بحران مالی ایران و جهان
علم اقتصاد استقلال انرژی برای ایران
ایران با هدف اعلام شده استقلال بلند مدت انرژی ، برنامه هسته ای جاه طلبانه را پیگیری کرده است .در حالی که این موضوع برنامه ریزی ارزشمند و عموما پذیرفته شده ملی است ، واضح است که برنامه هسته ای ایران طبق ساختار بندی امروزی به این هدف دست نمی یابد ، و در واقع با دگرسو کردن منابع سرمایه ای و منابع دیگر از پروژه هایی که مشکلات بخش فعلی انرژی را مخاطب قرار می دهند و کمک به استقلال نهایی انرژی برای ایران این هدف را به تاخیر می اندازند.
واژه های نمونه – ایران ، اورانیوم ، انرژی هسته ای ، سیکل سوخت هسته ای ، اقتصاد انرژی در نوامبر 2003 ، آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) گزارشی منتشر کرد که تاریخچه تقریبا دو دهه ای فعالیت های اعلام نشده هسته ای و فریبکاری در مورد IAEA را بازگر کر د.ایران ادعا کرد که برنامه هسته ای اش صرفا برای توسعه انرژی صلح آمیز است ، در حالی که ایالات متحده ، رهبران اروپایی ، و بسیاری در کمیته بین المللی می گوید سالها تحقیقات مخفیانه ایران و پافشاری بر پیگیری غنی سازی اورانیوم چیز دیگری را حکایت می کند ، از زمان گزارش سال 2003 آن ، IAEA برنامه هسته ای ایران را به دقت ارزیابی کرده تا اعلامیه ایران را که برنامه هسته ای اش موکدا برنامه ای صلح آمیز است را تائید کند. تا اواخر ژولای 2006 ، شورای امنیت سازمان ملل (UNSC) قطعنامه ای 1696 را تصویب کرد ، که از ایران خواسته بود برنامه غنی سازی اورانیوم اش را تا 30 اوت 2006 تعلیق کند یا با تحریم دیپلماتیک و یا اقتصادی احتمالی مواجه شود .این ضرب الاجل با اعلام ایران توقف برنامه غنی سازی اورانیوم اش به سر رسید ، در عوض تامین پیشنهادی متقابل برای حضور یابی در مذاکرات آینده .بی میلی ایران برای پذیرش شرایط قطعنامه 1696 ، منجر به تصویب متفق القول قطعنامه 1737 بوسیله شورای امنیت در 23 دسامبر 2006 گردید. مسدود کردن صادرات و واردات مواد و تجهیزات حساس هسته ای و مسدود سازی سرما یه های مالی افراد یا موجودیت های حامی فعالیت های هسته ای ایران ، قطعنامه 1737 تصریح کرد که ایران تمام فعالیت های وابسته به غنی سازی و پردازش دوباره ، شامل تحقیقات و توسعه و کار روی پروژه های وابسته به آب سنگین را تعلیق کند. شورای امنیت گزارشی از رئیس IAEA ظرف مدت 60 روز در مورد جزئیات اطاعت ایران از قطعنامه را در خواست کرده است . با فرض این که اعلام اخیر ایران قصد نصب 3000 سانتریفیوژ را در نظر دارد ، محمل به نظر می رسد که پروسه ی طولانی مدت و دشوار دیپلماتیک در آینده قرار داشته باشد.
در نتیجه این وقایع اخیر ، برنامه هسته ای ایران مرکز توجه کمیته بین اللملی بوده و از دیدگاههای مختلف ارزیابی شده است .در حالی که عمده مقاله بر وضعیت برنامه ایران در مقابل هنجار های بین المللی برای پروژه های هسته ای تحت معاهده عدم تکثیر سلاحهای هسته ای (NPT) متمرکز شده است ، این مقاله می کوشد هم سرمایه گذاری های برنامه هسته ای ایران و هم سرمایه گذاریهای ثانوی انرژی را موکدا بر نکات خوب و بد اقتصادی شان بررسی کند. این دیدگاه چیزی در مورد اطاعت از هنجارهای بین المللی برای گفتن ندارد ولی می تواند و باید قضاوت های پیرامون باور پذیری علت اصلی اقتصادی را که ایران اغلب برای توجیه برنامه هسته ای اش مطرح می کند را تصدیق کند .همچنین ارزیابی برنامه هسته ای بر وضعیت قیاس پذیری سرمایه گذاری با دیگر گزینه های انرژی را تسهیل می کند.
وقتی عوامل خاصی از برنامه هسته ای بر مبنای علت اصلی اقتصادی اش ارزیابی شد ، به شدت مورد سوال واقع می شود .مخصوصا ، در می یابیم که سرمایه گذاری ایران روی تسهیلات سیکل سوخت هسته ای FRONT -END با علم اقتصاد قدرت هسته ای سازگاری ندارد. مقیاس تسهیلات لازم برای رسیدن به رقابت پذیری بازار در این تکنولوژی ها ، به سادگی با مقیاس منابع اورانیوم کشور که دولت ایران آن را تخمین زده ، ناسازگاری دارد .به علاوه ، زمان نما برای تکمیل عملیاتی این تجهیزات خبر از زمان نمایی طولانی دارد ، در حالی که احیاء سرمایه گذاری بسیار اساسی را در درصد سود اقتصادی تقریبا غیر ممکن می سازد.
برنامه هسته ای ایران
برنامه هسته ای ایران گران و جامع است .از سال 1975 در دست بوده و شامل کار در حداقل 22 ساختمان در 9 سایت می باشد . با طیف اعلام شده ای که شامل توسعه 6 راکتور نیروی آب سبک ( علاوه بر فاز تقریبا تمام شده 1 بوشهر) در طول 15 سال آینده است ، برنامه هسته ای ایران نیازمند روندی از توسعه راکتور است که بوسیله تعداد کمی از کشورها در 20 سال قبل همراز شده است .علاوه بر این ساختمان ها ، طبق شرح در اعلامیه ایران برای ،پارلمان ایران لایحه ای در مارس 2005 تصویب کرد که خواهان 13 راکتور هسته ای دیگر است که هر کدام 1000 مگاوات برق (MWE) تولید کنند. محمد قنادی – مراغه، نماینده تحقیقات و تکنولوژی سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI) هم این احتمال را در صحبت سال 2005 اش با انجمن هسته ای جهان ذکر کرد.
برنامه انرژی هسته ای ایران شامل چندین ساختمان در FRONT -END سیکل سوخت هسته ای ( نظیر معدن یابی اورانیوم ، تبدیل ، غنی سازی و کارخانه تولید سوخت) است که گران ، از نظر تکنولوژیکی چالش زا هستند و برای شان ذخیره کافی اورانیوم در کشور مقرر شده است .این ساختمان ها برای حمایت از برنامه سازه 7 راکتوری درجه بندی و تنظیم نشده و برای کار کردن به مدت بیشتر از چند سال به واردات اورانیوم نیاز دارد – و در نتیجه به استقلال انرژی نخواهد رسید .این برنامه که به عنوان ریسک اقتصادی تلقی می شود شامل ریسک فنی زیر بنایی ، علی رغم کمک فنی مداوم روسیه ، است .تاریخ برنامه ریزی شده شروع اولین را کتور ایران در بوشهر مکررا به تاخیر افتاده و چندین سال عقب تر از برنامه است.
سرمایه گذاری ایران در ساختمان های سیکل سوخت FRONT -END در زمانی رخ داده که مشکلات واضح و فوری و فوتی در گستره وسیعتر انرژی اش مورد مخاطب نبوده است .ایران کسر زیادتری از گاز طبیعی اش را در WELL HEAD مصرف کرده (بدون دستیابی به سود انرژی ) به جای آن که در سازمان صادرات نفت (OPEC) صرف کند .بازده پالایشگاهی اش از بنزین در هر بشکه نفت کمتر از یک دوم چیزی است که در ایالات متحده بدست می آید .مصرف بنزین ایران ، بر مبنای ناوگان وسیله نقلیه من و غیر کار آمد از نظر انرژی ، سریعا رشد می کند و باعث افزایش صورت حساب واردات بنزین تا مقدار 4 میلیارد دلار در سال شده است .اتلاف انرژی ، بوسیله سیستم سوبسید قیمت بنزین ، گاز طبیعی و نیروی الکتریسته ترغیب می شود.
هر تعداد پروژه می تواند این مشکلات را بر مبنای تکنولوژی در دسترس ، در درصدهای سود اقتصادی کافی برای جذب سرمایه خارجی ، در صورت لزوم ، مخاطب قرار دهد. ما هم کارخانجات نیروی گاز طبیعی سیکل ترکیبی و هم پروژه های پالایشگاهی جدید را مفصل بررسی کردیم و فهمیدیم هر دو سودهای بسیار جذب کننده ای دارند .اگر ایران می خواست اتلاف گاز طبیعی اش را درWELL HEAD تا حد درصدهای آسیای میانه کاهش دهد ، می توانست نیروی الکتریسیته ای برابر با بیش از دو تا از راکتورهای نوع بو شهرش را در کسری از هزینه تولید کند .این ها بدون شک فقط انواعی از پروژه ها هستند که توسط شرایط انرژی ایران پیشنهاد شدند .پروژه های کاندید دیگر می توانسته بهسازی هایی را برای پالایشگاههای فعلی ، از رده خارج کردن سریع و جایگزینی ناوگان حمل و نقل ، برآوردهای بازده انرژی در بخش انرژی الکتریکی ، تعیین قیمت بازار برای حفاظت ، وبه کار گیری گاز طبیعی فراوان به عنوان سوخت حمل و نقل باشند.
علائم امیدوارکننده ای در چند ماه گذشته وجود داشته که بعضی از پروژه ها ، نظیر بازده انرژی و پالایشگاه ، حالا در مراحل برنامه ریزی در درون دولت ایران و بخش خصوصی هستند . در حالی که این حاکی از وقوع تغییر در سیاست دولت به سوی برنامه ریزی انرژی اقتصادی دارد ، دو مشکل جدی وجود دارد و هنوز باقی است.
یک مشکل این است که سرمایه گذاری پیوسته ایران در پروژه های تکنولوژی هسته ای FRONT -END نشان دهنده تهی شدن قابل توجه در منابع سرمایه های موجود برای پروژه های دیگر است .میزان این تاثیر را به سختی می توان درست تخمین زده ، ولی این پروژه ها برای سرمایه مالی ، نیروی فکری و تمرکز سیاسی با پروژه های انرژی فسیلی و نگهداری در رقابت هستند .طرح سال 2005 برای ساختمان غنی سازی که در روسیه واقع شود ، در حالی که گامی مثبت از نظر اقتصادی است ، مستلزم آن است سرمایه ایران شناخته شود . این مشگل از رقابت سرمایه گذاری فقط با رها کردن سرمایه گذاری غیر تولیدی در ساختمانهای سیکل سوخت هسته ای بومی و با مذاکره در مورد قرار داد شرکت هزینه با روسیه که منعکس کننده هزینه های واقعی فعالیت های غنی سازی روسیه است و به صورت برابر عوامل اقتصادی مربوط به تکنولوژی را تقسیم می کند ، مخاطب قرار می گیرد.
مشکل اقتصادی موشکافانه تر دوم ، این است که ادامه سرمایه گذاری های ساختمان سیکل سوخت FRONT -END آب و هوای متزلزل فعلی برای سرمایه گذاری خارجی در اقتصاد انرژی ایران و برای تجارت بین المللی با این کشور را در کل ناخوشایند می کند . هر چند این اثر به ادراکات و اعتماد وابسته است ، در بلند مدت می تواند بسیار مهم باشد .میزان اجماع بین المللی در فعالیت های اخیرIAEA مشخص کرد که ساختمان های هسته ای ایران جهت دستیابی به سلاحها درک می شود.مشاهده شده که این درک قوی " جوی از بی اعتمادی را در منطقه به وجود آورده است .پیگیری تحقیقات هسته ای محدود آینده در این تسهیلات به این جو دامن می زند و به وضوح به دور نمای همکاری اقتصادی و پروژه های سودآور آسیب می رساند.همین طور احتمال دارد به تحریم های اقتصادی بیشتری منجر شود که اقتصاد ملی را تا درجه ای حتی شدیدتر آسیب می زند و توانایی ایران برای مخاطب قرار دادن انواع ناکار آمدی ها در بخش انرژی و بخش حمل و نقل اش را محدود می کند.
نتیجه گیری ما برای تسهیلات سیکل سوختی FRONT -ENDتوسعه یافته تا امروز توسط ایران و همین طور برای آنهایی که قصد سرمایه گذاری آتی را دارند به کار می رود ، نه برای انرژی هسته ای در کل .ممکن است برنامه انرژی هسته ای غیر نظامی وجود داشته باشد که برای ایران ، بر مبنای کسب مداوم راکتورهای تحت تامین خارجی نظیر 1000 راکتورVVER روسیه در دست ساختمان در بوشهر ، مبنای اقتصادی فراهم کند .برنامه هسته ای متشکل از راکتورهای فراهم شده با سوخت تازه ای تحت تامین فروشندگان باشد و بازگردانی سوخت مصرف شده به میهن می تواند حیاتی بدون و زیست پذیری اقتصادی برای استراتژی استقلال انرژی ایران را اثبات کند.
یافته ها
ذخایر برآورد شده اورانیوم ایران با برنامه اعلام شده توسعه راکتور متناسب نیستند و خوش بینا نه ترین در برآوردهای آنها امکان فعالیت تمام عمری این راکتورها را نمی دهند .ذخایر اورانیوم ایران احتمالا پیش از حتی تکمیل برنامه سازه 7 راکتوری اش تمام می شود.
اگر استقلال انرژی هدف است ، استراتژی منطقی نگهداری و پایمردی منابع گاز طبیعی و نفت ملی است .ایران ، در ذخایر اثبات شده ( نه مشکوک) ، طبق درصدهای تولید فعلی اش تقریبا ارزش 90 ساله نفت را دارد . آمارهای قابل قیاس 220 سال برای منابع گاز طبیعی است .این ارقام اساسا فراتر از متوسطهای جهانی است و با ذخایر اورانیومی اثبات شده ایران مقایسه می شود ، ذخایری که اندکی بیش از مصرف یک ساله برای برنامه راکتوری اعلام شده را نشان می دهند.
هزینه برنامه هسته ای
هر چند داده های کافی برای برآورد جامع و دقیق هزینه برنامه هسته ای ایران در دست نیست ، 7 راکتور به تنهایی بین 7 تا 10 میلیارد دلار هزینه دارند ، حتی در هزینه ای بسیار جذب کننده در هر کیلو وات (KW). هزینه های عناصر انتخابی برنامه (FRONT -END به علاوه راکتور آب سنگین) حداقل در حدود 600 میلیون دلار تا 1 میلیارد دلار است و می تواند بیشتر هم باشد .اگر برای تامین سوخت کافی برنامه 7 راکتور تنظیم شده باشد ، سرمایه گذاری های دیگر 700 میلیون تا 1 میلیارد دلار لازم خواهد بود