آیا تاکنون به زندگی ستارگان این چشمک زنهای درخشان کوچک آسمان اندیشیده اید و در این نعمت بی کران آسمان کنجکاو شده اید. با کمی دقت و اندکی نظر درمی یابیم که این پارچه ی سیاه علاوه بر نقطه های ریز نقره ای رنگ عجایب بسیار شگفت دیگری در آن نیز وجود دارد که هنوز چشم بشر به نیمی از آن نیز باز نشده است.
اکنون در ادبیات آسمانی نگاهی بر پهنه ی این عرش باعظمت می کنیم:
آسمانی بود بی ستاره و خاموش که صدها سال از غروب پرنورترین ستارگانش می گذشت. گهگاه گذر تک شهابی تیرگی بی رحمانه ی آن را می زدود اما درخش کوتاهش عطش تشنگان نور را برطرف نمی کرد تا اینکه در مرتعی بی زمان و زمانی بی عدد و عددی در مکان نامعلوم نقطه ای از نور را در اوج بزرگی آفرید قرنها بود که اجرام سرگردان آسمان خورشیدی را نمی یافتند تا گرداگردش حلقه زنند و منظومه ای را پدید آورند که سرچشمه های حیات در گوشه ای از آن پدیدار گردد سرانجام انتظارها به پایان رسید و در وقت و زمانی نامعلوم خورشیدی طلوع کرد بس درخشان گویی قصد داشت با پرتوافشانی خود حتی تاریکی های گذشته ی این گوشه از آسمان را برطرف سازد. سیارات حیران عضو گم گشته و از هم گسیخته خود را یافته بودند.
منظومه ای نورانی شکل گرفت جاذبه ی خورشید چنان بود که سیارات بسیار دوردست را نیز به سوی خود فرامی خواند و این بود که ناحیه ای وصف نشدنی در گوشه ای از آسمان پهناور پدید آمد. هیچ بشری تاکنون نتوانسته است راز آفرینش آسمان به این بزرگی را کشف کند اجرام بسیار زیاد در آسمان تاکنون برای کسی قابل شمارش نبوده است اما عده ای از اندیشمندان با تفکر و مطالعه توانسته اند اندوخته های اندکی را در این باره کشف کنند چگونگی پیدایش جهان به وسیله ی انفجار بزرگ، تا کنون در این باره شاید مطالبی را شنیده باشیم اما هنوز یک نظریه ی قوی و پای بند و قانونی در این باره نداریم. در آسمان بیلیونها ستاره وجود دارد که خورشید حتی جزء کوچکترین ستارگان هم محسوب نمی شدند ستارگانی در آسمان به نام غول های سرخ وجود دارند که شاید میلیون ها خورشید را در دل خود جای دهند.
کهکشان ستارگانی که خورشید ما بدان تعلق دارد فقط یکی از کهکشانهایی است که در آسمان وجود دارد تعداد ستارگان قسمتی از آسمان در ناحیه ی شمالی آن از تعداد دانه های شن بر روی تمام کره ی زمین بیشتر است با این تصور شاید فرض تمام ستارگان آسمان با دوره زندگی های متفاوت برای ما سخت باشد.
خداوند در قرآن کریم در سوره ی جانیته می فرمایند: بدون شک در آسمان ها نشانه های عجیب و فراوانی است برای آنان که اهل یقین و ایمانند.
در نگاهی گذرا به دوره ی زندگی یک ستاره شاهد شباهت هایی از آن به دوره ی زندگی یک انسان هستیم با این تفاوت که دوره ی زندگی یک انسان در حدود چندین سال است اما دوره ی زندگی ستاره در حدود چند میلیارد سال است و در بعضی موارد حتی بیشتر اما یک ستاره هم مانند یک انسان متولد می شود دوره ی زندگی نوباوگی را پشت سر می گذارد بعد دچار بحرانی در خود می شود که بلوغ نام دارد بعد به سنین بالا می رود و بعد از آن به سال های آخر زندگی که شاید در این مرحله میلیاردها سال از زمان گذشته باشد می رسد.
یک ستاره برای به وجود آمدن و متولد شدن با حرکت هایی جزئی در یک سحابی به وجود می آید (سحابی ابر عظیمی از گاز و غبار است که بسیار رقیق است و دمای آن کم است) حرکت هایی جزئی در سحابی موجب تراکم های موضعی ماده می شود. نیروهای گرانشی بسیار زیاد کمک به تجمع ماده در نواحی متراکم سحابی می شوند که این در واقع پیش زمینه ای برای تولد یک ستاره است که جرم این مواد هنوز در ابتدا در حدود (یک بیلیون بیلیون بیلیون است) بدین ترتیب بعد از مدتی شاید در حدود 10 بیلیون سال طول بکشد که ستاره ای زاده شود. بعد از آن ستاره در مرحله ی نوباوگی تحت تأثیر نیروی گرانشی منقبض می شود و انرژی پتانسیل مکانیکی موجود در خود را به گرمای بسیار زیاد تبدیل می کند در این حالت جرم ستاره و بزرگی آن که در حدود تریلیونها کیلومتر بود به چند صد کیلومتر کاهش می یابد و می توان گفت فشار در مرکز آن از صفر به چندین هزار میلیون افزایش می یابد بعد از این مراحل ستاره تقریباً به دوران بلوغ خود نزدیک می شود که ستاره در این دوران از نظر علمی بر روی رشته ی اصلی جدول هرتسپرونگ رسیده است در این مرحله ستاره از نظر ساختاری تغییراتی را در خود انجام می دهد ولی در کل در این مرحله وضعیت زندگی ستاره خوب است بعد از بیلیونها سال ستاره وارد دوره ی دیگری می شود که به آن غول های سرخ می گویند هنگامی که ستاره به این مرحله می رسد وارد سنین بالا شده است در این مرحله دما در بیرون قسمت مرکزی به اندازه ای می شود که تبدیل هیدروژن به هلیوم امکان پذیر می شود و هم چنین لایه های خارجی ستاره منبسط می شوند و ستاره تبدیل به یک غول می شود و همچنین دمای سطحی کاهش می یابد و ستاره بسته به جرمش به غول و یا ابر غول سرخ تبدیل می شود برای ستاره ای مانند ستاره ی ما یعنی خورشید بیلیونها سال این وضعیت پیش بینی شده است بعد از این مرحله ستاره سنش زیادتر هم می شود در این مرحله هسته ی هلیومی ستاره هم زمان با انبساط قسمت های خارجی منقبض می شود و دمایش افزایش می یابد و در دمای 100 میلیون درجه واکنش جدیدی آغاز می شود و مسیر زندگی تغییر می کند در این مرحله که مرحله ی آخر یک زندگی برای ستاره است اگر یک ستاره جرمش کمتر از 2/1 برابر جرم خورشید باشد ستاره به کوتوله ی سفید تبدیل می شود که هنگامی که یک ستاره به کوتوله ی سفید تبدیل می شود می گویند عاقبت خوبی داشته و و وضعیت خوبی به دست آورده است اما اگر جرم ستاره بیش از 2/1 برابر خورشید باشد ستاره بخش بزرگی از جرم خود را به فضا پرتاب می کند و به این ترتیب موجب به وجود آمدن سحابی ابر نواختری می شود و بعد تبدیل به یک ستاره ی نوترنی یا سیاه چاله می شود که این عاقبت و پایان خوشی برای زندگی چند میلیارد میلیارد ساله ی یک ستاره نیست برای ستاره ی نورانی منظومه ی ما عاقبت خوش و تبدیل شدن آن به کوتوله ی سفید پیش بینی شده است.
همان طور که دیدید پس یک ستاره هم مانند انسان تحت شرایطی خاص متولد می شود مانند یک کودک به دوران نوباوگی و یا خردسالی در سن چند صد میلیون سال می رسد و بعد هم مانند یک انسان که به دوران تحول و بلوغ می رسد، بلوغ می شود و تغییر و تحولاتی در آن رخ می دهد تا اینکه به مانند بشر وارد دوره ی بزرگسالی می شود اگر در این دوره بتواند نیروی گرانشی خود را بیشتر کند در دروان پیری عاقبتی خوش در انتظارش است و در غیر این صورت به عاقبتی بد دچار می شود درست همانند یک انسان که با انجام اعمال خوب و نیک به عاقبتی خوش در دنیا و آخرت دچار می شود و با انجام اعمال بد و زشت سرانجام خوشی در انتظار او نیست.
پس در می یابیم خداوند این جهان را با عظمت و شکوهی آفریده و با نیرویی خاص همه چیز را با نظم خاص در اراده ی خود قرار داده است و آن را اداره می کند و همچنین به رابطه ی بین موجودات زنده و آفریده های این جهان بزرگ پی می بریم.
حال اگر بخواهیم از سحابیها که ستارگان در آن متولد می شوند بگوییم همان طور که گفتیم ابرهای عظیمی از گاز و گرد و غبار میان ستاره ای را سحابی گویند گاهی ابعاد سحابی ها چند میلیون برابر خورشید است.