پس از گذار بشر از زندگی بدوی و شکل گیری جوامع مدرن در قالب اولیه آن، مبادله به عنوان یکی از ارکان اصلی حیات جوامع بشری پا به عرصه مناسبات اجتماعی نهاد. در این جریان تحولی که نسلهای متمادی به طول انجامید بشر به تجربه دریافت که به دلیل تعدد کالاها و خدمات تولید شده، بهتر است به جای مبادلات تهاتری، یک کالای مرجع را به عنوان وسیله مبادله مورد استفاده قرار دهد.
مبادله در واقع نمود عملی رفتار اقتصادی انسانهاست و انگیزه افراد از انجام مبادله چیزی جز افزایش رفاه فردی نیست. بنابراین می توان مطالعه مبادله داوطلبانه و کردار انسانها در این حیطه را که به تشکیل بازارها می انجامد، هسته اصلی علم اقتصاد دانست. پس از گذشت سیر تحولی تکامل رفتار اقتصادی، در دنیای امروز پول به عنوان کالای مرجع و وسیله انجام مبادلات که نماد انجام فعالیتهای اقتصادی هستند، نقشی اساسی و غیر قابل حذف در زندگی اجتماعی انسان ایفا می کند و همواره تلاشهایی که در جهت حذف پول از مناسبات اقتصادی جوامع صورت گرفته اند نافرجام بوده اند، بارزترین مثال آن را می توان شکست برنامه لنین، رهبر شوروی سابق، برای حذف روبل روسی از صحنه اقتصاد آن کشور دانست که مبنای نظری آن آراء مارکس درباره پول به عنوان منشأ انحطاط جوامع بشری بود.
به تدریج، پول نیز مانند هر کالای دیگری دارای هزینه های فردی و اجتماعی، در سیکل تولید و بهره برداری، است. هزینه های چاپ و نشر پول، بازیافت، تغییرات واحد پول و ... هزینه های اجتماعی، و هزینه حمل و نقل پول، هزینه فرصت زمان صرف شده برای شمارش پول، هزینه های نگهداری پول و ... نیز از جمله هزینه های فردی بهره گیری از پول به عنوان وسیله مبادله هستند.
تا زمانی که فایده ایجاد شده از انجام مبادلات با استفاده از پول کاغذی از هزینه های بهره برداری از آن بیشتر باشد، استفاده از آن اقتصادی است. اما در دنیای مدرن با پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، به تدریج استفاده از پول کاغذی غیر اقتصادی شده است و در کشورهای توسعه یافته، پول از شکل کلاسیک آن به پول الکترونیک تغییر شکل داده است. در نوشته حاضر سعی خواهد شد تا نقش پول الکترونیک، به عنوان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی، در اقتصاد ایران توصیف گردد و دلایل ایجاد آن به طور کلی مورد بررسی قرارگیرد و سپس به تحلیل علل عدم استفاده گسترده از پول الکترونیک در اقتصاد ایران نیز پرداخته شود.
نقش پول الکترونیک در اقتصاد ایران:
بهتر است ابتدا این موضوع روشن شود که فناوری اطلاعات و ارتباطات تا چه حد بر نهاد پولی جامعه ایران اثر گذارده است و در مبادلات اقتصادی چه نقشی دارد؟
به عنوان یک مشاهده گر بیرونی، مشاهده دستگاههای خودپرداز در مکانهای مختلف شهرهای ایران کار سختی نیست. چندی است که استفاده از کارتهای اعتباری نیز در انجام مبادلات روزمره رایج شده است. این موضوع به سادگی بیانگر تغییر رفتار مردم و سیستم پولی کشور در انجام عملیات پولی است. در واقع راه اندازی شبکه های هوشمند پولی و سیستمهای پرداخت اینترنتی مانند "شتاب" یک گام اساسی در جهت ایجاد زیرساختها و تجهیزات لازم برای بهره برداری از بانکداری الکترونیک به شمار می آید.
اما مسئله این است که حجم مبادلات انجام شده با استفاده از پول الکترونیک، چه نسبتی از کل مبادلات اقتصاد ملی را تشکیل می دهد؟ که البته سؤال مهمی است و پاسخ دقیق و علمی به آن، انجام مطالعات گسترده را طلب می کند. اما برای یک شهروند که تا حدی مسائل اقتصادی را دنبال می کند، واضح است که نسبت یادشده، عدد چندان بزرگی نیست. عموم کاربران کارتهای اعتباری صرفاً جهت خریدهای روزمره خود از خدمات بانکداری الکترونیک بهره می گیرند و سایر مبادلات از قبیل پرداخت دستمزدها، قراردادهای تجاری، خرید و فروش دارائیها، سرمایه گذاریها و ... غالباً با استفاده از پول نقد و یا چکهای بانکی صورت می گیرند.
مسئله بسیار مهمی نیز که باید دراین حیطه مد نظر باشد این است که تعاملات اقتصادی دولت(به معنای عام آن)، چه با مردم و چه در بدنه دولت نیز با استفاده از سیستم سنتی بانکداری صورت می گیرند که با توجه به دخالتهای اقتصادی گسترده دولت، موضوعی قابل تأمل است.
مقصود از آنچه گفته شد، بیانی شهودی از سهم بانکداری الکترونیک در سیستم پولی کشور است، که احتمالاً عده کثیری از کارشناسان در کوچک بود آن متفق القول هستند.
چرا پول الکترونیک؟
در این بخش سعی خواهد شد که برای اجتناب از تحلیل فایده گرایانه، محرکهای استفاده از پول الکترونیک به جای پول کاغذی در کشورهای توسعه یافته مورد بررسی قرار گیرد. بسیار جالب توجه است که در کشورهای یاد شده مردم و دولتها در کنار هم، تمایل فراوانی برای این جایگزینی در نظام پولی از خود نشان داده اند و چه در زمینه سرمایه گذاری و چه در زمینه سیاستگذاری، تلاشهای قابل توجهی در این ممالک صورت گرفته است. برای یافتن علت این تمایلات عمومی است که بررسی محرکها و انگیزه ها مفید به نظر می رسد.
1- کاهش هزینه مبادلات و سایر عملیات پولی:
شاید اولین موضوعی که توجه آحاد اقتصادی را به استفاده از پول الکترونیک معطوف سازد، پایین بودن زمان و هزینه ارائه خدمات پولی از طریق این فناوری است. سرعت انجام مبادلات، عدم نیاز به مراجعه مستقیم افراد به بانکها برای انجام امور بانکی، کاهش هزینه های نیروی انسانی در بانکهای تجاری و ... از عواملی هستند که بخش خصوصی را به بهره گیری از پول الکترونیک بر می انگیزند. کاهش هزینه های چاپ، نگهداری و نشر اسکناس، هزینه های امنیتی و ...نیز، محرک دولتها و بانکهای مرکزی برای سیاستگزاری در جهت استفاده عمومی از پول الکترونیک هستند.
2- افزایش عرضه سپرده های دیداری:
هنگامی که یک شخص حقیقی یا حقوقی تصمیم به استفاده از پول الکترونیک در بیشتر مبادلات روزمره و کاری خود می گیرد، بدین معنی است که بیشتر موجودی نقدی خود را به صورت سپرده دیداری نزد بانکهای عامل نگهداری می کند. بخش عمده ای از عرضه پول در بازار آن، از طریق تجهیز سپرده های دیداری مردم توسط بانکهای تجاری تأمین می شود، حال اگر اکثریت جامعه تصمیم به استفاده از پول الکترونیک بگیرند، نتیجه آن افزایش نسبت سپرده های دیداری به اسکناس و مسکوک نزد مردم است که به افزایش عرضه سپرده های دیداری و در نتیجه عرضه پول خواهد انجامید و کاهش نرخ بهره واقعی اثر ثانوی آن است. حال بهتر است وضعیت یک بانک تجاری را دراین شرایط بررسی کنیم. برای یک بانک تجاری در این شرایط از یک سو قیمت خرید سپرده(نرخ بهره واقعی) کاهش می یابد و از سوی دیگر، از هزینه های ارائه خدمات بانکی به دلیل استفاده از فناوری اطلاعات کاسته می شود. بنابراین پیش بینی ایجاد سود اقتصادی برای بانکهای تجاری، نتیجه منطقی این بحث است. اگر مدیران بانکهای تجاری نیز همین برداشت را داشته باشند، قطعاً انگیزه فراوانی برای ترغیب مشتریان به استفاده از کارتهای اعتباری و خدمات بانکی الکترونیک خواهند داشت. اما بحث به اینجا ختم نمی شود،
اتخاذ یک تصمیم ساده در یک سازمان دولتی، با توجه به ساختار بروکراتیک عریض و طویل حاکم بر مناسبات داخلی آن، مدتی بسیار زیاد به طول می انجامد. در این صورت اصلاً مسئله سرعت انجام مبادله، به عنوان فاز نهایی کار، اهمیتی در مقابل زمان صرف شده برای تصمیم گیری نخواهد داشت. در واقع نتیجه عدم اداره بنگاههای دولتی توسط مدیریت حداکثر سازنده سود، این است که تمامی عوامل تولید و از جمله زمان، بسیار کمتر از ارزش واقعی (بازاری) آنها ارزشگذاری می شوند
بر اساس نظریه اقتصاد خرد، وجود سود اقتصادی در یک صنعت، محرک ورود بنگاهای جدید به آن صنعت (یا افزایش تولید بنگاههای موجود) در صورت وجود شرایط رقابتی است. این پیامد علاوه بر ایجاد اشتغال (جبرای بخشی از بیکاری ناشی از تعدیل نیروی کار، در بانکهای تجاری ارائه کننده خدمات بانکی الکترونیک)، به ارتقاء سطح کیفیت خدمات بانکی از یک سو و کاهش نرخ بهره حقیقی اعتبارات بانکی از سوی دیگر خواهد انجامید.
3- ایجاد شفافیت اقتصادی و امکان نظارت مناسب:
لازمه استفاده گسترده از پول الکترونیک، ایجاد شبکه های سراسری برای انتقال سریع وکامل اطلاعات مربوط به حسابهای بانکی و مبادلات تجاری است. این شبکه ها می توانند به طور کامل تحت نظارت(نه دخالت) بانک مرکزی یا دولت قرار گیرند تا از سلامت مبادلات و قانونی بودن آنها اطمینان حاصل شود. در واقع معین بودن مبدأ و مقصد وجوه انتقالی و مشخصات افراد صاحب حساب در سیستم پولی، کمک شایانی به مبارزه با مفاسد اقتصادی می کند. نتیجه دیگر وجود این شبکه ها، سخت شدن عملیات پول شویی است، با نهادینه شدن پول الکترونیک در نظام اجتماعی یک کشور ، دیگر امکان وارد نمودن آسان مقادیر زیادی پول نقد به شبکه پولی کشور، بدون آنکه مبدأ آن مشخص باشد وجود نخواهد داشت.
در صورت ایجاد شبکه های سراسری پولی برای دولتها این امکان فراهم می شود که با طراحی سیستمهای مکمل به آمار و اطلاعات مورد نیاز در امر سیاستگزاری، چه در سطح خرد و چه در سطح کلان، با سرعت و دقت بسیار بیشتری دست یابند. چرا که با وجود این شبکه عملاً امکان مشاهده مقادیر و تعداد مبادلات در بازارهای مختلف امکانپذیر می شود.
بدیهی است موارد یاد شده در این بند می تواند انگیزه کافی در دولتها و بانکهای مرکزی برای سیاستگزاری در جهت تشویق احاد اقتصادی به استفاده از پول الکترونیک را ایجاد کند.
4- تقویت وانعطاف پذیری سیستم مالیاتی:
شفافیت اقتصادی ایجادشده در فضای اجتماعی که در آن پول الکترونیک رایج است، این امکان را فراهم می آورد که حسابرسی دقیقی در مورد اظهارنامه های مالیاتی مودیان صورت گیرد، چه مالیات برمجموع درآمد و چه مالیات بر سود شرکتها. به عبارت دیگر قابلیت حساب سازی برای فرار از پرداخت مالیات به حداقل می رسد. هر چند فقط بررسی تعداد اندکی از اظهارنامه های مالیاتی در یک سال وجود دارد، اما اگر بررسی به صورت تصادفی صورت گیرد و خطر کشف جرم برای تمام افرادی که فرار مالیاتی دارند وجود داشته باشد، قطعاً رفتار مردم تغییر کرده و صحت بیان در اظهارنامه های مالیاتی را پیش می گیرند(مانند آنچه که در کشورهای توسعه یافته رایج شده است).