ایدئولوژی انقلاب در تفکر امام خمینی (ره)
در قرنهای اخیر، بررسی زندگی اجتماعی انسان و تفکر درباره آن به طور سیستماتیک درآمده است. از آنجا که تاسیس حکومت از دشوارترین اقدامات بشری است، به همین میزان نقش خودباوری در بنا نهادن چنین حکومتی ارزنده تر جلوه می کند. رابطه ایدئولوژی و انقلاب رابطه ای پیچیده است.
مقدمه
در قرنهای اخیر، بررسی زندگی اجتماعی انسان و تفکر درباره آن به طور سیستماتیک درآمده است. از آنجا که تاسیس حکومت از دشوارترین اقدامات بشری است، به همین میزان نقش خودباوری در بنا نهادن چنین حکومتی ارزنده تر جلوه می کند. رابطه ایدئولوژی و انقلاب رابطه ای پیچیده است. در زمینه سیاست نیز هر دولتی با دقت از یک ایدئولوژی پیروی می کند. اگر جمهوری اسلامی ایران را یک نظام ایدئولوژیک معرفی کنیم ریشه این ایدئولوژی در فرهنگ ملی ایرانیان قرار دارد. بدون شک باید اذعان داشت ایدئولوژی انقلاب از منظر امام (ره) با قبول تاکید زیاد بر عقل و مصلحت زمانی و مکانی بر اجتهاد و تشکیل حکومت اسلامی نیز تاکید دارند. حضرت امام (ره) مسیر انقلاب خویش را منتهی به صراط مستقیم و نشأت گرفته از مفاهیم بلند قرآن و احکام اسلامی دانسته و الگوی حکومتی ایشان اقتباس از حکومت علی (ع) ذکر شده و به حق نیز با تعیین این خط مشی در این راه پرفراز و نشیب به درستی به سر منزل مقصود رسیدند.
مفهوم ایدئولوژی و انقلاب
اصطلاح ایدئولوژی به طرق مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. در زبان فارسی گاهی مترادف با مکتب اعمال می شود ولی اغلب با همان مفهوم ایدئولوژی مورد استفاده قرار می گیرد. ایدئولوژی در معنای عام آن تحلیلی از قوانین رفتاری، بنیانی است که کل روابط انسانی را در بر می گیرد. عنصر متغیری که به جدایی بین گروههای اجتماعی منجر می گردد، ایدئولوژی آنها یا به عبارت دیگر ساخت ارزش هر یک از گروهها است. (1) اما از واژه انقلاب استفاده های گوناگون و متفاوتی شده است. بطور کلی در رشته های مختلف علوم از تجربی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز به عنوان دگرگونی و تغییر اساسی یاد می کنند. در قرآن کریم هم انقلاب به معنای: «زیر و رو شدن» آمده است.» (2) از نظر لغوی، انقلاب که معادل لاتین (Revolution) است به معانی زیرآمده است: «حالی به حالی شدن، دگرگون شدن، برگشتن، تغییر و تحول، تغییر کامل و مشخص در چیزی، یک دور یا چرخش در افلاک و ستارگان را که در یک دایره و با منحنی مشخصی که بازگشت به نقطه مرکزی دارد. از نظر جامعه شناسی انقلاب به معنای یک تغییر ریشه ای و بنیانی و عمیق در جامعه و ساختهای اجتماعی به ویژه زمانی که به صورت ناگهانی و اغلب با خشونت باشد بیان شده است. در جامعه شناسی، انقلاب دارای سه عنصر اساسی است:
1- عملی ارادی در آن دخیل است.
2- عامل تقدس و تعالی در آن نهفته است. بدین صورت که هر دگرگونی را که جنبه سقوط و نقص داشته باشد انقلاب نمی گویند.
3- عنصر نفی و انکار در آن دخالت دارد، به این ترتیب انقلاب در مفهوم اجتماعی آن عبارت از وضعی را با اراده خود خراب کردن برای رسیدن به وضعی بهتر است.» (3)
¤ عناصر بنیادین اندیشه حضرت امام خمینی (ره )
وقتی سخن از ایدئولوژی انقلاب از منظر امام مطرح می شود شامل موارد ذیل می باشد.
«1- بحث حکومت که از سویی در ارتباط با امامت و ولایت مطرح می شود.
2- بحث ولایت فقیه که گونه ای از حکومت موردنظر امام بوده است.
3- بحث جمهوری اسلامی که در واقع به نحوی رابطه بین مقتضیات زمان در قالب جمهوریت و اساس مکتب اسلامیت به هم پیوند می دهد و شکل خاص جمهوری اسلامی را مطرح می کند.
4- بحث آزادی
5- بحث عدالت
6- بحث مصلحت که به عنوان یکی از اصول بنیاد ین اندیشه حضرت امام می باشد.» (4)
بی شک عمده ترین ملاک ارزیابی موارد فوق و فهم و ارائه آن از منظر حضرت امام (ره) شناخت درست در راه رسیدن به جامعه مطلوب و سالم بوده است.
مبانی معرفتی انقلاب در اندیشه امام خمینی (ره)
با رواج و گسترش تفکرات مادی و غیرالهی که اساساً انسان را تک بعدی مطرح می کنند جهان نظرگاهی بسیار تنگ جلوه می نمایاند. «استاد شهید مطهری در مباحث اسلام شناسی خود اسلام را از نظر جهان بینی و ایدئولوژی دارای ویژگی های جامع، فراگیر و جهان شمول عنوان می کند. در تحلیل این متفکر اسلام به دلیل آن که مبتنی بر فطرت آدمیان است و انسانیت انسان رابه عنوان جوهر و ماهیت واحد مورد خطاب قرار می دهد، مرزهای خونی، نژادی و زبانی را در می نوردد و تا مرز انسانیت امتداد می یابد و چون میان وحی آسمانی و عقل زمینی جمع می کند و عنصر پویایی اجتهاد را مطرح می نماید در همه زمان ها و مکانها کارآیی داشته و از جامعیت برخوردار می باشد.» (5) رویارویی و برخورد با استکبار از جمله ویژگی های ممتاز رهبری انقلاب حضرت امام بوده است. ایشان دراین زمینه فرمودند:
«اجازه نخواهیم داد که هیچ قدرتی با ما مواجهه کند و تصرف در مقدرات می کند و شما هیچ از این ابرقدرتهای بزرگ نترسید که شما در پناه خدا هستید.(6)در پژوهش مبانی معرفتی حضرت امام(ره) ریشه مشروعیت الهی و مردمی به حساب آمده است.
تحلیل محتوا ی نظام ارزشی انقلاب اسلامی ایران
نظام ارزشی تجلی واقعی یک نظام فرهنگی است و رابطه تنگاتنگی با دین و دستورات مذهبی دارد. مجموعه گفتارها، خطبه ها و بیانات برجسته رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) بر پایه ایدئولوژی منبعث از نگرشها، آداب و ارزشهایی است که سالیان دراز بر ذهنیت ایرانیان حکمفرمایی کرده اند.«مذهبی بودن به عنوان یک ارزش و نشانه پای بندی به فرهنگ خودی و رعایت گفتار، پندار و رفتار نیک از دیر باز یکی از پایه های نظام ارزشی فرهنگ ایران را تشکیل می دهد و برعکس بی دینی و لامذهبی به صورت یک ضدارزش بدترین برچسبی است که برپیشانی یک فرد می خورد. رفتار رضاشاه در آستانه به قدرت رسیدن و پاشیدن کاه برسر وصورت خود در روز عاشورا یا شرکت محمدرضاشاه در عزاداری محرم آن هم به رغم بیگانگی او با آئین های مذهبی و دهها نمونه دیگر حکایت از تاثیر عمیق این ارزش در جامعه ایرانی دارد.» (7)نمی توان کتمان کرد که از دید افکار عمومی و رهبران انقلابی، وابستگی شدید رژیم های گذشته علت اصلی عقب ماندگی ایران در تمامی صحنه هاست. و در نتیجه شکل گیری بنیانهای نظری نظام ارزش انقلاب اسلامی بر دگرگونی های اجتماعی صحه گذاشت. بدون تردید انقلاب اسلامی بر مؤلفه هایی همچون:قانون الهی، عدالت اجتماعی و استقلال همه جانبه از قدرت های بیگانه تاکید ورزید و دراین راه پرپیچ و خم نیز بسیار محکم و استوار گام برداشت.
نقش رهبری
در هر ایدئولوژی انقلابی چهره رهبری نهفته است که در یک جامعه انقلابی نحوه تحقق و پیروزی سریع انقلاب را طراحی می کند. این شخص معمولا دارای نبوغ و استعداد و خلاقیت ویژه ای است. بدون شک امام خمینی(ره) بعنوان یک ایدئولوگ یا همان راهگشای فکری انقلاب بدرستی توانستند نقش واقعی را ایفا نمایند.
خاستگاه اندیشه امام خمینی(ره) در مرحله اول در برخورد با رژیم شاهنشاهی این بود که چگونه نظام سیاسی موجود را تغییر داده و درمرحله دوم به جای نظام سیاسی قبلی چه چیزی را جایگزین کنند و در مرحله سوم استقرار جمهوری اسلامی و شناخت آسیب های انقلاب و در مرحله آخر پایداری نظام اسلامی که برپایه ارزشهای اسلامی استوار گشته و ماهیت یک نظام متعادل و فعال را داشته باشد و بی تردید دراین راه موفق و سربلند بوده است.
با نگاهی به اثرات علایق ژئوپلتیک در رفتار ابرقدرتها نسبت به ایران تا قبل از انقلاب اسلامی در می یابیم که موقعیت ژئوپلتیک ایران تا این مقطع بیشتر با تأکید بر متغیرهای مطرح در نظریات سنتی ژئوپلتیک ، ارزیابی می شد . در این راستا سیاست های آمریکا در منطقه بر مسائل امنیتی تأکید داشتند و ژئوپلتیک منطقه از این جهت که منابع انرژی را برای کشورهای غربی تأمین می کرد ، حائز اهمیت بود .
در نظریات کلاسیک ژئوپلتیک ، ژئوپلتیست ها تأکید بسیاری بر فاصله ، فضا و مرزها داشتند ، یعنی ارزش هایی که در پدیده تکنولوژی نظامی آن دوره حائز اهمیت بودند ، ولی در سده حاضر ، دیگر قدرت نظامی ، شاخص قدرت رهبری برای کشورها در صحنه بین المللی نیست ، زیرا در حال ورود به عصری هستیم که نزاع مستقیم ، فرصت بروز نمی یابد و فاکتورها و متغیرهای جدید ، روش ما را در ارزیابی موقعیت های ژئوپلتیکی تعیین می کنند .(1)
در حال حاضر ، توجه به عوامل فرهنگی و اعتقادی در امر ژئوپلتیک ، حیطه های دیگری از هم نشینی جغرافیایی را مطرح کرده است . تا پیش از انقلاب اسلامی ، دین اسلام تنها یک دین فاقد کارکردهای سیاسی محسوب می شد ، اما انقلاب ایران جنبه های بالقوه سیاسی آن را بالفعل ساخت و تفکر شیعی با انسجام ساختاری در ایران نشان دارد که توانایی به ظهور رساندن یکی از بزرگ ترین انقلاب های تاریخ را دارد . این توانایی باعث شد که بسیاری از نهضت های رهایی بخش و جنبش ها توجه خود را به ایران و اسلام معطوف کنند .
به این ترتیب نقش حساس اسلام در صحنه سیاست بین المللی باعث شد که ژئوپلتیک کشورهایی که تمام یا اکثریت جمعیت آنها مسلمان بودند ، در نگرشی مجدد ارزیابی شود. این امر در جایی اهمیت خاص می یافت که پیوستگی جغرافیایی و جایگاه خاص و ویژه این حیطه از جهان به لحاظ دسترسی به عظیم ترین منابع نفتی خودنمایی می کرد و پدیده ای به نام جهان اسلام را مطرح می ساخت . (2)
در این چهارچوب ، موقعیت حساس ژئوپلتیک جهان اسلام و جمعیت بیش از یک میلیارد نفری مسلمانان در جهان، صاحب نظران و سیاست مداران غرب را وادار ساخته تا در حوزه ژئوپلتیک به اسلام، خصوصا عنصر تشیع بپردازند .
از منظر جغرافیای سیاسی، پیدایش نهضت های اسلامی به منزله یکی از عوامل متغیر ژئوپلتیک موجب افزایش حساسیت ها در مورد دیگر عوامل ثابت آن شده است. از این منظر با توجه به مرام و ایدئولوژی خاص جنبش های اسلامی ، دست یابی آنها به منابع نفتی، قدرت سیاسی مناطق حساس و ترانزیت جغرافیایی ، اهمیت ژئوپلتیک آنها را چند برابر می کند و به همین دلیل غرب تلاش می کند تا مانع چنین رویدادی شود که از نظر آنها تهدید جدی به شمار می آید . (3)
با توجه به مطالب فوق می توان علل نگرانی از انقلاب اسلامی در منطقه را بر اساس رابطه متقابل ساختار ( موقعیت ژئوپلتیکی شیعیان ) و کارگزار ( ایدئولوژی انقلابی تشیع ) و تأثیر آن بر منافع غرب در منطقه تحلیل و بررسی کرد .
انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر کارگزار
برای بررسی جایگاه و اهداف هر تحول و انقلاب ایدئولوژیک ، اولا باید مکتب حاکم بر انقلاب را با توجه به روح و عمق و کلیت آن بازشناخت و ثانیا به تلقی افرادی که با تکیه بر آن قیام کرده اند ، توجه داشت. (4) از طرفی، ایدئولوژی به منزله نوعی نقشه و راهنما برای کارگزاران محسوب می شود و کنش و رفتار دولت ها را هدایت می کند و نیروی محرکه کنش سیاسی توده ها و کارگزاران سیاسی به شمار می رود.(5)
با توجه به مطالب فوق به نظر می رسد، فهم انقلاب اسلامی ایران نیز که اساسا هویتی دینی دارد، بدون شناخت ایدئولوژی تشیع که نقش ایدئولوژی انقلاب را ایفا کرد ، و هم چنین درک نقش امام خمینی (ره ) به عنوان ایدئولوگ و کارگزار اصلی انقلاب اسلامی و تفسیر وی از آموزه های تشیع، میسر نیست. با توجه به نقش و اهمیت ایدئولوژی در رفتار و کنش کارگزاران می توان گفت تشیع ویژگی های ایدئولوژی انقلابی را داست و توسط ایدئولوگ انقلاب اسلامی توانست هم نظم موجود را زیر سؤال ببرد و هم نظام مطلوب جایگزین را نه تنها برای ایران بلکه برای سایر کشورها پی ریزی کند. (6)
پتانسیل درونی اسلام شیعی و وجود عواملی در داخل این مذهب ، امکان ارائه تفسیر مکتبی از آن را ممکن ساخت و از طرفی وجود عناصری ، زمینه های هژمونیک شدن آن را آسان کرد؛ از جمله این موارد می توان به عدالت اجتماعی و امامت انسان صالح و توانایی بالقوه باز تفسیر یا تفسیر ایدئولوژیک در تشیع بود . به دلیل وجود مفاهیمی مانند تقیه، شهادت ، غیبت ، انتظار ، منجی گرایی و ... ، امکان انتقال تفسیر مکتبی به پیروان و تسهیل روند پذیرش آن با شکل گیری عامل اجتهاد، نقش قابل توجه امام در مقام ایدئولوگ و معمار انقلاب اسلامی و مهم تر این که تشیع مکتبی توانست در روند بسیج منجر به انقلاب، کارکردهای معمول یک ایدئولوژی را به نحو مطلوب انجام دهد، یعنی در انتقال آگاهی سیاسی برای صف آرایی ، نقد ترتیبات اجتماعی موجود برای زیر سؤال بردن وضع موجود ، ارائه مجموعه جدید ارزش ها و طرح کلی جامعه مطلوب و ... و بالاخره موفقیت در توجیه پیروان ، مبنی بر این که بر حقانیت و عقلانیت مبتنی است، موفق شد و این موفقیت در انجام کارکردهای معمول ایدئولوژی در روند انقلاب به شکلی مطلوب به هژمونیک شدن آن انجامید. (7)
به این ترتیب با توجه به مبادی نظری اعتقادی شیعه می توان گفت تشیع ، دکترین ها ، نظریه ها ، آموزه ها و مفاهیم و نمادهایی داشته که با ارائه قرائت های رادیکال از آن یا دست کم با به حاشیه راندن قرائت های محافظه کارانه و به متن آوردن قرائت های انقلابی ، ایدئولوژیک شده است .
نقش امام خمینی در روند ایدئولوژیک شدن تشیع
در فرایند انقلاب اسلامی ، اسلام شیعی به مثابه ایدئولوژی راهنمای عمل و رهایی ساز جلوه گر شد . در این راستا نقش امام خمینی به عنوان ایدئولوگ انقلاب اسلامی برجسته است.
مهم ترین اقدام امام در این زمینه، ایجاد تغییرات اساسی در تفکر اجتهادی شیعه نسبت به سیاست بود. مبنای این تغییرات تفسیر جدیدی بود که امام از مفاهیم ، آموزه ها و نمادهای اسلام شیعی انجام داد . بر مبنای این مکتب، اهداف اصلی جنبش های اسلامی و انقلاب اسلامی ایران عبارتند از : (8)
1. استقرار حاکمیت اسلام و حفظ وحدت جهان اسلام .