عملکرد ما از ابتدای جنگ تا امروز همیشه همراه با بدبینی فوقالعاده شدید نسبت به قدرتهای خارجی بوده است. البته نباید فراموش کرد که کشور ما در طول دهههای گذشته از سوی قدرتهای خارجی اعم از شرقی و غربی صدمات زیادی دیده و برای استقلال خود بهای زیادی پرداخته است؛ در واقع عامل اصلی برای انقلاب، تا کنون بحث تحقیر خارجی بوده است. مردم پیش از پیروزی انقلاب احساس میکردند دیگران برای کشور تصمیم میگیرند و حاکمان قبل از انقلاب هیچ تصمیمی از خود نمیتوانند بگیرند؛ از این رو در شعارها بحث استقلال را مطرح کردند.
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: این درست است که ما نباید نسبت به خارجیها خوشبین باشیم و حواسمان همواره باید به توطئهها باشد، اما این بدبینی نباید آن قدر زیاد باشد که مانع هرگونه تعامل سازندهی ما با دیگران و عاملی شود برای اینکه راه مناسب و کوتاه را تنها به خاطر نگرانیهای بیش از حد برای دستیابی به اهدافمان از دست بدهیم.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به آنچه نگرانی همیشگی نسبت به سرمایهگذاری خارجی در کشور مینامید، خاطرنشان کرد: این قضیه همواره باعث شده همیشه با وسواس برخورد کنیم، اما این در حالیست که بعد از گذشت زمان در مقطعی احساس کردیم نیاز به سرمایه خارجی و کارشناسان بیرونی داریم؛ از این رو تا حدودی از خود نرمش نشان دادیم، اما همچنان ته ذهنمان نگرانی وجود دارد و این در حالیست که در کشوری مثل مالزی با وجود سرمایههای زیاد خارجی، چنین چیزی وجود ندارد.
روحانی با بیان این که همیشه یک نگرانی عمده پشت ذهن ما نسبت به خارجیها وجود دارد، در عین حال به بحث لانهی جاسوسی اشاره کرد و گفت: در بحث لانهی جاسوسی یک راه این بود که با آمریکاییها بنشینیم و مساله را فیصله دهیم، اما ما به جای اینکه به مذاکره با طرفمان بپردازیم، در این مساله احساسات را وارد کردیم و آن قدر قضیه را کش دادیم تا رسیدیم به مقطعی که حاضر شدیم بعد از تحمیل جنگ، با آمریکا بنشینیم، اما آن زمان دیگر دیر بود.
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: شاید اگر زودتر حاضر به چنین کاری میشدیم، راحتتر به توافق میرسیدیم و منافع کشورمان بیشتر لحاظ میشد. اما متاسفانه باید گفت که ما همیشه در مقاطع سخت نمیتوانیم تصمیمگیری سریعی داشته باشیم و احساسات را در تصمیمات دخیل میکنیم.
وی همچنین به قضیهی گروگانگیری اشاره کرد و افزود: درآن قضیه نیز تا زمانی که عراق به ما حمله نکرده بود، هیچ کس جرات نمیکرد به حل و فصل مساله بپردازد. اما پس از آن آمادگی پیدا کردیم، حتی این اواخر در این زمینه عجله هم کردیم و چون با زمان انتخابات آمریکا یکی شده بود، به سرعت آن را حل کردیم.
روحانی ادامه داد: در زمان جنگ نیز زمانی که در موضع قدرت بودیم و خرمشهر را پس گرفته بودیم، باز هم نتوانستیم تصمیم بگیریم که همزمان با دفاع مقدس با دشمن سر میز مذاکره بنشینیم و بحث کنیم، این قضیه را عقب انداختیم تا به جایی رسیدیم که دیگر راهی جز قطعنامه و مذاکره برایمان باقی نماند و آن زمان بود که مذاکره با عراق را انتخاب کردیم و البته آن هم خیلی دیر بود .
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی دلیل تمام این قضایا را بدبینیهای عمیق که به گفتهی وی در پس ذهنها وجود دارد، عنوان کرد و گفت: ما همواره نمیخواهیم با خارجیها به ویژه دشمن بنشینیم و همیشه احساس میکنیم اگر این کار را بکنیم، سرمان کلاه رفته است، همان طور که شاهد بودیم برخی عزیزان از تریبونهای عمومی اعلام کردند که هر وقت ما با خارجیها مینشینیم، سرمان کلاه میرود که البته من این قضیه را قبول ندارم و معتقدم این نگاه هم ناشی از بدبینی است که به آن دچار هستیم.
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی گفت: ما همیشه میگوییم نباید به دشمن و افراد فریبکار نزدیک شویم و نزدیکی با خارجیها را مثل نزدیکی با شیطان میدانیم، البته این خوب است، به شرط آنکه همیشه ادامه داشته باشد نه اینکه در مقاطعی این را بپذیریم . امروز زمان آن رسیده که یک مقدار در تصمیمگیریها متعادلتر باشیم و با منطق بیشتر و فاصله با احساسات پیش رویم، همچنین در نظر بگیریم که دنیای امروز با دنیای ده سال پیش و زمان جنگ سرد متفاوت است. امروز شرایط جهانی به سرعت تغییر میکند؛ ازاین رو ما نمیتوانیم فرمولهای گذشته را ملاک قرار دهیم .