تحقیق مقاله خودشناسى

تعداد صفحات: 18 فرمت فایل: word کد فایل: 13572
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله خودشناسى

    قرآن کریم نه تنها به ما مى‏گوید که هر کسى بررسى کند ببیندبراى فردایش چه فرستاده

    است‏ بلکه بهترین راه را همین معرفت ‏نفس و سیر و سلوک نفس مى‏داند، در آیه 105 سوره مبارکه مائده‏هم که از غرر آیات آن سوره است مى‏فرماید: «یا ایها الذین‏آمنوا علیکم انفسکم‏». در این آیه «علیکم‏» اسم فعل است‏یعنى‏«الزموا» تکان نخورید سر جایتان باشید، جایمان کجاست؟

    «انفسکم‏» از جایتان تکان نخورید بیرون نروید. خلاصه «یاایها الذین آمنوا علیکم انفسکم‏» یعنى «الزموا انفسکم‏»، اگرخواستید سفر کنید سفر درونى کنید نه سفر بیرونى.

    «لایضرکم من ضل اذا اهتدیتم‏» اگر شما نجات پیدا کردید ضلالت‏دیگران آسیبى به شما

    نمى‏رساند.

    توجه به خود و به دیگران  گاهى کسى در اول راه مى‏گوید: به من چه که دیگران گمراه‏شده‏اند، اما گاهى در آخر راه مى‏گوید نه در اول راه، و این‏دومى درست است و هیچ کس حق ندارد در اول راه بگوید به من چه‏دیگران چه مى‏کنند، چون یکى از مهم‏ترین وظایف دینى همان «امربه معروف و نهى از منکر» است اگر کسى در اول راه گفت‏به من‏چه و احساس مسئولیت نکرد این اصلا در سیر نفس وارد نشده است،اگر کسى هم به خودسازى و هم به نوع سازى پرداخت و دیگران رابا امر به معروف و نهى از منکر هدایت کرد عده‏اى هدایت‏شدند ودسته‏اى نشدند، آن گاه در پایان راه این شخص مى‏تواند بگوید به‏من چه، چون من وظیفه‏ام را انجام دادم تا آن جا که باید بگویم‏یا بنویسم یا بحث کنم کردم از این به بعد به من مربوط نیست.

    پس آیه شریفه «لایضرکم من ضل اذا اهتدیتم‏» مربوط به آغاز راه‏نیست نمى‏فرماید شما

    اگر به مقصد رسیدید ضلالت دیگران به شماآسیبى نمى‏رساند، شما اگر امر به معروف یا نهى از منکر نکردیدکه مهتدى نیستید. اگر کسى به این دو واجب مهم عمل نکندکه هدایت نمى‏شود و به وظیفه‏اش عمل نکرده است.

    بنابراین در آخر راه هست که خداوند مى‏فرماید تو مسئول نیستى،انسان هم مجاز است‏بگوید به من چه.

    سیدنا الاستاد علامه طباطبایى رضوان الله علیه ذیل این آیه‏بحث‏هاى مبسوطى دارند که

    بسیار جذاب و خواندنى است، چون با آیه‏«ولتنظر نفس‏» و نیز با آیه «لاتکونوا کالذین

    نسوا الله‏فانسیهم انفسهم‏» تناسب دارد. خلاصه «یا ایها الذین آمنواعلیکم انفسکم لایضرکم من ضل اذا اهتدیتم الى الله مرجعکم جمیعافینبئکم بما کنتم تعملون‏» ما براى

    این که ببینیم در چه حالت‏هستیم اگر گذشته یادمان نیست الان موجودى‏اش یادمان هست، موجودى‏عبارت از ملکات است هر کس اگر در ملکات خود بیندیشد خوب‏مى‏تواند خود را بشناسد و بداند که در چه حالتى است و به چه‏چیزهایى علاقه‏مند است. براى این که ما این راه را طى کنیم آن‏هاکه خود این راه را پیموده‏اند چندین وسیله به ما ارائه  داده‏اندتا با توسل بدان‏ها طى طریق کنیم:

    تشویق و ترغیب، تخویف، تحبیب، از جمله آن حالت; یعنى گاهى‏گفته‏اند نمى‏دانید بهشت

    چه خبر است اگر مى‏دانستید هرگز این‏جاجمع نمى‏شدید، حضرت امیر سلام الله علیه در

    نهج البلاغه‏مى‏فرماید: شما نمى‏دانید بهشت چه خبر است اگر مى‏دانستید هرگزاین جا

    پیش من جمع نمى‏شدید و سراغ کارهایتان مى‏رفتید تا شمارا زودتر به آن عالم برساند.

    این‏ها تشویق است که نمونه‏هاى آن‏فراوان است.

    واقعیت دنیا  گاهى بیانات زهدآمیز داردو دنیا را طورى به ما معرفى مى‏کند که‏ما اگر اهل ذوق باشیم و این ذائقه‏مان را تخدیر نکرده باشیم‏هرگز به آن رغبت نمى‏کنیم. گاهى

    انسان ذوق خود را از دست مى‏دهدو هر لطافتى که در شعر و ادبیات باشد از آن لذت نمى‏برد.

    اما گاهى ذوق‏هاى معنوى خود را از دست مى‏دهد، در این صورت،هرچه زشتى‏هاى دنیا را  براى او بگویند باز او به دنیا حریص‏است، این که فرمود: «ولتنظر نفس ما قدمت لغد» یعنى ببینیدکه خودتان در چه حالتى هستید. اگر شما براى یک الاغ گرسنه، که‏آب و علف فراوانى برایش آماده کرده‏اند، ظریف‏ترین اشعار وجمله‏ها را در بدى آن غذا بخوانید و بگویید این مردار است وبدبو است، باکش نیست چون این لطایف ادبى را درک نمى‏کند اماانسانى که اهل ذوق باشد وقتى که غذاى گوارایى پیش او حاضرکردند و در همین هنگام کسى یک نثر یا یک نظم ادبى خواند و این‏غذا را به مردار تشبیه کرد او دیگر رغبت نمى‏کند بخورد چون این‏ذوق زنده است. حضرت امیر سلام الله علیه دنیا را به صورت‏یک مردار عفن معنا کرده است، اگر کسى اهل ذوق باشد و آن لطافت‏درونى خود را حفظ کرده  باشد هرگز به سراغ حرام نمى‏رود و درحلال هم ولع ندارد.

    حضرت(ع) ابتدا گذرا بودن دنیا را ذکر مى‏کند که مدتش کوتاه است‏در پایان خطبه 188

    مى‏فرماید: «فان غدا من الیوم غریب، مااسرع الساعات فى الیوم، واسرع الایام فى الشهر، و اسرع الشهورفى السنه واسرع السنین فى العمر».

    ساعت‏هاى روز، روز را تشکیل مى‏دهند و روزها به سرعت هفته راتشکیل مى‏دهند و هفته‏ها به سرعت، ماه را تشکیل مى‏دهند و ماه‏هابه سرعت عمر را تشکیل مى‏دهند و عمر از بین مى‏رود، این گذرابودن دنیا.

    در خطبه 190 نهج البلاغه، همه دنیا را به صورت یک روز یاحداکثر به صورت یک ماه

    تشبیه مى‏کند و مى‏فرماید:

    «وانصرفت الدنیا باءهلها واخرجهم من حضنها فکانت کیوم مضى‏اءو شهر انقضى‏». همه دنیا کوتاهى‏اش یا در حد یک روز است و یاحداکثر در حد یک ماه این درباره کوتاهى

    مدت. چیزى که در این‏دنیا هست که لذت‏هاست که انسان را به خود جذب مى‏کند، حضرت هم‏درباره این لذت‏ها سخن مى‏گوید که این لذت دوام نداردو هم این‏که آن لذت را

    در لفظ التذاذ تبیین مى‏کند. در این خصوص حضرت(ع) دو تا سخن دارد:  یکى این  که

     این لذتى است زودگذر که یک تلخى‏در شت‏سرش هست، و دیگر آن که این لذت را در حین التذاذ به‏صورت یک مردار تشبیه مى‏کند.

    اما آن که فرمود هر لذتى یک پایان تلخى را دارد آن را درکلمات قصار شماه‏286 این چنین فرمود: «ما قال الناس لشى‏ءطوبى له الا و قد خباء له الدهر یوم سوء» خلاصه هیچ زنده بادى‏نیست که یک مرگ بر فلانى هم پشت‏سرش هست، هیچ آفرینى نیست مگراین که یک نفرینى را هم به دنبال دارد. آن بیانى که: «الدنیایومان یوم لک و یوم علیک‏» مشابه همین است. خلاصه دنیا براى‏هیچ کس، یک چهره ندارد بلکه به هر کسى خوش گذشت‏یک روز، تلخى‏هم در کنارش هست. اما آن جا که دنیا را در ظرف التذاذ به صورت‏یک کار حیوانى تشبیه مى‏کند همان است که در نامه معروفى که‏براى عثمان بن حنیف مرقوم فرموده‏اند و در نامه 45 نهج البلاغه‏هست. این نامه از نامه‏هاى معروف حضرت است. در این جا سخن اززهد نیست‏بلکه سخن از ذوق است، سخن در این نیست که کسى زاهدباشد جهنم نرود یا بهشت‏برود، سخن در ذوق است اگر کسى اهل ذوق‏بود اهل شکم نیست‏با این جمله‏ها ملاحظه بفرمایید در این فراز10، نامه 45، که عثمان بن حنیف را آن چنان مورد مواخذه قرارمى‏دهد و مى‏فرماید: «و انما هى نفس ارضها بالتقوى‏» من نفسم‏را با تقوا ریاضت مى‏دهم. ریاضت همان تمرین است، اگر بخواهندیک حیوان وحشى را اهلى کنند با ریاضت‏یعنى با تمرین مى‏کنند. 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله خودشناسى

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله خودشناسى, مقاله در مورد تحقیق مقاله خودشناسى, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله خودشناسى, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله خودشناسى, تحقیق درباره تحقیق مقاله خودشناسى, مقاله درباره تحقیق مقاله خودشناسى, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله خودشناسى, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله خودشناسى, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله خودشناسى
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت