نیل افسانه اى ترین رودخانه دنیاست. نیل یادآور نام «ایزیس» خداى باستانى مصر و موسى پیامبر (ع) و فرمانروایانى چون سزار، کلئوپاترا و ناپلئون است.
بزرگترین رود جهان، از ویکتوریا تا مدیترانه، از جنوب به شمال مسیر طولانی بیش از ۶ هزار کیلومتر را طی می کند و در هرجا که جاری می شود زندگی و نشاط و سبزی می روید.
مصریان قدیم نیل را مى پرستیدند و ایزدنیل را به صورت انسانى نمایش مى دادند و بدان شخصیت مى بخشیدند. در مصر قدیم خداى نیل به صورت مردى پرقدرت و چاق تصور مى شد و مى دانیم که چاقى در روزگاران قدیم نشانه رفاه و ثروت و خوشبختى و بخشندگى بوده است.
این ایزدچاق با قدرت، مرفه، بخشنده، سینه هاى زنانه برجسته داشت و سینه برجسته زنانه نشانه توانمندى او براى تولید و به وجود آوردن خوراکى ها بود. روى سر این ایزد تاجى قرار داشت به شکل ظرف آب که آن ظرف پر از ماهى، دسته گلهاى زیبا، میوه هاى رنگارنگ وخوشه هاى طلایى گندم بود. رود نیل از عهد باستان به نیل جنوبى و نیل شمالى تقسیم مى شد و مصریان باستان معتقد بودند که از رود نیل شمالى و جنوبى دوخدا با نامهاى MIRIT LMAIT و MIRIT MEHET حراست مى کردند.
سرچشمه هاى پنهان نیل
سرچشمه هاى نیل تا قرن نوزدهم ناشناخته و اسرارآمیز بود، اما سرانجام به کوشش گروهى از انسانهاى جسور و استثنایى سرچشمه هاى پنهانى نیل شناسایى شد و تلاش چندین هزارساله انسانها براى کشف این راز سر به مهر سرانجام به ثمر رسید. اروپاییان افتخار کشف سرچشمه هاى نیل را از آن خود مى دانند و حتى تلاشهاى محمدعلى کبیر مؤسس خاندان خدیوى مصر و اعقاب او را هم به این بهانه که آنان اروپایى تباراند به حساب خود مى گذارند.
در حالى که بعید به نظر مى رسد که مردم مصر باستان که حیاتشان به این رود پربرکت بستگى داشت درصدد کشف سرچشمه هاى نیل برنیامده باشند و اگر ما در این مورد چیزى نمى دانیم به دلیل آن است که اطلاعات ما از دنیاى قدیم و گذشته هاى دور اندک است.
قدمت نیل فراسوى تاریخ است، در حالى که دوران تاریخى جهان ما نیز چندان کهن نیست. براساس روایت تاریخ نگاران غرب، نخستین اروپایى که در عهد باستان براى کشف سرچشمه هاى پنهان نیل دست به یک سفر اکتشافى زد «هر ودوتوس» یونانى بود که، به او «هرودوت» مى گوییم. «هرودوت» مسیر نیل را تا باتلاق هاى غیرقابل نفوذ شناسایى کرد اما قادر به پیشروى بیشتر نشد. «هرودوت» در مورد طغیان رود نیل نیز بررسى هایى دارد که فرضیه هاى پیشین دانشمندان یونانى را رد مى کند.
دانشمندان یونانى در مورد راز ورمز طغیان پربرکت رود نیل سه فرضیه مختلف داشتند:
۱ فرضیه اول این بود که بادهاى دائمى که در فصل تابستان به سمت جنوب مى وزند مانع از جارى شدن آب نیل به سوى دریا مى شوند از این جهت آب نیل جمع مى شود و طغیان مى کند.
۲ فرضیه دوم این بود که: سرچشمه نیل در یک اقیانوس قرار دارد، در فصل تابستان آب اقیانوس بالا مى آید و نیل طغیان مى کند.
۳ فرض سوم اینکه: طغیان رودخانه نیل بر اثر ذوب یخ هاى کوههاى سرچشمه هاى نیل است.
هرودوت هر سه فرضیه را مستدلاً رد مى کند اما در عین حال خود او در ردیابى سرچشمه هاى نیل به بیراهه افتاده مى گوید سرچشمه رود نیل در نزدیکى حبشه میان دو کوه قرار دارد و براساس همین تفکر درصدد سفرى اکتشافى به حبشه برمى آید که این سفر عملى نمى شود.
بعد از «هرودوت» چند جوان ماجراجو از اهالى GREAT SURT حدود سالهاى ۴۰۰ قبل از میلاد مسیح براى کشف سرچشمه نیل از صحرا گذشتند و به یک آبادى رسیدند.
در آن آبادى سیاه پوستان کوتاه قد آنها را دستگیر کردند و به شهر بردند. این آبادى در کنار رودى قرار گرفته بود که از باختر به خاور روان بود و تمساحان زیادى داشت، وجود تمساح نشانگر آن است که ناحیه مزبور در مناطق بالایى رود نیل قرار داشته است.
صدسال بعد از «هرودوت» ، ارسطو فیلسوف معروف یونانى سرچشمه رود نیل را کمى دقیق تر در منطقه اى از آفریقا به نام AGROS OROS که به معنى «کوه نقره اى» است تعیین کرد.
یک قرن بعد از ارسطو جغرافیدانى به نام ERATOSTHENES به اطلاعات ارزشمندى درمورد مسیر فوقانى رود نیل دست یافت.
وى معتقد بود که رسیدن به سرچشمه نیل به دلیل قرار داشتن آن در ناحیه اى بسیار گرم و غیرمسکونى مقدور نیست.
«نرون» و سرچشمه رود نیل
«نرون» امپراتور معروف روم که مجذوب سرزمین فراعنه شده بود، با علاقه شدیدى که به کشفیات جدید داشت دوتن از سرداران سپاه روم را براى دنبال کردن مسیر رودخانه نیل به آفریقا فرستاد. این دو سردار و سپاهیان همراه آنها پس از طى مسافتى طولانى، با باتلاق هاى زیادى مواجه شدند که حتى بومیان آن منطقه نیز نمى دانستند آن سوى باتلاق ها چگونه است و تصور این را هم نمى کردند که روزگارى آدمیزادى از آن عبور کرده باشد.
هیأت اعزامى «نرون» وجود گیاهانى انبوه و به هم پیچیده را در آن باتلاق ها گزارش دادند و تأکید کردند که نه با پاى پیاده و نه با قایق از این باتلاق ها عبور نمى توان کرد.
سرداران رومى و همراهانشان در آنجا دو کوه بلند را مشاهده کردند لیکن جز چند رشته آب فرعى چیز دیگرى مشاهده نکردند و بى تردید آن رشته آبهاى فرعى نمى توانست سرچشمه نیل باشد، لذا در آنها این فکر قوت گرفت که شاید سرچشمه نیل یک دریاچه زیرزمینى است .
سرداران «نرون» تا منطقه SUDD پیش رفتند اما در همان جا متوقف شدند و آن سفر رنج آور بى نتیجه به پایان رسید.
اینکه «نرون» به چه انگیزه اى دنبال سرچشمه رود نیل بود خود مسأله اى قابل تأمل است بى تردید «نرون» از انجام این کار اهداف سیاسى نظامى داشت زیرا به محض دریافت گزارش سفر سرداران خود ، تصمیم گرفت نیروهاى رومى را براى تصرف حبشه به آفریقا اعزام کند، اما تاریخ اقدامى در این زمینه را ثبت نکرده است.
جاذبه هاى توریستى مصر در عهد باستان
تسلط و اقتدار امپراتورى روم صلح پایدار را در منطقه خاورمیانه براى مدت زمانى طولانى به ارمغان آورد و آرامش پایدار مدیترانه موجب رونق اقتصادى شد.
در ضمن جاده هاى امن و مسیرهاى آبى بى خطر موجب ظهور پدیده جدیدى به نام «سفرهاى تفریحى» شد و به زودى رونق گرفت تا آنجا که همانند آن تا عصر حاضر تکرار نگردیده است.
کوتاه سخن این که بر اثر این تحولات، دره نیل با جاذبه هاى توریستى خود در جهان باستان تبدیل به یک منطقه گردشگرى شد.
یکى از دلایل مهم گسترش توریسم مصر باستان این بود که دره نیل علاوه بر داشتن چشم اندازهاى خارق العاده و بناهاى شگفت انگیز تاریخى، از امکانات ارتباطى فوق العاده اى بهره مند بود.
زیرا از مسیر آبى بنادر Ostia و اسکندریه، سفر به مصر با کشتى هاى بزرگ امکانپذیر بود و گردشگران مى توانستند در داخل خاک مصر نیز به وسیله قایق هاى کوچک به هر کجاى نیل که بخواهند سفر کنند و از زیبایى هاى آن لذت برند و در ضمن یکى از عجایب دنیاى قدیم یعنى فانوس دریایى معلق اسکندریه را تماشا کنند.
براى توریست هاى دنیاى قدیم سیاحت در بندر اسکندریه حال و هواى خاصى داشت. در این شهر بندرى، از ماهیگیران خشن بى سواد تا فرهیختگان مصرى همگى در فن موسیقى خبره بودند به طورى که هنگام برگزارى کنسرت ها حتى عادى ترین شنونده در صورتى که نوازنده در نواختن آهنگ کوچکترین اشتباهى مى کرد لب به اعتراض مى گشود.
گردشگران اروپایى دنیاى قدیم، پس از هجوم به بازارهاى اسکندریه و دیدار معابد شهر در مسیر رود نیل به جنوب سفر مى کردند. در این منطقه دو شهر دیگر با جاذبه هاى توریستى زیبا جلب توجه مى کرد.
این دو شهر «ممفیس» و «هلیوپلیس» بود.
در شهر «ممفیس» به گردشگران پس از انجام دادن آداب مذهبى اجازه داده مى شد تا از پشت دریچه ها به گاو مقدس «آپیس» در آخور مقدسش نگاهى بیندازند و تماشاگران در شهر «ممفیس» مى توانستند اهرام ثلاثه را که از عجایب هفتگانه جهان بود تماشا کنند.
در فاصله نه چندان دور از اهرام ثلاثه در محلى موسوم به Coroc گردشگران به تمساحان اداى احترام مى کردند و به آنها گوشت و شیرینى مى دادند و کاهنان از این خداى خزنده مى خواستند تا براى قبول هدایاى گردشگران و نذورات آنها آرواره هاى خود را باز کنند.
سرچشمه رود نیل در نقشه قرن هیجدهم
از قرن هیجدهم نقشه اى در دست داریم که نشان مى دهد سرچشمه رود نیل از محل تلاقى دو رود تشکیل مى شود و یکى از این دو رود از دریاچه اى که اطراف آن را کوههاى بلند احاطه کرده اند سرازیر مى گردد.
این نقشه را یک راهب اسپانیایى به نام Beato di liebana براساس نظریه Apocalypase تهیه کرده است.
اما در جغرافیاى Ptolemy براى نخستین بار کل مسیر نیل بازسازى گردید و فرضیه Strubo که معتقد بود سرچشمه نیل در قلمرو غرب آفریقا قرار دارد با قاطعیت رد شد.
در جغرافیاى Ptolemy منشأ نیل در موریتانى عتیق تعیین شده بود و به درستى سرچشمه نیل را در کوههاىMoon مى دانستند چون قله هاى پربرف این کوهها به هنگام شب نور ماه را منعکس مى کردند و دریاچه هاى منطقه بر اثر این انعکاس بسان شب هاى مهتاب مى درخشیدند آن کوهها را Moon نامیده اند.
کوتاه سخن این که آن چه را که Ptolemy از مسیر رود نیل ترسیم کرده بود تا اوایل قرن نوزدهم بدون تغییر باقى ماند و بعد از آن با کشفیات جدید به تدریج تغییر یافت.
سرچشمه نیل به روایت «مسعودى»
مسعودى (ابوالحسن على ابن حسین) مورخ وجغرافیدان معروف عرب متولد بغداد که در طول قرن دهم میلادى در قاهره سکونت داشته است کتابى دارد به نام «مزرعه طلا و سنگ هاى قیمتى» . این کتاب حاوى اطلاعات مفید و موثقى در مورد سرچشمه رود نیل است. براساس نظریه «مسعودى» جریان هاى سرازیر شده از کوههاى ماه «قمر» سرچشمه نیل را تشکیل مى دهند و مجموعه این جریانات از طریق یک رودخانه به دو دریاچه مى ریزند.
کوههاى «قمر» که در لغت عرب به معنى ماه است ظاهراً میان کوههاى Ruwenzori واقع شده و جریانهاى مختلف آب از آن کوهها جارى شده و به دریاچه «ادوارد» مى ریزد و پس از گذشتن از Semliki به دریاچه «آلبرت» که یکى از منابع مهم تأمین آب نیل مى باشد مى پیوندد.
سرچشمه نیل به روایت «الادریسى»
ازدیگر کسانى که مطالعات زیادى درباره سرچشمه هاى نیل کرده است ابوعبدالله محمدبن عبدالله ابن ادریس معروف به «شریف ادریسى» است (۴۹۳-۵۶۵ هجرى قمرى)
«ادریسى» از بزرگترین جغرافیدان هاى قرون وسطى است. وى در مراکش متولدشد و در شهر «قرطبه» اسپانیا تحصیل کرد و سپس به خدمت دربار «روژه دوم » پادشاه سیسیل درآمد و براى آن پادشاه جهان نمایى از نقره ساخت و کتابى درجغرافیا به نام او تألیف نمود.
«ادریسى» معتقدبود که سرچشمه رود نیل را مى توان در «کوه هاى ماه» پیداکرد. این جریان از ده رشته آب تشکیل مى شود که همگى آنها در دو دریاچه بزرگ به هم مى پیوندند. (۵جریان آب به یک دریاچه و ۵جریان به دریاچه اى درمجاورت شهر پاپلوس به نام TERMA) و این دریاچه با شالیزارهاى برنج احاطه شده است.