نابغه
هنگامی که نوزادی به دنیا می آید ، معجزه خلقت یعنی مغز در وجود او متجلی می شود.این موهبت الهی ،چاه بی تهی است که فرزندتان می تواند برای سیراب کردن عطش ابدی اش برای دانستن از آن آب بکشد.اندامی است که کودک از طریق آن می تواند هزاران راه ممکن برای رسیدن به رویاها ،تصورات و آرمان ها ی خود کشف کند.
نابغه در فرهنگ وبستر چنین تعریف شده است :
کسی که توانایی فطری ذهنی ،یا استعدادی منحصر به فرد داشته باشد ، کسی که روحیه او الهام بخش ، یا زندگی بخش یک قوم باشد ،کسی که والاترین استعدادهای ذهنی به صورت موهبت به او اهداء شده باشد .
در فرهنگ آکسفورد نبوغ چنین تعریف شده است :
روح حافظ شخص ، مکان یا سازمان ،استعدادی طبیعی ، عطیه خاص ذهنی ،استعداد ذهنی غریزی و خارق العاده که در خدمت تخیل ،خلاقیت یا اختراع قرار گیرد.
هر انسانی در خود « استعدادی ذاتی » و « توانی منحصر به فرد » دارد.هر کودکی با مغزی به دنیا می آید که از نظر علمی توان بالقوه داشتن «والاترین استعدادهای ذهنی » و « موهبت های خاص ذهنی » و همچنین « استعدادهای غریزی ،خارق العاده ،تخیلی ،خلاقانه و مخترعانه » را دارد در توصیف معنوی تر « روح حافظ » مترادف با «فرشته نگهبان » ،مادر خوانده پریا ،راهنما،کمک غیبی یا الهام و..... و نبوغ است .
کودک هر انسانی ، منحصر به فرد است و می تواند مانند یک نابغه بدرخشد. اگر با عشق از او حمایت کنید و باورش کنید،هرگز دچار احساس کمبود و حقارت که مانع موفقیت است ، نخواهد شد. در عوض خود دوستی و اعتماد به نفس در او تقویت خواهد شد که هر دو از لوازم آزاد کردن آن توان بالقوه بسیار مهم یعنی نبوغ درون است که هنوز دست نخورده است .
با تقویت خود دوستی و اعتماد به نفس در کودک زمینه های آزاد شدن توان بالقوه بسیار مهم یعنی نبوغ درون که هنوز دست نخورده است مهیا می شود .
اگر شما فرزندتان را باور کنید ، او نیز خود را باور خواهد کرد.فرزند شما از همین حالا هم از تیز هوشی فطری برخوردارست .زیرا استعداد داشتن قدرت ذهنی خارق العاده بالقوه در مغز وجود دارد.کودک شما از توان بالایی برای اختراع کردن برخوردارست و موهبت داشتن ذهنی با تخیلات و خلاقیت های رنگی و قوی به او عطا شده است .اعتماد ، حمایت ،داده های ذهنی ، اعتقاد شما به فرزندتان امکان می دهد همه این ویژگیها را با موفقیت بروز دهد .
با بی اعتقادی به فرزند ،نبوغ را از درون تخریب می کنید .برعکس ،با اعتقاد راسخ نسبت به فرزندتان ،مانند خورشید خواهید شد که نور خود را بر غنچه ای می تاباند تا آن را به گلی شکفته مبدل کند.
برای بروز نبوغ در فرزندتان به سه عامل زیر توجه کنید:
- باور کنید که شما می توانید نبوغ را فرزندتان بیدار کنید .
-باورکنید که فرزندتان توان آن را دارد که یک نابغه شود .
- هر گز اجازه ندهید به فکرتان خطور کند و هرگز ابراز نکنید که فرزندتان کم هوش و کم استعداد است .
اگر این سه عامل کلیدی را در ذهنتان حک کنید ، برای انجام ماجرایی بسیار مهم آماده اید : بیدار کردن نبوغ در فرزندتان
در جهت نبوغ کودک نوپایتان باید چهار قدم را بردارید:
1- شرایط هدایت کننده ایجاد کنید .گل در خاک مناسب و شرایط زیست محیطی مناسب رشد می کند. فرزند آدمی نیز در شرایط هدایت کننده و مناسب گل می کند.
2-همواره راهنمایی کنید ،دستور ندهید.کودک نسبت به لحن صدای شما بسیار حساس است .آهنگ صدای خود را چنان تنظیم کنید که ملایم و ترغیب کننده باشد .اگر فرزندتان فشاری احساس کند ،هرگز به نتایج دلخواه نخواهید رسید .
یادگیری باید برای فرزندتان تجربه ای لذتبخش باشد . اگر احساس کند یادگیری را به او تحمیل کرده اند،دیگر لذت بخش نخواهد بود.
3-صبور باشید نه متوقع : روانشناسان کودک دریافته اند که کودک تا سن شش سال و گاه بیشتر،به هر موضوعی نمی تواند بیشتر از دو دقیقه توجه کند .یعنی کودک پس از دو دقیقه حواسش از کاری که شما می کوشید او را به آن مشغول کنید پرت می شود و سرگرم بازی با عروسک خود می شود و مجبورش نکنید به انجام کار مورد نظر شما ادامه دهد زیرا فقط باعث آزار او می شود .
4-دانش را به همراه عشق هدیه کنید
والدین مانند همه انسانها ،میل به ابراز اشتیاق و تعصب بیش از حد دارند و لذا گاهی خود و فرزندانشان را تحت فشار بیش از حد قرار می دهند.ممکن است وقتی مشتاق و حتی نگران بیدار کردن نبوغ در فرزندتان هستید یک عامل حیاتی را فراموش کنید و آن شادی فرزندتان است .
همواره دانش و تشویق خود را به همراه عشق و مهربانی تفویض کنید. زیرا نبوغ باید برای کودک یک موهبت باشد نه یک تحمیل .
فرد نابغه می تواند به کمک قدرت دانش پیشرفته ،استعدادهای طبیعی پرورش یافته و اعتماد به نفس ، بر رویدادها تاثیر بگذارد و سرنوشت خود را به دست گیرد.اگر از سنین پایین به کودک آموزش داده شود تا استعدادها و مواهب خاص و منحصر به فرد خود را پرورش دهد،به او حق انتخاب و سلطه بر سرنوشت خودش داده می شود .
مثلا مادری را می شناسم که از هر فرصتی برای آموزش فرزندش استفاده می کند ، به هنگام غذا ،زمانی که کودک با بلوک هایش بازی می کند، موقع تماشای فیلم ، در هنگام حمام کردن و...
مادر با در اختیار قرار دادن هر فرصتی برای یادگیری دختر ،احساس طبیعی را در ذهن او تقویت می کند که یادگیری و مطالعه و تحقیق ،بخشی از نفس زندگی هستند.این آموزش گرانبهایی است که کودک با آن رشد می کند!
این کودک اکنون یازده ساله است .از نظر بازی با دوستان و انجام تکالیف درسی هر دو به یک اندازه لذت بخش هستند .من تضمین می کنم که این کودک همچنان که بزرگتر شود و با مطالعات سنگین تر و ضروری تر مواجه شود،هرگز دچار افسردگی پیش از امتحانات و یا احساس رنج آور « مجبورم درس بخوانم » نخواهد شد.
تا زمانی که همه والدین نفهمند که مغز همه کودکان موهبتی الهی است و می تواند به یک مغز نابغه مبدل شود ،جامعه همچنان تعداد انگشت شماری «مورد مکشوف » را ستایش خواهد کرد و اکثریت را نادیده خواهد گرفت ، چه ثروت گرانبهایی که به هدر می رود.
بهره گبری از کتابهای مصور بدون نوشته ،به کودکان خواندن نمی آموزد.
اگر هنگام خواندن کتابهای مصور با نوشته، بر روی کلمات اشاره کنید کودک با کلمات آشنا می شود.بخصوص کلماتی که بر کودک تاثیر عاطفی دارد.
استفاده از کارتهای نمایشی که روی آن نوشته و یا تصویر است برای بهتر فهماندن مطالب استفاده می شود (Flash Cards)
بر روی مقوای سفید 25 در 25 سانتی متر می توان با حروف بزرگ نام اسباب بازی های کودک خود را بنویسید.برای مثال روی یک مقوا بنویسید «خرس »و روی مقوای دیگر گربه و بدین وسیله با برداشتن هر اسباب بازی کارت مربوطه را برداشته و بخوانید و آنگاه برای هر اسم یک قصه بگویید و از این طریق کلمه بر ذهنش حک می شود و آنگاه از کودک بخواهید در این رابطه یک قصه بگوید.
« یک مربی کودکستان که زمانی می شناختمش،برای آموزش دختر خودش روش خاصی داشت ،او کارتی را که رویش کلبه ای نوشته بود، پشت سرش پنهان می کرد و با بازیگوشی به دخترش نزدیک می شد و می گفت « مامان برای بچه اش چه قایم کرده ؟» توجه کودک یک ساله جلب می شد و سعی می کرد خود را به آن موضوع اسرار آمیز برساند.
سپس مادر کارت را بالا می گرفت و با پیروزی می گفت «گربه!» ، قهقهه شادی کردن نشان می داد که بازی نتیجه مطلوب را به بار خواهد آورد .این کودک در مدت کوتاهی خواندن یاد گرفت.به زودی خواندن جملات را آغاز کرد.مادرش کتابهای ساده مختلفی خرید که هریک از آنها برای کودک خردسال ،گنجی از دانش در برداشت .دختر کوچولو در سن چهارسالگی چنان با کلمات و جملات آشنا بود که اعجاب همگان را برمی انگیخت .
موفقیت این مادر مرهون اعتقادی بود که به فرزندش داشت و نگرش سالم و سازنده اش، و شکیبایی و شوخ طبعی اش که فرزند را مشتاق همه بازهای خواندنی می کرد.
هر مادری باید روش خاص خود را بیابد که فرزندش را به خواندن کلمات مکتوب ترغیب کند.عشق فراوان شما نسبت به فرزندتان ،ضامن موفقیت شماست .
پرورش توان حرف زدن در سنین پایین ، بر توانایی خواندن کودک تاثیر مثبت دارد.می توانید همزمان با حرف زدن او دست بزنید یا به طریق دیگری شادی خود را از این امر نشان دهید.او هم به نوبه خود خوشحال می شود و میل دارد که این کار را تکرار کند .در نتیجه، او از بابت حس شنوایی خود به وجد می آید.
شعرهای انگین کودکستانی نقش مهمی ایفاء می کند.بسیاری از آنها جاذبه درونی مقاومت ناپذیر دارند اما نقش آموزشی آنها فاقد ارزش است و جذابیت آنها در ریتم آهنگین آنهاست . کودک شما هر چه زودتر به حرف بیفتد،توان خواندن زودتر در او پایه ریزی می شود.پرورش استعداد برقراری ارتباط،اولین قدم در آموزش خواندن است .
هنگامی که کودکتان را تشویق به حرف زدن می کنید،در واقع او را به استفاده از استعداد طبیعی شنیدن هم ترغیب می کنید.
برای علاقمند کردن کودکتان به خواندن ،باید علاقمندی به خواندن را نشان دهید .اگر فرزندتان شما را غرق در مطالعه روزنامه ببیند، یا اغلب وقتی به کتابخانه می روید تا کتابی انتخاب کنید ، او را همراه خود ببرید، می فهمد که شما خواندن را دوست دارید و خواهد خواست که از شما تبعیت کند، توجه به نکات زیر می تواند مهم باشد.
- کتاب ،کتاب و باز هم کتاب : سعی کنید کتاب های رنگی و با اشکال و تصاویر زیبا برای او خریداری کنید.
-با صدای بلند بخوانید : روزانه حداق 15 دقیقه را به خواندن داستان یا اشعار کودکستانی به صدای بلند برای کودکتان اختصاص دهید.
بهترین برنامه خواندن ، قصه خوانی پیش از خواب است .او شامش را خورده ،حمام کرده ولباس راحت خواب به تن دارد و حتی اجازه دهید داستان را خود انتخاب کند و حتی ممکن است داستانی را انتخاب کند که شب های قبل برایش خوانده اید.اشکالی ندارد تکرار کنید حتی می توانید داستان را به صورت نمایش نامه برای او اجرا کنید.هر چه خواندن را لذتبخش تر کنید ،با موفقیت های بیشتری روبرو خواهید شد.
-پیگیر باشید: جلسات خواندن را مرتب تکرار کنید و هیچ چیز نباید این جلسات را به تعویق بیاندازد.به گونه ای که به مرور کودک در می یابد خواندن یک امر حیاتی ،تفریحی و بخشی از زندگی اوست
-سرنخهایی در تصاویر ،کلمات و کلمات ترکیبی بیابید: جستجو گری کودک در تصاویر ، کلمات و کلمات ترکیبی سبب می شود کودک یافته های جدیدی در کتاب کشف کند و مادر با بین نکات توصیفی بیشتر می تواند ذهن کودک را بسته به موضوعات مختلف شکفته تر نماید.
-تجربه به معنا خواهد افزود : کودک از خردسالی نیاز دارد از خانه خارج شود.او را به پارک ،باغ وحش و یا به اکواریوم ببرید.اجازه دهید کودکتان همراه شما به بانک،بازار ،سوپرمارکت یا هرجای دیگری که می روید بیاید .سفرهای سیاحتی ،گنجینه ای از اطلاعات است و درباره تجربیات به دست آمده با کودک باید صحبت کرد.
-اهمیت شگفتی : کودکی که مغز کوچکش پر شده از کشفیات تازه است، دلش می خواهد افکارش را با صدای بلند توصیف کند، برای اینکه از تجربه چیزها،اماکن ،حیوانات و گیاهان به شگفتی درآید، کودکتان را به انجام چنین کارهایی ترغیب کنید.این بخشی از رشد مغز نابغه است .
-بازی با کلمات : بچه ها مجذوب صدا می شوند .پدری را می شناختم که تعداد زیادی بازی با کلمات بلد بود یکی از آنها این بود که از فرزندانش می خواست کلمه ای بگویند که صدای چیزی باشد مثل صداهایی که نیمه شب ، در مهمانی شب سال نو به گوش می رسد: بنگ ،پاپ ، شلپ ، ترق
چنین بازیهای تخیلی به روند آموزش ،طعم خوشی و سرگرمی می بخشند.در نتیجه کودک همیشه مشتاق است ، همیشه دلش می خواهد بیشتر یاد بگیرد: و این یعنی اساس نبوغ
-دائما آواز بخوانید : در خصوص تاثیرات مثبت موسیقی مطالعات زیادی شده و همچنان در حال انجام است .موسیقی بسته به نوع آن و شنونده ،منجر به آزاد سازی آدرنالین یا ایندورفینها می شود و هیجان و آرامش ایجاد می کند .استفاده از لالایی برای خوابانیدن کودک و فرستادن او به سرزمین رویاهاست .