رهبر معظم انقلاب « گفتمان عدالت » , یگ گفتمان اساسی است , همه چیز ماست . منهای آن , « جمهوری اسلامی » هیچ حرفی برای گفتن ندارد , ... این گفتمان را باید همه گیرکنید , به گونه ای که هر جریانی , هر شخصی , هر حزبی و هر جناحی سرکار بیاید , خودش راناگزیر بیند , که تسلیم این گفتمان شود , یعنی برای عدالت تلاش کند , و مجبور شود , پرجم عدالت را بر دست بگیرد . (1 ) با توجه به اینکه « عدالت اجتماعی » در کنار اصول پنجگانه ی اعتقادی شیعه , که قوام بخش « قیام اصلاحی » امام (قدس سره )محسوب می گردند , به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای اسلامی بودن « حکومت اسلامی » محسوب می گردد. در این نوشتار جایگاه « عدالت اجتماعی » « قیام اصلاحی » امام (قدس سره ) مورد کنکاش قرار می گیرد. ایشان عدالت دوستی و ظلم ستیزی را امری فطری قلمدادنموده و در این رابطه می فرمایند : « از فطرت های الهیه , حب عدل و خضوع در مقابل آن , و بغض ظلم و عدم انقیاد در پیش آن است » . (2 ) همچنین ایشان یکی از صفات و وظایف مهم شیعیان امام علی (علیه السلام ) را قیام به برقراری « عدالت اجتماعی » دانسته و در این رابطه می فرمایند : ما وظیفه داریم , مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم , ما وظیفه داریم , پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم . همین وظیفه است , که امیرالمومنین (علیه السلام ) در وصیت معروف به دو فرزند برزگوارش تذکر می دهد و می فرماید : « وکوناللظالم خصما , و للمظلوم عونا » . (3 ) « و دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید » . علمای اسلام موظف اند , با انحصارطلبی واستفاده های نامشروع ستمگران مبارزه نمایند . (4 ) بعداز بیان مقدمه ی مذکور معانی اصطلاحی سه واژه ای دراین مبحث , « عدالت اجتماعی » , « نابرابری اجتماعی » و « تبعیض اجتماعی » , همچنین جایگاه « عدالت اجتماعی » , همچنین جایگاه « عدالت اجتماعی » در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را مورد توجه قرار می دهیم . الف عدالت اجتماعی 1 کاربرد مفهوم عدل توزیعی نسبت به ثروت , دارایی , امتیازات و مزیت هایی که در یک جامعه انباشته شده است . 2 عدالت اجتماعی یعنی با هریک از افراد جامعه به گونه ای رفتار شود , که مستحق آن است و در جایی جای داده شود , که سزاوار آن است . 3 به عبارت دیگر , هر فرد بر اساس کار , امکانات فکری و ذهنی و جسمی بتواند از موقعیت های متناسب و نعمات برخوردار شود . (5 ) ب نابرابری اجتماعی وضعی که در آن , اعضای یک جامعه , از نظر ثروت و درآمد , فرصت ها و امکانات با یکدیگر تفاوت داشته باشند. « نابرابری اجتماعی » را , هم ناشی از مناسبات نامطلوب و هم ناشی از ساختمان جسمی و روحی بشر دانسته اند. همه ی مصلحین تاکید نموده اند , که در عین نابرابری های خلقتی , باید در راه ایجاد شرایط وصول به سعادت و خوشبختی نسبی , برای همه ی بشر کوشید , یعنی کاری کرد , که فرصت های مساوی , برای همه به وجودآید , تا « عدالت اجتماعی » برقرار گردد . (6 ) ج تبعیض اجتماعی « رفتار نایکسان و خلاف عدل و انصاف باگروههایی از مردم خواه دوستانه یا دشمنانه , به دلایلی مثل نژاد , زبان , ملیت , مذهب , عقیده و جز اینها که ارتباطی به رفتار بالفعل آن افراد نداشته باشد , یا ارتباط اندکی داشته باشد » . (7 ) د عدالت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی در بخشی از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جایگاه « عدالت اجتماعی » چنین مورد تاکید قرار گرفته است : 1 ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبازره با کلیه ی مظاهر فساد و تباهی . 3 آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه , در تمام سطوح ... 6 محو هرگونه استبداد و خودکامگی . 7 تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون . 8 مشارکت عامه ی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی , اقتصادی , اجتماعی و فرهنگی خویش . 9 رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه , در تمام زمینه های مادی و معنوی . 10 ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضرور . 12 پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی , جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه . 14 تامین حقوق همه جانبه ی افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون . 16 تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام , تعهد برادرانه نسبت به همه ی مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان . (8 ) همچنین در بخشی از اصل چهل و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران راهکار استقرار « عدالت اجتماعی » چنین مورد تاکید قرار گرفته است : برای تامین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای اساسی انسان در جریان رشد , با حفظ آزادگی او , اقتصاد جمهوری اسلامی ایران , بر اساس ضوابط زیر استوار می شود : 1 تامین نیازهای اساسی : مسکن , خوراک , پوشاک , بهداشت , درمان , آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده , برای همه . 2 تامین شرایط و امکانات کار برای همه ... 5 منع اضرار به غیر و انحصار و احتکار و ربا و دیگر معاملات باطل و حرام . 6 منع اسراف و تبذیر در همه ی شوون مربوط به اقتصاد , اعم از مصرف , سرمایه گذاری , تولید , توزیع و خدمات . 6 جلوگیری از سلطه ی اقتصادی بیگانه بر اقتصادکشور . (9 ) مهم ترین نکات از سخنان امام (قدس سره ) در زمینه ی عدالت اجتماعی در قیام اصلاحی امام خمینی (قدس سره ) برقراری « عدالت اجتماعی » یک وظیفه ی ذاتی و دائمی برای حاکمیت اسلامی محسوب می گردد , اهتمام به تحقق آن هم در شکل گیری و هم در بقانظام اسلامی یکی از مهم ترین الویت های حکمرانی است , فلذا ایشان می فرمایند : اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویها و آزادی بر معیار عقل و عدل واستقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد و (اجرای ) حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل , برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل , چیزهایی نیستند , که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود , ... حکومت حق برای نفع مستضعفان وجلوگیری از ظلم و جور و اقامه ی « عدالت اجتماعی » همان است , که مثل سلیمان بن داود(علیه السلام ) و پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش می کردند , از بزرگترین واجبات و اقامه ی آن از والاترین عبادات است . (10 ) 1 عدالت اجتماعی سر لوحه ی قیام اصلاحی انبیا و اوصیا(سلام الله علیهم ) « اساسا انبیا خدا صلوات الله و سلامه علیهم مبعوث شدند , برای خدمت به بندگان خدا , خدمت های معنوی و ارشادی و اخراج بشر از ظلمات به نور , و خدمت به مظلومان و ستم یدگان و اقامه ی عدل , عدل فردی و اجتماعی » . (11 ) به حکم عقل و ضرورت ادیان هد بعثت وکار انبیا تنها مسئله گویی و بیان احکام نیست , ... در حقیقت , مهم ترین وظیفه ی انبیا(علیهم السلام ) برقرارکردن یک نظام عادلانه ی اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است , که البته با بیان احکام و نشر تعالیم وعقاید الهی ملازمه دارد. چنانچه این معنا از آیه ی شریفه , (سوره ی مبارکه ی حدید آیه ی 25 ) به وضوح پیداست . هدف بعثت ها , بطور کلی , این است , که مردمان بر اساس روابط اجتماعی عادلانه نظم وترتیب پیدا کرده , قد آدمیت راست گردانند. واین با تشکیل حکومت و اجرای امکان پذیر است . (12 ) 2 عدالت اجتماعی یک ارزش اصیل معنوی برای همه ی زمان ها و مکان ها ارزش ها در عالم دو قسم است : یک قسم ارزش های معنوی , از قبیل ارزش توحید و جهات مربوط به الوهیت . و از قبیل , عدالت اجتماعی , حکومت عدل و رفتار عادلانه ی حکومت ها با ملت ها و بسط « عدالت اجتماعی , حکومت عدل و رفتار عادلانه ی حکومت ها با ملت ها و بسط « عدالت اجتماعی » در بین ملت ها و امثال اینها. که در صدر اسلام یا قبل از اسلام از آن وقتی که انبیا مبعوث شدند , وجود داشته و قابل تغییر نیست . عدالت معنایی نیست , که تغییر بکند , یک وقت صحیح و زمانی غیر صحیح باشد. ارزش های معنوی ارزش های همیشگی هستند