خط کوفی
اولین خط متداول و رایج در سرزمین های اسلامی بوده است که احکام، لوح ها ، کتیبه ها وقرآن مجید بدان نوشه شده است. پیدایش این خط همانند نام آن شهر کوفه بوده است. در قرن ششم تا هشتم هجری قمری هنرمندان ایرانی با قوه خیال انگیزی ِ وصف ناپذیرشان، حال و هوایی دیگر به خط کوفی دادند؛ یادگارهای مانده از گذشه های دور گواه این نکته است، ولی به علت دشواری در امر خواندن و مسائل مربوط به نوشتار این خط به مرور زمان از رونق افتاده، اما از لحاظ زیبایی هنوز از عیارش کاسته نشده است و چون جواهری گرانسنگ در موزه ها می درخشد.
خط محقق
توسط (( ابن مقله )) دانشمند و وزیر با هوش ایرانی رواج یافت. حسن وزیبایی در این خط زیاد است. خلوت و جلوت های مناسب و بجا و ریتم های متعادل و موزون در این خط موج می زند. شاعران در وصف این خط بسیار سروده اند و کاتبان به این خط بسیار نوشته اند به سروده حافظ اکتفا می کنم که می فرماید:
کسی که حسن خط دوست در نظر دارد
محقق است که او حاصل بصر دارد
همچنین بسیار از موزه های دنیا مزین به خط محقق است.
خط ریحان
خطی دلکش و زیباست که برای سهولت در امر کتابت کلام الله مجید و فرامین و دستور های امیران ترویج یافت. این خط ریشه در خط محقق دارد. از لحاظ اندام وشکل ظریف تر از خط محقق است و بیشترین استفاده را در کتابت دارد.
خط ثلث
یکی از زیباترین خطوط عربی است که با پیچ و تا ب های دلکش و موزون چشم هر بیننده را می نوازد. ابن مقله بزرگ (متوفی 328 هجری قمری ) این خط را ابداع کرد که در بیشتر کشورهای اسلامی رواج دارد. خط ثلث حضور خویش را در پیام های مذهبی کتیبه مساجد و بناهای زیبای جوامع اسلامی جاوید کرده است. استادان بزرگ ایرانی، عربی، ترکیه و کشورهایی نظیر افغانستان و پاکستان در روند تکاملی این خط کوشش ماندگار کرده اند.
خط نسخ
رایج ترین ومتداول ترین خط در سرزمین های اسلامی خط نسخ است، که بیشترین قرآن ها به این نوشته شده است و این خط با آیات مقدس انسی دلپذیر دارد. خط نسخ توسط (( یاقوت مستعصمی )) (متوفی 696هجری قمری ) به کمال رسید و شکوهمند و زیبا شد؛ اما در ایران شیوه استاد بزرگی چون ((میررزا احمد نیریز ی )) (سده دوازدهم ) رواج بیشتری یافت، چرا که حس و حال خط نستعلیق او به زیبایی خط نسخ افزود و آنرا مقبول و مطبوع خاص و عام کرد. شکوه و جلال این خط را می توان در بعضی از کتب قدیم و یا در موزه ها و گنجینه های عالم دید.
خط نستعلیق
این خط را (( عروس خط ایرانی )) نامیده اند که زیبایی آن همگان را متحیرکرده است. خط نستعلیق از ترکیب دو خط ((نسخ )) و ((تعلیق)) در قرن هفتم و هشتم تو سط (( میر علی تبریزی )) ابداع شده است.
میر علی تبریزی، سلطانعلی مشهدی، میرعلی هروی و ... هر یک به نوبه خود جهت متعالی کردن این خط ، پنجره ای به باغی گشودند.
این خط مبارک و خوش اقبال در دوره صفویه توسط (( میر عماد الحسنی )) به اوج زیبایی و طراوت رسید. بعد از آن پیروان و رهروان میرعماد و علاقمندان به این خط دل پسند ایرانی با جد و جهد فراوان در تکامل و زیبایی این خط کوشیده اند هنرمندانی چون سلطانعلی مشهدی، میرعلی تبریزی، میرعلی هروی، میرعماد، الحسنی، رشیدا،میرزاغلا مرضا اصفهانی، محمدرضا کلهر، عمادالکتاب قزوینی، حسن و حسین میر خانی امیرخانی ، کاوه، یزدانی، فرادی، سلحشور، خروش، اخوین، واشقانی، نظام العما، راهجیری و بعضی از جوانان این عصر سرآمدان خط نستعلیق به شمار می روند.
خط شکسته
اوئل قرن یازدهم (دوران صفویه) را باید دوران پیدایش خط شکسته دانست، که به کوشش (( مرتضی قلی خان شاملو )) (متوفی 1100 هجری قمری) و ((شفیعا)) شکل گرفت. بی گمان خرامش و نرمش خط نستعلیق برای خوشنویس صاحب نام دربار شاه سلیمان صفوی – مرتضی قلی خان – کافی نبود. تجلی مینیاتور رضا عباسی در مکتب اصفهان و معماری پر منحنی و عاطفی آن زمان و همچنین نیاز برای سریع نوشتن سبب تحولاتی در خط نستعلیق شد. بدین ترتیب اتصالاتی به کلمات داده شده که موزون و زیبا بود وبه آن خط (( شکسته نستعلیق)) نام نهادند.
ناگفته نماند، هر پدیده هنری ابتدا به صورت خام و ناپخته حضور می یابد اما با توجه و درایت و علاقمندی هنرمندان سخت کوش، به جایگاه بلند هنری نائل می گردد ؛ که این اقبال نصیب خط شکسته شد.
این خط زیبای ایرانی با ظهور نابغه ای همچون ((درویش عبدالمجید طالقانی)) (متوفی1185 هجری قمری ) به درجه زیبایی و کمال رسید و از فرم مکتوبه نویسی به فضای هنری راه یافت. عبدالمجید درویش بسان هر نابغه ای با شور و هیجان در رسیدن به کمالی مطوب کوشید،از قیل و قال ره عشق عشق نهر اسید و برای ذوق ایرانی جاودان نگاری کرد بگونه ای که همه خوشنویسان بعد ازخویش را مرید و دلبسته خود نمود. آثار بدیع و زیبای بر جای مانده از وی بسیار ارزشمند و گرانسنگ هست.