مقدمه
زلزله یکی از مخاطرات طبیعی می باشد که امروزه به طور چشمگیری موردتوجه جوامع وملل قرار گرفته است . و در زمره ی آنها کشورهایی که در مناطق نزدیکتری به کانونهای زمین لرزه ای قرار دارند در خطر بیشتری هستند ، از جمله کشور عزیزمان ایران .
تاریخچه زلزله ای ایران به خوبی نشان می دهد که هیچ نقطه ای از ایران را نمی توان در مقابل زلزله مصون فرض کرد وقوع زلزله هایی مانند رودبار ،منجیل ،زرند، وبم ما را به واکنش بیشتری وا می دارد که به طور جدی وعلمی باید در مقابل این معضل عظیم به مبارزه برخیزیم حال اینکه : 1- وضع زلزله در ایران چگونه است ؟2- چه اقداماتی باید در مقابل آن انجام دهیم ؟ موضوعاتی است که در این تحقیق معطوف نظر ماست . و ما بعنوان افرادی از این جامعه می کوشیم تا در حد توان هم بر معلومات خود بیفزاییم وهم دوستان خود را با زلزله بیشتر آشنا کنیم واز روشهای پیشگیری صدمات زلزله بیشتر اطلاعات کسب نماییم .
به امید آنکه در پایان این تحقیق موفق بوده ووظیفه اجتماعی خود را در این مورد به خوبی انجام داده باشیم .
دوران زلزله خیزی در ایران ( پنج دوره ) :
به طور کلی دوره های مختلف زلزله خیزی در ایران را به 5 دوره مختلف تقسیم می کنند که شامل : 1- دوره فرمانروایی خلفا (622تا 1258م) :
این دوره را می توان به گونه ای دقیق تر دوره اولیه اسلامی نامید که از نخستین سال عصر اسلامی تا چپاول بغداد توسط مغولان در سال 1258 را دربر میگیرد . ویژگی بر جسته این دوره دراز که به آن یک پارچگی می بخشد این واقعیت است که ایران وعراق بخشی از یک امپراطوری یگانه بوده اند ، گو اینکه دراواخر این دوره یگانگی، پنداری بیش نبود . ازآنجا که عراق مرکز این امپراطوری بود ،نزدیک به همه اطلاعات ما درباره زمین لرزه از منابع عربی و عمدتاً از رویداد نگاریهای تاریخی به دست آمده است . آن چه از آثار فارسی بومی باقیمانده بسیار اندک است وسهم چندانی در داده ها ی ما ندارد . تقریباص همه لرزه های ثبت شده ایران درمنطقه ای رویداده که شاهراه اصلی خراسان از آن می گذشته است ،مهمترین وپر رفت و آمد ترین شاهراه بود ،راه کاروان رویی که فراورده ها را از چین وهند می آورد ، از دالان طبیعی میان کوه پایه های البرز وکناره کویر مرکزی می گذشت آنگاه به سوی جنوب باختری می گشت تا از زاگرس بگذرد وبه دره دجله و فرات سرازیر شود .
فعالیت لرزه ای در این دوران محدود به رویدادهایی است که به خراسان وری وگرگان آسیب رساندند.
2- دوره مغولان وترکمانان (1258 تا 1598 م ) :
این دوره از یک سوبا چپاول بغداد توسط مغولان و از سوی دیگر با انتقال پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان ، که سر آغاز روزگار تازه ای شد ، تعریف می شود.
دلیل این بخش بندی تفاوت آشکار آن با دوره پیش از خود ،یعنی دوره فرمانروایی خلفا است .
بنیادی ترین دگرگونی آن بود که جوابی گسترده ای میان جهان عرب ،که در مصر ممالک وسوریه متمرکز بود ، و ولایتهای خاوری پیشین امپراطوری اسلامی پدید آمد .
امور ایران به طور جداگانه به عنوان تابعی از اوضاع داخلی و زیر تأخیر عواملی بیرونی مهمی از سوی خاور سر چشمه گرفت وپیش می رفت ،باز تاب این وضعیت در این واقعیت به چشم می خورد که آثار فارسی به عنوان منابع عمده اطلاعات جایگزین آثار عربی می شود . این تغییر بسیار مهم است زیرا شیوه ای که منابع فارسی به پدیده های طبیعی می پردازند شیوه اصلی منتظمی است یکی از ویژگیهای نمایان این دوره سرودن اشعاری درباره زمین لرزه است ،که بر افزون بیان احساسات گوناگون بر انگیخته از فاجعه ،غالباً دارای اطلاعات سودمند مانندتاریخ دقیق رویداد ،یا کارهای بازسازی پس از رویداد می باشد .
3- سده های هفدهم وهجدهم میلادی :
دوره ای که انتقال پایتخت به اصفهان توسط شاه عباس سر آغاز آن بود شاهد ثبات وشکوفایی افزون تر ی در قلمرو صفویان بود ، که در نتیجه فرمانروایی شاه عباس پدید آمده بود و درجه تمرکز قدرت حکومت از آن چه که در طی سده ها وجود داشت بیشتر شده بود . در 1722 میلادی این آرامش نسبی به یکباره دراثر یورش افغان ها به ایران آشفت و سده ای که به دنبال آن آمد و دوران نادر شاه رانیز در برداشت ،فرو پاشی ثبات سیاسی از جمعیت تهی شدن مناطق روستایی وبدتر شدن زندگی اقتصادی منطقه راشاهد بود. پایتخت نادر شاه مشهد بود و پس از مرگ او در 1747سال میلادی ایران به مناطق نفوذ جداگانه ای تقسیم شد .جانشینان اوافشاریان ، وبر آمدن افغانستان مستقل ،بیشترین تأثیر را در خاور وشمال خاور کشور داشت در حالی که پیش از گذشت یک دهه از هرج ومرج نظم تا اندازه ی زیادی در جنوب وباختر ایران به وسیله کریمخان زند که مرکز فرمانروایی اش شیراز بود ،مستقرشد،
پس از مرگ او در سال 1779 میلادی نبردی دراز و دامنه دار برای تصاحب قدرت میان جانشینان او و قاجار درگرفت .
قاجار ها که پایگاهشان در استانهای خزر بود سرانجام پیروز شدند و در سال 1794 میلادی حکومت رابدست گرفتندو تهران پایتخت جدید شد . در چنین زمینه سیاسی بود که اوج شکوفایی وسپس تنزل تدریجی موقعیت ایران در عرصه بازرگانی بین المللی وبین قاره ای جریان داشت ؛ جاده های زمینی که از کشور می گذشت به آهستگی جای خود را به راههای اقیانوسی که بوسیله هلندی ها وانگلیسی ها در اوایل سده هفدهم گسترده شد می داد .
در دانسته های ما درباره ی تاریخ زمین لرزه ای ایران در دوره پیش از 1600 میلادی سهم مسافران آن روزگار اندک بوده است . اشاره های گذرا به مناطق زمین لرزه خیز وگزارشهای ارزشمند گه گاهی لرزه ای ویژه را می توان از میان توصیف امور و اوضاع واحوال منطقه ای یافت که، به رغم این دوره رخ داده است والبته نسبت به دوران قبلی زلزله های کمتری رخ داده است که خیلی چشمگیر نبوده به جز چند زلزله که در گیلان و نواحی خزر و به خصوص شیراز قدیم .
4- دوران قاجاریه (1794 تا 1925 ) :
با آغاز سده نوزده بهبود مستقیم وآشکاری در حجم وکیفیت داده های لرزه ای پدید می آید وهر چه فاصله بازمان حاضر کمتر می شود این داده ها نیز کامل تر می شود . این امر عمدتاً به دلیل در دسترس قرار گرفتن منابع اطلاعاتی افزون تری است که عبارتند از گزارشهای مطبوعات فارسی ومکالمات دیپلماتیک انگلیسی ها که در زیر تا حد امکان به هر یک از آنها خواهیم پرداخت با این همه ،انواع اسنادی که پیش از این باز شناخته شدند همچنان اطلاعات سودمند بسیاری فراهم می آورند .
زمین لرزه های ثبت شده در دوره های مختلف را می توان الگوهای نمایانی تشخیص داد .بین سال های 1916 تا 1923 میلادی هیجده زمین لرزه از 24 زمین لرزه ای که در ایران گزارش شده ، درخاور دامغان یعنی در خراسان ویا در ایران خاوری روی داده است .
اما در سال های 1900 تا 1915 میلادی تنها 5 زمین لرزه از 24 رویداد ی که ذکر شده در این ناحیه روی داده است و گرایش ناهمگن لرزه ها بیشتر به سوی بخشهای شمال باختری وشمال مرکزی کشور متوجه بوده است .