گاهی به اندازهای عمیق است که منجر به فرقه سازی در مکاتبی اصیل میشود. عدهای در زمان امام صادق علیه السلام معتقد به جانشینی اسماعیل، فرزند بزرگ آن حضرت شده بودند. سپس با اعتقاد قطعی به امامت او و فرزندانش جبهه گیری در برابر امامیه را آغاز کردند. به پیروان این نظریه اسماعیلیه میگویند. فرقه اسماعیلیه از معدود فرقی است که به حکومت رسیده و در برههای از زمان به سیاست گذاری در برخی مناطق اقدام مینمودند.
اسماعیل بن جعفر بن محمد علیه السلام
اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق علیه السلام می باشد. او با عبدالله افطح برادر تنی هستند و مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب علیهم السلام است.[1] امام صادق علیه السلام با وجود او همسر دیگری اختیارنکرد. همانطور که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و سلم با وجود خدیجه سلام الله علیها و امیرالمومنین علی علیه السلام با وجود فاطمه زهرا سلام الله علیها اینگونه عمل نمودند.[2]امام صادق علیه السلام نسبت به اسماعیل بسیاراحترام و ابراز محبت مینمود.[3]
مفضل بن عمر با اسماعیل در ارتباط بود و این در حالی بود که مفضل جزو فرق غلات خطابی بود. این ارتباط موجب نگرانی امام صادق علیه السلام شد و با بیانی شدید خواستار کناره گیری مفضل از اسماعیل شدند.[4] بعد از وفات اسماعیل، امام علیه السلام عدهای را تحریص میکند تا به نیابت از اسماعیل حج انجام دهند.[5]این امور نشانه توجه امام علیه السلام به فرزندش میباشد.
اسماعیل در کتب شیعه، یکی از روایان حدیث از امام صادق علیه السلام میباشد و بر این مطلب تصریح شده است.[6] از برخی حکایات بدست میآید که اسماعیل به جانشین پدر بزر گوارش واقف بوده و میدانسته برادرش حضرت موسی بن جعفر علیه السلام امام خواهد شد[7] و از خود اسماعیل نیز مدرکی بر اینکه ادعای امامت داشته باشد نداریم و در واقع او هرگز ادعای امامت ننمود.
وفات اسماعیل
اسماعیل زمان حیات پدر بزرگوارشان، در سرزمین عریض وفات مینماید و مردم جنازه او را تا مدینه میآورند. امام علیه السلام در مرگ اسماعیل بسیار متاثر و نگران میشوند. امام صادق علیه السلام شخصا به تشیع اسماعیل میپردازد و حتی به حمل جنازه فرزند، مبادرت میورزد و چندین مرتبه دستور فرمودند تا جنازه او را بر زمین گذاردند وکفن او را باز کرده، بطوری که صورت اسماعیل معلوم شود و در این حال او را به عقائد حقه تلقین نموده و در بقیع به خاک میسپرند. این عمل امام علیه السلام به خاطر رفع شبهه امامت اسماعیل بود.[8]
شبهه امامت اسماعیل
به سه دلیل شبهه امامت اسماعیل تقویت میشد:
الف. او فرزند ارشد امام صادق علیه السلام بود و در فکر برخی این عقیده رسوخ نموده بود که امامت به فرزند بزرگتر میرسد.[9]
ب. توجه و شدت علاقه امام علیه السلام به اسماعیل، این عقیده را تقویت میکرد.[10]
ج . امام صادق علیه السلام با وجود مادر اسماعیل همسر دیگری اختیار نکرد. همانطورکه پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم با وجود خدیجه سلام الله علیها و امیرالمومنین علی علیه السلام با وجود فاطمه زهرا سلام الله علیها اینگونه عمل نمودند. عدهای این روش را دلیل بر امامت اسماعیل پنداشتند.[11]
اسماعیلیه
شبهه جانشینی اسماعیل بسیار فراگیر بود. بطوری که امام صادق علیه السلام برای از بین بردن این شبهه و این تصور باطل دستور داند تا کفن اسماعیل را باز نمودند و صورت او را نمایان کنند تا برای طرفداران امامت او تردید باقی نماند که وی از دنیا رفته است. همین عمل باعث شد تا افراد زیادی که گمان به امامت اسماعیل داشتند از این ظن خویش دست بردارند ولی عده کمی از افراد که از اصحاب حقیقی امام صادق علیه السلام نبودند وفات او را منکر شدند و دست از اعتقاد به امامت اسماعیل برنداشتند.[12]
بعد از شهادت امام صادق علیه السلام، افرادی که به زنده بودن اسماعیل معتقد بودند از این اعتقاد برگشتند و قائل به امامت محمد فرزند اسماعیل شدند. زیرا گمان داشتند که فرزند سزاوارتر به مقام پدر است و از طرفی اسماعیل در نظرآنها امام بود. در نتیجه بعد از او امامت به فرزندش محمد میرسد .[13]
عقاید اسماعیلیه در امامت
این گروه با فرافکنی و عدم ثبوت بر یک نظر برای اعتقادات خود ادلهای ادعا نمودهاند که بطور خلاصه در چند بند ذکر میکنیم:
1.امام صادق علیه السلام در حالی از دنیا رفتند که بر امامت اسماعیل تصریح نمودند و او را جانشین خود قراردادند. حتی او را به عنوان قائم منتظر معرفی کرد .[14]این عده منتظرند تا اسماعیل ظهور کند و جهان را پر از عدل داد کند.
این گروه ازاسماعیلیه، عملکرد امام صادق علیه السلام را موجب اشتباه مردم در امر اسماعیل میدانند و میگویند آنحضرت بخاطر دلیلی که میدانستند امر اسماعیل را بر مردم مشتبه ساخت.
2.عدهای مرگ اسماعیل را قبول نمودند ولی امامت او را قبول داشتند و بر این پندارند که او در زمان حیاتش بر امامت فرزندش محمد وصیت نموده است.[15]
3.عدهای معتقدند که امام صادق علیه السلام بر امامت محمد بن اسماعیل وصیت داشته است.[16]
علماء در برابر اسماعیلیه
عالمان بسیاری در رد ادعاها، ادله و عقاید اسماعیلیه کتاب نوشتهاند:[17]
1. علی بن أحمد أبو القاسم الکوفی
2. فارس بن حاتم بن ماهویه
3. محمد بن إبراهیم بن جعفر
4.الشیخ الخلیل بن ظفر بن خلیل
5. محمد بن أبی عمران موسى بن علی
6. ابن عبدک
اعمال اسماعیلیه
یکی از اعتقادات مهم اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است که به عنوان یک دسیسه سیاسی- نظامی در مکتب اسماعیلیه بهره برداری میشد. اسماعیلیه با این اصل به ترور مخالفین خود که آنها را والیان ظالم میدانستند دست میزدند.[18] قتل خواجه نظام الملک یکی از مهمترین ترورهای اسماعیلی است.[19]
سرانجام فرقه
این فرقه در طول زمان با انتخاب افرادی به عنوان امام گسترش یافت. بطوریکه در اواخر قرن سوم در سال 288 موفق به تشکیل حکومت رسمی در مغرب از نواحی آفریقا شدند[20] و با وجود فردی به نام حسن صباح به اوج اقتدار خود رسیدند. بعد از حمله مغول پراکنده شدند ولی تا به امروز خود را از انقراض نجات دادهاند.
منابع