مقدمه:
مجموعهای که پیش رو دارید ماحصل تلاش در جهت کسب اطلاعاتی در رابطه با مجموعهای فرهنگی- تفریحی- ورزشی پارک چیتگر است. علت محدود بودن اطلاعات در زمینهی این مکان به این دلیل است که دسترسی کامل برای بررسی تمام جوانب موارد ذکر شده، واقعاً کار دشواری بود و مسئولین و کارگذاران این مجموعه هدف این بود که بر روی محیطی باستانی- طبیعی، جغرفیایی کار شود به این دلیل به محلهای مرتبط با این مسئله که احتمال بی رقیب میتواند اطلاعاتی را در اختیارمان بگذارند (از قبیل سازمان میراث فرهنگی و پژوهشکدهی مردم شناسی و مصاحبه با آقای محب عل) سر زدیم اما متاسفانه هیچ کدام ما را در جهت ارائه موضوعی برای کار راهنمایی نکردند که خوب مسلماً این نیز یکی از معضلات آموزشی و اداری مراکز دولتی و خصوصی برای دانشجویانی که به دنبال تحقیقات خود و کسب اطلاعات بیشتر در جهت تحقق بخشیدن به اهدافشان هستند میباشد. پس از مطالعه و چک کردن سایتهای مختلف در این رابطه با عنوان پارک چیتگر و زمینههای بسیاری که در جهت آموزشی- فرهنگی- ورزشی داشت برخورد کردیم و تصمیم گرفته شد که کار روی این مجموعه را که به هر ترتیب قابل دسترسیتر از موضوعات دیگر بود آغاز کرد و کارمان را با مصاحبه با مسئول و مدیریت پارک آقای آقاباشی شروع کرد و ایشان در جهت دسترسی به منابعی در رابطه با جنبههای مختلف چیتگر سوق دادند و هدایت کردند و عکسهایی را در زمینهی نقشههای نقاط مختلف پارک و دیگر جوانب آن در اختیارمان قرار دادند که البته بعضی از آنها به علت تخصصی بودن در محدودهی کار با جای نمیگرفت و از بررسی و پرسش در مورد آنها صرف نظر شد. البته ذکر این نکته ضروری است که موقعیت مکانی جغرافیایی پارک چیتگر جوری طراحی شده است که به هر ترتیب مکانی امن و فاقد از هر گونه خطر نیست و این مسئله در بسیاری موانع کار ما را باشد مواجه میساخت در آخر گفتنی است شاید این مجموعه، مجموعهای غنی و کامل نباشد ولی میتوان متصور شد که این بررسی مختصر و کوتاه می تواند به عنوان راهنمایی برای حداقل مکانی که تاکنون از پارک چیتگر دیدن نکردهاند مورد استفاده قرار بگیرد. به امید آن که موثر افتد.
آبرفتهای کنونی
این بخش متشکل از جوانترین نهشتههای رودخانه با سیلابی است و در بستر رودخانه با سیلابی است و در بستر رودخانه، مسیلها پادگانه های آبرفتی، مخروط افکنههای جوان و کالها بر جای گذاشته شده است. دشت جنوب تهران از این آبرفت پوشیده شده است. به طور کلی رسوبات در شمال تهران از رسوبات دانه درشت منفصل) قلوه سنگ، شنگرد شده بدون سیمان)، و در جنوب تهران رسوبات دانه ریز (سیلت و رس) تشکیل شده است، آبرفتهای کنونی که اکثراً به صورت رسوبات منفصل هستند کاملاً نفوذپذیر بوده و مقاومت مکانیکی آنها نسبت به نقاط مختلف متفاوت است.
آزمایشات تجزیه شیمیایی برگ درختان
تجزیه شیمیایی برگ گیاهان بهترین روش برای تعیین میزان عناصر موجود در گیاه و برآورد موادغذائی مورد نیاز آنها میباشد چرا که نمو گیاهان از غلظت عناصر غذایی موجود در بافتها و برگها تبعیت میکند. از روی نتایج تحقیقاتی که روی درختان اقاقیا (پهن برگ) و کاج (سوزنی برگ) انجام شده است (جهاد تحقیقات آب و خاک، 1379)، میزان عناصر شیمیایی بدین شرح است:
ازت: در برگ درختان کاج بین 0/97- 1/14 درصد و اقاقیا بین 3/1-4 درصد متغیر بوده است لذا باید گفت درختان اقاقیا که یک گونه تثبیت کننده ازت میباشند به مراتب بیشتر از درختان کاج ازت را از خاک جذب و در برگها ذخیره کرده است. ازت موجود در گیاهان حداکثر سه درصد است که در درختان کاج به حد ماکزیمم نرسیده است.
فسفر: در سوزنهای کاج بین 0/12- 0/23 درصد و در اقاقیا بین 0/12- 0/17 در صد نوسان دارد یعنی کاج با توجه به شرایط محیطی نسبتاً خشک کمی بیشتر از اقاقیا فسفر را در اندامهای هوایی خود ذخیره کرده است. مقدار متوسط فسفر در گیاهان حداکثر 0/5 درصد است که در هر دو گونه به حد ماکزیمم نمیرسد.
پتاسیم: در کاج بین 0/63- 0/76 درصد و اقاقیا بین 0/76- 1/8 درصد نوسان بوده است یعنی اقاقیا نسبت به کاج پتاسیم بیشتری در اندامهای خود دارد. مقدار پتاسیم در گیاهان حداکثر 3 درصد است و در این دو گونه به حد ماکزیمم نمیرسد.
کلسیم: در برگ درختان کاج بین 1/54- 2/01 درصد و در اقاقیا بین 3/64- 4/76 درصد متغیر است، یعنی در اقاقیا به حد کافی وجود دارد. مقدار کلسیم در گیاهان حداکثر 4 درصد است و در کاج به ماکزیمم نمیرسد.
منیزیم: در کاج بین 0/23- 0/23 درصد و در برگ اقاقیا بین 0/38- 0/64 درصد نوسان دارد. مقدار متوسط منیزیم در گیاهان حداکثر 0/7 درصد است که در هر گونه به حد ماکزیمم نمیرسد.
آهن: در کاج بین 91-219 میلی گرم در کیلوگرم و در اقاقیا بین 230- 437 میلی گرم در کیلوگرم در نوسان است. مقدار متوسط آهن در گیاهان حداکثر 200 میلیگرم است که در هر گونه ماکزیمم رسیده است.
منگنز: در برگ درختان کاج بین 34-58 میلیگرم در کیلوگرم و در اقاقیا بین 103/ 56 میلیگرم در کیلوگرم متغیر است. مقدار متوسط منگنز در گیاهان حداکثر 100 میلیگرم در کیلوگرم است و در کاج به ماکزیمم نمیرسد.
روی: در درختان کاج بین 24-33 میلیگرم در کیلوگرم و در اقاقیا حداکثر 100 میلیگرم در کیلوگرم است که در هیچ یک از دو گونه به حد ماکزیمم نمیرسد.
مس: در درختان کاج بین 4-5 میلیگرم در کیلوگرم و در اقاقیا بین 7-9 میلیگرم در کیلوگرم متغیر است. مقدار متوسط مس در گیاهان حداکثر 20 میلیگرم در کیلوگرم است که در هر گونه به حد ماکزیمم نمیرسد.
در مجموع میانگین عناصر شیمیایی موجود در برگ اقاقیا بیشتر از درختان کاج بوده است. نتایجی را به شرح ذیل میدهد.
نتایج حاصله از تجزیه واریانس میانگین فاکتورهای فیزیک و شیمیایی خاک متاثر از نوع جنگل حاصله حاکی از این است که نوع جنگلکاری اثر جدی روی فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی خاک مثل عمق (کاج 7/44 و اقاقیا 7/75 سانتیمتر) و هدایت الکتریکی (برای کاج 1/14 و اقاقیا 0/9 میلیموهس برسانتیمتر مکعب) داشته و در مورد سیلت و شن اثر ضعیفتری دارد و روی درصد رس، درصد رطوبت اشباع ، درصد مواد خنثی شونده، درصد کرین آلی و مواد آلی، درصد ازت کل، فسفر و پتاسیم قابل جذب تفاوت معنیداری نداشته است. گونه کاج دارای ریشههای عمیق نبوده و مواد غذایی را عمدتاً از اعماق خاک تامین میکند ولی اقاقیا دارای ریشههای عمیق نبوده و مواد غذایی را عمدتاً از اعماق خاک تامین میکند ولی اقاقیا دارای ریشههای عمیق بوده و فعالیت زیادی در اعماق خاک دارد و اسیدهای آلی نیز ترشح میکند بنابراین گونه اقاقیا در جهت تغییرات عمیق خاک روئین موثر است و آنرا افزایش میدهد و در نتیجه ذخیره رطوبت در خاک هم بیشتر میشود و بستر مناسبی برای گیاهان زیر اشکوب فراهم میگردد و اسیدیته خاک را نیز کمی بالا میبرد ولی گونه کاج اسیدیته خاک را کاهش داده و به حد خنثی رسانده است. مواد آلی خاک نیز که از مهمترین خصوصیات خاک است. تحت تاثیر نوع جنگل قرار دارد یعنی با کاشت گونه کاج درصد کربن خاک بیشتر میشود. به هر صورت میتوان گفت محدوده مورد نظر از حیث حاصلخیزی و کمبود مواد آلی با مشکل جدی مواجه است.
باد: جهت اصلی باد نسبت به فصول مختلف تغییر میکند یعنی در فصول سرد (پاییز و زمستان) از غرب به شرق است و در فصول گرم از جنوب غربی به شمال شرقی میباشد. بادهای فصل سرد معمولا سرعت زیادی دارند در صورتی که بادهای فصل گرم اغلب ملایم بوده و سرعت کمی دارند. در محدوده سایت نمیتوان خسارت جدی از جانب بادها متوجه درختان دانست با این حال در برخی نقاط پارک کج شدگی در درختان کاج به علت وزش باد بوده است.
بارش: بر اساس آمار ده ساله 1363 تا 1372 ایستگاه هواشناسی مهرآباد متوسط بارندگی سالیانه 242 میلیمتر میباشد. اکثر بارندگی ماهانه مربوط به اسفندماه 1370 با 141.7 میلیمتر و حداقل آن مربوط به ماههای خرداد تا مهر است که بارندگی انجام نشده است. حداکثر بارندگی سالانه در سال 1366 با 289.8 میلیمتر و حداقل آن در سال 1368 با 166.3 میلیمتر بوده است. بیشترین روزهای بارندگی ماهانه در سالهای فوق در مهر ماه 1363 با 17 روز بارندگی اتفاق افتاده است.
تاج پوشش: مطالعات انجام شده نشان میدهد که مقدار متوسط تاج پوشش در ردیفهای کاشت تیپ سوزنی برگ خالص 78 درصد در تیپ پهن برگ خالص 44 درصد و در پهن برگ مخلوط 54 درصد میباشد. (البته در برخی قطعات تراکم بسیار پایین و تاج پوشش نزدیک به صفر و در بعضی قطعات سوزنی برگ 100 درصد بوده است. (میانگین تاج پوشش بین ردیفهای کاشت در تیپ سوزنی برگ خالص 38/2 درصد، در تیپ پهن برگ خالص 24/5 درصد و در پهن برگ مخلوط 34/4 درصد بوده است (قطعاتی با بیش از 70 درصد هم دیده شده است) که دلیل آن فاصله بیشتر درختان در بین ردیفهای کاشت نسبت به ردیفهای کاشت است. همبستگی قوی بین تاج پوشش تیپ پوشش برگ با درصد پوشش علفی وجود دارد و علت آن بدین قرار است که با افزایش درصد تاج پوشش نوردهی کم شده و از طرفی مقدار سوزنهای ریخته شده بسیار زیاد میشود و به دلیل خاصیت آللو پاتی قوی سوزنها، پوشش علفی از بین رفته ویا فرصت به وجود آمدن پیدا نمیکنند.
حرارت: طبق آمار ایستگاه هواشناسی مهرآباد در نزدیکی محدوده میباشد درجه حرارت در ده سال از 1363 تا 1372 از حداقل منهای 10 درجه سانتیگراد در بهمن ماه 1368 تا حداکثر 41.6 درجه سانتیگراد در تیرماه همان سال در نوسان بوده است میانگین درجه حرارت روزانه نیز از حداقل 0.9 درجه سانتیگراد در دی ماه 1368 تا حداکثر 31.8 درجه سانتیگراد در تیرماه 1368 نوسان داشته است. تغییرات ماهانه میانگین درجه حرارت در طول 10 سال از حداقل 4 درجه سانتیگراد تا حداکثر 31 درجه سانتیگراد و درجه حرارت سالیانه متوسط پارک 17.4 درجه سانتیگراد است. میانگین سالانه روزهای یخبندان حدود 42 روز و میانگین سالانه متوسط روزهای مه چهار روز میباشد. تغییرات حرارتی تابعی از تغییرات ارتفاع،موقعیت جغرافیایی منطقه و شرایط حاکم بر منطقه است و شدت تغییرات حرارت عاملی تعیین کننده در تعیین نیاز آبی گیاه است. طول فصل خشک سال نیز تابعی از تغییرات حرارتی منطقه است.