چکیده
با توجه به توسعه کمی دانشگاه ها در سال های اخیر و عدم توجه کافی به کیفیت و استانداردهای آموزشی، هم اکنون افت تحصیلی در دانشگاهها به عنوان یک معضل اساسی مطرح است و پیش بینی می گردد در آینده نیز این معضل تشدید گردد. هر ساله بخشی از منابع و استعدادهای بالقوه انسانی و اقتصادی جامعه در دانشگا هها با عناوین اخراج، ترک تحصیل و انصراف، مردودی در دروس و مشروطی ضایع می گردد و علاوه بر آن آثار و پیامدهای ناگواری نیز در حیات فردی، خانوادگی افراد بر جای می گذارد و نابسامانی های اجتماعی فراوانی را نیز بوجود می آورد.
در این مقاله فقط تأثیر عوامل آموزشی بر افت تحصیل مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری این تحقیق کل دانشجویان دانشگاه یزد هستند که در سال تحصیلی 77، 5500 نفر بوده اند. تعداد 320 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی ساده برگزیده شده اند و اطلاعات جمع آوری شده با کمک نرم افزار SPSS در قالب جداول فراوانی، نمودارها و آزمونهای آماری توصیف و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
مقدمه
حق تعلیم و تربیت یکی از مهمترین حقوق اساسی هر انسانی است و فراهم آوردن امکانات آموزش و پرورش همگانی برای شکوفایی ابعاد معنوی و مادی انسانها و تأمین حقوق همه انسانهای یک جامعه ضروری است . علاوه بر این با امکانات آموزش و پرورش عمومی و مطلوب می توان منابع انسانی جامعه را توسعه و تکامل بخشید، سلامت و بهداشت افراد جامعه را تأمین نموده، فرهنگ جامعه را غنی ساخت، ثبات سیاسی و همبستگی اجتماعی را فراهم آورد و نیروی انسانی مورد نیاز رشد اقتصادی را پرورش داد. اما نظام آموزشی نیز مانند هر نهاد دیگری می تواند به علت کمبودها و کاستی ها و یا عوامل دیگری دچار سوء کارکرد شود بطوریکه نتواند بخشی از اهداف خود را به درستی به انجام رساند و سرمایه و مواداولیه ای را که در اختیار آن قرار داده شده، تلف نماید و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورد. در این صورت است که می توانیم اصطلاح افت تحصیلی را به کار ببریم. هم اکنون افت تحصیلی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی به صورت کمی و کیفی وجود دارد. صورت کیفی افت تحصیلی به یادگیری ناقص و ضعف علمی و بینشی دانش آموخته نظام آموزشی اشاره دارد که قادر نیست انتظارات جامعه و سازمان های اجتماعی را از خود به عنوان یک فرد تحصیل کرده برآورده سازد. صورت کمی افت تحصیلی به صورتهای اخراج، ترک تحصیلی و انصراف و مشروطی جلوه گر می شود که این امر آثار و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای فرد و نظام آموزشی و جامعه دارد. این پژوهش با طرح این سوالات که چرا با وجود علاقه زیاد به تحصیل، بعضی از دانشجویان پس از ورود به دانشگاه از تحصیل منصرف و یا اخراج می شوند؟ چار بعضی دیگر به نتایج مطلوب نمی رسند و مشروط می گردند؟ و با هدف بررسی خصوصیات اقتصادی- اجتماعی افراد دارای افت تحصیلی و همچنین زمینه های تحصیلی و آموزشی آنها، به منظور شناخت این مسأله و بررسی علل و عوامل مؤثر بر افت تحصیلی برای جلوگیری یا کاهش افت تحصیلی انجام شده است. در این مقاله سعی می شود تا درباره تأثیر عوامل آموزشی شامل پایه تحصیلی فرد، معدل دیپلم، سابقه تجدیدی و مردودی در دبیرستان، سهمیه کنکور، محل اخذ دیپلم (شهر یا روستا) و ارزیابی دانشجو از سطح امکانات آموزشی داوطلبانه دارند تا اخراج از تحصیل ، ثابت شده که در بسیاری از دانشجویان ، عملکرد کلاسی مهمترین عامل پیش بینی ماندن در دانشگاه است.
همچنین تحقیقات زیادی بر این نکته تاکید دارند که افت تحصیلی ارتباطی بسیار قوی و نزدیک با ویژگیهای خانوادگی دانش آموز دارد. به عبارت کلی تر وضعیت اجتماعی - اقتصادی خانواده رابطه معکوسی با افت تحصیلی دارد.
دانش آموزانی که در خانواده هایی زندگی می کنند که از سطوح پایین وضعیت اجتماعی - اقتصادی برخوردارند ، نسبت به دانش آموزانی که متعلق به خانواده هایی با وضعیت اجتماعی و اقتصادی با لا هستند،افت تحصیلی بیشتری را نشان می دهند ، حتی زمانی که عامل هوش نیز کنترل شده باشد.( سول و شان ، 1967 : 23- 1 و 40 )
علاوه بر آن ، نوع موسسه تقریبا با کیفیت آن همبستگی دارد، عجیب نیست که کیفیت موسسه نیز بر حضور و باقی ماندن دانش آموزان در آموزشگاه تاثیر داشته باشد. در تحقیقی برای ایالت (ویسکا نیسن)دریافتند که موسسات با کیفیت بالاتر، نسبت به موسسات با کیفیت پایینتر، فارغ التحصیل بیشتری دارند . آنها با تمرکز بر اجرای ویژه کیفیت دانشکده دریافتند که موسساتی با درآمد سرانه بیشتر برای هر دانش آموز ، دارای دانش آموزان با پیشرفت بیشتری هستند.ازآنجا که عملکرد و افت تحصیلی مستقیما در ارتباطند ، می توان حدس زد که ویژگیها ی موسسه ای با میزان متفاوت از افت تحصیلی مربوطند. با وجود این مساله کیفیت موسسه پیچیده تر ازآن است که از مقایسه های ساده بین موسسات با کیفیت متفاوت انتظار میرود. مقایسه های ساده گرایش به سرپوش گذاشتن بر این واقعیت دارند که تعاملی مهم بین کیفیت موسسه ، ترکیب دانش آموزان و
عملکرد فردی و بنابراین پایداری در موسسه وجود دارد.
همچنین عدم توجه به نیازها و استعدادهای افراد و تفاوتهای فردی آنان، در این زمینه و عدم استفاده از روش های مطلوب تدریس و یادگیری، علاقه و انگیزه آنان را برای آموختن از بین می برد و این عدم علاقع بازتاب نا مطلوبی بر نتایج کار دارد و میزان افت تحصیلی را افزایش می دهد. این بی علاقگی در میان تعداد زیادی از دانش آموزان مشاهده می شود که اثر نامساعدی بر پیشرفت تحصیلی آنان بر جای می گذارد. اما این نتیجه نامطلوب برای دانش آموزان محرومی که زمینه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نامساعد به مدرسه می آیند، به مراتب زیادتراست. (امین فر، 14:1367)
امروزه در دانشگاه ها به جای استفاده از تمام استعدادها و هدایت تواناییهای بالقوه دانشجویان برای تحقیق و تفحص، جستجو، مشاهده، تجربه و آزمایش، تجزیه و تحلیل امور و قضاوت و داوری درباره پدیده ها و یا تعبیر و تفسیر آنها که می تواند تمام استعدادهای دانشجویان را پرورش دهد، تنها به روش حفظی و بیان لفظی مطالب اکتفا می شود. در این زمینه ((پیاژه)) دانشمند معروف سوئیسی می گوید:
استفاده منحصر به فردی که آموزش و پرورش مرسوم قدیمی از نطق و زبان می نماید تا دانش آموز را تحت تأثیر قرار دهد، متضمن این معنی است که کودک مفاهیم ذهنی خود را عیناً مانند ما بزرگسالان می سازد و بدین ترتیب، مفاهیم ذهن معلم و شاگرد یک به یک متناضر است. همین واقعیت غم انگیز در آموزش و پرورش مرسوم قدیمی، یعنی افراد در استفاده از نطق و بیان و سیل مفاهیم کاذبی که به الفاظ بدین معنی واقعی قلاب شده است، به قدر کافی نشان دهنده دشواری روش فوق و مبین یکی از دلایل اصلی واکنش «مدارس فعال» در برابر «مدارس مرسوم قدیمی» که بر «آموزش فعل پذیر» تکیه دارند، است. درک این واکنش و اعتراض آسان است. زیرا مفاهیم خاص بزرگسالان که در زبان روشن فکرانه به صورت علائم اختصاری درآمده و از سوی اهل نطق و خطابه و بحث بکار می رود، در حکم ابرازهایی هستند در خدمت ذهن که اساساً برای تنظیم اطلاعات به دست آمده و در تسهیل مبادله و انتقال افکار میان افراد (بزرگسالان) سودمند است و حال آنکه در نزد کودک، هوش عملی بر هوش شناختی تفوق و جستجو بر دانش ساخته و پرداخته تقدم دارد. (پیاژه، 1360: 134)
عدم تغییر اساسی در روش های تدریس و یادگیری، مخصوصاً در کشورهای جهان سوم وابسته به کمبود امکانات آموزشی از قبیل: مواد آموزشی، وسایل آزمایشگاهی و کارگاهی، کتابخانه ها و تأسیسات و تجهیزات دیگر نیز هست که به این مجموعه باید فقدان یا کمبود معلمان و نیروهای انسانی شایسته و کارآمد را نیز افزود که یکی از عوامل اصلی افت تحصیلی است.
افت تحصیلی
مسأله افت تحصیلی در آموزش و پرورش، یکی از مهمترین مسائل نظام آموزشی، در اغلب کشورهای جهان می باشد.
منابعی که ازاین راه تلف می شود خواه بصورت عمر انسان ها یا به صورت منابع مادی، هر ساله رقم قابل توجهی را تشکیل می دهد بطوریکه بهبود کارایی نظام های آموزشی تا اندازه زیادی، موکول به کاهش افت تحصیلی است.
افت تحصیلی در ایران، بویژه در مناطق محروم نیز رقم قابل توجهی را تشکیل می دهد و هر سال این پدیده، به صورت مردودی و ترک تحصیل، مقدار و تعداد زیادی از منابع و استعدادهای بالقوه انسانی و مالی جامعه را تلف می کند و آثار ناگواری در زندگی فردی و اجتماعی افراد، برجای می گذارد، بدین لحاظ ضرورت دارد که، در برنامه ریزی آموزشی به این مسأله توجه مبذول گردد و راه های مقابله یا کاهش آن، مرود بررسی قرار گیرد.
معنا و مفهوم افت تحصیلی
کاربرد اصلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش، از اقتصاد گرفته شده و آموزش و پرورش را، به صنعتی تشبیه می کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل شود، تلف می کند و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را، به بار نمی آورد، اگر از نقطه نظر منابع و مخارجی که جامعه در اختیار نهاد تعلیم و تربیت قرار می دهد، به آموزش و پرورش نگریسته شود، بدون شک آموزش و پرورش، یکی از بزرگترین نهادهای اقتصادی جهان است.
لذا می توان اصطلاح «افت» یا «اتلاف» را در مورد آن بکار برد و به سؤالی که بیانگر انواع افت است، پاسخ داد، این سؤال عبارتست از اینکه چه چیزی تلف شده است؟!
گروهی به سوال فوق چنین پاسخ می دهند : پرورش و یادگیری انسانها، تأسیسات ساختمانی و تجهیزات مدارس و مؤسسات آموزشی، ارزش کار معلمان و وقتدانش آموزان.
گرهی دیگر اتلاف های ناشی از افت تحصیلی را چنین ذکر می کنند:
الف) اتلاف هزینه های جاری اداره مؤسسات توسط دولت.
ب) اتلاف سرمایه گذاری ثابت، برای احداث و تجهیز فضاهای آموزشی.
ج) اتلاف هزینه های مستقیم خانواده مانند نوشت افزار و سایر وسایل تحصیلی و ... .
د) اتلاف ناشی از سرماخوردگی و از دست رفتن روحیه و احساس حقارت و مانند آنها، جملگی مانع شکوفایی کامل استعدادها و توانایی های فرد شکست خورده در تحصیل است. ز) اتلاف ناشی از هزینه های تحمیل شده به دولت و خانواده ها، به علت بروز انحرافات ناشی از سرماخوردگی، افسردگی و طغیان نوجوانان شکست خورده.
و) اتلاف هزینه های حمل و نقل و ارتباطات، برای رفت و آمد دانش آموزان مدرسه.
افت تحصیلی به طور اعم شامل سه مفهوم : تکرار پایه تحصیلی، ترک تحصیل زودرس و کاهش کیفیت تحصیلی دانش آموز است. بطور اخص افت تحصیلی شامل تکرار پایه تحصیلی و کاهش کیفیت تحصیلی دانش آموزان است.
افت تحصلی را می توان چنین تعریف کرد. کودکی در مدرسه ای ثبت نام می کند اما در فرایند تعلیم و تربیت در یک سطح و پایه تحصیلی با شکست مواجه می شود، تکرار کننده پایه تحصیلی کودک یا نوجوانی است که پایه تحصیلی را مجدداً تکرار می کند. کاهش کیفیت تحصیلی به این معناست که وضعیت تحصیلی یک دانش آموز در سطح مطلوب یا معمول نیستو بالاخره ترک تحصیل عبارتست از اینکه مثلاً دانش آموزی، قبلاً در فرایند تعلیم و تربیت نقش داشته و تحت تعلیم قرار گرفته است اما به دلایلی تصمیم می گیرد، برای مدتی یا برای همیشه، در فرایند آموزش و پرورش مشارکت نداشته باشد البته تصمیم به ترک تحصیل ممکن استس از جانب خود دانش آموز یا والدین یا افراد دیگری باشد که عموماً خود فرد یا والدین او، باعث می شوند که فرد تحصیلاتش را ادامه ندهد.
بسیاری از صاحبنظران، افت تحصیلی را، از دو جنبه مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند: افت کمی و افت کیفی.
افت کمی شامل نسبت دانش آموزان مردود شده و ترک تحصیل کنندگان یک دوره آموزش به کل ثبت نام شدگان آن دوره است. افت کیفی ناتوانی برنامه ها و روش های آموزش در تحقیق کامل هدفهای پیش بینی شده برای پرورش استعدادها و توانائیها و مهارتها و خلاقیت ها.
علایق و پرورش جنبه های اخلاقی و معنوی دانش آموزان صرف نظر از پذیرفته شدگان آنان در امتحانات رسمی است.
افت کیفی هر دوره در دوره های بالاتر تححصیلی به افت کمی منجر می شودس دانش آموزانی که دوره ابتدایی را به پایان می رسانند اما توانایی و مهارتهای لازم را به گونه ای که در هدفهای این دوره پیش بینی شده، به خوبی کسب نمی کنند در دوره راهنمایی تحصیلی احتمالاً به گروه دانش آموزان مردودی می پیوندند و ملاحظه می شود که کاهش افت کمی بدون بالا بردن سطح کیفی آموزش و پرورش است.
گروهی دیگر انواع افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش را بصورت ذیل طبقه بندی می کنند.
الف) افت بر اثر قصور نظام اجتماعی، در فراهم آوردن آموزش و پرورش همگانی: از آنجا که تعلیم و تربیت وظیفه شکوفایی استعدادهای انسان را بر عهده دارد و تحقق انسانیت در گروه تعلیم و تربیت می باشد بدین لحاظ جامعه و کشوری که در فراهم آوردن آموزش و پرورش همگانی قصور داشته باشد وظایف خود را در برابر شهروندان خود انجام نداده و لذا با پرورش توان بخشی از منابع انسانی خود عامل اتلاف شده است.
ب) افت بر اثر قصور نظام آموزشی در آوردن کودکان، نوجوانان و جوانان، به داخل نظام آموزشی این نوع افت هنگامی رخ می دهد که امکانات تحصیلی به نوعی برای افراد فراهم گردیده است، اما به علل مختلف از جمله نگرش خانواده نسبت به تحصیل کودکان و جوانان خود مثلاً به لحاظ جنسیت آنان یا نیازی که خانواده به کار فرزندان خود دارد و یا به علل دیگر از فرستادن فرزندان به مؤسسات آموزشی خودداری می شود.
ج) افت بر اثر قصور نظام آموزشی در نگهداری افراد در داخل نظام آموزشی، توانایی نگهداری دانش آموزان در نظام آموزشی به عوامل خارجی و داخلی نظام آموزش و پرورش بستگی دارد.
یعنی شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه ممکن است طوری باشد که مدرسه نتواند چنانکه در نظر دارد تا حد لازم افراد را رد مدرسه نگهدارد، لذا تعدادی از آنها مدرسه را ترک می کنند.
د) افت بر اثر قصور نظام آموزشی در ایجاد در ایجاد هدفها و برنامه های متناسب آموزشی: در این نوع افت، افراد به مؤسسات آموزشی آمده و تحصیلات خود را ادامه داده و از مرحله یا دوره ای از آموزش و پرورش، فارغ التحصیل می شوند، به علت نامناسب بودن هدفها و برنامه های این مؤسسات قابلیت و مهارتهای لازم را کسب نمی کنند، لذا تحصیلات آنها نوعی افت محسوب می شود.