اجتماع زنده، اجتماعی است که اساس آن را همکاری و همراهی تشکیل دهد. به گونهای که افراد این اجتماع در تأمین احتیاجهای فردی یکدیگر شریک باشند، در جامعه زنده هرگاه مشکل یا گرفتاری گریبانگیر شخصی شود همه افراد آن جامعه برای مبارزه با آن مشکل اعلام آمادگی میکنند.
کار در چنین جامعهای بر میزان مبادله است، بدین معنی که برای فردی که کوشش نمودی برای تو خواهد کوشید و شریک اندوه و مشکل هر کس شدی، شریک اندوهت خواهد بود.
هر کس با دقّت به چنین اجتماعی نظر کند خواهد دید که در این جامعه افراد در اصلاح کار یکدیگر کوشش میکنند و در نتیجه او نیز با دیده احترام بهآن جامعه مینگرد و در اصلاح کار خویش تلاش میکند و اگر خلاف این مطلب را مشاهده نمود و جامعهای را دید که افراد آن فقط در فکر حلّ مشکل و اصلاح کار خود هستند و افراد آن به اندازهای نسبت به نیازهای یکدیگر بیگانه هستند که گویا هیچ یک متعلّق به این جامعه نیستند، چنین جامعهای از نظر او بیارزش بوده و به آن اهمیت نخواهد داد و برای برطرف نمودن هیچ یک از نیازهای اینجامعه حتّی فکر هم نمیکند چه رسد به کوشش!
جامعهای که در آن حسّ تعاون و همکاری بیشتر باشد آن جامعه رو به پیشرفت میگراید، ولی اجتماعی که در آن پیوند تعاون گسیخته باشد سستی وانحطاط پایههای آن جامعه را تشکیل میدهند.
اسلام پیروان خود را به همکاری در کارهای نیک تشویق مینماید.
قرآن کریم در این زمینه میفرماید: (در کارهای نیک و پرهیزکاری همکاری کنید و هیچگاه بر گناه و ستمگری همکاری نکنید).
آری، تعاون و همکاری نشانه جامعهای نیرومند و پُر نشاط است و پراکندگی علامت ملّتی سست و تنبل میباشد.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند:
«خداوند متعال به داود علیه السلام وحی نمود که ای داود، بنده من روز قیامت با حسنهای نزد من میآید و من به خاطر آن حسنه او را فرمانروای بهشت میسازم. داود عرضه داشت: خداوندا این بندهای که روز قیامت با حسنهای به پیشگاهت میآید و به خاطرآن حسنه او را فرمانروای بهشت میگردانی چگونه بندهای است؟ خداوند فرمود: این بنده، بنده مؤمنی است که در راه برآوردن نیازی از برادر دینی خود کوشیده و دوست داشته است نیاز او را برطرف نماید، خواه در برطرف کردن نیاز او موفق شود خواه موفق نشود».
افرادی که در فکر خدمت به مردم هستند در جامعه از محبوبیّت خاصّی برخوردارند، ولی افراد تنبل در نظر مردم ارزشی ندارند و افرادی که در فکر برطرف نمودن مشکلات و نیاز های دیگران هستند همیشه نیکنام و محترم میباشند.
اسلام در برآوردن احتیاجات مردم بسیار تأکید میکند و پیروان خود را به این امر تشویق کرده، برای هر نوع حاجتی که برطرف نمایند، اجر و پاداش خاصّی تعیین نموده است.
حضرت امام سجّاد علیه السلام میفرمایند:
«فردی که نیاز برادر دینی خود را برطرف مینماید در اصل حاجت خدا را برآورده است و خداوند هم در مقابل یکصد حاجت و نیازمندی از او برطرف مینماید که یکی از آنها بهشت است. هر کس سنگینی غم و غصهای را از دوش برادرش بردارد، خداوند سنگینی غمهای قیامت را هر اندازه که باشد از دوش او بر میدارد. هر فردی که در دفاع از برادر خویش مقابل ظالم بایستد و او را یاری دهد، خداوند در عبور از صراط در آن هنگام که قدمها خواهد لرزید، او را یاری میدهد. هرکس در برطرف نمودن حاجت برادر دینی خود بکوشد و او را شاد نماید، مانند ایناست که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را شاد نموده است. هر کس تشنگی از برادر دینی خود برطرف نموده و او را سیراب نماید، خداوند او را از رحیق مختوم سیراب خواهد نمود.
هر فردی که گرسنگی از برادر خود رفع نموده و او را سیر نماید، خداوند از میوههای بهشتی به او میدهد. هر کس برادر دینی برهنه خود را لباس بپوشاند، خداوند به وی استبرق و حریر میپوشاند.
هر فردی که برادر دینی خود را (که برهنه هم نبوده) لباس دهد، تا زمانی که از آن لباس در بدن برادرش رشتهای باقی مانده، در پناه خداوند خواهد بود. هر فردی که به برادر دینی خود خدمتی نماید، کارهای او را انجام دهد و آبروی او را حفظ نموده، کمک حالش باشد، خداوند در بهشت خدمتگزاران دائمی را در اختیار او قرارمیدهد.
هر کس به برادر دینی خود مرکبی دهد، خداوند در روز قیامت او را بر ناقهای از ناقههای بهشتی سوار نموده و بر فرشتگان مباهات نماید.
هر فردی که برادر دینی خود را هنگام فوت کفن کند، گویا او را از ابتدای تولّد تا روز فوت لباس پوشانده است. هر کس در ازدواج برادر دینی خود کمک نماید که همسری داشته، با او مأنوس شود و به وسیله او آرامش یابد، خداوند او را در قبرش با فرشتهای به صورت محبوبترین افراد مأنوس فرماید. هر کس هنگام بیماری به عیادت برادر دینی خود برود، فرشتگان اطراف او جمع شوند و برایش دعا کنند تا ازعیادت باز گردد و فرشتگان به او گویند: خوش باش که بهشت بر تو مبارک است. بهخدا سوگند که برطرف نمودن نیاز مردم در پیشگاه خداوند از دو ماه روزهداری پی درپی همراه اعتکاف نمودن این دو ماه که یک ماه آن ماه حرام باشد بهتر است».
«فرد مسلمان حاجت و نیاز برادر مسلمان خود را برطرف نمیکند مگر آنکه خداوند به او میفرماید: تو اجر و پاداش خود را گرفتی که من به کمتر از بهشت برای تو رضایت نخواهم داد».
از نقاط بسیار حساس در اخلاق اسلامی حسّ تعاون و تعاضد و خدمت به مردم بخصوص خدمت به مؤمنان و صالحان است. از مجموعه تعالیم اسلامی و سیره اولیاء علیهم صلوات الله استفاده می شود که پس از ادای فرایض، بالاترین وسیله برای تقرّب به خداوند متعال این خصلت نیکو است. اولیای خداوند همواره در خدمت مردم بودند و شخصاً در رفع حوایج آنان اقدام می کردند.
از قرآن مجید استفاده می شود که آنچه به سود مردم باشد پایدار و جاوید خواهد بود و آنچه سودمند نباشد، مانند کف بر روی آب، بزودی از میان می رود و اثری از آن باقی نمی ماند. خداوند متعال می فرماید:
«... فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ»
... اما کف به کناری می افتد و نابود می شود ولی آنچه به مردم سود می رساند (مثل آب یا فلز خالص) در زمین میماند. خداوند متعال اینچنین مثال می زند.
امام صادق علیه السّلام در تفسیر آیه شریفه «وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ ...»
که درباره حضرت عیسی علیه السّلام نازل گشته می فرماید: مقصود از «جَعَلَنی مُبارکاً» ، «جعلنی نفّاعاً» می باشد، یعنی خداوند عیسی را برای مردم بسیار سودمند قرار داد. در حدیث دیگری آمده است: آنگاه که از رسولخدا صلّی الله علیه و آله و سلّم پرسیدند: محبوب ترین مردم کیست؟ فرمود: آن کس که وجودش برای مردم سودمندتر باشد.
در حدیثی دیگر آمده است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«الْخلقُ عِیالُ الله فَأحبُّ الْخلق إلی الله من نَفَع عیالَ الله و ادْخل علی اهلِ بیْتٍ سُرُوراً.»
مردم عائله و جیره خواران خداوندند. محبوب ترین آنها نزد خدا کسی است که سودش به عائله خدا برسد و خانواده ای را خوشحال کند.