مرند
شهرستان مرند در شمال غرب استان آذربایجان شرقی قرار دارد. شهرستانهای جلفا و ارسباران حدود شمال و شرق آن را میپوشاند و شهرستان شبستر در جنوب آن قرار دارد. حدود غربی شهرستان مرند قسمت کوتاهی از مرز استان آذربایجان غربی است.
شهر مرند در 57 کیلومتری شمال غرب تبریز و در محور ارتباط زمینی ایران با ترکیه و اروپا قرار دارد. شهرستان مرند با 3285 کیلومتر مربع وسعت، حدود 7 درصد از مساحت کل استان را شامل میشود. این شهرستان دارای 9 دهستان و چهار شهر است که در قالب دو بخش مرکزی و یامچی سازمان یافتهاند.
برخی مراکز دیدنی: مسجد جامع، مسجد بازار، قلعه سنسارود، قلعه گاوور (گوهر)، قلعه تپه خاکستر، کاروانسرای هلاکو و کاروانسرای پیام.
وجه تسمیه مرند
بطلمیوس جغرافیدان یونانی که قبل از میلاد میزیسته از این شهر به ماندگار نام میبرد و آن را یکی از آبادترین شهرها، در تاریخ میخواند. در روایات باستانی ارامنه آمده است که حضرت نوح در مرند مدفون شده و ارامنه را اعتقاد بر این است که نوح بعد از طوفان در نخجوان فرود آمده و در این شهر نیز مدفون شد و قبر همسرش هم در مرند واقع شده است.
مطابق نوشتههای تورات مادر حضرت نوح احتمالاً در محل مسجد بازار مرند مدفون است. برخی نیز بنای شهر مرند را به امر دختر ترسائی به نام ماریا میدانند و بنای اولیه مسجد جامع فعلی را نیز کلیسائی میشمارند که وی بنا کرده و نام مرند را هم بر گرفته از نام ماریا با اندکی تغییر میدانند.
مرند در دوران پیش از اسلام
بر اساس اسناد اورارتوئی سابقه شهرنشینی در منطقه مرند تا اواسط هزاره سوم قبل از میلاد میرسد در حالیکه در تپه باستانی گرگر ظروف سفالی و ابزارهایی از هزاره پنجم قبل از میلاد دیده شده است.
همچنین در تپه خاکستری یا قلعه مرند نیز آثاری از هزاره چهارم قبل از میلاد به دست آمده است. ولادیمیر مینورسکی با استفاده از نظر باستانشناسان این قلعه خاکی فرو ریخته را از سلسله قلاع خاکی اورارتوئی میداند.
آنچه از مدارک و نظریات باستانشناسان و مورخین به دست میآید این است که شهر مرند در روزگار پادشاهی مادها از رونق بسیاری برخوردار بوده است و به دلیل اهمیت خاصی که در ایالت ماد آتروپاتن داشته همواره مورد نظر حکومت مرکزی هگمتانه بوده است.
همچنین در دایره المعارف اسلامی آمده است که مرند مرکز حکومت اقوامی مهم در دوره کلده و آشور بوده است.
مرند در دوران اسلامی
آنچه که از مدارک تاریخی بر میآید فتح آذربایجان به دست اعراب در سالهای 18 تا 22 هجری قمری صورت گرفته است اما مورخین اسلامی از مرند برای نخستین بار در سال 160 هجری نام بردهاند. بنا به نوشته بلاذری مرند در هنگام فتح آذربایجان قریه کوچکی بود که ابوالبعیث حلبس به آبادی آنجا همت گماشت و پس از او پسرش محمد در سال 200 هجری حاکم مرند شد و برای توسعه شهر کوشش بسیار کرد. این مرد با فرهنگ و دلیر و شاعر بود و به نوشته طبری او شعرهایی بزبان پارسی یا ترکی داشته که در آذربایجان معروف بوده است.
در روزگار قیام بابک بسال 201 هجری شهر مرند سالها یکی از مناطق تحت نفوذ بابک بوده است. چند سلسله مهم و محلی در این زمان بر مرند حکومت میراندهاند که از جمله آنها سالاریان، روادیان و شدادیان را میتوان نام برد. در اواخر قرن چهارم در کتابهای حدودالعالم و صورهالارض از مرند به عنوان شهری آباد یاد شده و ابوعبدالله مقدسی نیز مرند را شهری مستحکم نامیده و حمداله مستوفی در نزهه القلوب نوشته است مرند شهر بزرگی است که دور بارویش 8000 گام است و باغهای پر میوه دارد. بالاخره شاردن سیاح فرانسوی مینویسد، مرند شهر خوبی است و دارای 2500 باب خانه و باغچه میباشد و بوستانهایش بیشتر از عمارت و آبادی است. همچنین بسیاری از مورخین اسلامی از جمله ابنحوقل بغدادی، یاقوت حموی، حمداله مستوفی قزوینی، ابراهیم اصطخری، الفداء قزوینی، ناصر خسرو قبادیانی، ابن واضح یعقوبی، یحیی بلاذری و ابن خردادبه همگی در کتب خود از مرند یاد کرده و آنرا توصیف کردهاند.
در سال 602 هجری قمری مرند در یک یورش سهمگین توسط گرجیان به ویرانی کشیده شد و در سال 622 سلطان جلالالدین خوارزمشاه در مرند استقرار یافت.
در دوره ایلخانان بر رونق و آبادی مرند افزوده شد بطوری که بنای کاروانسرای آیراندیبی و قلعه هلاکو در شمال مرند را به هلاکو خان ایلخانی نسبت میدهند. تعمیر و تجدید بنای کلیسای سنت هریپ سیمه و مسجد جامع مرند نیز از بناهای اواخر دوره ایلخانی یعنی ابوسعید بهادر خان به سال 731 که کتیبه محراب مسجد جامع مرند نیز شاهد این مدعاست.
مرند در زمان حکومت امرای محلی قراقویونلو ها محل پیکارهای مختلفی واقع گردید. در سال 807 هجری مرند به دست سپاهیان میرزا ابوبکر گورکان غارت گردید. قرا یوسف در سال 809 پس از جنگ با ابوبکر در مرند زمستان را اطراق کرد. در سال 837 شهر مرند پس از نبردی طولانی بین آققویونلوها و تیموریان بدست آققویونلوها فتح گردید.
جهانشاه میرزا قره یوسف هنگام جنگ با برادر خود اسکندر میرزا در مرند اقامت گزید. در دوره صفویه هنگام جنگ بین شاه طهماسب صفوی و عثمانیان مرند مرکز فرماندهی سپاه ایران بود.
در سال 1011 هجری شاه عباس حکومت مرند را به جمشید سلطان دمبلی سپرد. در سال 1014 تا 1016 در هنگام جنگ بین صفویه و عثمانیان شاه عباس مدتی در مرند مستقر شد. در بین سالهای 1045 و 1135 هجری شهر مرند در جنگهای بین ایران و عثمان مورد تعرض و قتل و غارت قرار گرفت.
در زمان ضعف دولت صفویه و حکومت نادر شاه مرند به دست حکام خاندان دنبلی اداره میشد. در دوره زندیه کریم خان در سال 1205 هجری توانست آذربایجان از جمله مرند را از دست حکام محلی در آورد. در دوره قاجاریه نیز حسن خان دنبلی حاکم مرند و خوی از فتحلیشاه پذیرائی کرد. در زمان عقد معاهده ترکمنچای به سال 1243 نماینده عباس میرزا با پاسکویچ فرمانده روسی در مرند ملاقات کرد.
در دوره مشروطیت ستارخان سردار ملی سالها در مرند با میرزا حسین خان یکانی و رضا قلی سرتیپ یکانی فرزند زال خان روابط نزدیک داشته است.
از دیگر مجاهدین آزادی خواه دوره مشروطیت در مرند از اشخاص زیر میتوان نام برد. میرزا عیسی حکیمزاده، اسماعیل یکانی، نوراله یکانی، حبیباله شاملو مرندی، حاج ابراهیم ذوالفقارزاده، محمد ولی صراف، حاجی حسین صراف، میرزا محمود، برادران صابر آقای مرندی معروف به مکافات صاحب روزنامه مکافات به سال 1327 هجری در خوی، حاجی جلال مرند، محسن خان، مصطفی خان اسفندیاری، حاج ملا عباس واعظ قره آغاجی، حاجی علی اکبر صدیقی، میرزا کریمزاده و میر نصیر رئیس سادات و پسرش میرزا احمد رئیس سادات.
برخی مراکز دیدنی شهر مرند: ا
1 مسجد جامع مرند
مسجد جامع مرند در مرکز شهر مرند واقع شده است. طبق کتیبه محراب مسجد، این بنا در سال 731 هجری در زمان سلطنت ابوسعید بهادر خان از محل خیرات مردم مرند و جزیهای که در آن زمان از غیر مسلم میگرفتند به تولیت «حسین بن محمود ابن تاج خواجه» ساخته شد.
امروزه کف مسجد به اندازه سه پله از سطح کوچه مجاور پائینتر است و دالانی به طول 12 متر با سه طاق گنبدی، ورودی را به شبستانها مربوط میسازد. در سمت چپ این دالان، شبستان جنوبی با گنبدی کم خیز واقع شده که بر فراز آن کتیبهای از سنگ با عبارت ذیل به چشم میخورد. «امر بتجدید هذالعماره العبد الفقیر خواجه حسین بن سیفالدین محمود بن تاج خواجه فی اواخر شوال سنه اربعین و سبعمائه»
چنین به نظر میرسد که در سال 740 هجری در حالی که بیش از 9 سال از عمر این مسجد نمیگذشت توسط «خواجه حسین» مرمت شده و توسعه یافت. محوطه اصلی مسجد با سقفی مشتمل بر شش گنبد، فضای اصلی مجموعه را تشکیل میدهد.
محراب به عرض 75/2 و ارتفاع 6 متر در جنوب مسجد واقع شده و مزین به آیات قرآنی به خط کوفی و گچبریهای زیبا و بدیع است. کتیبه تاریخی محراب در قوس بزرگ بالای آن به شرح ذیل دیده میشود: «جدد من فواضل الانعام السلطان الاعظم مالک رقاب الامم ابوسعید بهادر خان خلدالله ملکه فی احدی واثلثین و سبعمائه هجریه»
در فاصله دو ستون تزئینی و گچبری کنار محراب نام سازنده محراب به خط رقاع نوشته شده است: «عمل عبدالفقیر نظام بندگیر تبریزی» در داخل هلال در پائین دو کتیبه مزبور کتیبه گچبری دیگری به خط رقاع بدین مضمون به چشم میخورد: «وقف من مال خیریه مدینه مرند علی مصالح هذالمسجد الجامع و شرط التولیه العبد الضعیف حسین ابن محمود ابن تاج خواجه»
راجع به وجه تسمیه مرند روایتی است که میگوید بنای این شهر به امر دختر ترسائی به نام ماریا گذاشته شده و کلیسای بزرگ آن نیز که فعلاً پابرجا و با تغییراتی به صورت مسجد جامع این شهر در آمد. آثار کلیسائی این مسجد مشعود است و صلیبهای بزرگ و کوچک شکسته دور تا دور قسمت فوقانی آن را با طرز قشنگی پوشانده است.
این که نوشته شده مسجد مرند قبلاً کلیسا بود چندان بعید به نظر نمیرسد چه ترسایان و نسطوریان که در قرن پنجم میلادی از ترس امپراتوران روم شرقی و کشیشان متعصب مسیحی به مغرب آذربایجان گریخته بودند در این منطقه جمع شده و برای خود کلیسائی ساخته بودند.
2 مسجد بازار مرند
این مسجد در مرکز بازار مرند واقع شده است. بنای آن متعلق به دوره صفوی است ولی بر اساس سنگ نبشته مرمری موجود در مسجد بنای فعلی به مباشرت «شیخ علی مرندی» شاگرد مشایخ بزرگ شیخ محمد حسن صاحب جواهر الکلام و شیخ محمد حسین صاحب الفصول و شیخ مرتضی در تاریخ 1268 هجری قمری تعمیر گردیده است.
این مسجد دارای 4 ستون سنگی و 9 گنبد ضربی آجری زیبا است و به نوشته مورخان این مسجد بر پایههای مسجد قبلی که در قرون دوم یا سوم هجری وجود داشت ساخته شده است. عبدالرحیمکیا آورده است: مطابق نوشتههای تورات مادر حضرت نوح در این مکان مدفون است.
شایان ذکر است در روایات باستانی ارامنه آمده است که خود حضرت نوح در این مکان مدفون است ولی سیاحان معروفی مثل جملی کارری و تاورنیه نوشتهاند مورخان، قبر زن حضرت نوح را در این مکان میدانند.
3 قلعه سن سارود
این قلعه در 26 کیلومتری شمال مرند واقع در روستای هرزند بر روی تپهای سنگی و مرتفع قرار دارد. در بخش شرقی قلعه تخته سنگهای بزرگی وجود دارند که قدمت آنها معلوم نیست ولی آثار باقیمانده از جمله قسمتهائی از حصارهای دفاعی قلعه و برجهای نیم استوانهای پیش آمده آن بنای قلعه را در قرون هفتم و هشتم نشان میدهد. این قلعه میتواند یکی از قلعههای دفاعی منطقه باشد زیرا تقریباً در مرز شرقی ایران و ارمنستان واقع شده است. در جنوب قلعه نیز گورستانی از ادوار اسلامی وجود دارد.
4 قلعه گاوور جلفا
بقایای این قلعه که مربوط به دوره اورارتوئی است در 45 کیلومتری شرق جلفا و در کنار رود ارس دیده میشود. بخشی از دیوارهایی که از قلعه باقیمانده است در برخی نقاط دارای برجستگیهای مضاعفی در گوشه آنها است ارتفاع این قسمتها تا سه چهار متر میرسد. تعدادی سفال از این قلعه بدست آمده که به اواخر دوره اورارتوئی تعلق دارند.
علاوه بر اینها تعدادی اشیاء گلی مربوط به قرن ششم پیش از میلاد و برخی نیز مربوط به دورههای ساسانی و اسلامی یا ارمنی از این قلعه به دست آمده است. قلعه گوهر کوچکترین تک بنائی است که از دوره اورارتو تاکنون در ایران شناخته شده است که با توجه به بنای قلعه در بالای تپه گمان میرود در اصل پایگاهی نظامی بوده است.
5 قلعه تپه خاکستری مرند
از این قلعه که جز خرابهای بر جای نمانده آثاری از هزاره چهارم قبل از میلاد تا روزگار اسلامی بدست آمده است. ولادیمیر مینورسکی بر اساس نظریات باستانشناسان این قلعه را از نوع قلعههای خشتی اورارتوئی میداند که در حمله سارگون دوم پادشاه آشور تخریب شده است. ویلیامز جکسن آمریکایی در سفرنامه خود قلعه مرند را از بقایای یکی از آتشکدههای ساسانی میشمارد و مینویسد که مرند روزگاری در عهد ساسانیان پایتخت واسپرگان بوده است. بهرام فرهوشی نیز در تفسیر نام این قلعه مینویسد که کول تپه به جاهائی اطلاق میشود که توده بسیاری از خاکستر به صورت تپهای در آمده باشد که دلیل محکمی بر آتشکده بودن آن است.
بهرام فرهوشی نظر دیگری را نیز برای تشکیل این تپههای خاکستر ارائه مینماید و احتمال میدهد که مردم مزدا پرست مردگان خود را در جایگاهی ویژه میسوزاندند و این خاکسترهای فراوان بازمانده هیزمهایی است که برای سوزاندن اجساد مورد استفاده قرار گرفتهاند.