بیان مسأله
وسایل ارتباط جمعی که امروزه به یکی از پر تاثیرگذارترین ابزارها در شکل دهی افکار عمومی و هویت جمعی تبدیل شده است، به عنوان رکن چهارم نظام های سیاسی مطرح می باشد. آنها می توانند آیینه تمام نمای عقاید، افکار و آرا مردم یک جامعه و هم چنین خاستگاه سیاستمداران را در جامعه روشن کند . اهمیت رسانه های جمعی به اندازه ای است که برخی معتقد اند رسانه ها جای احزاب سیاسی را گرفته اند زیرا این رسانه ها هستند که با ارائه تصاویر مورد نظر خود از واقعیات، در رای مردم تاثیر می گذارند.در جریان انتخابات، گروهها، احزاب و جناح های فعال سیاسی با بهره گیری از تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی و ارائه برنامه هایی برای بدست آوردن آرا بیشتر مردم، به رقابت با یکدیگر می پردازند و می کوشند تا افکار عمومی را با خواسته های خویش منطبق سازند. در کشور ما نیز که انتخابات ریاست جمهوری بر پایه رای مردم شکل می گیرد. دارای اهمیت ویژه ای می باشد.
با توجه به حساسیت نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و حضور چهره های سر شناس و شاخص بر آن شدیم تا دیدگاه های روزنامه های جمهوری اسلامی و آفتاب یزد را در ایام تبلیغات انتخاباتی مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم و اینکه روزنامه های مورد بررسی از چه تاکتیک های خبری استفاده کرده اند و آخر اینکه سر آغازی باشد برای محققان، به ویژه محققان علوم اجتماعی که مطبوعات را در زمانهای خاص مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند.
اهمیت و ضرورت
یکی از مهم ترین وظایف رسانه های جمعی به ویژه مطبوعات ، اطلاع رسانی آگاهی و گسترش دانش مخاطبان در زمینه های است که امکان دسترسی و تجربه مستقیم از رویدادها و موضوع های مختلف برای آنها فراهم نباشد . آنچه در صحنه سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی رخ می دهد برای همه مردم قابل دسترسی یا تجربه مستقیم نیست . رسانه های جمعی با ارائه اخبار و اطلاعات گونلاگون آگاهانه یا نا خود آگاه می کوشند به شگل گیری ذهنیات ما از محیط اطراف کمک کنند . به هنگام انتخابات مطبوعات و دیگر رسانه ها با استفاده از توانایی های خود افکار عمومی را به جهت های گوناگون هدایت می کنند.
بنابراین این تحقیق در صدد است تا میزان انعکاس مطالب انتخاباتی و به کار گیری تاکتیک های خبری را در دو روزنامه آفتاب یزد و جمهوری مشخص نماید.
اهداف تحقیق
انتخابات ریاست جمهوری در نظام هایی که بر پایه رای مردم شکل می گیرد و منتخب مستقیم مردم است ، دارای اهمیت ویژه ای می باشد. در کشور ما نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی تاکتیک های خبری روزنامه های آفتاب یزد و جمهوری اسلامی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و همچنین بررسی عملکرد رسانه های جمعی (روزنامه های مورد بررسی)می باشد.
در مجموع می توان اهداف تحقیق را به دو هدف کلی ذیل تقسیم نمود:
1- بررسی میزان انعکاس مطالب خبری مربوط به انتخابات در روزنامه های آفتاب یزد و جمهوری اسلامی
2- بررسی تطبیقی عامل خبری برجسته سازی و تاکتیک های خبری (تشابهات و تمایزات )در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
سوالات تحقیق
1- میزان انعکاس مطالب انتخاباتی در کدامیک از روزنامه های آفتاب یزد و جمهوری اسلامی بیشتر است ؟
2- عامل خبری برجسته سازی در روزنامه ها ی مورد بررسی چه کسانی هستند ؟
3- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک تقابل استفاده شده است ؟
4- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک تظاهر به بیطرفی استفاده شده است ؟
5- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک بازگشتی استفاده شده است ؟
6- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک خود افشا گری استفاده شده است ؟
7- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک پاره حقیقت گویی استفاده شده است ؟
8- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک اعمال نفوذ به روی بیطرفها و مرددها استفاده شده است؟
9- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک استناد واستشهاد پیام به منبع مورد وثوق گیرنده پیام استفاده شده است ؟
10- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر ازتاکتیک تاکید وتکرار پیام استفاده شده است ؟
11- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک استفاده از نخبگان برجسته در رسانه ها و نخبه سازی استفاده شده است ؟
12- در کدامیک از روزنامه های مورد بررسی بیشتر از تاکتیک تحریف استفاده شده است ؟
فرضیه های تحقیق
1- بنظر می رسد بین روزنامه های آفتاب یزد و جمهوری اسلامی از لحاظ سبک مطالب انتخاباتی تفاوت معنی داری وجود دارد.
2- بنظر می رسد بین روزنامه های آفتاب یزد و جمهوری اسلامی از لحاظ برجسته سازی عامل خبری تفاوت معنی داری وجود دارد.
3- بنظر می رسد بین روزنامه های آفتاب یزد و جمهوری اسلامی از لحاظ استفاده از تاکتیک های خبری تفاوت معنی داری وجود دارد.
فصل دوم
کارکردهای رسانه ها
هارولدلاسول وچارلز رایت از پژوهشگرانی هستند که به طور جدی به نقش و کارکرد وسایل ارتباط جمعی در جامعه توجه کرده اند. رایت ارتباط جمعی را برحسب ماهیت مخاطبان ، ماهیت رویدادهای ارتباطی و ماهیت ارتباط گر تعریف می کند.
لاسول(1960) محقق ارتباطات و استاد حقوق در «ییل»، سه کارکرد را برای مطبوعات ذکر کرده است:
نظارت برمحیط، همبستگی اجتماعی در واکنش به محیط وانتقال میراث اجتماعی از یک نسل به نسل دیگر. رایت به این سه کارکرد، سرگرمی را نیز اضافه می کند. علاوه براین کارکردها رسانه ها ممکن است کژکارکرد هم داشته باشند. نتایجی که مطلوب جامعه و اعضای آن نیست. یک عمل به تنهایی هم می تواند کارکرد و هم کژ کارکرد داشته باشند.
درنخستین کارکرد که نظارت ، مراقبت، تهیه و رساندن اخباراست، رسانه ها اغلب خطرات احتمالی نظیر شرایط آب و هوایی خطرناک وموقعیت های پرخطر نظامی را به ما هشدار می دهند. کارکرد نظارت شامل اخباری است که رسانه ها فراهم می کنند و برای اقتصاد و جامعه ضروری است(مثل گزارش وضعیت سهام، ترافیک، شرایط آب و هوایی وغیره). کارکرد نظارت می تواند موجب چندین کژکارکرد هم بشود.وحشت احتمالااز تاکید بیش از حد برخطرات و تهدیدها در جامعه نتیجه می شود.لازارسفلد و مرتن (1960/1948) از کژکارکرد«تخدیری»نام برده اند که در اثر جذب بیش از حد اطلاعات ، افراد دچار بی اعتنایی و رخوت می شوند.علاوه براین ، ارائه بیش از حد اخبار خارق العاده احتمال دارد ارتباط مخاطبان را با آنچه واقعی و معمول است کاهش می دهد.
همبستگی : دومین کارکرد ،انتخاب و تفسیر اطلاعات در محیط است.رسانه اغلب شامل انتقادات و تجویزهایی برای چگونگی واکنش افراد نسبت به حوادث است. بنابراین همبستگی محتوای سرمقاله ها و محتوای تبلیغاتی رسانه ها است.کارکرد همبستگی ،تقویت عادات اجتماعی و حفظ اتفاق آرا به وسیله نمایش انحرافات و برجسته کردن افراد برگزیده است و به عنوان ناظر بر عملکرد دولت می باشد.
کارکرد همبستگی رسانه ها می تواند برای جلوگیری از تهدید ثبات اجتماعی به کار رود و اغلب افکارعمومی راکنترل و مدیریت نماید. کارکرد همبستگی وقتی به کژکارکرد تبدیل شود، نقد به حداقل می رسد و دیدگاه اکثریت به حدی تقویت می شود که اقلیت راهی برای بیان عقاید خود ندارند و از قدرت به حدی محافظت و پشتیبانی می شود که ممکن است نیاز به نظارت و کنترل باشد. یکی از آثار کارکردهای اصلی همبستگی رسانه ها که اغلب نقل می شود ، چیزی است که دانیل بورشتاین آنرا شبه رویداد یا ساختن تصاویر یا« شخصیت» ها نامیده است. همان کالای اصلی صنعت روابط عمومی است. محصولات و شرکت ها، تصاویری دارند و اشخاص نیز شخصیت هایی عمومی دارند که همه اینها از طریق ایجاد حوادث کلیشه ای برای نمایش رسانه ای تولید شده اند. سیاستمداران بلند پرواز و جویای نام و سرگرمی سازان در جستجوی و شهرت وپذیرش عمومی هستند و شرکت ها خدمات و محصولات مشتری پسند می خواهند.
انتقال فرهنگ : رسانه ها ممکن است در حکم انتقال دهنده فرهنگ ، برای انتقال اطلاعات، ارزش ها و هنجارها از یک نسل به نسل دیگر واز افراد جامعه به تازه واردها ،کاربرد دارند. آنها از این راه با گسترش بنیان تجربه مشترک، انسجام اجتماعی را افزایش می دهند. رسانه ها با استمرار اجتماعی شدن پس از اتمام آموزش رسمی و نیزبا شروع آن درطول سالیان پیش از مدرسه ، به جذب افراد در جامعه کمک می کنند . گفته شده است که رسانه ها با نمایش و عرضه جامعه ای که فرد می تواند خودرا با آن هم هویت ساخته و معرفی نماید، می توانند احساس بیگانگی (نابهنجاری) یا احساس بی ریشه بودن اورا کاهش دهند.(سورین و تانکارد،450:1381)
تاثیر اجتماعی ارتباطات
بررسی تأثیر مطبوعات و سایر وسایل ارتباطی از جهت تغییراتی که در رفتار و کردار اجتماعی و تصمیمات گروهی ایجاد می کنند، دارای اهمیت خاص می باشد. باید یاد آوری کرد که«پل ف.لازارسفلد» متخصص برجسته جامعه شناسی ارتباطات آمریکا ، درمورد آثار وسایل ارتباطی دو جانبه قایل است. به عقیده وی پیام های ارتباطی دارای دو نوع تأثیر می باشند . آثارو نتایج زودرس که عمدا و با تصمیم قبلی و پیش بینی اداره کنندگان و همکاران ارتباطات به وجود می آیند و آثار و نتایج دیررس که غیرقابل پیش بینی و غیر منتظره و مجهول می باشند.(معتمد نژاد،21:1383)
مطبوعات در آثار پیشگامان مطالعات ارتباط جمعی
در آثار پیشگامان مطالعات ارتباط جمعی که به طور پراکنده و در میان تحقیقات روانشناختی و جامعه شناختی به مقوله ارتباطات جمعی پرداخته شده، تاکید عمده به لحاظ نقش تاریخی بر مساله مطبوعات است. گوستاو لوبون(1879) مطبوعات را از سائقها و محرکهای نزدیک و مستقیم در امر آموزش توده ها می داند که با گسترش فزاینده خود، عقاید توده ها را بدون وقفه به رویت ایشان می رساند،از این رو نقش آموزشهای کهن را کمرنگ و عمر عقاید را کوتاه می سازند. روند تحول مطبوعات از نظر او به سوی تبعیت محض از افکار عمومی، انتقال صرف سرگرمی ها، شایعه ها، آگهی های تجاری و اطلاعات روز و نیز جلب آرای عمومی بوده است. گابریل تارد (1890) مطبوعات را از جمله عوامل پیدایش همگان معرفی می کند که برخلاف انبوه خلق، لوبون دارای همبستگی معنوی و فکری به جای کنش های فیزیکی است. به این ترتیب مطبوعات می توانند با ایجاد رشته های ارتباطی، آگاهی، اندیشه و اراده مشترک در زمان واحدی به وجود می آورند. ماکس وبر (1910) نقش مطبوعات را در قدرت و توازن سیاسی، پیدایش نهادهای متناقض و شتابزده ژورنالیستی، بررسی کرده و این موضوع را برای شناخت عوامل موثر در تکوین عقلانیت نو و انسان مدرن، بسیار با اهمیت تلقی می کند.
فردیناند تونیس (1935) جامعه شناس و متفکر آلمانی، مطبوعات را رکن واقعی افکار عمومی می داند که از برخی جهات برابر یا حتی بالاتر از قدرتهای مادی است که دولت به شکل ارتش، بودجه و موسسات اداری در اختیار دارد. زیرا مطبوعات محدود به مرزهای کشور نبوده و در صدد آن هستند که با کمک متفکران، دانشمندان و نویسندگان جامعه ای جهانی بسازند، جامعه ای که درآن روشهای اعمال زور که فاقد جنبه های روانشناختی است، کنار گذاشته می شود. (خانیکی،1381 :119)
مطبوعات در توسعه سیاسی
مطبوعات یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار بر تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع از زمان پیدایش تا امروز بوده است. به بیان دیگر ضرورتها و زمینه های شکل گیری مطبوعات و روزنامه ها نیازهای سیاسی جوامع بوده است.
«اهمیت خبر به مشابه سلاح سیاسی همیشه مورد تایید بوده است. اختراع فن چاپ یکی از عوامل تعیین کننده نو زایش دینی و موج آزاد ی خواهی بود که سر انجام به انقلاب کبیر فرانسه منجر شد. پیدایش مطبوعات در پیشرفت دموکراسی سهم بسیاری داشت و بر اذهان اثر زیادی گذاشت . تعدد وسایل خبری همچون تعدد احزاب سیاسی یکی از عناصر چند گانگی رژیم است.»(مهدیزاده،82:1377و85)
« لوسین پای برای ارتباطات و مطبوعات، کارکرد حمایت از مشروعیت حکومت ، گسترش نفوذ نخبگان نواندیش ، برقراری ارتباط دوسویه میان مردم و این دسته نخبگان را قائل است. کارل دویچ میان ناسیونالیسم وارتباطات نوعی رابطه، قائل می شود و جیمز مورل ایجاد همرأیی در مردم نسبت به ساخت حکومت و وظایف دولت و تفاهم مشترک را در زمره وظایف عمده رسانه ها بر می شمارد.»(همان)
در حقیقت مطبوعات بعنوان یکی از کانال های ارتباطی مهم و تاثیر گذار در ساخت سیاسی جوامع به شمار می آید که در ایجاد و گسترش فضای توسعه یافته سیاسی می تواند نقش آفرین باشد. فرد ریک فرای پنج وظیفه اساسی در تبیین نقش ارتباطات در خدمت توسعه سیاسی قائل دانست :
1- تاثیر اطلاعات بشتر برای تصمیم گیری درست تر
2- تاثیر گذاشتن برساخت قدرت و کنترل آن
3- کاستن پیامد های روانی توسعه
4- تطبیق دادن مردم با آهنگ سریع تحولات
5- ایجاد پیوستگی میان سطوح و نهادهایی که در روند توسعه از هم گسسته اند.(خانیکی،65:1376)