صبر یعنی کسی را در تنگنا قراردادن و گرفتار ساختن و کسی را صابر گویند که مشکلات دور و بر و احاطه کننده، او را تسلیم نکند. به مفهوم دقیق قرآنی صبر یعنی «اینکه انسان آنچه را که برایش ناخوشایند است، برای رسیدن به خشنودی خداوند بر خویشتن هموار گرداند. آیهی 22سورهی رعد در این باره میفرماید: و کسانی که (در برابر مشکلات زندگی و آزار و اذیت دیگران )به خاطر پروردگارشان شکیبایی میورزند.
صبر درخشندهترین خلق و خوی قرآنی است که در همهی سورههای مکی و مدنی قرآن به نوعی مورد توجه و عنایت پروردگار جهانیان قرار گرفته و در بسیاری از احادیث شریف پیامبر(ص) به آن اشاره شده و در سیره ی عملی پیامبر میدان و جایگاه وسیعی را به خود اختصاص داده است. امام محمد غزالی میفرماید: در قرآن هفتاد و چند بار و امام احمد میگوید: حدود نود بار در قرآن به موضوع صبر اشاره گردیده و تا جایی که ابو طالب مکی میگوید: هیچ چیز دیگری را سراغ نداریم که در قرآن این همه آیه را به خود اختصاص داده باشد.
انواع صبر در قرآن
با توجه به معنای دقیق صبر در قرآن امور ناخوشایند برای انسان گوناگون و رنگارنگ است. یعنی قلمرو صبر بسیار وسیع و دایره اش بسیار بیش از آنچه مردم و قتی کلمهی صبر را میشنوند و در ذهنشان نقش میبندد گسترش دارد.
به این خاطر مناسب دانستیم که تقسیم بندی صبر از دیدگاه امام غزالی را در این شماره یادآور شویم چون به نظر ما تقسیمبندی ایشان در رابطه با این موضوع بسیار دقیق، کامل و شامل است. ایشان میفرمایند:
بدان که صبر دو گونه است: جسمانی و نفسانی صبر جسمانی و بدنی خود نیز بر دو گونه است: گاهی عبارت از انجام دادن کارهای دشوار است و از زیر کار در نرفتن(صبر فعال)، و گاهی به معنی تحمل و بردباری در برابر ضربات سخت و بیماریهای شدید و زخمهای سهمگین است(صبر انفعالی)
صبر جسمانی هرگاه با موازین شرع انطباق و همخوانی داشته باشد پسندیده است.
اما صبر تمام عیار و مورد نظر شارع مقدس اسلام، که تحت هر شرایطی پسندیده است صبر نفسانی است که:
عبارت است از: «اینکه انسان خویشتن را از هوا و هوس ناروا باز دارد و مشتهیات نفس خود را زنجیر کند و افسار اسب سرکش نفس را در دست گیرد صبر نفسانی بر حسب آنکه در چه زمینهای باشد نامهای مختلفی به خود میگیرد:
(1)اگر شکیبایی در برابر شهوات جنسی و شکمبارگی باشد، عفت نام دارد.
(2)اگر شکیبایی در برابر مصائب و سختیهای روزگار باشد صبر نام دارد که ضد آن جزع و هلع است یعنی انسان خویشتنداری نکند، آه و ناله سر دهد گریبان را پاره سازد و بر سر و صورت خویش بکوبد. (3)اگر شکیبایی در برابر ثروتمندی، مال و مکنت باشد ضبط نفس نام دار د و ضد آن بطر است.
(4)اگر شکیبایی در میدان جنگ و صحنهی کارزار باشد شجاعت و دلیری نام دارد که ضد آن جبن و بزدلی و
ترسویی است.
(5)اگر شکیبایی در هنگام خشم و شعله کشیدن غضب باشد حلم نامیده میشود که ضد آن بیحوصلگی و زود از جا در رفتن و عصبانیت است.
(6)اگر شکیبایی در برابر ناملایمات و نگرانیهای روزگار باشد سعهی صدر نام دارد. یعنی دلبازی و گشادهرویی. ضد آن ضجر و ضیق صدر یعنی افسردگی و دلتنگی و بیتابی است.
(7) اگر اگر شکیبایی به منظور پنهان داشتن سخن یا خبری باشد راز داری نام دارد.
(8)اگر شکیبایی به منظور کنار گذاردن تجملات و به دنبال زر و زیور نرفتن و سطح کارایی خویش را بالا بردن و سطح توقعات را پایین آوردن باشد، زهد نام دارد که ضد آن حرص است.
(9)اگر شکیبایی به این معنا باشد که انسان با اندک بهرهای از دنیا، بسازد و خود را جز به خداوند پیوسته و دلبسته نسازد، قناعت نام میگیرد که ضد آن آزمندی است.
بدینترتیب بیشتر خلق و خوهای اهل ایمان زیر عنوان «صبر» جای دارند. به همین دلیل وقتی را وی از رسول خدا میپرسد که «ایمان چیست»؟ میفرماید:«هو الصبر» منظور آن حضرت این است که انجام اعمال عبادی و استقامت در راه بندگی خداوند بیشتر ابعاد نظام رفتاری یک انسان مسلمان را شامل میگردد.
تقسیم نمودن صبر توسط امام محمد غزالی با الهام گرفتن از آیات قرآن مجید بوده که به عنوان مثال در آیهی 177 سوره ی بقره میفرماید: « والصابرین فی الباساء والضراء و حین الباس.....» در برابر فقر و محرومیتها و بیماری و زیان و ضررها و به هنگام نبرد شکیبایند.( احیاء علوم الدین جلد 4 )
اما باید توجه کرد که از نظر ماهیت، همهی انواع صبر یکی هستند. لذا کسانی که طریق مستقیم و روش صحیح را در فهم معانی پیش میگیرند و به حقایق معانی دست مییابند به صواب نزدیکترند و از خطا و لغزش مصونتر.
بلی این است سخن بس ارزنده و تحقیقی بس سازنده. و از اینجا میفهمیم که چرا قرآن تنها صبر را ملاک و معیار رستگاری در آخرت و به بهشت در آمدن و سزاوار سلام و درود فرشتگان شدن، میداند.
الله اکبر و لله الحمد.