بررسی روابط اجتماعی در ایران
اکثر محصولات صنعتی تولید شده یا در حال تولید و یا در دست بررسی و طراحی، بخاطر و برای انسان و در رابطه تنگاتنگ با انسان عصر حاضر و آینده است. بررسی روابط اجتماعی انسان در رابطه با آن تولید و یا طرح از مراحل مهم تحقیقات در یک پروژه است.
آگاهی کافی در این مرحله به طراح کمک میکند تا به اطلاعات مناسب و با شناخت و بینش دست به طراحی آن محصول بزند. یک طراح صنعتی پیش از هر گونه فعالیت طراحی ابتدا باید انسان و روابط انسانی که در رابطه با آن طرح میباشد را شناسایی کند.
این رابطه ثابت کرده که طرحها و محصولاتی که بدون توجه به تحقیقات اجتماعی تولید شدهاند عموماً شکست خورده و آن طرح با ناکامی مواجه گردیده است و با نشناختن استفادهگر، او را دچار آزردگی روانی و جسمی نموده است. از آنجائیکه از اهداف طراحان صنعتی در نظرگیری خواستها، آمال و آرزوهای استفادهگر و همچنین صاحبان و سرمایهگذاران صنعت میباشد، این عدم شناخت باعث بروز شکست در تولید و استفاده محصولات میگردد.
تاریخ میز در ایران
در کشور ما صنعت مبلمان از دیرباز با میزهای کوتاه تحریر بسیار نفیس متداول و مرسوم بوده است و در دوره صفویه بخصوص مبلمان خاتمکاری و منبتکاری شده به حد اعلای ترقی خود میرسد و این صنعت تاکنون در بعضی از مبلمانهای گرانقیمت به کار میرود و شاهکارهایی را بهوجود میآورد. نمونه آن میز منبت و خاتمکاری نفیس استاد کریمی است که در نمایشگاه بینالمللی بروکسل به معرض نمایش گذاشته شد. ولی باید در نظر داشت که در کشور ما تا چندی پیش صنایع مبلمان مخصوص اماکن مقدسه (میز و جاکتابی و منبر) و قصرهای سلاطین (تخت سلطنت و مبلمان داخلی قصرها) بود. اگر بخواهیم توسعه تاریخی میز را مورد بررسی قرار دهیم باید صنایع مبلمانسازی را بررسی کنیم و سپس به خود میز پرداخته شود.
قبل از ظهور فرهنگ غربی در اقصینقاط ایران نشستن روی قالیهای زیبا و نفیس مرسوم بوده است و مبلسازی چندان رونق نداشت. حتی تا اواخر دوره قاجار فقط در منازل معدودی از افراد سرشناس مبلمان مخصوص پارچههای منگولهدار به سبک دربار فرانسه وجود داشت که اغلب از خارج وارد میشد ولی پس از این دوره و با ساختن خانههای جدید و نفوذ این فرهنگ صنعت مبلسازی روبه ترقی نهاد.
در اینجا بود که استاد کارهای ایرانی با تلفیق روشهای ایرانی و اروپایی مبلهای گرانقیمتی ساختند. این مبلها در ابتدا از چوب گردو بود و بعدها از چوبهای دیگر مانند نارون و چوبهای روشن مثل افرا، راش، ملج هم مورد استفاده قرار گرفت.
زمانی مبلسازی در کارگاههای کوچک انجام میشد ولی پس از مدتی با عرضه تخته فیبر در اغلب موارد و به خصوص در ساختن قفسه لباس و میز این فراورده جدید جایگزین تختههای چوب شده، درها و نمای اینگونه محصولات از فیبر ساخته، کارخانههای بزرگتری ایجاد شد.
مبلسازان با استعمال ورنی مخصوص که به آن «شاندالوس» میگویند مبلهای روشن و درخشانی ساختند که مورد پسند بازار قرار گرفت و به خصوص میز تحریر و میزهای نهارخوری و قفسه لباس توسط افراهای بانقوش پرمگس بسیار مورد توجه واقع شد. بعداً «فورمیکا» وارد بازار ایران شد. که نقوش آن گاهی تقلیدی از چوبهای مخصوص مبل مانند گردو و افرای ماهاگونی و گاهی دارای نقوش مرمری بوده و این ماده برای روکش کاری اغلب صنایع مبلمان مورد استفاده قرار میگرفت.
نتیجه گیری
در سالهای اخیر با عرضه تختههای فشرده نئوپان و مزایای فراوانی که این فراورده نو دارد در اغلب توکاریهای مصنوعی چوب و به خصوص صفحه میزهای تحریر و نهارخوری و بدنه قفسهها و غیره از این ماده استفاده میکنند. با بررسی تاریخچه میزها به این نتیجه میرسیم که مهمترین و اساسیترین جنبههایی که جلبنظر میکند جنبههای تزئینی و کندهکاریهایی است که روی میز انجام میگرفته است. با گذشت زمان هرچه به طرف تفکر صنعتی پیش میرویم از کندهکاریهای سنتی کاسته میشود و جنبه عملکردی میز افزایش مییابد.
میزها به طرف تخصصی شدن پیش میروند و کمکم میزی خاص میشوند. مثلاً میز کامپیوتر، میز چرخ خیاطی، میز تدوین و … که در آنها مکانیزمهایی تعبیه شده و قسمتهایی از میز متحرک شده است. این مسائل نشاندهنده رشد فکری و ظهور طراحان صنعتی در عرصه کار میباشد. مهمترین ارتباطی که در آنالیز تاریخی میتوان درنظر گرفت استفاده از روشهای فرمی و تفکری است که طی سالیان دراز رشد کرده و به ما رسیده و ما از میان فرمها و تفکرات پیشین مناسبترین آنها را که منطبق با نیازهایمان است انتخاب نموده و با تجزیه و تحلیلهایی که روی آنها انجام میدهیم، در صورت لزوم از آن تفکرات استفاده میکنیم.
آنالیز استاندارد
جهت اطمینان از تولید در تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و استفاده بهینه از تولید به رعایت قوانین و موازین احتیاج داریم که باید از طرف مراجع صالح و مطلعی ارائه شده و به صورت قانون مدون درآمده باشد. در هر کشور صنعتی مؤسسه و یا وزارتخانهای مسئول وضع و تدوین این قوانین و مقررات و موازین است که اینکار را با استفاده از تخصص و تجارب دانشمندان و مهندسین رشتههای مختلف علمی انجام میدهند و اجرای دقیق آنرا در واحدهای تولیدی و صنعتی برعهده دارند. در کشور ما مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی این امور را انجام و نظارت لازم را صورت میدهد. این مؤسسه از اعضای سازمان بینالمللی استاندارد میباشند و در اجرای وظائف خود از آخرین پیشرفتهای علمی و فنی و صنعتی جهان استفاده میکند و شرایط و نیازمندیهای خاص کشور را مورد توجه قرار میدهد. اجرای استاندارد ملی ایران به نفع تمام مردم و اقتصاد کشور است و باعث افزایش صادرات و فروش داخلی و تأمین ایمنی و بهداشت استفادهکنندگان و صرفهجویی در وقت و هزینهها و در نتیجه موجب افزایش درآمد ملی و رفاه عمومی و کاهش قیمتهای تولید صنعتی میگردد.
گردآوری قوانین مربوط به محصول مورد تحقیق
در زمینه انتخاب ابعاد و اندازهها با توجه به استانداردهای موجود در مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی درباره میز تحریر (با توجه به شباهت آن با میز کامپیوتر) میتوان به مطالب زیر اشاره داشت:
اندازههای رویه و ارتفاع میزهای تحریر و ماشیننویسی بر حسب نوع کاربرد آنها و همچنین حداقل فواصل موردنیاز، به منظور پیشگیری از خستگی مداوم و امکان حرکت طبیعی زانوها و پاها در جدول شماره یک تعیین شده است. ولی با توجه به آنالیزهای مختلف و اهمیت فضا در محل استفاده و همچنین نیاز مصرفکننده و تعریف نشدن میز کامپیوتر به طور خاص در این استاندارد از درازا B به طور خاص فقط میز 7 در این مکانها قابل استفاده است که آنرا هم با پهنای حداکثر میز یعنی 90 ترکیب میکنیم.
انواع
ابعاد خارجی میز تحریر
اندازهها
ارتفاعA
درازاB
پهناC
ارتفاعD
پهناE
عمق بالاF
عمق پایین G
میز 1
750
2100
900
650
540
460
600
میز 2
750
1950
900
650
540
460
600
میز 3
750
1800
900
650
540
460
600
میز 4
750
1650
750
650
540
460
600
میز 5
750
1500
750
650
540
460
600
میز 6
750
1350
750
650
540
460
600
میز 7
650
1200
600
650
540
600
جدول شماره یک: استانداردهای مجاز میزها
چکیده قوانین ویژه میز کامپیوتر
در استانداردهای ارائه شده از طرف مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی به مقوله میز تحریر و ماشیننویسی و تایپ پرداخته شده است که به لحاظ تشابه دو موضوع نیاز خود را از آن برطرف میکنیم. ازجمله طول و عرض سطح اصلی تایپ و کیبورد ارتفاع آن از سطح زمین، اما درباره طول و عرض و ارتفاع سطح استقرار کیبورد چیزی نیامده که میتوان با مراجعه به صدک آنتروپومتری آمده شده در آنالیز کارکرد عملی و استفاده از منابع زیر به انتخاب این اندازهها که مختص به میز کامپیوتر میباشد رسید. قابل ذکر است که ارتفاع خود مونیتور نیز به این اندازهها اضافه میگردد و باید آنرا نیز لحاظ کرد. ما در بررسی مونیتورهای موجود و با اندازهگیری ارتفاع 7 عدد از مدلهای متفاوت به رقم 3637 سانتیمتر رسیدیم.
ارتفاع مناسب نمایشگر یک میز مناسب با ابعاد و اندازههای مناسب و استاندارد و ارگونومیک باعث راحتی میشود و برعکس میزی که این مشخصات را نداشته باشد باعث عوارض فراوانی میگردد که در آنالیز کارکرد عملی به آنها اشاره گردیده است.
با توجه به اطلاعات اندازههای داده شده و بررسی فاکتورهای مختلف مناسبترین ابعاد و اندازههای حاصل شده در این پروژه نیز مورد استفاده قرار گرفته و در جدول شماره 2 آورده شده است.
نوع سطح
طول mm
عرض mm
ارتفاع mm
سطح استقرار مونیتور (سطح اصلی میز)
120-100
650-400
80-72
سطح استقرار کیبورد
100-80
450-400
72-62
جدول شماره 2: اندازههای استخراجی
نقد طرح مورد تحقیق:
طرح مورد تحقیق به لحاظ استانداردهای میز تحریر استاندارد است. مگر آنکه مؤسسه استاندارد مشخصات ویژهای را برای میز کامپیوتر صادر کند که خارج از مشخصات میز ما باشد.
بررسی روابط بوجودآورنده گشتالت پیکره
زیباییشناسی
شناخت زیبایی که در زبانهای اروپایی آن را “استتیک” میگویند معرفتی است که از زیبا، زیبایی، هنر و هنرها گفتگو مینماید، یکی از فلاسفه آلمانی موسوم به “بائومگارتن” که از پیروان “لایب” نیز بوده برای اولین بار در تألیف خود موسوم به “استتیکا” واژه مزبور را در معنی بالا بکار برده است. در اینکه زیبا و زیبایی را چگونه و از چه لحاظ باید مورد مطالعه قرار داد، آراء مختلف وجود دارد.
روش شناخت زیبایی
روش عبارتست از مجموع وسایلی که برای رسیدن به منظور و هدفی بکار برده میشود، هر روش علمی هم عبارت از راهها و اسلوبهایی است که با مراعات آنها حقیقتی را بدست آورده و به مجهولی پی میبرد.
زیبا و زیبایی را میتوان از لحاظ متافیزیک، روانشناختی، جامعهشناسی، تاریخی، علمی و تجربی مورد مطالعه قرار داد.
شناخت زیبایی از لحاظ متافیزیک قدیمیترین و مشکلترین نظریاتی را شامل میشود که در این باب موجود است. متافیزیک یا فلسفه ما بعدالطبیعه عبارت از پی بردن به وجود مطلق و وجود فینفسه است. هدف این رشته دانش این است که از ظواهر اشیاء و نمودها که بوسیله حواس یا وجدان شناخته میشوند تجاوز کره و حقیقت آنها را دریابد.
پس متافیزیک، پدیدهها را که نسبت به یکدیگر و نسبت به فکر شخص فرق و اختلاف پیدا میکند کنار میگذارد و جستجوی مطلق و تغییرناپذیر و بلاشرط را منظور خود قرار میدهد.
یکی از مهمترین و زیباترین عقاید متافیزیک درباره زیبا و زیبایی نظریه فیلسوف نابغه یونان افلاطون است. به عقیده او عالم محسوس، عالمی که به وسیله حواس شناخته میشود، یک عالم ظاهری و مجازی است. زیرا موجوداتی که آنرا تشکیل میدهند دائماً در تلون و تغییر هستند. در صورتیکه حقیقت یکی است و تغییرناپذیر. اشیائی که ما میبینیم بعضی بزرگ و برخی دیگر کوچکند. بزرگها، کوچک و کوچکها، بزرگ میشوند. اینها همه ظواهرند ولی بزرگ و کوچک حقایقند.
ویکتور کوزون میگوید: اگر زیبایی مطلقی وجود نداشته باشد باید به زیباییهای نسبی و متغیر مثلاً زیبایی باستانی توجه کرد که هر یک از این زیباییها نیز اقسام مختلف خواهند داشت.
“غلط بودن نتیجه” غلط بودن اصلی را میرساند این عقیده که به نظر کوزون نادرست است، نظر و عقیده اکثر دانشمندان امروز است. از اینرو نمیتوان سنخ واحدی برای زیبایی قبول کرد. پس استنتاج نظریهای درباره هنر و زیبایی از فلسفه مابعدالطبیعه که مورد قبول همه باشد میسر نیست.
جامعهشناسی و تاریخ، هر دو امور اجتماعی را مورد تحقیق و مطالعه قرار میدهند. منتها اولی، صفات کلی و عمومی و مشترک و دومی، پدیدههای فردی و خصوصی آنها را در نظر میگیرد.
عدهای از متفکرین معتقدند که شناخت زیبایی را باید بویژه از لحاظ متافیزیک و جامعهشناسی و تاریخ مورد تحقیق و بحث قرار داد، زیرا اثر هنری همیشه محصول محیط اجتماعی بوده و توالی اشکال مختلف هنرها و حتی سنخهای زیبایی را باید در تاریخ جستجو و توجیه کرد.
هر اثر هنری و زیبا جزء مجموع آثار هنرمند و مؤلف بوده و خود هنرمند نیز به یک گروه و مکتب هنری، یک کشور و یک زمان مربوط و متعلق است. با درنظر گرفتن نکات گفته شده قاعده زیر بدست میآید:
برای فهم و شناخت آثار هنری و هنرمندان باید شرایط و اوضاع کلی و عمومی و ممیزات فکری و اخلاقی دوره آنها را بطور دقیق شناخت.
اکنون پرسشی پیش میآید؛ شرایط و عوامل بوجود آورنده آثار هنری و نوابغ کدامها هستند؟ “تن” در مقدمه تاریخ ادبیات انگلیس عوامل بوجودآورنده آثار هنری را عبارت از نژاد، محیط و زمان دانسته است.
نژاد عبارت از مجموع مشخصات طبیعی و موروثی است که هر فرد با خود به دنیا میآورد و معمولاً با اختلافات شدید مزاجی و جسمانی توأم است.
محیط عبارت از موقعیت و شرایط فیزیکی و جغرافیایی و اجتماعی یعنی آب و هوا و خاک و غذا و سازمان سیاسی و اجتماعی بوده و نژاد را تحتتأثیر خود قرار میدهد.
بالاخره زمان، دوره و قرن نیز تأثیر عمده در چگونگی و ظهور آثار هنرمندان دارد. علاوه بر رشد دائمی، شتاب و اکتسابی هم هست، همانطور که گیاهان در تمام فصول یکسان نشو و نما نمینمایند، انسان نیز در تمام ادوار تاریخی خود به طور یکسان راه تکامل را نمیپیماید.
پس طبق نظر “تن” نژاد، محیط و دوره عوامل بوجودآورنده تاریخ و مخصوصاً تاریخ هنر است.
البته امروزه موضوع نژاد مورد انتقاد شدید قرار دارد، اما باید پذیرفت که هر هنرمند اقلاً تحتتأثیر محیط طبیعی و به ویژه جامعه است، هنرمند شریک افکار اخلاقی، علمی و اعتقادات اجتماعی و مذهبی مردمانی است که در میان آنان زندگی مینماید و از اینرو مجبور است در آثار خود که به دیگران عرضه میدارد کموبیش عواطف و احساسات معاصرین خود را بیان نماید و تکنیک زمان خود را که محصول علم است بکار برد وگرنه کسی به معنی و مفهوم آنها پی نخواهد برد.
پس با در نظر گرفتن تمام این جهات میتوان بیان داشت، که هر خداوند هنر تابع محیط اجتماعی خود بوده، آثار زیبایی که از دست و قلم او بیرون میآید و در معرض انظار دیگران قرار میگیرد، تا اندازهای محصول آن محیط است. با وجود این بعضیها معتقدند که “تن” در نظریه خود که خواسته آثار هنری را مطلقاً محصول شرایط خارجی نشان بدهد راه اغراق پیموده است.
با این اوصاف، این سؤال پیش میآید اگر فیدیاس، داوینچی و رامبراند ظهور نکرده بودند آیا میتوانستیم با مطالعه و شناختن شرایط و عوامل اجتماعی و سایر عوامل مذکور ظهور آن نوابغ و شاهکارهای زیبای آنها را پیشگویی و تعیین نماییم.
ظهور نوابغ غالباً از امور غیرمنتظره است، نوابغ آنقدرها هم که ما تصور مینماییم محصول محیط و زمان نبوده و چندان اثری از زمان و محیط اجتماعی خود ندارند بلکه جلوتر از زمان خود هستند. از اینجاست که آثار و گفتههای آنان، مردمان دوره خودشان را ابتدا به تعجب و تحیر انداخته و عصبانی مینماید و گاهی جریانهای مخالف بوجود میآورد، ولی کمکم جامعه و انسانیت (به آنها) خو گرفته و در برابر آنها سر تعظیم فرود میآورد.
پ