زنجیره ارزش
پیشگفتار :
امروزه رقابت شرکتها در بسیاری از صنایع، روندی جهانی پیدا کرده است. کیفیت، اصلی ترین عنصر در این رقابت است که شرکتها می بایست بتوانند نوآوریهای تکنولوژیک بیافرینند تا در عرصه رقابت کیفیت بقا داشته باشند. از آنجایی که نوآوری تکنولوژیک به عنوان یک بخش محور در این فرایند سطوح است بنابراین شرکتها با رقابت شدید و طاقت فرسا در زمینه بهای تمام شده مواجه هستند به گونه ای که سعی می کنند محصولات خود را در سطح رقابتی کیفیت مطلوب با حداقل بهای تمام شده به مشتریان عرضه نمایند. بنابراین شرکتها برای بقا باید قیمتهای فروش خود را در سطحی تعیین نمایند که قابل رقابت با بازارهای رقابتی امروز باشد و بهای تمام شده را نیز در محدوده ای قرار دهند که حاشیه شود قانع کننده ای بدست آورند. در شرایطی که قیمتهای فروش را مکانیزم رقابتی بازار تعیین می کند، باید بهای تمام شده به دقت مدیریت شود تا شرکت بتواندد سود مورد انتظار سهامداران را ایجاد کند.
در دهه های اخیر ابزارها و تکنیکهای مدیریتی جدیدی پدیدار شده اند که به مدیران برای مواجه با این وظیفه دشوار کمک می کنند. یکی از رویکردهای نوین، هزینه یابی هدف است. در این رویکرد با استفاده از صدای مشتری، ویژگیهای محصولات و خدمات مورد نیاز شناسایی می شود. هزینه یابی هدف به عنوان ابزاری برای دستیابی به رشد بلند مدت از طریق برآورده نمودن بهتر و سریعتر خواسته های مشتریان نسبت به سایر رقبا بکار می رود.
مفهوم زنجیره ارزش :
در تفکر مبتنی بر ارزش، خلق ارزش در زنجیره ارزش محقق می شود بنابراین شناخت زنجیره مزبور را ضروری و بااهمیت می سازد ایده زنجیره ارزش بر رویکرد فزایندی به سازمان مبتنی می باشد که در آن شرکتها تولیدی (یا خدماتی) مانند یک فرایند شامل ورودی، پرداز و خروجی، مورد توجه قرار می گیرند.
ورودی، پردازش و خروجی شامل مصرفی منابعی چون پول، نیروی کار، مواد، تجهیزات، ساختمان، زمین، مدیریت، و از این قبیل می باشند.
زنجیره ارزش، روش سیستماتیک است که از طریق آن می توان به آزمون تمامی فعالیتهای یک شرکت و نحوه تعاملات بین آنها به منظور کاهش هزینه و خلق ارزش مشتری پرداخت. پورتر معتقد است که روش زنجیره ارزش به عنوان ابزار مهم مدیریتی در تبیین محرکهای هزینه فعالیتهای زنجیره ارزش و فرصتهای بالقوه و بالفعل بهبود هزینه و ارزش مشتری به شمار می آید.
مدیریت هزینه :
قیمت تمام شده یک از ابعاد مهم در رقابت است. ایجاد تعادل این مؤلفه با سایر ابعاد رقابت یعنی کیفیت و زمان مستلزم اعمال مدیریت بر آن است. مدیریت هزینه (قیمت تمام شده) از جمله مهم ترین آن ها است. مدیریت هزینه عبارت است از مجموعه اقداماتی که مدیریت برای تأمین رضایتمندی مشتریان، همراه با کنترل و کاهش مستمر هزینه ها (بهای تمام شده) با کار بست ابزارها انجام می دهد.
از جمله ابزارهای مدیریت هزینه عبارتند از :
1 ) هزینه یابی مبتنی بر فعالیت؛
2 ) هزینه یابی هدف؛
3 ) هزینه یابی کایزن؛
4 ) هزینه یابی کیفیت؛
- گسترش تجارت و فشرده شدن رقابت، نوید بخش آغاز دوره ای جدید در حیات تجارت داخلی . جهانی است که در چنین محیطی برنده شرکتی است که پس از رقبا، محصولاتی با کیفیت برتر وضعیت پایین تر عرضه نماید. در این محیط مدیریت هزینه نقش حیاتی ایفا می کنند. امروزه حیات بسیاری از شرکتها به ستوانایی آنان و افزایش دقت سیستم مدیریت هزینه و البته است که بر کاهش هزینه ها در تمام طول فرایند تولید و زنجیر ارزش متمرکز است. حسابداری مدیریت بخوبی می تواند این نقش حیاتی را ایفا نماید.
منطقه بقا و نقش هزینه در رقابت :
بنگاههای اقتصادی در محیط رقابتی از سه استراتژی بطور معمول جزی رقابت استفاده می نماید:
1 ) استراتژی پیشگاهی هزینه که هدف آن ارائه محصول با قیمت، کارکرد و بهای تمام شده پایین تر می باشد.
2 )استراتژی تمایز محصول تر شامل مراحل زیر می باشد:
برآورده نمودن الزامات مشتریان به بهترین وجه؛
عرضه محصولاتی با کارکردهای بیشتر و قیمت های بالاتر؛
ارائه خسارات منحصر به فرد؛
3 ) استراتژی اقتصادی با پذیرش استراتژی های «پیشگاهی هزینه و تمایز محصول، می توانند از مزایای رقابتی برخوردار شده و در رقابت موفقیت لازم را به دست آورند اما به دلیل تغییرات شرایط اقتصادی و جهانی شدن بازارها (وجود تنوع درمحصولات و خدمات ) استراتژی های پیشگاهی هرینه و تمایز محصول دیگر جلوگیری شرایط موجود نیست.» و محیط اقتصادی جدید، شرکتها را ملزم می نماید که از استراتژی تقابل بهره بگیرد.
رویکرد های هزینه یابی :
1 ) هزینه یابی چرخه عمر:
بهای تمام شده و هزینه های یک محصول را از ابتدای تولد تا مرگ آن (در چرخه عمر محصول) با استفاده از مراحل عمر یک محصول به عنوان هدف بهای تمام شده، تجمع و تجزیه و تحلیل می نماید.
2 ) هزینه یابی زنجیره اررزش :
در این رویکرد، اطلاعات بهای تمام شده مربوط به مرزهای سنتی سازمانی گسترش یافته و عرضه کنندگان، معامله گان و مشتریان و نیز در بر می گیرد. در این رویکرد برای محاسبه بهای تمام شده هدف و دستیابی به اهداف استراتژیک، بهای تمام شده و سهم هر یک از اعضای زنجیره ارزش مورد توجه و تاکید قرار می گیرد.
3 ) هزینه یابی ویژگی کارکرد:
در این رویکرد، اهداف کاهش بهای تمام شده بر مبنای ارتباط با شیارهای مشتری و اهمیت نسبی این نیازها، به اجرای محصول تجزیه و تخصیص می یابد. به عنوان مثال اگر کاهش 20% بهای تمام شده در سال اول مد نظر باشد به تفکیک اجزای محصول ممکن است کاهش 10% مواد اولیه مصرفی و 10% در سایر هزینه ها به عنوان اهدافی معین شوند.
هزینه یابی عملیات :
اطلاعات بهای تمام شده را در ارتباط با عملیات تولید و ساخت خاص مورد بررسی قرار میدهد که مستقیماً در فرآیند عملیاتی دخالت دارند.
هزینه یابی محرک طراحی :
این رویکرد تاثیر طراحی روی بهای تمام شده زنجیره ارزش و چرخه عمر و همچنین اثر تغییر ویژگیها محصول روی بهای تمام شده نهایی، را مورد توجه قرار می دهد.
6 ) هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
این رویکرد، محرک و عوامل موثر بر هزینه های غیر مستقیم ساخت محصول، بازاریابی و پشتیبانی را تعریف نمود.
و براساس آن هزینه ها را به فعالیتهای مختلف تخصیص می دهد. در واقع به این مساله می پردازد که در فرآیند طراحی محصول، فعالیتهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد که مصرف این فعالیتها درواقع عامل ایجاد کننده هزینه می باشد.
7 ) هزینه یابی استاندارد :
یک سیستم حسابداری مدیریتی است که تعداد سامانی که ماشین آلات و نیروی کار در یک دوره زمانی معین در اختیار بخش تولید بوده است. هزینه ها را به محصولات اغتصاصی می هد سیستم هزینه استاندارد مدیران را به ساختن محصولات غیر ضروری یا ترکیب اشتباه محصولات ترغیب می کند چرا که در این صورت مدیران می توانند به بهره برداری کامل از ماشین ها و نیروی کار خود، هزینه تمام شده محصول را به حداقل برساند.
8 ) هزینه یابی کیفیت :
هزینه های صرف شده برای جلوگیری از شکست ها و فعالیت های ارزیابی به علاوه زبان های ناشی از شکست درونی و برونی. این روش کمک می کند که از هزینه های حصول اطمینانو تضمین کیفیت با هزینه هایی که در زمان فقدان کیفیت ایجاد می گردد و بر بهای تمام شده موثر است. آگاهی یافت. در نمودار زیر مدل اقتصادی هزینه های کیفیت ارائه می شود (جواهر دشتی 1381).
هزینه یابی کیفیت مزایا و کاربردهای زیر دارا می باشد:
شناسایی مراکز هزینه که موجب کاهش کیفیت هستند؛
کمک به کاهش رقابتی بهای تمام شده محصول؛
ایجاد توازن رقابتی بیشتر درمقابل رقبا؛
سرمایه گذاری و انجام اقدامات اصلاحی برای رسیدن بر شرایط استاندارد (شرایط حذف)؛
امکان بهبود تولید محصول؛
تسهیل سنجش اقدامات اجرایی و پارامتر کاری؛
مقاصد انگیزش، طرح ریزی و کنترل هزینه های آنی؛
9 ) هزینه یابی سفارش کار :
در این روش اطلاعات عناصر بهای تمام شده یعنی مواد، دستمزد و سربار مرتبط با هر سفارش کار و تولید محصول خاص جمع آوری و قیمت تمام شده هر سفارش از طریق تقسیم جمع بهای تمام شده بر تعداد واحدهای تولید شده در آن سفارش بدست می آید؛ هدف از اجرای این سیستم، محاسبه شود سفارش است.
لازم بذکر است هزینه سربار در این روش شامل سربار تولیدی و غیر تولیدی است.
10 ) هزینه یابی مرحله ای :
این سیستم، نشان می دهد کهئ بهای تمام شده تولید مربوط به یک دوره مالی چگونه بین مراحل مختلف تولید تقسیم شده است.
11 ) هزینه یابی کانون :
این سیستم، بهای تمام شده محصول را در فرایند بهبود مستمر محاسبه می نماید. کابزن یعنی بهبود مستمر که نوعی استراتژی رقابتی است و مستلزم صرف هزینه (مصرف منابع) میباشد. بنابراین ارزیابی اقتصادی استراتژی کابزن، مستلزممحاسبه هزینه های اجرای آن است نمودگرای زیر ارتباط هزینه یابی هدف را نشان می دهد.
12 ) هزینه یابی هدف :
هزینه یابی هدف عبارت است از :
«فرآیند مدویریت استراتژیک هزینه منظور کاهش مجموعه هزینه ها درمراحل طراحی و برنامه ریزی محصول.»
محصول هزینه یابی هدف :
1 ) هزینه یابی مبتنی بر قیمت برنامه های سود و هزینه محصول از طریق قسمتهای بازار مشخص می شود، و پی در پی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته به حاشیه مورد قابل اطمینان می انجامد.
2 ) تمرکز مشتری :در سراسر فرآیند هزینه یابی هدف، نظر مشتری پیوسته مورد توجه قرار می گیرد وخواسته های وی دررابطه با کیفیت، قیمت و زمان تحویلبه طور همزمان در محصول و تصمیمات و تجزیه و تحلیل هزینه ها اعمال می شود.
3 ) تمرکز بر طراحی محصولات و فرآیند های تولید : هزینه یابی هدف نقش اساسی در مدیریت هزینه دارد. زیرا وقتی که یک محصول برای اولین بار طرتاحی می شود بیش از 10% هزینه های آن در مرحله طراحی تعهد می شودو در صورتی که قصد اجتناب از هزینه ها و کاهش آنها را داشته باشیم محصول باید مورد طراحی قرار گیرد. قسمت اعظم هزینه یک محصول در مرحله طراحی آن تعیین و تعهد می شود و در این مرحله بیشترین فرصت برای کاهش هزینه در تمام مراحل زندگی محصول وجود دارد.
4 ) عملکرد متقابل واحدها : توجه به عملکرد متقابل همه اجزای محصول زمان عرضه مگحصول را کاهش می دهد چرا که هزینه های مربوط با توجه به طراحی اجزای محصول و تغیرات مهندسی ارزش، کاهش می یابد.