تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟

تعداد صفحات: 38 فرمت فایل: word کد فایل: 13634
سال: مشخص نشده مقطع: مشخص نشده دسته بندی: معارف اسلامی و الهیات
قیمت قدیم:۲۳,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۷,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • خلاصه
  • فهرست و منابع
  • خلاصه تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟

    مردم غالبا در زمان حال زندگی می کنند ، و تنها به آنچه امروز دارند دلخوشند و به اصطلاح « گنجشک روزی » هستند .

    کسانی که در زمان ماضی زندگی دارند نیز کم نیستند ، این دسته همواره پیکرهای پوسیده حوادث تلخ و شیرین گذشته را از زیر خاک های فراموشی بیرون کشیده و به تشریح آنها می پردازند ، در واقع عمرشان به « نبش قبر گذشته ها » می گذرد . دائما یا برحوادث تلخ آن اشک می ریزند و یا روی استخوان های نیکان قدرتمندشان بالانس می روند و الکی خوشند ! در این میان ، آنها که به زمان آینده ، آن هم « آینده دور » بیندیشند کمند . این خودداری از بررسی حوادث آینده که گاهی شکل « فرار» بخود می گیرد بخاطر چیست ؟

    آیا به خاطر آن است که آینده از دسترس حس ما بیرون است و مردم بیشتر « فرزندان حس اند » و تنها به این مادر ، انس و علاقه دارند ؟

    یا اینکه پرده های ابهامی که روی آینده را پوشانیده ، قیافه آن مخوف ساخته . لذا از نزدیک شدن به آن وحشت می کنند ؟

    و یا اینکه « آینده» خواه ناخواه با نام پیری ، فرسودگی ، و بالاخره مرگ و نابودی آمیخته است و اینها همان چیزهایی هستند که آدمی با تمام وجودش از آنها می گریزد .

    ولی به هر حال ، علی رغم تمام این دورکشی ها و وحشتها ، سروکار ما با آینده هاست ، و این آینده است که سرنوشت ما در آن نهفته شدذه ، « گذشته ها » گذشته اند ، « حال » هم تا چشم بهم بزنیم به دریای گذششته فرو می ریزد ، پس ما می مانیم و آینده ها ، آینده ای طولانی و اسرار آمیز که ناخوانده به سراغ ما می آید ، پس چرا آن را در نیابیم و به آن نیندیشیم ؟

    مرگ آنقدر وحشتناک نیست

    با تمام اختلافاتی که در میانمردم جهان هست ، و با همه اختلاف مسیرها و روش هایی که دارند ، از هر کجا و هر نقطه شروع کنند بالاخره در یکجا بهم می رسند و آن نقطه مرگ و پایان این زندگی است .  نقطه آغاز زندگی فقر باشد یا ثروت ، در محیط جهل باشد یا دانش ، با خوشبختی توام باشد یا بدبختی ، به هنگام مرگ ناگهان به طرز عجیبی همه در یک سطح قرار می گیرند و مساوات کامل – که هیچ کس نتوانسته آن را پیاده کند  - برقرار می شود .

    به همین دلیل در مقدار عمر و طول زندگی م یتوان بحث کرد ، ولی در مرگ جای بحث نیست ، حتی اگر آب حیات را از  ظلمات بیرون آوریم و لاجرعه سربکشیم زندگی ابدی ممکن نیست . زیرا طول عمر به مفهوم ابدیت نمی باشد .

    روی همین جهات است که مردم جهان با تمام تفاوتهایی که در طرز تفکر دارند ، در ایمان به مرگ اتفاق نظر دارند . و شاید انتخاب نام « یقین » در دو آیه از آیات قرآن برای « مرگ » اشاره به همین حقیقت است یکی از این دو آیه می گوید : « پروردگار خود را تا لحظه یقین ( مرگ ) بندگی کن » . (1)

    و آیه دیگر از قول بدکاران می گوید : « ما تا لحظه یقین ( مرگ) روز جزا را تکذیب می کردیم » . (2)

    یعنی ؛ هم نیکوکاران و هم بدکاران در این لحظه قطعی و یقینی بهم می رسند .

    در لحظه مرگ چه احساسی به انسان دست می دهد ؟

    هیچ کس نمس داند در لحظه مرگ چه احساسی به انسان دست می دهد ، چون کسی از این راه برنگشته است که احساس خود را در آن لحظه خاص برای دیگران شرح دهد .

    آیا وداع با این زندگی همچون کشیدن یک دندان در حال سر شدن و بی حسی کامل است بدون هیچ ناراحتی ، بلکه با زوال تدریجی همه ناراحتی ها و در میان آرامش  کامل .  و یا آنکه دردناکترین رنج و عذابی  که زبان عاجز از شرح آن است به انسانها دست می دهد ؟

    و یا بستگی به روحیات و اخلاقیات و صفات و اعمال افراد دارد ؟

    برای بعضی به آسانی و سادگی بوئیدن یک گل ، و برای بعضی به اندازه کشیدن بار سنگینی به عظمت یک کوه .

    و شاید احساس دیگری غیر از آنچه به فکر و اندیشه ما می گنجد و در شرایط این زندگی ابدا برای ما قابل درک نیست در لحظه مرگ به انسان دست می دهد ، بطوریکه اگر مردگان به این جهان بازگردند نتوانند آنچه را دیده اند و احساس کرده اند شرح دهند .

    اگر دوقلویی را فرض کنیم که یکی از آنها پش از تولد مجددا به رحم در کنار در کنار برادرش باز گردد و بخواهد آنچه رادر لحظه تولد و پس از ورود به این جهان پهناور بیرون رحم ، مشاهده کرده برای برادرش شرح دهد آیا توانایی بر این کار هرگز پیدا می کند ؟

    آیا همچون « یک گنگ خواب دیده » که بخواهد برای « آدمی کر » رویاهایش را تشریح کند نخواهد بود ؟

    فرار از واقعیت ها عاقلانه نیست

    بدترین راه مبارزه با واقعیتهای تلخ فرار از درک آنها و یا به دست فراموشی سپردن آنهاست .

    کم عقلی ازاین بالاتر نمی شود که چیزی را که هرگز ما را فراموش نمی کند فراموش کنیم ، و یا انتظار تجدید نظر از مطلبی که حتمی و غیر قابل اجتناب است داشته باشیم .

    چرا به مساله مرگ ، وحوادث بعد از آن ، و سرنوشت روح ، پس از وداع با این زندگی ، و صدها مسئله مهم مربوط به آن نیندیشیم ؟ در حالی که مسلم ترین و قطعی ترین حادثه ای که در زندگی آینده ما رخ می دهد همین مساله است .

    هنگامی که تاریخ را ورق می زنیم و می بینیم بزرگترین زورمندان بشر ، اسکندرها و چنگیزها و ناپلئونها ، و نیرومندترین دانشمندان و قویترین شعرا و نویسندگان ، همگی در آستانش زانو زدند و سرتسلیم در برابرش فرود آوردند ؛ معقول نیست که ماآن را فراموش کنیم یا از آن بهراسیم و بی دلیل از آن بترسیم .  همانطور که پیشوای بزرگ اسلام امیر مومنان ( ع ) در بیان مستدل خود می فرماید :« و کیف غفلتکم عما لیس یغفلکم و طمعکم فیمن لیس یمهلکم ؛ چگونه از چیزی غافل می شوید که او از شما غافل نخواهد بود ، و طمع در چیزی می کنید که هیچ گاه شما را مهلت نمی دهد » ؟(3)

    پس چه بهتر که برای دریافت پاسخ های صحیح و منطقی به معماهای مربوط به پایان زندگی ، با شجاعت و واقع بینی گام جلو بگذاریم و به بررسی دقیق این مسائل بپردازیم .

    دو ترسیم مختلف از چشم انداز سرنوشت انسان

    آیا لحظه مرگ لحظه وداع با همه چیز است ؟ لحظه پایان راه زندگی ؟ لحظه بیگانگی ابدی و جدایی مطلق از این جهان ؟ و تجزیه و بازگشت مواد ترکیبی بدن انسان به عالم طبیعت است

    یا لحظه تولد ثانوی ؟

    بیرون شتافتن از رحم دنیا به جهان وسیع و پهناور دیگر ؟

    شکسته شدن یک زندان وحشتناک ؟

    آزاد شدن از یک قفس کوچک و تنگ ، و گشوده شدن دریچه ای به سوی جهانی وسیع و روح پرور ، دور از آلایش ماده این جهان ، پاک از غم ها و اندوهها ، رنجها و خصومتها ، دروغها و بی عدالتی ها ، ستمگریها و تن به ستم دادنها ، تنگ چشمیها و کوته نظریها ، کینه توزیها و جنگها و آن چه در این جهان محدود و زندگی پر دردسر رخ می دهد و با جان و سرشت آدمی بیگانه است ، کدام یک ؟ . .

    قطع نظر از اینکه کدام یک از این دو « چشم انداز » به حقیقت و منطق نزدیکتر است ، اولی چقدر تاریک و وحشت زا و هول انگیز و درد آلود است ، و دومی چقدر زیبا و دلپذیر و دل انگیز و آرام بخش .

    تصویر مرگ در قیافه نخست کافی است که همین شربت زندگی را – هر قدر هم زندگی مرفه باشد – در کام تلخ و ناگوار سازد و یا او را برای فرار از مرگ به تن در دادن به هر چیز وادارد و در برابر هر شرطی تسلیم کند .

    در حالی که  تصویر آن در چهره دوم ، می تواند شربت زندگی گوارا و شربت شهادت  را در راه حق و هدفهای پاک از آن گواراتر سازد و به انسان بگوید بخاطر این زندگی در برابر هر شرطی تسلیم نشو ، و به هر قیمتی آن را مپذیر ، آزاد باش و از مرگ افتخار آمیز نترس ! خلاصه مرگ همیشه وحشتناک نیست ، گاهی این زندگی از آن وحشتناک تر است .

    چرا از مرگ می ترسیم ؟

    دو کس از مرگ می ترسند ، آن کس که آن را به معنی نیستی و فنای مطلق تفسیر می کند ، و آن کس که پرونده اش سیاه و تاریک است .

    آنها که نه جزء این دسته اند و نه آن ، چرا از مرگ در راه هدفهای پاک وحشت کنند مگر چیزی از دست می دهند ؟

    داستان « آب حیات » با آب و تاب فراوان در همه جا مشهور است . و نیز از قدیمی ترین ایام ، بشر در جستجوی چیزی به نام « اکسیر جوانی » بوده است ، و برای آن افسانه ها بهم بافته ، و آرزوها در دل پرورانده است . 

  • فهرست و منابع تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟

    فهرست:

    ندارد.
     

    منبع:

    ندارد.

تحقیق در مورد تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟, مقاله در مورد تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟, تحقیق دانشجویی در مورد تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟, مقاله دانشجویی در مورد تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟, تحقیق درباره تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟, مقاله درباره تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟, تحقیقات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟, مقالات دانش آموزی در مورد تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟, موضوع انشا در مورد تحقیق مقاله آیا مرگ پایان زندگی است یا سرآغاز نوین دیگر ؟
ثبت سفارش
عنوان محصول
قیمت