تو کشورهای پیشرفته ازدواج با فامیل نزدیک, مدتهاست که شاید مثل ازدواج برادر و خواهر غیر ممکنه و اگر کسی هوس ازدواج فامیلی بکنه( که من ندیدم) تا جایی که من میدونم نیاز به اجازه داره. دلیلش هم که نیاز به توضیح نداره.نزدیکی ژنتیکی و عواقبش برای فرزندان. درایران چیزی که به لطف جمهوری اسلامی روزبروز داره گسترده تر میشه ازدواج با نزدیکانه.
یه دلیل بزرگ برای این جریان شاید محدودیت های موجود, بخصوص در خانواده های مذهبی و سنتیه. با توجه به اینکه دربسیاری از خانواده ها امکان آشنایی دختر پسرها خیلی محدوده, شاید راحت ترین و دم دست ترین راه برای رفع نیاز های طبیعی, عاشق پسرخاله یا دختر عمو یا... شدن باشه. یااینکه "بزرگترا"برای جلوگیری از" انحراف جوونا"و قبل از اینکه پای یه غریبه ناشناس تو خانواده باز بشه. دستشونو تو دست همدیگه میذارن وشر رو به نحوی از سر خودشون کم می کنن. خوب اینجا هم مثل اغلب مسائل در جامعه ایران مهم حاشیست نه متن! در یک ازدواج مهم نیست که دو نفر ممکنه- با توجه به اینکه با هم بزرگ شدن- به هم دیدی نزدیک به خواهر برادری داشته باشن.مهم نیست که اینا بعد از ازدواج اون حسی رو که باید به هم نداشته باشن. موردی رو میشناسم که به حدی دو نفر به هم نزدیک بودن که دخترک پسر خاله اش رو با عنوان داداش صدا میکرد. بعد از ازدواج هم این عادت رو نتونسته بود ترک کنه و همچنان شوهرش رو داداش صدا میزد. فکر کنید. وحشتناک نیست. اینکه در یک روز به تو بگن عزیزم تا حالا این مثل برادرت بود الان باید باهاش بخوابی. من که نمیدونم چطوری میشه اینقدر سریع کانالو عوض کرد. دربسیاری از خانواده ها پسر و دختر جز فامیل نزدیک کسی رو نمیبینن و به سنی میرسن که فکر میکنن حتمن باید عاشق بشن و دم دست تر از فامیل هم کسی نیست. کم کم با تلقین به خود باور میکنن که عاشقن و میرن تو فاز عاشقی و ازدواج.البته بگذریم که مثل خیلی از روابطی که بی تجربه شروع میشن, و البته ربطی هم به فامیل بودن یا نبودن نداره, تازه بعدش میفهمن چه غلطی کردن.
من فکر کنم اغلب ماها دورو بر آشنا یا فامیلی رودیدیم که بچۀ معلول حاصل ازدواج فامیلی دارن. تا جایی که ازدواج , اولین ازدواج در فامیل باشه مسئله اونقدر " بزرگ " نیست. یعنی وقتی قبلن ازدواج فامیلی در کار نبوده و مثلن یه دختر خاله پسرخاله ای هوس میکنن با هم ازدواج کنن. در این مورد "کم خطر تر" ژن های مشابه "فقط" از طرف مادرها منتقل میشه. حالا تصورکنین نسل بعدی اینا هم ازدواج فامیلی داشته باشن. یه مثال زنده بگم. من کسانی رو میشناسم که پدر و مادرداماد پسر دایی و دختر عمه بودن. عروس پسر عموی داماد بوده که خودش با دختر داییش عروسی کرده بوده. تصور کنید. یعنی پدر ها برادر, مادرها دختر عمو, و بچه ها پسر عمو دختر عمو. ژن های مشترک این زوج از یک خواهر و برادر چی کم داره؟
عادتی و تفکری هست تو جامعه ایران که میگن هر چی خدا بخواد همون میشه و خیلی از اوقات هم ما همه چیزو میسپاریم به دست حادثه. در مورد بعضی چیزا دست ما بسته است . اما وقتی جریان سرنوشت عزیزان ماست چرا نباید جلوی حادثه رو قبل از وقوع گرفت؟