مقدمه
تحقیقات بسیاری نشان داده است که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای حفظ سلامت جسمانی است رابطه نزدیکی با سلامت روانی و بویژه پیشگیری از بروز ناهنجاریهای روانی دارد. ورزش از اضطراب و افسردگی میکاهد، اعتماد به نفس را افزایش میدهد و خود پنداره را تقویت میکند. ورزش بویژه در سنین کودکی و نوجوانی مفر سالمی برای آزاد کردن انرژیهای اندوخته شده است و این خود بسیار لذتبخش و آرامش دهنده است.
شرکت در فعالیتهای ورزشی به اجتماعی شدن و کسب مهارت و کفایت و همچنین دوستیابی و ارتباط سالم با همسالان کمک میکند. در جریان یکی از پژوهشهای اخیر ( SIMON 1999 ) در ایالات متحده 65 درصد از جوانان ابراز کردند که ورزش آنها را از اعتیاد به الکل و مواد مخدر باز داشته است.
در جریان فعالیت های ورزشی شدید میزان ترشح اندورفین ها افزایش مییابد و به همین دلیل ورزشکاران پس از انجام تمرینات احساس لذت و آرامش خاصی میکنند که به آن اصلاحاً joggrs high گفته میشود. با توجه به شباهت بین اندورفینها و ترکیبات افیونی، ورزش کردن میتواند جایگزین سوء مصرف مواد مخدر در معتادان شود.
در نتیجه تمرینات ورزشی مدام میزان جریان خون در مغز افزایش مییابد. افزایش جریان موجب اکسیژن رسانی و تغذیه بهتر نرونهای مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگیری میکند. این تاثیرات خود موجب پیشگیری از فراموشی و زوال توانمندیهای ذهنی در سالمندی میشود. تمرینات ورزشی همچنین موجب آزادسازی نوعی فاکتور رشد به نام B.D.N.F میشود که میتواند نرونها را در مقابل آسیب و صدمه مقاوم نموده و از بروز بیماریهای آلزایمر و پارکینسون تا حدود زیادی جلوگیری کند.
در تحقیقی که در دانشگاه اورگان در سال 1995 انجام شد 354 دانشجوی کالج در رابطه با تاثیر ورزش بر افسردگی مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا میزان انجام تمرینات ورزشی در این دانشجویان از حیث شدت و مدت تمرینات در طول سه ماهه قبل از تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و دانشجویان بر اساس میزان تمرینات بدنی به سه دسته ورزشکار (میزان فعالیت سه جلسه در هفته)، فعال (میزان فعالیت یک یا دو جلسه در هفته) و غیرفعال (فعالیت کمتر از یکبار در هفته) تقسیم شدند. سپس هر گروه پرسشنامه واحدی را در زمینه افسردگی پاسخ گفتند که شامل 30 سوال بله و خیر بود. آن گروه از دانشجویان که به عنوان گروه ورزشکار شناخته شده بودند کمترین میزان افسردگی را گزارش کردند.
در تحقیق دیگری 4 نوجوان 12 تا 18 ساله با تشخیص افسردگی عمده به مدت 65 روز سه بار در هفته و هر بار به مدت یک ساعت تمرینات ورزشی راه رفتن سریع و دویدن را انجام دادند. این نوجوانان قبل از شروع برنامه تمرینی، به پرسشنامه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون پاسخ گفته بودند. سپس در روزهای بیست و نهم، پنجاهم و شصت و پنجم مجدداً به پرسشنامه مذکور پاسخ گفتند. نتایج نشان دهنده کاهش افسردگی بود.
در تحقیق دیگری که بر روی گروهی از دانشجویان مبتلا به افسردگی متوسط تا خفیف توسط مککان و هونجر در سال 1984 انجام گرفت مشاهده گردید که ورزش در فضای باز میتواند افسردگی را به طور قابل ملاحظهای کاهش دهد. در این تحقیق دانشجویان به طور تصادفی به سه گروه ورزش در فضای باز ( aerobic exercise )، آرمیدگی و گروه کنترل تقسیم شدند. پس از انجام یک دوره انجام تمرینات مشاهده گردید که ورزش بیشترین تاثیر را در کاهش افسردگی داشته است. البته دانشجویانی که تمرینات آرمیدگی را انجام دادند در قیاس با گروه کنترل میزان افسردگیشان تا اندازهای کاهش یافته بود.
تعریف ورزش
شامل کلیه فعالیت های جسمانی است که به منظور رقابت ,تفریح , تربیت و سلامتی انجام می پذیرد .
تعریف روانشناسی
وقتی میگوییم روانشناسی، منظور مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی موجود زنده که در طی آن از همهی روشهای علمی مانند مشاهده – اندازهگیری – سنجش و کشف رابطهی بین علت و معلولی و به عبارت دیگر برای کشف رابطهی بین محرک و پاسخ موجود زنده استفاده میشود . که دارای شاخههای متعدد میباشد .
تعریف روانشناسی ورزش
اصطلاح روانشناسی ورزش، که اعمال ورزش از جمله رفتارهایی است که از آدمی سر میزند. پس دیگر رفتارهای حرکتی و شناختی قابل مشاهده و اندازهگیری و سنجش است که با دقت در فعالیتهای ورزش میتوان آنها را مورد بررسی قرار دهیم .
تعریف فعالیت بدنی و ورزش
بطور خلاصه دو واژه فوق به این گونه است : فعالیت بدنی به حالتی گفته میشود که، انرژی بیشتری نسبت به حالت عادی مصرف کنیم . مانند دویدن – پیادهروی – باغبانی ... که فعالیت بدنی محسوب میشوند .
ولی ورزش فعالیت بدنی است که جنبه رقابتی نیز دارد و برای اجرای آن قوانین و مقرراتی باید رعایت شود . مثل تنیس – ژیمناستیک – فوتبال – والیبال و ............ .
منشأ ورزش در مردم
مسئلهی بسیار مهم این است که از آغاز تشکیل اجتماعات نوع بشر، ورزش نیز به نوعی در میان آنان وجود داشته است . مثلاً انسانهای غارنشین برای محافظت از خانوادهها و خانههایشان مجبور بودند، با حیوانات وحشی و دیگر انسانها بجنگند . به همین سبب آنان در اوقات فراغت با یکدیگر به تمرین و ورزش بپردازند تا در صورت نیاز آمادگی لازم را داشته باشند .
با پیشر فت تمدنهای بشری و تشکیل اجتماعات در شهرهای کوچک، ارتشهایی برای دفاع از شهرها پدید آورند . در این موقع بود که تمرینهای ورزشهای رزمی شکل منسجم و منظم بخود گرفت .
اهالی شهرها بخصوص جوانان، وظیفه داشتند که در تمرینهای ورزشی شرکت کنند، که این امر آثار باقی مانده از تمدنهای باستانی بابل و سومر و مصر باستان، نشانههایی از ورزشهای گوناگون وجود دارد . مانند تصاویر روی دیوارهای مقبرههای فراعنه نشان میدهد که از سه هزار و چهار صد سال قبل از میلاد آنان به انجام ورزش علاقه مند بودند .
اثر ورزش بر رشد اجتماعی
نمیتوان نقش فعالیت بدنی را در قالب تفریح، بازی و ورزش در سیر رشد اجتماعی افراد ندیده گرفت . زیرا رشد و تکامل حرکتی بیشتر در محیطهای اجتماعی شیوع پیدا میکند و از طرفی نیاز به وابستگی گروهی نیز دلیلی بارز برای شرکت در فعالیتهای بدنی و بازی و ورزش میباشد .
چهار عامل مهم اجتماعی شدن بچهها از طریق ورزش عبارتند از :
1- والدین 2- مدرسه 3- دوستان 4- جامعه
نقش ورزش در سازگاری اجتماعی
فراگیری یک مهارت ورزشی بطور مشخصی خود پنداره مثبت در فرد را توسعه میبخشد . این فراگیر بخاطر افزایش حس صلاحیت و شایستگی است .
این سؤال همیشه در ذهنم وجود داشت که آیا افراد طوری متولد میشوند که در فعالیتهای ورزشی شرکت نمایند یا اینکه علاقهی آنها به ورزش، با عوامل اجتماعی و محیطی که در آن رشد میکنند مشخص میشود .
تحقیقاتی چند در پیرامون این موضوع نشان میدهد که فرد با استعدادهای ورزشی متولد میشود و تمایل به ورزش دارد . ولی بطور اتوماتیک ورزشکار نمیشود . محیط و اجتماعی که در آن رشد میکند . باید فرصتهای کافی برای حمایت و تمرین و شکوفایی استعدادهای فرد را در اختیارش بگذارد . زیرا که ورزش آینهای است که منعکس کنندهی ارزشهای مطلوب جامعه و اجتماع هر فرد است . از سوی دیگر ورزش و فعالیت بدنی نیز در شکل گیری علائق، تمایلات و نگرشهای افراد جامعه بخصوص جوانان در جامعه نقش بسزایی دارد . عامل مهم دیگر خانواده و محیطهای آموزشی دو رکن اساسی در تربیت جوانان برای شناخت حدود مسئولیتهای آنان در قبال هر امر بخصو ص ورزش اهمیت دارند .
محیط آموزشی که همان کلاس درس میباشد . وقتی در درسهای دیگر با ورزش تلفیق حاصل شود،به بالا بردن مشارکت دانشآموزان با مربی و یا معلم کمک بسزایی دارد . و این به تعداد تکرار تکلیف، مدت اجرای وظایف، شرکت فعال، اشتیاق و انگیزش شاگردان بستگی فراوان دارد .
خود پندارهی دانشآموزان و نقش ورزش در رشد آن
از آنجا که رقابت در ورزش بازنده و برنده را مشخص میکند، نباید در فرآیند یادگیری زود بکار گرفته شود . زیرا ممکن است باعث دلسردی و یا دلگرمی دانشآموزان قرار گیرد .
کودکی که احساس میکند میتواند در انجام همه فعالیتهای بدنی موفق شود، خود پنداره قوی دارد و بعنوان آموزنده یاد می شود . دانشآموزی که به عدم کسب موفقیت رسیده، نا آموزنده از خود تعریف میکند .
نا آموز در مقابل یادگیری مقاومت کرده، زیرا از نظرش یادگیری و موفقیت موقتی و گذراست .
آموزنده دارای دیدگاه موفقیت مدار است و به یک مسئله با تمام وجود روی میآورد . و سعی در حل آن دارد . پس در طرحریزی و برنامهریزی فعالیتهای بدنی بچهها به گونهای عمل کرد که تجارب حرکتی به موفقیت منتهی شود تا کودک احساس موفقیت و خود پنداره مثبت بنماید .
منظور از خود پنداره یک صفت کلی و جامع نیست . بلکه خصوصیتی است در زمینههای روانی – حرکتی – شناختی و عاطفی (هارتر 1982) و از سو ی دیگر به احساس فیزیکی فرد از خودش مربوط میگردد .
چون ورزش وسیلهای مناسب برای تحرک و ترقی اجتماعی و ابزاری برای یادگیری و اجتماعی شدن است و این مسیر نمیشود جز با عزت نفس و فعالیت بدنی، ورزش یک طرح کلی برای رفتار نوجوانان و وسیلهای کافی برای افزایش عزت نفس و هم عاملی برای بالا رفتن فرآیند اجتماعی شدن نوجوانان میباشد . (ویس 1987) .