حمد و تسبیح محبوب
خداوند، نیازی به عبادت و تشکر ما ندارد و قرآن، بارها به این حقیقت اشاره نموده و فرموده است: خداوند از شما بینیاز است. ولی توجّه ما به او، مایهی عزّت و رشد خود ماست، همان گونه که خورشید نیازی به ما ندارد، این ما هستیم که اگر منازل خود را رو به خورشید بسازیم، از نور و روشنایی آن استفاده میکنیم.
یکی از ستایشهایی که خداوند در قرآن از انبیا دارد، داشتن روحیهی شکرگزاری است. مثلاً دربارهی حضرت نوح با آن همه صبر و استقامتی که در برابر بیوفایی همسر، فرزند و مردم متحمّل شد، خداوند از شکر او یاد کرده و او را شاکر مینامد. «کان عبداً شکوراً»
بارها خداوند از ناسپاسی اکثر مردم شکایت کرده است.
البتّه توفیق شکر خداوند را باید از خدا خواست، همان گونه که حضرت سلیمان از او چنین درخواست کرد: «ربّ اوزعنی أن أشکر نعمتک الّتی أنعمت علی ما غالباً تنها به نعمتهایی که هر روز با آنها سر و کار داریم توجّه میکنیم و از بسیاری نعمتها غافل هستیم، از جمله آنچه از طریق نیاکان و وراثت به ما رسیده و یا هزاران بلا که در هر آن از ما دور میشود و یا نعمتهای معنوی، مانند ایمان به خدا و اولیای او، یا تنفّر از کفر و فسق و گناه که خداوند در قرآن از آن چنین یاد کرده است: «حبّب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم و کرّه الیکم الکفر و الفسوق و العصیان
علاوه بر آنچه بیان کردیم، بخشی از دعاهای معصومین نیز توجّه به نعمتهای الهی و شکر و سپاس آنهاست، تا روح شکرگزاری را در انسان زنده و تقویت کند.
شکر الهی، گاهی با زبان و گفتار است و گاهی با عمل و رفتار.
در حدیث میخوانیم: هرگاه نعمتی از نعمتهای الهی را یاد کردید، به شکرانهی آن صورت بر زمین گذارده و سجده کنید و حتّی اگر سوار بر اسب هستید، پیاده شده و این کار را انجام دهید و اگر نمیتوانید، صورت خود را بر بلندی زین اسب قرار دهید و اگر این کار را هم نمیتوانید، صورت را بر کف دست قرار داده و خدا را شکر کنید.
قرآن میفرماید: «عسی أن تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم و عسی أن تحبّوا شیئاً و هو شرّ لکم» چه بسیار چیزهایی که شما دوست ندارید، ولی در حقیقت به نفع شماست و چه بسیار چیزهایی که شما دوست دارید، ولی به ضرر شماست.
شکر عملی
1. نماز، بهترین نمونهی شکر خداوند است. خداوند به پیامبرش میفرماید: به شکرانهی اینکه ما به تو «کوثر» و خیر کثیر دادیم، نماز بر پا کن. «انّا اعطیناک الکوثر فصلّ لربّک و انحر»
2. روزه؛ چنانکه پیامبران الهی به شکرانه نعمتهای خداوند، روزه میگرفتند.
3. خدمت به مردم. قرآن میفرماید: اگر بیسوادی از باسوادی درخواست نوشتن کرد، سر باز نزند و به شکرانه سواد، نامهی او را بنویسد. «و لایأب کاتب أن یکتب کما علّمه اللّه»در اینجا نامه نوشتن که خدمت به مردم است، نوعی شکر نعمت سواد دانسته شده است.
4. قناعت. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «کن قَنِعاً تکن اشکر الناس» قانع باش تا شاکرترین مردم باشی.
5. یتیم نوازی. خداوند به پیامبرش میفرماید: به شکرانهی اینکه یتیم بودی و ما به تو مأوا دادیم، پس یتیم را از خود مران. «فامّا الیتیم فلاتقهر»
6. کمک به محرومان و نیازمندان. خداوند به پیامبرش میفرماید: به شکرانهی اینکه نیازمند بودی و ما تو را غنی کردیم، فقیری را که به سراغت آمده از خود مران. «و امّا السائل فلا تنهر»
7. تشکر از مردم. خداوند به پیامبرش میفرماید: برای تشکر و تشویق زکات دهندگان، بر آنان درود بفرست، زیرا درود تو، آرامبخش آنان است. «و صلّ علیهم انّ صلاتک سکن لهم»تشکر از مردم تشکر از خداوند است، همان گونه که در روایت آمده است: کسی که از مخلوق تشکر نکند، از خداوند شکرگزاری نکرده است. «مَن لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکر اللّه»
به یکی از اولیای خدا گفته شد حقّ تشکر از خداوند را بجا آور. او گفت: من از تشکر و سپاس او ناتوانم. خطاب آمد: بهترین شکر همین است که اقرار کنی من توان شکر او را ندارم.
حمایت خداوند از مخلصان
خداوند، بندگان مخلص خود را تنها نمیگذارد و آنها را در شداید و سختیها نجات میدهد. نوح را روی آب، یونس را زیر آب و یوسف را کنار آب، نجات داد. همچنان که ابراهیم را از آتش، موسی را در وسط دریا و محمّد صلی الله علیه وآله را درونِ غار و علیعلیه السلام را در بستر که به جای پیامبر خوابیده بود، نجات داد.
با اراده الهی، ریسمان چاه وسیله شد تا یوسف از قعر چاه به تخت و کاخ برسد، پس بنگرید با حبلاللَّه چه میتوان انجام داد!؟«و اعتصموا بحبل اللّه...» به یکی از اولیای خدا گفته شد حقّ تشکر از خداوند را بجا آور. او گفت: من از تشکر و سپاس او ناتوانم. خطاب آمد: بهترین شکر همین است که اقرار کنی من توان شکر او را ندارم.
تلخیها هم تشکر میخواهد
قرآن میفرماید: «عسی أن تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم و عسی أن تحبّوا شیئاً و هو شرّ لکم»(17) چه بسیار چیزهایی که شما دوست ندارید، ولی در حقیقت به نفع شماست و چه بسیار چیزهایی که شما دوست دارید، ولی به ضرر شماست.
اگر بدانیم؛ دیگران مشکلات بیشتری دارند.
اگر بدانیم؛ مشکلات، توجّه ما را به خداوند بیشتر میکند.
اگر بدانیم؛ مشکلات، غرور ما را میشکند و سنگدلی ما را برطرف میکند.
اگر بدانیم؛ مشکلات، ما را به یاد دردمندان میاندازد.
اگر بدانیم؛ مشکلات، ما را به فکر دفاع و ابتکار میاندازد.
اگر بدانیم؛ مشکلات، ارزش نعمتهای گذشته را به ما یادآوری میکند.
اگر بدانیم؛ مشکلات، کفّارهی گناهان است.
اگر بدانیم؛ مشکلات، سبب دریافت پاداشهای اُخروی است.
اگر بدانیم؛ مشکلات، هشدار و زنگ بیدارباش قیامت است.
اگر بدانیم؛ مشکلات، سبب شناسایی صبر خود و یا سبب شناسایی دوستان واقعی است.
و اگر بدانیم؛ ممکن بود مشکلات بیشتر یا سختتری برای ما پیش آید، خواهیم دانست که تلخیهای ظاهری نیز در جای خود شیرین است.
آری، برای کودک، خرما شیرین و پیاز و فلفل تند و ناخوشایند است، امّا برای والدین که رشد و بینش بیشتری دارند، ترش و شیرین هردو خوشایند است.