بررسی اختلاف در ترجمه واژه «لیُنذِرَ» (احقاف 46 : 12)
لیُنذِرَ/لتُنذِرَ
وَ مِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسىَ إِمَامًا وَ رَحْمَه ً وَ هَذَا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِیًّا لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ وَ بُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ(احقاف46: 12)
بررسی ترجمه ها:
موارد اختلاف در ترجمه های فارسی: 1- تا بیم دهد 2- تا بیم دهی
1) نمونه هایی از ترجمه های مطابق با «تا بیم دهد» :
و پیش از آن کتاب موسى است امام و رحمت و این کتابیست تصدیق کننده به زبان عربى تا بیم دهد آنانرا که ستم کردند و مژده باد نیکوکارانرا...( اشرفی، 1380، 503)
نمونه دیگر
[چگونه یک دروغ قدیمى است] در حالى که پیش از آن کتاب موسى پیشوا و رحمت بود [و از نزول آن بر پیامبر اسلام خبر داده]، و این قرآن تصدیق کننده [آن] است در حالى که به زبان عربى [فصیح و گویا] ست تا ستمکاران را بیم دهد، و براى نیکوکاران بشارتى باشد.( انصاریان، 1383، 503)
در موارد ذیل نیز «لینذر»، « تا بیم دهد» ترجمه شده است: ( آیتی،1374، 503 ؛ قرشی، 1377،10، 136؛ اشرفی،1380، 503 ؛ الهی قمشه ای،1380، 503 ؛ انصاریان،1383، 503؛ بروجردی،1366، 910 ؛ پاینده،بی تا،424 ؛ پور جوادی،1414ق، 502؛ موسوی همدانی،1374، 18، 283؛ بلاغی،1386ق،6، 137؛ حلبی،1386، 503)
2) نمونه هایی از ترجمه های مطابق با «تا بیم دهی»
و از پیش او کتاب موسى پیشرو و بخشایشى، و این کتابى است باور دارنده زبانى تازى تا بترسانى آنان را که ظلم کردند، و مژده نکو کاران را.( ابو الفتوح رازی، 1408ق، 17، 248)
نمونه دیگر
و از پیش آن کتاب موسى پیشىاى و بخشایشى، و این کتابى است راست کننده به زبان تازى، تا بیم کنى آن کس ها را که ستم کنند و بشارت دهى نیکوکاران را( ترجمه طبری،1356، 6، 1682)
بررسی و تحلیل اختلاف قراءات در واژه«لیُنذِرَ»
اختلاف قرائتی که در این آیه وجود دارد به صورت ذیل است:
1- لتنذر: ابن کثیر،نافع،ابوجعفر، ابن عامر و به تاء خوانده اند.(طوسی، بی تا، 9، 273؛ طبری،1412ق،26 ، 11)
دلیل قرائت به تاء، اسناد انذار به پیامبر و خطاب به ایشان است. (مکی بن ابی طالب،1401ق،2، 271)
2- لینذر: سایر قاریان به صورت غائب و با یاء خوانده اند. دلیل قرائت به یاء، بازگشت ضمیر غائب در «لیُنذِرَ» به ما قبل آن یعنی «کتاب» است. (همان)
این آیه پاسخی است به مشرکان برای رد تهمت نسبت به قرآن که آن دروغی است که از قبل ساخته شده است. این آیه بیان می دارد که از نشانه های صدق قرآن، کتاب حضرت موسی است که قبل از قرآن است و به عنوان دو ویژگی «امام» و «رحمت» وصف شده است. و قرآن نیز به زبان عربی تصدیق کننده این کتاب است. با این حال چگونه نسبت «إفک قدیم» را به قرآن می دهید.(مکارم شیرازی،1374، 21، 320) پس از ویژگی هایی که برای قرآن از قبیل تصدیق تورات و زبان عربی بودن آن در این آیه ذکر می شود، به هدف نهایی قرآن، یعنی انذار ستم پیشگان و بشارت نیکوکاران اشاره می شود. توجیه قرائت «لتُنذر» به صورت مخاطب به دو وجه بیان شده است:1- اسناد فعل «لتُنذر» به صورت مؤنث به واژه «لساناً» که قبل از آن قرار دارد و مؤنث است. 2-خطاب به پیامبر باشد. دلیل قرائت «لیُنذر» به صورت غائب آن است که انذار به «کتاب» یعنی قرآن اسناد داده شده است.(طوسی،بی تا،9، 274) اگر بر اساس جمله قبل از «لیُنذِرَ» یعنی« هَذَا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِیًّا» توجه شود، نسبت انذار به «کتاب» به نظر مناسب تر است، چرا که ساختار جمله بر اساس سوم شخص«غائب» تدوین یافته است. امّا در مورد قرائت«لتُنذر»، چون پیامبر مبیّن قرآن و مسئولیت انذار امّت را بر عهده دارد. این قرائت نیز پذیرفته می شود.
نتیجه
بنابراین ترجمه« تا بیم دهد» به دلیل حمل بر غیب و ناظر به قرائت «لیُنذِر» است و ترجمه«تا بیم دهی»بنابر بر حمل بر خطاب و ناظر به قرائت«لتُنذِر» است.
2)بررسی اختلاف در ترجمه واژه «لایُری» (احقاف 46: 25)
لاتَری،مساکنَهم/لایُری،مساکنُهم
تُدَمِّرُ کلَََّّّّّّ شىَْءِ بِأَمْرِ رَبهَِّا فَأَصْبَحُواْ لَا یُرَى إِلَّا مَسَاکِنهُُمْ کَذَالِکَ نجَْزِى الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ(25)
بررسی ترجمه ها
موارد اختلاف در ترجمه های فارسی:1-دیده نمی شد خانه هایشان2- نمی بینی خانه هایشان را
1- نمونه هایی از ترجمه های «دیده نمی شد خانه هایشان»
هر چیز زنده را به امر خدایش هلاک مىکند، آنها صبح کردند در حالى که جز خانههایشان دیده نمىشد، قوم مجرم را بدینسان سزا مىدهیم( قرشی،1377، 10، 54)
نمونه دیگر
همه چیز را به فرمان پروردگارش درهم مىکوبد. پس صبح کردند، در حالى که جز خانههایشان چیز دیگرى مشاهده نمىشد. ما این گونه مردم مجرم را مجازات مىکنیم.( ارفع،1381، 505)
در موارد ذیل نیز«لایُری إلّا مساکنُهم»،« دیده نمی شد خانه هایشان» ترجمه شده است:
(قرشی،1377، 10، 154؛ ارفع، 1381، 505؛ اشرفی، 1380 ،505؛انصاریان،1383، 505؛برزی،1382، 505؛ پاینده، بی تا، ؛حلبی،1380، 505؛خسروانی،1390ق،7، 470 ؛خواجوی،1410ق،198؛رضایی،1383، 505)
2- در ترجمه های آیتی،میبدی و نسفی مطابق با «لا تَری إلّآ مساکنَهم»«نمی بینی مگر خانه هایشان را» ترجمه شده است:
تُدَمِّرُ کُلَّ شَیْءٍ دمار مىبرآورد آن باد از هر چیز که بآن رسید و تباه میکرد، بِأَمْرِ رَبِّها، بفرمان خداوند خویش، فَأَصْبَحُوا لا یُرى إِلَّا مَساکِنُهُمْ چنان شدند که نبینى مگر نشستگاههاى ایشان، کَذلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ (25) بدان را چنین پاداش دهیم ما.( میبدی،1371،9، 157)
هلاک کند به فرمان خداوند خویش هر چیزى را که به هلاک وى است فرمان، فَأَصْبَحُوا لا یُرى إِلَّا مَساکِنُهُمْ شدند چنانک نبینى جز باشگاههاى ایشان، کَذلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ همچنین دهیم جزاى جانیان.( نسفی،1367،2، 952)
به فرمان پروردگارش همه چیز را هلاک مىکند. چنان شدند که اکنون جز خانههاشان را نبینى. و ما مجرمان را این سان پاداش مىدهیم(آیتی،1374، 505)
بررسی و تحلیل اختلاف قراءات در جمله«لا یُری إلّا مساکنُهم»
«لا یُری إلّا مساکنُهم» به دو صورت قرائت شده است:
عاصم،حمزه و خلف به یاء مضموم و به نون مضموم«مساکنُهم» خوانده اند.(ابو الفتوح رازی،1408ق،ج17،ص274) دلیل قرائت به یاء مضموم و نون مضموم، نائب فاعل واقع شدن «مساکنُهم» برای فعل«یُری»است.( مکی بن ابی طالب، 1401ق،2، 274)
امّا قرّاء دیگر، به تاء مفتوح و نون مفتوح قرائت کرده اند. دلیل ایشان از این قرائت،این است که فعل دیدن تنها توسط پیامبر انجام می شود. در این صورت، واژه «مساکنَهم» مفعول به فعل «تَری» واقع می شود.( ابوزرعه، 1402ق،217 )
در این آیه به شرح حال مستکبران سرکش و هوسران قوم عاد پرداخته است. این آیه بیان می دارد که این قوم به تند بادی ویرانگر که همه چیز را به فرمان پرور دگارش در هم می کوبد و از میان بر می دارد،گرفتار شدند. و آنها در حالی صبح کردند که جز خانه ها و مساکن شان چیزی دیده نمی شد. و این نشان از آن است که خانه های آنها از عذاب الهی در امان بوده ولی خود قوم عاد به هلاکت رسیدند.(مکارم شیرازی،1374، 21، 356) در این آیه بر اساس اختلاف قرائتی که وجود دارد، برخی فعل غائب «یُری» را به صورت فعل مخاطب معلوم«تَری» قرائت کرده اند. در صورتی این قرائت باشد، اگر پیامبر در میان قوم عاد حضور داشت، شاهد و ناظر خانه های آنها بود. امّا اگر این فعل به صورت«یُری» قرائت شود، اشاره به خود فعل دیدن خانه های این قوم است.( بیضاوی، 1418ق، 5، 115) بر اساس اختلاف قرائتی که وجود دارد، برخی فعل غائب مجهول«یُری» را به صورت مخاطب«تَری» قرائت کرده اند. در این صورت، اگر پیامبر در میان قوم عاد حضور داشت، شاهد و ناظر خانه های آنها می بود. امّا اگر این فعل به صورت«یُری» قرائت شود، اشاره به خود فعل دیدن خانه های این قوم است.
نتیجه
بنابراین ترجمه«دیده نمی شود مگر خانه هایشان» ناظر به قرائت«لا یُری إلّا مساکنُهم» به دلیل حمل فعل به صورت مجهول است. و ترجمه« نمی بینی مگر خانه هایشان را» ناظر به قرائت«لاتَری إلّامساکنَهم» به دلیل حمل فعل به صورت مخاطب است. در صورت مخاطب بودن فعل، اگر پیامبر در میان قوم عاد حضور داشت، شاهد و ناظر خانه های آنها می بود. امّا اگر این فعل به صورت«یُری» قرائت شود، اشاره به خود فعل دیدن خانه های این قوم است.