حائری قزوینی (درباره این ترجمه و این کتاب مقاله «ترجمه اتقان» نوشته بهاءالدین خرمشاهی در متاب سیر بی سلوک، قرآن پژوهی) متن عربی هم بارها به طبع رسیدهاست. بهترین طبع آن، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، در چهار مجلد، است. در عصر جدید در جهان اسلام چند اثر قابل توجه د رعلوم قرآنی پدید آمدهاست که مهمترین آنا عبارتند از: 9) مناهل العرفان فی علوم القرآن، اثر محمد عبدالعظیم زرقانی در 2 مجلد. 10) مباحث فی علوم القرآن، اثر صبحی صالح که بارها تجدید طبع یافته و به صورت ناقص به فارسی ترجمه شده است. 11) المعجزهالکبری، اثر محمد ابوزهره (ترجمه فارسی تحت عنوان: معجزه بزرگ، پژوهشی در علوم قرآنی، به قلم ذبیحی). به نظر میرسد اغلب علوم قرآنی در مقاله حاضر، معرفی شدهاست. و لزومی ندارد که تکرار شود. فقط بحث کوتاهی درباره نخستین علم، یعنی «تاریخ قرآن» لازم مینماید. تاریخ قرآن عبارت است از علم و مباحث مربوط به توصیف و تحلیل سرگذشت نزول وکتابت و جمع و تدوین وحی قرآنی، و سیر هزار و چهارصد ساله کتابت. تاطبع آن در اعصار جدید و استطراداً بعضی از علوم قرآنی دیگر چون ناسخ و منسوخ و مکی و مدنی را هم در بر میگیرد. این اصطلاح در عصر جدید وضع شدهآست ولی مباحث و مصادیق آن طبعاً کهن است. چنانچه فیالمثل کتب حدیث فریقین، نخستین و مطمئنترین منبع درباره چگونگی وحی و کتابت و جمع و تدوین قرآن است. در قرون جدید، در جهان اسلام و جهان اسلامشناسی، کتابهای مفرد مهمی در زمینه تاریخ قرآن و غالباً با همین نام تألیف و منتشر شدهاست از جمله «تاریخ قرآن» اثر ریچاردبل، ویراسته مونتمگری وات، و تاریخ القرآن اثر عبدالصبور شاهین، تاریخ قرآن اثر ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، اثر محمود رامیار (م 1363 ش)، پژوهشی درتاریخ قرآن اثر دکتر محمدباقر حجتی، تاریخ جمع قرآن کریم، اثر سید محمدرضا جلالینایینی (برای تفصیل مقاله «تاریخ قرآن» در همین کتاب). در پایان ایم مبحث، گفتنی است که شیعیان به اندازه اهل سنت کتابهای کلی و جامع در زمینه علوم قرآنی تدوین نکردهاند بعضی برآنند که اصولاً شیعیان به اندازه اهل سنت، اهتمام به قرآن پژوهی نکردهاند. این حکم تا آنجا که مصاق و مستند دارد درست است. چنانچه فیالمثل در حوزه تشیع، کتابی همانند برهان زرکشی یا اتقان سیوطی تدوین نشدهاست. اما از آنجا که قرآن به تساوی و به یک اندازه برای اهل سنت و اهل تشیع اهمیت داشته و دارد، لذا شیعه نیز تقریباً بدون گرفتاری عقیدتی یا کلامی ، به آثار قرآن پژوهی از جمله تفاسیر اهل سنت مراجعه و از آنها استفاده میکرده. و از تدوین کتبی همانند آنا بینیاز میشده است. به عبارت دیگر شیعه به قرآن پژوهی چندان ارج مینهاده است، که بی محابا از آثار رقیب عقیدتی خود استفاده میکرده است، و این جای تصویب و تحسین دارد، نه سرزنش یا تخطئه. برای آنکه ملاحظه شود که علوم قرآنی و قرآن پژوهی در میان شیعه مهجور نبودهاست به مقاله بسیار مفصل «تفسیر و تفاسیر شیعه» و نیز مقالههای تجوید در دایره المعارف تشیع مراجعه شود. همچنین ناگفته نماند که یکی از جامعترین منابع قرآن پژوهی و علوم قرآنی شیعه امامیه در کتاب بحارالنوار (مجلدات 92 و 93) مجلسی است که طبعاً از کتب متقدمین شیعه برگرفته شده است.
27) چاپ قرآن: مصاحف امام، یا مصحفهای عثمانی پنج – ششگانه که پیش از سال 30 هجری به مراکز آن روز جهان اسلام فرستاده شد، مورد استفاده و احترام بسیار قرار گرفت، و در عصر حجاج (م95ق) اصلاحاتی در رسمالخط آن وارد شد و تا رقن سوم دستخوش صلاحاتی از جمله نقطهگذاری حروف و اعرابگذاری شد. اما برخود این پنج – شش نسخه، تاریخی طولانی و تاریک گذشته است. سه جهانگرد نامدار جهان اسلام، یعنی ابن جبیر (م.614ق.)، و یاقوت (م.626ق.) و ابنبطوطه (م.779ق.) هر سه در عصر خویش از مصحف عثمانی محفوظ در جامع کبیر دمشق – که مورد احترام فوقالعاده مردم بودهاست – دیدن کردهاند. اما بدبختانه این نسخه در آتشسوزی 1310 از میان رفته است. سایر مصحفهای عثمانی هم سرنوشت نامعلومی یافتهاند و با آنکه حتی نمونههایی از بعضی از انها به طبع رسیده است (از جمله در پطرو گراد / لنینگراد، در سال 1904 م، در 50 نسخه) اما امروزه، نشانه و اثر روشنی از آنها در دست نیست و حتی تاریخ روشنی از سیر و سرنوشت آنها در کتب تاریخ قرآن نیامدهاست. « اما فقدان نسخههای اصلی زمان عثمان زیانی در بر ندارد. زیرا نسخههای قرآن از همان روزهای اول هزاران هزار نوشته شده و سینه به سینه و دست به دست گشته است تا مروز به ما رسیدهاست». (تاریخ قرآن، رامیار، 470). مهمترین مجموعهها یا گنجینههای نسخ خطی اعم از تذهیب شده یا خوشنوشته یا ساده قرآن مجید عبارتند از: 1) موزه قرآن وابسته به آستان قدس رضوی، که تعداد نسخههای قرآنی آن تا سال 1346 ش، چهارهزار و پانصد نسخه بودهاست، و امروزه به ده هزار نسخه میرسد. «قدیمترین قرآن وقفی موجود در این گنجینه، تاریخ سال 393 ق. را دارد». و قرآن بعدی. موزخ 421 ق. است (راهنمای گنجینه قران، تألیف احمد گلچین معانی، مقدمه). 2) مجموعه یا گنجینه دیگر، متعلق به کتابخانه سلطنتی سابق ایران است. 3) موزه توپ قاپی سرای ترکیه. 4) دارالکتاب المصریه در قاهره 5) در اروپا، مجموعه شخصی چستربیتی، نفیسترین کلکسیون نسخههای خطی قرآن این بواب (-دایرهالمعارف تشیع) و با تاریخ 391 ق. گفتنی است که این مجموعه، چند معرفی و فهرستنگاری دارد که فنیترین آن به قلم آرتور جان آربری اسلامشناس نامدار ( و نیز مترجم قرآن به انگلیسی) است. اسلامشناس دیگری به نام مارتین لینگر نیز چند آلبوم مشروح از مجموعههای مهم قرآنهای خطی را، از جمله آنچه در کتابخانه موزه بریتانیا محفوظ است، منتشر کردهاست.
تاریخ چاپ قرآن به آغاز رواج چاپ در اروپاو جهان باز میگردد. متن عربی قرآن، نخسین بار به وسیله پاگانینی در ونیز در فاصله سالهای 1503 تا 1523م. به چاپ رسید (دایرهالمعارف فارسی) (صبحی صالح، این تاریخ را حدود 1530م یاد می کند) و کلیه نسخههای آن به دستور پاپ، جمعآوری و نابود شد. سپس ابرهام هینکلمان آن را در سال 1694 م در هامبورگ به چاپ ساند. یکی از مهمترین چاپهای قدیم و صحیح قرآن در اروپا، چاپ فلوگل است (1834 م، لایپزیک). پس از چاپ ایتالیا و آلمان که به آن اشاره شد، اولین باری که متن قرآن برای مسلمانان چاپ شد، در روسیه در سال 1787م. در سنپطرزبورگ بود. درباره اولین طبع قرآن در ایران، منابع، اختلاف دارند. بعضی اولین چاپ قرآن در تبریز سال 1242 ق. یاد میکنند (تاریخ جمع قرآن کریم، جلالی نایینی، 406)، و بعضی 1244 ق. (دایره المعارف فارسی)، و بعضی 1246 ق. (قرآنهای چاپی»، و نوشته کاظم مدیر شانهچی، مشکوه، شماره 2، ص135) (برای تفصیل بیشتر درباره سایر طبعهای قرآن مجید، و طبع آن در سایر کشورهای جهان اسلام به منابع نامبرده مراجعه شود). نقطه عطف مهم در طبع منقح و علمی قرآن مجید، طبع قاهره است. صبحی صالح مینویسد: « در قاهره، در سال 1342 ق / 1923 م، چاپ زیبا و دقیقی از قرآن کریم، تحت اشراف مشیخهالازهر، به اهتمام هیأتی که ملک فؤاد اول تعیین کردهبود، منتشر گردید. این مصحف بر وفق روایت حفص از قرائت عاصم تدوین شدهبود و عالم اسلامی، استقبال شایانی از آن کرد.» (مباحث فی علومالقرآن، ص 100). مصحف قاهره، مبنای کتابت خوشنویش نامدار سوری، عثمان طه قرار گرفته و مصحف خوشنوشته او در قطعهای مختلف به تیتراژ و سیع در سوریه انتشار یافته، و سپس در حدود ده سال پیش (سالهای اولیه آغاز قرن پانزدهم هجری) مجمع ملک فهد، خاص طبع مصحف در مدینه، با تعیین گروهی از خبرگان قرآن شناس و تدقیقات علمی و فنی بسیار، همان مصحف کتابت عثمانطه را که در واقع مصحف قاهره است، با بهترین امکانات فنی و چاپی امروز، به زیباترین وجهی به طبع رساندهاست و سالانه بیش از 2 میلیون نسخه از آن را تجدید طبع کرده به حجاج و نهادهای دینی سراسر جهان اهدا می کند. به این تتیب این مصحف که بر مبنای رسمالخط عثمانی کهن کتابت شدهاست، و خوشبختانه قرائت آن (حفص از عاصم) مورد قبول و استناد شیعه امامیه هم هست، در جهان اسلام و سراسر جهان قبول عام و خاص یافته است و میتوان آن را مصحف رسمی جهان اسلام اسلام تلقی کرد. و این امر در ائتلاف بین فریقین اثری بسزا دارد. (برای تفصیل در اینباره - « قرآن کریم به کتابت طه» نوشته بهاءالدین خرمشاهی در سیر بی سلوک، و قرآن پژوهی نیز- خاتمهالطبع همین مصحف که اسناد علمی قرائت و متابت و علائم سجاوندی آن را شرح دادهاست).
28)منابع قرآن پژوهی: در سراسر این مقاله، در هر بحث و بخش فرعی، به امهات منابع و متون آن زمینه، اشاره کردهایم. در اینجا به بعضی از منابع و مراجع کلی قرآن پژوهی اشاره میشود.
الف) «فرهنگهای قرآن»: چنانچه اشاره شد اغلب لغتنامههای عربی، از لسانالعرب و پیش از آن گرفته تا المعجم الوسیط و پس از آن، همه دارای شواهدی از مفردات و ترکیبات قرآنی هستند. علاوه بر این منابع عمومی، فرهنگهای خاص واژگان قرآن مجید هم از همان صدر اول، تدوین شدهاست. قدیمترین واژهنامه قرآن، مسائل نافع بن ازرق (یعنی سؤالات لغوی نافع از ابن عباس است) که تماماً در اتقان سیوطی آمدهاست ( متن اصلی، 2/67 – 105). روایت دیگری از این لغت همان است که تحت عنوان معجم غریبالقرآن، مستخرج از صحیح بخاری، به طبع رسیده است. و کمابیش همان واژگان را از طریق ابنابی طلحه از ابن عباس، روایت میکند. واژنامههای قدیمی دیگر قرآن عبارتند از: مجازالقرآن، ابوعبید معمر بن مثنی (م 210ق) (که در واقع کمی فراتر از واژهنامه است و ترکیبات و عبارات دشوار و «مجازی» را هم شرح میدهد)، تأویل مشکلالقرآن، و تفسیر غریبالقرآن، هر دو، اثر ابن قتیبه (م.276ق.) سپس به مفردات الفاظ القرآن است و بارها به طبع رسیده و اخیراً به فارسی هم ترجمه شدهاست. دیگر از فرهنگهای قرآن میتوان از این آثار نامبرد: قاموس القرآن، دامغانی، دارای ترجمه فارسی، وجوه قرآن، اثر تعفیسی که مانند لسانالتنزیل (مجهول المؤلف) و ترجمان القرآن میرسید شریف جرجانی عربی – فارسی است. از مؤلفان شیعه، مجمع البحرین، اثر طریحی که فرهنگ لغات قرآن و حدیث است، نیز تفسیر غریبالقرآن از همو معتبر است. در عصر جدید، دو واژهنامه قرآن از مؤلفان شیعه شایان ذکر است: قابوس قرآن (7 جزء در 3 مجلد) اثر سید علیاکبر قرشی، و التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، اثر حسن مصطفوی که تاکنون (1372 ش) 11 جلد از آن انتظار یافته است و احتمالاً به 14 یا 15 مجلد بالغ خواهدشد.
ب) «دایرهالمعارفهای قرآن» : در این زمینه تاکنون دو اثر تدوین و طبع شده است. 1) الموسوعهالقرآنیه، جمع و تصنیف ابراهیم الابیاری (11 مجلد، 1405 ق). 2) دایرهالفراید، در فرهنگ قرآن. تألیف دتر سید محمدباقر محقق که تاکنون 5 مجلد از آن انتشار یافتهاست. (برای نقد آن مقاله راقم این سطور در کتاب سیر بی سلوک، و قرآن پژوهی).
ج) «فهارس قرآن»: فهرستهای قرآنی دو گونهاندیا لفظیاند، یا موضوعی. فهرست لفظی یعنی فهرست کلمات قرآنی را کاشف الایات ( در حروف فارسی: کشفالایات) نیز گفتهاند، که تدوین آنها، تاریخی سه چهار قرنه دارد. کشفالایات که به آن آیهیاب هم میگویند با کشف الکلمات که به آن، واژهنما (= کنکور دانس) هم میگویند از نظر فنی فرق دارد. زیرا اولی که میخواهد آیه را (با ذکر بخشی از آن) بازیابی کند، فقط کلمات کلیدی را فهرست میکند و حروف و کلمات غیرکلیدی (مانند الذی یا الذین) را رها میکند، ولی دومی میخواهد از همه الفاظ قرآنی، حتی حروف (حتی واو) فهرستی کامل به دست دهد. ولی خواه ناخواه اشتراک و شباهت ساختاری بین آنها هست. یکی از مهمترین و معروفترین کشف الکلمات قرآنمجید، نجومالفرقان فی اطراف القرآن، اثر گوستا و فلوگل (1802 – 1870م) مستشرق و قرآن پروژه آلمانی است که آن را همراه با قرآن مصحح خود انتشار دادهاست. در عصر جدید، شادروان محمود رامیار (م 1363 ش) قرآن پروژه نامدار و نویسنده بهترین تاریخ قرآن به زبان فارسی، فهرست الفاظ یا فهرست کلمات که همانند یک کشف الایات الفبایی است، تدوین کردهاست. ترتیب الفبایی این اثر، طبق ظاهر کلمات است، نه ماده اصلی، لذا ایرانیان، آسانیاب تر است؛ و همراه با قرآن کتابت مصطفی نظیف (قدرغهلی) در سال 1345 ش به طبع رسیده است. (تحت عنوان: قرآن مبین و فهارسالقرآن). مشهورترین و متداولترین کشفالآیات، المعجم الفرس لالفاظ القرآن الکریم، تدوین محمد فؤاد عبدالباقی (1-1388 ق) است که کلمات کلیدی قرآن را طبق ماده آنها، به ترتیب الفبایی، همراه بخشی از آیه، با ذکر کی (=ک) و مدنی (=م) آنها و شماره ونام سوره، و شماره آیه، یاد کردهاست. و کتابی است کم حجم و پرفایده. گفتنی است که برقم آیات این اثر باقر آن طبع ملک فؤاد (= مصحف قاهره) و از انجا با مصحف المدینه – که در بخش «چاپ قرآن» تفصیلاً معرفیاش کردیم – همخوان است. آخرین دستاورد علمی در این زمینه، فرهنگ آماری کلمات قرآن کریم / المعجم الااحصائی لالفاظ القرآن الکریم، اثر قرآن پژوه شیعی معاصر دکتر محمود روحانی است در 3 مجلد که به ترتیب الفبایی حروف ظاهر ( و نه ماده کلمات) تدوین شدهاست. (برای آگاهی از پیشینه تدوین «کشف الآیاتها و کشفالکلمات»های قرآن مجید و ملاحظه نمونه یا تصویری از آنها، به مجلد اول همین اثر مراجعه شود). بعضی فهرستهای موضوعی قرآن کریم، فهرسالمطالب، یا کشفالمطالب یا تفصیلالآیات نام دارد. معروفترین و کم فایدهترین اثر در این زمینه، تفصیلالآیات، اثر ژول لابوم (م.1879م.) مستشرق فرانسوی است که کل قرآن را به 18 باب و جمعاً 350 موضوع تقسیم کردهاست. کشف المطالب اعتمادالسلطنه فهرست موضوعی گسترش یافتهتری است بر مبنای همین اثر ژول لابوم. فهرسالمطالب مرحوم دامیار، که همراه با فهرست کلمات یا فهرسالالفاظ پیشگفته است، روایت گسترش یافتهتر، همان است جامعترین و روشمندترین فهرست موضوعی قرآن که با استفاده از شیوههای نوین فهرستسازی تحلیلی، تدوینشده، فرهنگ موضوعی قرآن مجید / الفهرسالموضوعی للقرآن الکریم، تدوین کامران فانی و بهاءالدین خرمشاهی است (طبع دوم، الهدی 1369 ش) (برای اطلاع از کم و کیف سایر فهرستهای موضوعی قرآن، به مقدمه همین اثر مراجعه شود.). د) «فهرست آثار قرآن پژوهی و کتابشناسی قرآن»: مرجع مهم دیگری که جزو مفیدترین و ضروریترین ابزار تحقیق است، کتابشناسیها و فهرستهایی است که آثار قرآن پژوهی را ثبت کردهاست. در فهرست ابن ندیم، یا کشفالظنون حاجی خلیفه، یا الذریعه آقا بزرگ تهرانی صدها اثر قرآنی و قرآن پژوهی، به نحو پراکنده، و ذیل عنوان یا موضوع آنها، معرفی شدهاست. ولی کتابشناسی قرآن به شیوه اثری مفرد و مستقل که فقط در بردارنده آثار قرآنی است، در عصر جدید پدید آمدهاست. و پیش از ظهور کتابشنایسها، در بعضی از فهرستهای کتابخانه ها و کتابشناسیهای عام، بسیاری از آثار قرآن پژوهی ثبت شدهاست. مهمترین و پر محتواترین اینگونه فهرستها عبارتند از: 1) تاریخ التراثالعربی. اثر فؤاد سرگین. ج 1.2) فهرست نسخههای خطی فارسی، نگارش احمد منزوی (تهران، 1348 ش) ج1/1-131 که 1151 نسخه خطی در زمینه قرآن پژوهی را معرفی کردهاست. 3) فهرسمخطوطات دارالکتب الظاهریه، وضع و تدوین صلاح محمدالخیمی (دمش، 1404 – 1405 ق.)، 3 جزء از این فهرست مفصل ند جلدی که به عربی نگاشتهشده و مخطوطات کتابخانه ظاهریه دمشق را معرفی میکند، درباره علوم قرآنی و آثار قرآن پژوهی است. 4) ادبیات فارسی، بر مبنای تألیف استوری. ترجمه یو.ا. برگل. ترجمه یحیی آرینپور (و دیگران). تحریر احمد منزوی (تهران، 1362 ش) (گفتنیاست که در اینجا، مراد از «ادبیات» فن یا هنر ادبیات نیست، بلکه «منافع و متون» است). 5) فهرست موضوعی نسخههای خطی عربی کتابخانههای جمهوری اسلامی ایران، علوم قرآنی، بخش اول قرائت و تجوید. نگارش دکتر سید محمدباقر حجتی، (تهران، 1370 ش.). اما «کتابشناسیهای قرآن» چند فقره در عصر جدید تدوین شده که مهمترین آنها. عبارتاست از 1) مصنفات القرآن الکریم. تدوین علی شواخ اسحاق (4ج، الریاض، 1403ق.). (برای نقد و معرفی آن مقاله بهاء الدین خرمشاهی در مجله تحقیقات اسلامی (سال چهارم، شمار÷ 1 و 2، 1368 ش، ص129 – 132). 2) معجمالدراسات القرآنیه، که احتمالاً 20 هزار مدخل را اعم از چاپی و خطی و کتاب و مقاله به هر زبانی در میگیرد، اثر عبدالجبار الرفاعی که دو مجلد آن در سال 1372 ش از سوی «مرکز فرهنگ و معارف قرآن» انتشار یافتهاست و انتشار باقی مجلدات ادامه دارد. 3)معجمالدرسات القرآنیه عندالشعیه الامامیه، اثر عامر الحدو. 4) یک کتابشناسی قرآن به زبان اردو هم منتشر شدهآست. برای تحقیقات مستشرقان و قرآن پژوهان اروپایی نگاه کنید به مقدمه برقرآن، اثر ریچارد بل (مترجم قرآن به انگلیسی) باز نگریسته و پیراسته منتگمری وات. برای حسن ختام باید از محصولات علمی قرآن پژوهی در عصر حاضر که در شهر مقدس قم انجام میگیرد یادی کرد. مرکز فرهنگ و معارف قرآن در قم، فقط آثار قرآن پژوهی انتشار میدهد (مانند مفتاح التفاسیر، و تفسیر راهنما) و مهمترین فرآورد علمی اش، برنامه کامپوتری فرهنگ موضوعی قرآن به نام تبیان است که در معرض فروش است. «دارالقرآن الکریم»زیر نظر آیتالله العظمی گلپایگانی نیز کنفرانسهای سالانه تحقیقات قرآنی برگزار میکند و در تدارک یک دایرهالمعارف موضوعی قرآنی است. و یکی از بهترین فرآوردههای قرآن پژوهی اش، انتشار نشریه یا فصلنامه خاص تحقیقات قرآنی به زبان عربی است به نام رسالهالقرآن (شماره اول محرم 1411 ق، شماره دهم ربیعالثانی 1413 ق.) ونشر آن منظما ادامه دارد. نیز نشریهای خاص تحقیقات قرآنی یا قرآن پژوهی، تحت عنوان بیّنات از آغاز سال 1373 به صورت فصلنامه، از سوی مؤسسه معارف اسلامی امامرضا (ع) در قم انتشار مییابد.
منابع: در متن مقاله یاد شده است. نیز مقاله «قرآن» در دایرهالمعارف اسلام (به انگلیسی، طبع اول و دوم)، و در دایرهالمعارف دین (به انگلیسی. ویراسته م.الیاده) و در دایرهالمعارف فارسی.
تحریف ناپذیری قرآن کریم
در آغاز، توضیح عنوان این مقاله لازم است. بعضی از قدما از این مسأله تحت عنوان «تحریف قرآن» یا «عدم تحریف قرآن» یا به ندرت «عصمت قرآن» بحث کردهاند. «تحریف قرآن» این اشکال را دارد که عنصر نامطلوبی در بر دارد (یعنی تحریف) و به نقض غرض شباهت دارد. به این شرح که اگرچه در طی مقاله، عدم تحریف قرآن طرح اثبات میگردد، ولی عنوان، کمابیش غلط و غلطانداز است مانند این میماند که از عصمت انبیا در تحت عنوان گنا یا صدور گناه از پیامبران بحث گرد. عدم تحریف این عیب را دارد که در ردیف «عدم» درج میگردد و حال آنکه کلمه کلیدی «تحریف» است. کلماتی چون «عصمت» یا «صیانت قرآن از تحریف» نیز همان اشکال را دارند. با این ملاحظات به نظر میرسد که «تحریفناپذیری قرآن کریم» تقریباً بیاشکال است. نخست بار استاد مرتضی عسکری آن را به کار برده و مقالهای تحت این عنوان نوشته است. این توضیح را نیز بایدافزود که مراد از «تحریفناپذیری» در واقع تحریفناپذیرفتن یا تحریفناپذیرفتگی قرآن است که امری است تاریخی و اعتقادی (بلکه اجماعی – ضروری) که شرحش موضوع این مقاله است..